به گزارش ایسنا، دو نفر از مسئولان این کارگروه، به تشریح اهداف و اقدامات آن پرداختهاند:
«آرمان بندری»، از آزادگان جنگ تحمیلی هستم. از سال ۱۳۹۳ از طرف شورای خلیفهگری ارامنه، افتخار پیدا کردم که به خانوادههای شهدا و ایثارگران ارامنه خدمت کنم. یکی از اقدامات ما اعزام زائران ارمنی (شامل آزادگان، ایثارگران و خانوادههای شهدا) در قالب کاروان «راهیان نور» به مناطق جنگی بوده است. در طول چهار سال گذشته، تقریباً چهار یا پنج مرتبه این اردوها برگزار شد. درخواستهای زیادی از سوی خانوادههای شهدای ارمنی برای حضور در مناطق جنگی و بازدید از مناطقی که فرزندانشان در آنها شهید شده بودند، به ما ارسال شد، لذا تصمیم گرفتیم این تقاضا را اجابت کنم و به این ترتیب، کاروانهای راهیان نور به سمت مناطق جنگی غرب و جنوب تدارک دیده شد. همین اقدام، باب آشنایی ما را با «باغموزه دفاع مقدس» باز کرد. هماکنون، در یکی از سالنهای باغموزه، قسمتی به معرفی شهدای ارمنی اختصاص یافته و ویترینهایی برای نمایش وسایل مربوط به شهدای ارامنه تعبیه شدهاست. این اقدام، بسیار مؤثر است و بازدیدکنندگان موزه متوجه میشوند که در سالهای جنگ تحمیلی، مسیحیان ارمنی، آشوری و دیگر اقلیتها در کنار برادران مسلمان خود در جنگ شرکت کردهاند.
با این اقدامات، رفتهرفته کار به صورت جدیتر پیگیری شد و شورای خلیفهگری ارامنه، کارگروهی متشکل از افرادی که در جنگ شرکت داشتند، تشکیل داد. هدف بر آن قرار گرفت که این کارگروه به نحوی در کنار کمکهای مادی «بنیاد شهید»، اقدام کرده و به خانوادههای معزز شهدا و ایثارگر، خدمت معنوی ارائه دهد. همانطور که میدانید، برای خانوادههای شهدا و ایثارگر، تبعات جنگ هنوز تمام نشدهاست و همچنان ادامه دارد، لذا تلاشهای ما بر محور کمک به این خانوادهها قرار گرفته است.
تاکنون فعالیتهای زیادی از سوی این تشکل صورت گرفته است. در یک مورد با هیئت رئیسه جامعه ارامنه کاتولیک تهران ارتباط برقرار کردیم و طی همکاری مناسب، توانستیم اولین تور گردشگری خانوادههای شهدا و جانبازان به اردوگاه «هایگاشن» (واقع در نور مازندران) را برگزار کنیم. دو سال پیش تقریباً ۱۰۰ نفر از این عزیزان را به اردوگاه هایگاشن اعزام کردیم و مردادماه امسال (۱۳۹۷) نیز برای دومین مرتبه این اردو برگزار شد. در این زمینه، همکاری و ارتباط تنگاتنگی با جامعه ارامنه کاتولیک به عنوان متولی اردوگاه هایگاشن داشتهایم و از این بابت، قدردان هستیم.
از دیگر اقدامات تشکل، ترتیب دادن ملاقات و دلجویی از خانوادههای شهداست. پس از انجام هماهنگیهای لازم، اسقف اعظم ارامنه گریگوری، بارها به دیدار خانوادههای شهدا رفتهاند که با استقبال خانوادههای شهدا همراه بودهاست. حضور مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) و دیگر مسئولان کشوری نیز در منزل شهدا و ایثارگران از نظر معنوی، بسیار ارزشمند است و آنها احساس میکنند که هنوز هم هستند و ایثارگریهایشان دیده میشود.
