دکتر احمدرضا بهرامی در گفتوگو با ایسنا در رابطه با بیماری کووید- ۱۹ و توجه به پژوهشها و نقش دانشمندان در حل این مشکل، اظهار کرد: در طول تاریخ مشکلات ریز و درشت کم نبودهاند. هر جا که مشکلات بهصورت علمی مدیریت شدهاند بشر موفق بوده است. در مدیریت بیماری و مبارزه با کرونا میتوانستیم از ظرفیتهای بیشتری در دانشگاهها کمک بگیریم.
وی افزود: باید اطلاع رسانی شود که کشور ما در علوم پایه مرتبط با مسائل، از جمله بیولوژی بیماری کرونا ، چندان از کشورهای پیشرفته جهان عقب نیست، اما ساختارهای بهره گیری از این ظرفیتها معیوب است. بهعبارت دیگر مثلا حتی اگر دانشگاههای ذیل وزارت علوم بخواهد در تولید واکسن مشارکت هم بکند امکان آن مهیا نیست. سیاستگذاران باید منابع و اختیارات دانشگاهها را زیاد کنند.
معاون پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد، خاطرنشان کرد: برای مثال در بیماری کووید- ۱۹ در دانشگاه فردوسی مشهد ما به سرعت با بیولوژی ویروس آشنا شدیم و از منابع دانشگاه پول هزینه کرده و یک تیم مطالعاتی در دانشگاه خود را از نظر مبانی علمی ویروس کووید- ۱۹ هم تراز با سایر دنیا کرد. حالا این پایان خط برای ما محسوب میشد. چون در مرحله بعد نیاز بود که ویروس کرونا را در دسترس داشته باشیم و روی آن کار کنیم، اما این امکان وجود نداشته.
مشکل بزرگتر این است که بر فرض اینکه در همین مورد نمونههایی را تولید کنیم، در ایستگاه بعدی، یعنی روند تجاری سازی متوقف میشویم. پس تفاوت ما با کشورهای دیگر در سطح دانش بنیادی نیست و به همت دانشمندان برجسته میتوانیم در مبانی علمی، خود را به سرعت همتراز کشورهای پیشرو کنیم. بلکه مشکل اساسی ما در پشتیبانیهای حقوقی و مالی است. بسیاری از محققان ما مانند ویروس شناس، زیست شناس، ایمنولوژیست و شیمیست از ورود به عرصههای مشابه پرهیز میکنند چون میدانند اگر به محصولی هم برسند افق روشنی در حلقه تجاری سازی برایشان وجود ندارد. این است که منشاء مشکلات ما دانشگاهیان در بیرون از دانشگاه است که باید حل شوند.
برای اثربخش کردن پژوهشها باید به ساختارها بپردازیم
وی در پاسخ به این سوال که «آیا پژوهش در رفع بیماری کووید- ۱۹ موثر بوده است یا خیر؟»، گفت: کرونا امروز یکی از مسائل جامعه است. عدهای میگویند پژوهش در جامعه نقش ندارد و به دنبال تعطیلی آن هستند، در مقابل بعضی میگویند پژوهش در جامعه نقش دارد و باید تقویت شود. بیچاره خود پژوهش است که در کشور مابین این کش و قوس گیر کرده است که نه تعطیل میشود و نه تقویت. لذا با یک واقعیت تلخ روبرو هستیم که پژوهش اثر خود را در سفره و خانه مردم نشان نمیدهد. لذا ما باید برای اینکه این احساس در جامعه پدیدار شود فکری بکنیم. راه حل این است که باید ساختارهای ثانویه برای نوآوری و ساختارهای سوم برای تجاری سازی را بنیاد کنیم. یعنی اکنون فصل تقویت پژوهش رسیده است که برای اثر بخشی پژوهشها به ساختارها بپردازیم.
معاون پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی خاطرنشان کرد: در جامعه ما یک جدل دیگر نیز راه افتاده است، گروهی معتقدند پژوهش باید توسعه متوازن جامعه را تضمین کند و دستهای معتقد به پرداختن به مشکلات فوری جامعه هستند. اما حقیقت این است که اگر پژوهش به گونهای طراحی و معماری شود که به توسعه متوازن منجر شود به جای انفعال در مواجهه با مشکلات، گارد فعالانه خواهیم داشت. در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته پژوهش صدها سال در خدمت توسعه متوازن قرار گرفته است و هر مشکلی پیش بیاید دیر یا زود در این بستر حل میشود.
وی افزود: ما نباید مطالبات خود از پژوهش را ناچیز کرده و در همان سطح کوچک نیز پشتیبانی کنیم. در صورتیکه برای مواجهه با مشکلات کلان مثل کرونا باید اجازه توسعه در ابعاد حقوقی، اختیارات و امکانات را به ما بدهند. اگر نگاهمان به پژوهش از ۵۰ سال پیش به توسعه ساختارها در بدنه موسسات علمی وزارت علوم بود کشور ما نیز امروز یکی از کشورهای پیشرو در نوآوری، از جمله تولید کننده واکسن بود.
