حتی در مورد عامل این حمله نیز اگرچه داعش طی بیانیهای قبول مسئولیت کرده، اما بسیاری آن را صرفا بیانیهای نمایشی دانسته و صحنهگردان اصلی این حادثه را سرویسهای جاسوسی و امنیتی بیگانه نظیر موساد میدانند. در حالیکه برخی دیگر از کارشناسان معتقدند هرچند احتمال حمایت این سرویسها از حمله تروریستی کرمان وجود دارد، اما نمیتوان از انگیزههای گروههای تروریستی نظیر داعش برای انجام این حمله صرف نظر کرد.
فائزه قاسمی در گفتوگو با ایسنا در تحلیل خود از ابعاد حادثه تروریستی کرمان، اظهار کرد: حقیقت این است که با توجه به دادههای فعلی گزارششده، نمیتوان به طور قطعی ابعاد این حادثه را تحلیل کرد، چراکه مسئله چندوجهی است و سناریوهای متعددی به ذهن میآید که هر کدام استدلالهایی دارند. یک سناریوی اصلی این رخداد تروریستی را به گروههای تکفیری مانند داعش منتسب میکند و سناریوی دیگر آن را کار یک کشور بیگانه میداند. اگر بپذیریم که دو سناریو محتمل هستند، این احتمال جدی مطرح است که دست یک سرویس امنیتی خارجی هم پشت این گروهها باشد؛ چراکه معمولا پشتیبانی از چنین عملیاتی برای گروههای تروریستی در کشوری مانند ایران چندان آسان نیست.
وی با اشاره به وجود مقداری تفاوت لحن در بیانیه داعش برای پذیرش مسئولیت حمله کرمان با بیانیههایی که پیشتر این گروهک در مورد اقدامات تروریستی خود منتشر میکرد، افزود: پیشتر لحن معمول داعش در پذیرش مسئولیت حملات این چنین نبوده است. داعش مشکلی در به عهده گرفتن مسئولیت هر حمله تروریستی گستردهای که بتواند به خود نسبت دهد، ندارد. حتی این به شوخی گفته می شود که داعش هر عملیاتی را در سطح جهان به عهده میگیرد، چون علاقه داعش همین است که احساس ترس ایجاد کند، اما نمیتوان بر اساس این موارد گفت که عملیات کار داعش نبوده و این گروه صرفا آن را بر عهده گرفته است.
این کارشناس مسائل امنیتی ادامه داد: اینکه گفته میشود چون ۳۰ ساعت از زمان حمله گذشته بود تا داعش مسئولیت حمله را بپذیرد، پس کار داعش نبوده، خیلی دقیق نیست. اولا داعش در این مورد متفاوت عمل میکند، چون این گروه الان یک سازمان منسجم بالا به پایین نیست و به دلایل امنیتی، بسیاری از اوقات اطلاعات و دادههای آن دیرتر به بخشهای رسانهایاش میرسد. در مورد عملیات کرمان نیز این احتمال وجود دارد که در اعلان عملیات تاخیر ایجاد شده باشد. از طرف دیگر خیلی وقتها هستههای داعش در مناطق مختلف دنیا دست به عملیات میزنند، بدون آنکه فرماندهی مرکزی اطلاعات دقیقی از آن داشته باشد.
قاسمی اضافه کرد: اگر این عملیات صرفا توسط یک سرویس اطلاعاتی خارجی انجام و سپس به داعش نسبت داده شده است، آیا آن سرویس این اندازه آگاهی نداشته که نحوه عملیات را به گونهای ترتیب دهد که معمولا داعش انجام میدهد؟ با توجه به اینکه همه این مباحث سال گذشته هم طرح شده بود، قطعا آنها هم اطلاع داشتند که چنین تاخیری و تغییراتی میتواند ایجاد شک کند. چون این شک و تردیدها در حمله شاهچراغ هم طرح شده بود و عجیب است اگر یک سرویس جاسوسی باسابقه چنین گافی جدی داده باشد.
وی افزود: برخی هم میگویند در حالی در بیانیه منسوب به داعش برای پذیرش مسئولیت حمله کرمان، از لفظ ایران استفاده شده که تا پیش از این داعش هیچ گاه در بیانیهها و انتشارات خود از واژه ایران استفاده نمیکرد. این صحبت کاملا نادرست است، زیرا داعش در نشریه رسمی خود "دابق" که برای چند سال منتشر میشد و نشریه دیگرش، "رومیه" که مدتی بعد انتشارش را آغاز کرد و اکنون دیگر منتشر نمیشود، بارها از اصطلاحات مختلف برای نام بردن از مردم ایران استفاده میکرد که از جمله آن میتوان به مجوسها، صفویها، مشرکین، فارسها و ایرانیها اشاره کرد. بنابراین استفاده از کلمه ایران توسط داعش تازگی ندارد. ضمن اینکه داعش اکنون دارای یک رسانه منسجمی که تمام فعالیتهایش از بالا کنترل شده باشد و دستگاهی داشته باشد که نامها و الفاظ را از قبل به طور دقیق تنظیم کرده باشد، نیست و رسانههای متنوعی دارد.