در شورای خلیفهگری ارامنه (گریگوری)، صرفنظر از سیستم اداری، مابقی کارمندان (چیزی حدود ۳۰۰ نفر) به صورت داوطلبانه کار میکنند. کلیه کارگروههای زیرمجموعه هیئت مدیره (شورای خلیفهگری) به صورت خیریه در کلیساها به فعالیت میپردازند. کارگروه ما هم به همین صورت است. اعضای این کارگروه هفتنفره (که هماکنون پنج نفر فعال هستند)، صرفاً از نظر معنوی ارضا میشوند و هیچ نفع مادی ندارند و نمیخواهند که داشته باشند. هر یک از ما شغلی تخصصی داریم اما برای شاد کردن این عزیزان، سعی میکنیم با خدمت در کارگروه، مثمر ثمر واقع شویم.
نهال این کار از طرف شورای خلیفهگری کاشته شده و رو به رشد است. این کارگروه قبلاً وجود نداشت ولی الآن هست و درست مانند یک بدن زنده باید مدام تغییر و تحول داشته باشد تا بتواند به حیات پویا و سازنده خود ادامه دهد. کارگروه حاضر تا دو سال دیگر (زمان برگزاری انتخابات) همچنان فعالیت خواهد داشت. هر دو سال یکبار، انتخابات برگزار میشود و ترکیب زیرمجموعهها تا حدی عوض میشود، گروهی میروند و افرادی تازهنفس بر سر کار میآیند و تجربه کسب میکنند. ما همواره کوشیدهایم از نیروهای جوان، بهخصوص خانوادههای شهدا، آزادگان یا جانبازان در این کارگروهها استفاده کنیم، چون نیازمندیهای معنوی این عزیزان، بیشتر برایشان ملموس است و میتوانند کمک حال خانوادهها شوند. تمام تلاش ما بر این است که این برنامهها و تجلیل و پاسداشت مقام شهدا تداوم داشته باشد.
به یاد دارم، اوایل که زائران را به مناطق عملیاتی اعزام میکردیم، بسیاری از افراد در شهرستانها و حتی تهران، شناخت چندانیاز ارامنه نداشتند و نمیدانستند در جنگ تحمیلی، مسیحیها، زرتشتیها و کلیمیها هم در کنار مسلمانان حضور داشتهاند. خوب، با اقدامات این کارگروه، بهتدریج این مسئله جا افتاد و در سالهای دوم و سوم، هیئت اعزامی ارامنه را میشناختند. یک بار در مسیر «دو کوهه» بودیم، افراد مسن زیادی در ماشین بودند و به همینخاطر، توقف زیادی داشتیم. یکی از این توقفگاهها، معراج شهدا بود. بعضی از مسافران برای استراحت از ماشین پیاده شدند. مسئول آنجا خیلی خوشحال شد و گفت: شما از کجا آمدهاید؟ گفتم: ما ارامنه هستیم. گفتند: چه سعادتی! قسمت شما بوده که به معراج شهدا بیایید، ما هدیه خاصی برای شما داریم. من نمیدانستم جریان چیست ولی در معراج شهدا همه چیز مربوط به شهداست و از نظر معنوی بسیار گرانقدر؛ همینطور هم بود. آنها بستههایی به نام «تربت شهدا» تهیه دیده بودند. آن خاک از جوار شهدایی که تفحص کرده بودند، جمعآوری شده بود که به ما هدیه دادند و بسیار ارزشمند بود. ما آن ترتبت پاک را با خود بردیم و در بازدیدهایی که با مسئولان داشتیم، به آنها هدیه دادیم. این، یکی از خاطرات زیبایی است که از سفرها در ذهنم باقی مانده. امیدوارم بتوانیم با خدمات خود، قدمی در راه پاسداشت مقام شهدا و خانوادههایشان برداریم و انعکاس مناسبی از شهدای اقلیتها در افکارعمومی ایجاد نمائیم.
