جوانآنلاین نوشت: رئیس کمیته آموزش و پرورش کمیسیون آموزش مجلس از دریافت هزینه هوشمندسازی مدارس از والدین انتقاد کرد و گفت که آموزش و پرورش حق ندارد هزینه هوشمندسازی مدارس را به دلیل تخصیص نیافتن اعتبار هوشمندسازی، به صورت اجباری از والدین دریافت کند.
به گزارش سرویس رسانههای دیگر ایسنا این سایت افزوده است: در حالی که هوشمندسازی کلاسها، یکی از طرحهای ضروری آموزش و پرورش است و باید هرچه زودتر تمامی کلاسها به ویژه کلاس ششم ابتدایی هوشمندسازی شود.
دو نکته در این اظهار نظر جبار کوچکیزاده وجود دارد؛ نکته اول که جای خوشحالی دارد، این است که مجلسیان به جزئیاتی که در مدارس کشور رخ میدهد و آموزش و پرورش از رسانهای شدن و در معرض قضاوت قرار گرفتن آنها اکراه دارد، اشراف دارند. نکته دوم که ناراحتکننده هم هست این است که با وجود اینکه همه از این گونه اقدامات آموزش و پرورش خبر دارند، همچنان جلو این اقدامات را نمیگیرند.
البته خبری که به گوش رئیس کمیته آموزش و پرورش کمیسیون آموزش مجلس رسیده و وی را برآشفته، این است که در برخی مدارس انجمن اولیاء و مربیان والدین را مجبور به پرداخت مبلغ ۱۰۰ هزار تومان برای هوشمندسازی مدارس کردهاند! با این حساب قطعاً اگر اعضای کمیسیون آموزش مجلس چند نمونه از تماسهایی را که با روزنامه جوان گرفته میشوند و خبر از درخواست تا مبلغ ۴۰۰ هزار تومان از دانشآموزان دبستانی یک مدرسه دولتی در غرب تهران را میشنیدند، فکری مؤثرتر از بیان یک اظهار نظر انتقادی در رسانهها میکردند.
اگر قرار باشد هزینه هر کاری در مدارس از والدین دانشآموزان گرفته شود، از آسفالت مدارس گرفته تا تعویض تخته کلاسها و عیدی بابای مدرسه و نقاشی کلاسها و خرید وسایل ورزش و تأمین سوخت و گرمایش و سرمایش مدرسه و آخر سر هم هزینه هوشمندسازی مدارس، چانهزنی برای بودجه آموزش و پرورش در گرماگرم تصویب بودجه دولت چه توجیهی دارد؟!
هوشمندسازی مدارس آن قدر مهم بود که ردیف بودجه جداگانهای از محل اعتبارات دولت به آن اختصاص داده شود. اما آیا اختصاص نیافتن یک ریال از این اعتبار ۴۰ میلیارد تومانی به آموزش و پرورش توجیه مناسبی است برای اینکه آموزش و پرورش این کسری را از کمکهای مردمی اجباری تأمین و در مقابل همه جا اعلام کند که کسری بودجه ندارد؟
بله، خیلی خوب است که یک مدیر، مشکلات عدم تحقق درآمد دولت را درک و بر اساس آن امور مجموعه تحت مدیریتش را رتق و فتق کند؛ اما مسئولیت ما در قبال درک فشارهای وارد بر مردم و ضایع شدن قانون چه خواهد شد؟
البته شاید نتیجه اینکه طرحهای پر سر و صدایی در مدارس با پول والدین دانشآموزان اجرا کنیم و بعد در مقابل رسانهها ژست بگیریم که کسری بودجه نداریم، این باشد که بودجه موجود هم خوب مدیریت نمیشود.
بر اساس اصول ۳، ۳۰ و ۴۳ قانون اساسی، آموزش برای همه افراد جامعه از سوی آموزش و پرورش باید رایگان باشد و وزارت آموزش و پرورش نمیتواند به دلایل مختلف از جمله هوشمندسازی مدارس از والدین به صورت اجباری پول دریافت کند و تمامی کمکهای مردمی باید به صورت اختیاری باشد.
کاش کسی پیدا میشد که تمام نقدها، گزارشها، یادداشتها و تذکراتی را که در آنها رایگان بودن آموزش در قانون اساسی ایران گوشزد میشود، در طول چهار سال گذشته استخراج کند. حتماً آمار گویایی به دست میآمد.
بر فرض اینکه اعتبارات بخشهای مختلف آموزش و پرورش نیز به دلایل مختلف تخصیص داده نشوند، آن وقت تکلیف چیست؟ آیا باید منتظر بحران تدریسی باشیم که به تعبیر رئیس کمیته آموزش و پرورش، معلمان مدارس به آن دچار میشوند؟
انتهای پیام
نظرات