وی ادامه داد: کشورهای موفق برای ورود به توسعه متوازن سه گام اساسی را با هم متصل کردهاند. اول پژوهشهای بنیادی که بهعنوان ریشه قابل اتکاه خواهد بود، دوم نوآوری به عنوان تنه علم و فناوری و سوم کاربست دانش که در حقیقت ماحصل و میوه دانش است. اگر این سه ایستگاه را در روند پژوهش داشته باشیم هر مشکلی مانند بیماری کووید- ۱۹ پیش آید را حل میکنیم. ایجاد ارتباط ارگانیک بین پژوهشهای بنیادی با ساختارهای نوآوری است که باعث تولید واکسن میشوند. در کشورهایی که صرفا نگرش کلینیک محور به پژوهش وجود دارد فرصتی برای تکمیل زنجیره مهیا نمیشود و همیشه در حالت انفعال میمانند.
بعید است در حوزه پژوهش که بخش خصوصی آن فعال نیست موفق شویم
بهرامی با اشاره به اینکه «بنده نگاه ناقص به پژوهش را معضل انفعال در مشکلاتی مانند کرونا میبینم»، گفت: ما نمیتوانیم صرفا با سواد بنیادین واکسن بسازیم. ما با کدام زیرساختها به دنبال ایجاد نوآوری و دانش فنی هستیم؟ وظیفه سیاستگذاران است که این سه ایستگاه را در کشور حمایت کنند و اختیارات و وظایفشان را تبیین کنند. اینکه دانشگاه را از چاپ مقاله منع کنیم درواقع ریشه را قطع میکنیم. اینکه ما فکر میکنیم با دید سطحی و بدون نوآوری میتوانیم به مشکلات بزرگ بپردازیم، اشتباه میکنیم. اینکه ما بخش خصوصی را در این حوزه فعال نکردهایم محال است موفق شویم.
سیاستگذاران باید در نگاهشان به پژوهش بازبینی کنند
وی افزود: ریشههای تولید واکسن بیماری کرونا در دانشگاههایی مانند آکسفورد بود، اما کمپانیهای بزرگی مانند مدرنا و فایزر و... با استفاده از این دانش تجمعی واکسن را تولید کردند. لذا بیماری کووید- ۱۹ نواقص ما را در کشور نمایان کرده و معلوم شد که مشکل از دانشگاهها نبوده است. درخواستم این است که سیاستگذاران باید در نگاهشان بازبینی کنند نه دانشگاهها. حقیقتا در مورد بیماری کرونا دانشگاهها اطلاعات پایهای را دارند، اما ساختارهای نوآوری و بودجه کافی برای اقدام بیشتر را ندارند. از طرفی اگر ساختارهای نوآوری را هم داشته باشند بازوهای تجاری سازی با آنها بیگانهاند. ما باید دیر یا زود قبول کنیم که امکانات و به ویژه اختیارات را برای مشارکت دانشگاه در توسعه متوازن مهیا کرده و سپس مطالبات خود را مطرح کنیم.
معاون پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی در خصوص پژوهش بیان کرد: پژوهش خود دو مرحله دارد، مرحله اول آموزش و عمومی کردن فرهنگ پژوهش است که کشور ما در این مورد موفق بوده است. مرحله دوم پژوهش حرفهای است. پژوهش حرفهای هدفمند بوده و با سرمایهگذاری کلان و منابع انسانی حرفهای و منابع فیزیکی و مالی کافی انجام میگیرد. سرمایه گذاری ناقص فایدهای ندارد و همین خواهد شد که میبینیم. یعنی پژوهش در ایستگاه تولید مقاله متوقف میشود. در کشور ما در این حوزه بسیار کوتاهی شده است. پژوهش حرفهای یک افق را هدف قرار می دهد و با یک اراده ملی از صفر تا صد باید مورد حمایت قرار گیرد. آن چیز که در کشور ما وجود دارد موفقیتهای قابل تحسین مبتنی بر پایداری پژوهشگرانی است که مظلومانه و مایه گذاشتن از عمر خود به پژوهشهای حرفهای پرداختهاند.
وی افزود: بعد از انجام پژوهش حرفهای، ساختارهای نوآوری باید وارد عمل شوند. بخش خصوصی و دولتی ما سرمایه گذاری در بخش R&D و بخش نوآوری را فانتزی میداند. در این مورد کوتاهی شده است. از تولید ناخالص ملی حدود نیم درصد در بخش R&Dسرمایهگذاری میشود. در تخصیص بودجههای لازم برای نوآوری کم کاری داشتهایم و در سرمایه گذاری برای تجاری سازی هم که رها هستیم. بنابراین بخش اول از زیست بوم، یعنی تولید علم را بسیار موفق و دو بخش دیگر را ناقص میبینم.