***************************
«شاهین میرزایانس»، متولد سال ۱۳۴۲ افتخار دارم که از جانبازان اقلیت ارامنه هستم. در روستای ارسباران (کنار رود ارس) متولد شدم. زمانی که به شهر مهاجرت کردیم، از سن مدرسه گذشته بود، به همینخاطر کمی دیرتر به مدرسه رفتم و مدرک دیپلمم را هم با تأخیر گرفتم. در سال ۱۳۶۴ به خدمت اعزام شدم. بعد از ۲۷ ماه خدمت در منطقه «خوشاکو سرو» (مرز مشترک عراق، ایران و ترکیه)، در سال ۱۳۶۷ حین عملیات گشت بر اثر برخورد با مین مجروح شدم و یکی از پاهایم را از دست دادم. متأهل هستم و دو فرزند پسر و دختر دارم. هماکنون در تهران ساکن هستیم و به عنوان زرگر مشغولم.
آشنایی من با کارگروه به زمانی برمیگردد که جاثلیق ارامنه از لبنان به تهران آمده بود. در آن جلسه ملاقات، با آرمان بندری آشنا شدم. ایشان از تشکیل کارگروه خود سخن گفتند و از من نیز دعوت کرد در صورت تمایل به آنها ملحق شوم. هدف این تشکل، ارائه کمکهای معنوی به خانوادههای شهدا، جانبازان و ایثارگران است و تلاش میکند خاطرهشان را زنده نگه دارد، چونبسیاری از جانبازان و ایثارگران ارمنی، ناشناخته باقی ماندهاند بهطوریکه پروندههای فعلی، نسبت به تعداد افرادی که مجروح یا اسیر شدهاند، خیلی اندک است. شمار زیادی از افراد نیز با تأخیری ۲۰ ساله اقدام به ثبت مشخصات خود به عنوان جانباز کردهاند، چون اثرات شیمیایی به تازگی در آنها بروز پیدا کردهاست. بنده با توجه به ارتباط چندینساله خود با بنیاد شهید، اطلاعات اداری نسبتاً جامعی در این زمینه دارم و میکوشم تا جاییکه در توان دارم با کمک آقای بندری، اقدامات مناسبی در کارگروه انجام دهم.
علاوه بر ترتیب دادن مراسم تجلیل و دیدار از خانوادههای شهدا و ایثارگران ارمنی، اردوهای راهیان نور و هایگاشن نیز در دستورکار کارگروه قرار دارد. تاکنون، دو بار خانوادههای شهدا را به اردوگاه هایگاشن آوردهایم. البته هایگاشن، سابقه دیرینهای در پذیرایی از خانوادههای ایثارگران، مخصوصاً اسرا دارد و برنامههای مناسبی به لحاظ روحی و معنوی برای آنها تدارک میبیند.
همانطور که میدانید، خانوادهها از اقشار مختلفی هستند. برخی از آنها شرایط خاصی دارند، مانند جانبازان شیمیایی و اعصاب و روان که مستلزم فراهمسازی امکاناتی مخصوص برای آنهاست. برای پذیرایی از هر جانباز، این شرایط لحاظ میشود و هماهنگی لازم با مسئولان اردوها صورت میگیرد تا این عزیزان در طول حضور در مناطق جنگی یا اردوگاه هایگاشن، در نهایت آرامش باشند. در این زمینه، مسئولان و متصدیان هایگاشن، از نگهبان گرفته تا مدیر مجموعه، همواره همکاریهای لازم را با ما داشتهاند تا به نحو احسن این میهمانان را اسکان دهیم.
این کار، سود مادی برای من و همکارانم ندارد اما پاداش معنوی آن بسیار ارزشمند است. شمار زیادی از دوستان من در جنگ به شهادت رسیدند، وقتی این امکان وجود داشته باشد که بتوان قدم کوچکی برای خانوادههای آنها برداشت، بسیار مغتنم است. آدم احساس میکند به درجهای از ظرفیت رسیده که هیچ مسئله مادی نمیتواند جای آن احساس آرامش را بگیرد. همواره نوعی حس همزیستی، همکاری و تعاون در میان ارامنه جاری بودهاست. ما ارزش این آب و خاک را از بزرگان خود آموختهایم و در راه پاسداشت و حفظ آن هر چه در توان داشته باشیم، انجام میدهیم.
انتهای پیام
نظرات