سازمانی پیچیده به نام "داعش خراسان"
این کارشناس مسائل امنیتی با بیان اینکه داعش خراسان یک ساختار پیچیده سازمانی دارد، عنوان کرد: یک بخشی از فعالیتهای سازمان متمرکز است و در آن دستورها از فرماندهی میآید و مستقیم اجرا میشود، اما بخش دیگری از عملیاتها در دست اعضاست. یعنی هستههای این گروه، به دلایل امنیتی نمیتوانند همیشه در ارتباط با فرماندهی باشند و به همین دلیل ممکن است خصوصا عملیاتهایی را که از نظر اطلاعاتی نگران فاش شدن آنها هستند، بدون اطلاع دیگر بخشها اجرایی کنند.
قاسمی بیان کرد: حال سوال جدیتر باید این باشد که آیا واقعا داعش خراسان در داخل ایران این سطح از پشتیبانی عملیاتی برای یک حمله تروریستی بزرگ در این ابعاد را دارد؟ چطور این کارزار جدید که در موسسه فرقان هم دربارهاش ادعا کرده بود را علیه ایران به کار برده است؟ اول بیایید درباره قدرت فعلی داعش روی زمین بحث کنیم. داعش به معنای حکومت دارای سرزمینی که خود را «دولت اسلامی» مینامید، اکنون ضعیف شده است، اما داعش در آن معنایی که از سال ۲۰۰۶ در عراق شکل گرفت و یک ایدئولوژی و یک سری حامیان داشت، هرگز از بین نرفت.
وی با بیان اینکه اساسا نمیشود صرفا به صورت نظامی و امنیتی تروریسم را نابود کرد، گفت: با توجه به اینکه اکثر رهبران اصلی درجه اول و دوم و حتی سوم داعش در عراق و سوریه کشته شدند، دیگر اکنون این گروه یک سازمان منسجم یا یک خلافت و دولت نیست و برگشته به دوره قبل از ۲۰۱۳، یعنی زمانی که به صورت یک سری هستههای زیرزمینی در شهرهای مختلف به صورت پراکنده حضور داشت و مترصد فرصتی برای عملیات بود. بنابراین چیزی به نام داعش همچنان وجود دارد، حتی به شکل زیرزمینی، هستههای پراکنده و البته نسبتا ضعیف در عراق و سوریه.
قاسمی در خصوص احتمال قرار داشتن دستگاههای امنیتی خارجی مانند موساد در پشت صحنه حمله داعش در کرمان، اظهار کرد: معمولا اسرائیل و موساد مسئولیت حملات برونمرزی خود را به عهده نمیگیرند، اما میبینیم که اخیرا در برابر ایران به طور مستقیم و غیرمستقیم برخی مسئولان اسرائیل مسئولیت عملیات تروریستی را هم پذیرفتهاند. سرویس جاسوسی تلآویو معمولا هدفمند عمل و افراد خاصی را برای ترور در نظر می گیرد. حال ممکن است در این مورد تغییر رویکرد داده باشند؟ نمیدانیم. شخصا بعید میدانم که اسرائیل مستقیم در این عملیات نقش داشته باشد، چراکه هزینه این عملیات اگر توسط گروههای دیگر انجام شود، برای اسرائیل هم خیلی کمتر خواهد بود.
وی اضافه کرد: در واقع این امکان را نباید از روی میز برداشت که سازمانهای اطلاعاتی در کشورهای دیگر که تمایل به تنشافزایی در منطقه دارند یا میخواهند آتش فرقهگرایی و تنش های داخلی، قومی یا اجتماعی را در ایران برانگیزند، پشت این عملیات باشند.
روحیات مردم ایران مانع از پا گرفتن تروریسم در کشور میشود
این کارشناس مسائل امنیتی در خصوص اینکه با توجه به حوادث تروریستی اخیر در ایران (کرمان، شاهچراغ، مجلس و...) خطر تروریسم بینالملل چه قدر برای ایران پررنگ است، بیان کرد: برای پاسخ به این سوال ابتدا باید دید زمینههای تروریسم در ایران تا چه اندازه فراهم است. خوشبختانه جامعه ایران یک جامعه مداراگر است. تروریسم برای نفوذ در یک جامعه و جذب نیرو نیاز به فرقهگرایی، تنش اجتماعی، فساد فراگیر و اختلافافکنی قومی و مذهبی دارد. تا زمانی که جامعه را از این موارد واکسینه کرده و جامعهای روادار و میانهرو داشته باشیم، تروریسم شاید بتواند ضربات گاه و بیگاهی به پیکر جامعه بزند، اما امنیت عمومی جامعه را خدشهدار نخواهد کرد. یک مثال عینی، سینای مصر است. در این منطقه داعش یک ولایت خودخوانده ایجاد کرد، اما به دلیل اینکه جامعه پذیرای این گروه نبود، نتوانست عضو بگیرد و فرقهگرایی و درگیریهای قومی و قبیلهای ایجاد کند. برعکس در افغانستان یا در سومالی و خیلی جاهای دیگر این قدرت را یافت که از شکافهای اجتماعی مختلف برای نفوذ و بقای خودش در جامعه استفاده کند.
انتهای پیام
نظرات