شعر «دَم پاییز»
نیما یوشیج
مانده از شبهای دورادور،
بر مسیر خامُش جنگل،
سنگچینی، از اجاقی خُرد،
اندرو خاکسترِ سَردی.
همچنان کاندر غبار اندودۀ اندیشههای من ملالانگیز،
طرح تصویری، در آن هر چیز،
داستانی حاصلش دردی.
روز شیرینم که با من آتشی داشت،
نقش ناهمرنگ گردیده،
سرد گشته، سنگ گردیده،
با دم پاییز عمر من، کنایت از بهار رویزردی.
همچنان که مانده از شبهای دورادور،
بر مسیر خامُش جنگل،
سنگچینی از اجاقی خُرد،
اندرو خاکستر سردی.
علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج در ۲۱ آبان ۱۲۷۶ متولد شد. او بنیانگذار شعر نو فارسی است و به همین علت به او لقب «پدر شعر نو فارسی» داده شده است. از شعرهای او میتوان به «قصه رنگپریده»، «افسانه»، «ای شب»، «مانلی» و از دیگر آثار او میتوان به «دنیا خانه من است»، «شعر چیست؟»، «حرفهای همسایه» و ... اشاره کرد.
نیما یوشیج در ۱۳ دی ۱۳۳۸ در سن ۶۲ سالگی درگذشت.
انتهای پیام
نظرات