به گزارش ایسنا، کارکردهای اجرایی مغز شامل مهارتهایی مانند برنامهریزی، سازماندهی، و کنترل هیجانات هستند که در زندگی روزمره و موفقیتهای تحصیلی نقش کلیدی دارند. اختلال در این کارکردها ممکن است به مشکلات یادگیری، کاهش تمرکز، و افت عملکرد در فعالیتهای تحصیلی منجر شود. از سوی دیگر، فناوریهای نوین آموزشی فرصتهای جدیدی برای بهبود این تواناییها فراهم کردهاند. یادگیری الکترونیکی، بهویژه زمانی که سازگار با اصول علمی مغز طراحی شود، میتواند به دانشآموزان کمک کند تا مهارتهای ذهنی خود را تقویت کنند و در مسیر تحصیلی موفقتر باشند.
با توجه به اهمیت روزافزون فناوری در زندگی امروزی، تحقیقات در حوزه علوم اعصاب تربیتی نشان میدهند که محیطهای آموزشی مبتنی بر فناوری میتوانند کارکردهای شناختی مانند حافظه کاری، انعطافپذیری ذهنی، و کنترل هیجانات را بهبود بخشند. این دستاوردها نهتنها بر زندگی تحصیلی، بلکه بر مهارتهای اجتماعی و عملکرد کلی فرد در جامعه تأثیرگذارند.
در این زمینه، حمیدرضا مقامی، دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی، و گروهی از همکاران دانشگاهی وی، در مطالعه ای به بررسی تأثیر محیطهای یادگیری الکترونیکی بر کارکردهای ذهنی پرداخته اند. در این پژوهش، محققان بهطور خاص از رویکردی نوآورانه استفاده کردند که با اصول یادگیری سازگار با مغز همخوانی دارد. این مطالعه در میان دانشآموزان مقطع ابتدایی انجام شده است.
روش کار این پژوهش بهصورت نیمهآزمایشی بود. محققان گروهی از دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی را به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم کردند. گروه آزمایش با استفاده از محیط آموزشی تعاملی و مبتنی بر فناوری، طی شش جلسه آموزش دیدند. در این جلسات از ابزاری به نام Nearpod استفاده شد که شامل تکنیکهای متنوعی برای تقویت تمرکز، حافظه، و انعطافپذیری ذهنی بود. دادههای این تحقیق از طریق پرسشنامههای استاندارد جمعآوری و با روشهای آماری دقیق تحلیل شدند.
یافتههای این پژوهش نشان دادند که محیطهای یادگیری الکترونیکی سازگار با مغز تأثیر چشمگیری بر کارکردهای اجرایی مانند حافظه کاری، بازداری پاسخ، و انعطافپذیری ذهنی دارند. دانشآموزانی که در گروه آزمایش شرکت کردند، بهبود قابلتوجهی در تواناییهای ذهنی خود نشان دادند.
این پژوهش همچنین نشان داد که استفاده از فناوری در آموزش میتواند به افزایش تمرکز، بهبود حافظه کوتاهمدت، و تقویت توانایی پردازش اطلاعات منجر شود. این دستاوردها به معلمان امکان میدهند تا از ابزارهای الکترونیکی برای طراحی آموزشهای مؤثرتر استفاده کنند و به نتایج بهتری در یادگیری دانشآموزان دست یابند.
نتایج این تحقیق اهمیت ویژهای در حوزه آموزش و یادگیری دارند. طراحی محیطهای آموزشی که با اصول شناختی مغز همخوانی داشته باشد، نهتنها یادگیری را تسهیل میکند بلکه مهارتهای ذهنی ضروری برای زندگی روزمره را نیز ارتقا میدهد. استفاده از ابزارهای متنوع و روشهای تعاملی، فرصتی برای تقویت تواناییهای شناختی دانشآموزان فراهم میکند و آنها را برای موفقیتهای آینده آماده میسازد.
گفتنی است این یافته های جالب در دوفصلنامه «پژوهشهای برنامه درسی» وابسته به دانشگاه شیراز و انجمن مطالعات برنامه درسی به چاپ رسیده اند. این نشریه علمی معتبر همواره به انتشار پژوهشهای کاربردی در زمینه آموزش و یادگیری میپردازد و نتایج پژوهشهای اخیر در این حوزه را در اختیار عموم قرار میدهد.
انتهای پیام
نظرات