بهرامی در مورد پژوهش حرفهای گفت: در کشوری مانند ایران باید طوری عمل شود که موسسات مرجع در علوم بنیادین رشد کنند و به اعتماد به نفسی برسیم که مثلا اگر مشکلی مثل کرونا حادث شد، به سرعت ماموریت مرتبط را تحویل بگیرند. تیمهای تخصصی قوی میتوانند منشاء ایجاد دانش فنی شوند نه اینکه انبوهی از موسسات پراکنده داشته باشیم که بودجه را بلعیده و نقشی در تولید دانش فنی ندارند.
معاون پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی در مورد چرایی عدم ورود بخش خصوصی و سرمایهگذاری در کشور گفت: در عرصه توسعه اگر کشور را همچون یک پرنده در نظر بگیریم، بال علوم و فنون پیشرفته در کشور ما بسیار رشد کرده است. اما بال دیگر که باید این یافتهها را تبدیل به پدیده، محصول، ثروت و رفاه کند رشد نکرده است و دلایل متعددی دارد. محاسبات در بخش خصوصی بر پایه نفع و ضرر است و واضح است که بخشهای انتفاعی دیگر برای آنها جذابتر هستند. اینجاست که باید دولت و مجلس باید با برنامههای حمایتی ورود کرده و نمونهسازی و تجاریسازی یافتههای علمی را آنقدر جذاب نماید که بخش خصوصی همراهی کند. نباید دانشگاهها را مقصر بدانیم و مرتب بگوییم که پژوهش آنها بی اثر است چون با همین بودجه نیم درصدی هم هنوز هم امید در جامعه زنده نگاه داشته و رقابتهای جهانی باقی ماندهاند و امیدوارند که روزی پای بخش خصوصی به پژوهش باز شود. وظیفه ذاتی دانشگاه است که پژوهش انجام دهد و ردیابی و پیدا کردن ناشناختهها، مکانیسمها و علت و معلولها تنها به عهده پژوهشگران است و این اقدامات را در کشور ما انجام میدهند.
بهرامی گفت: همچنین نباید تصور کنیم که بخش خصوصی مقصر است، بلکه فعالیت در این زمینه را جذاب نمیداند. تفاوت بخش خصوصی ما با بخش خصوصی کشورهای توسعه یافته در این است که آنها این عرصه را جذاب میدانند؛ چراکه با منابع سوبسیدی دولتها در سنوات گذشته، طعم شیرین تبدیل دانش به ثروت را چشیدند.
وی تصریح کرد: باید در پاسخ به این پرسش که آیا نمونههایی در دانشگاهها برای سرمایهگذاری وجود دارد؟ مطرح کرد که این نمونهها موجود است اما تجاری نشدهاند. چون که حمایتهای خاص، ویژه، هدفمند و ماموریتگرا را از آن دانشگاه نداشتهایم. لذا باید به تدریج به سمت غربالگری دانشگاهها و حمایت ویژه از موسساتی برویم که ظرفیتهای ایجاد زنجیره دانش به پدیده را دارند. حمایت باید قوی و اساسی باشد. یعنی در یک اراده ملی از چند دانشگاه حمایتهای چندین ۱۰برابری برای اجرای برنامههای مصوب داشته باشیم. سپس از دانشگاه خود توقع داشته باشیم که با وجود حمایتها چه محصولاتی را در بازار به نام خودشان وارد کردهاند.
وی بیان کرد: ما باید از دانشگاه متناسب با شأن خود دانشگاه مطالبه داشته باشیم. شأن دانشگاه در کشورهای پیشرفته، عبارت است از پیشگامی در توسعه همه جانبه. بهعبارت دیگر در اینچنین دانشگاههایی است که جامعه به حق، علاوه بر حل مشکلات روز، باید مطالبه اصلاح و ابداع روشها، فرایندها و محصولات را نیز از دانشگاه داشته باشد.
معاون پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی در خصوص وضعیت بودجه پژوهشها اظهار کرد: پژوهش از این رشد نرخ ارز بسیار لطمه دید؛ چراکه در بسیاری موارد از منابع و موادی استفاده میکند که متاسفانه بومی نیست و وابسته هستیم. پژوهش در کشور جزو بخشهایی است که شدیدترین لطمهها را دید و متاسفانه آثار آن در بلند مدت مشخص خواهد شد.
وی در خصوص نقش پژوهش در مرجعیت علمی گفت: مرجعیت علمی بدین معناست که در دنیا متخصصین و اهل فن در موضوعات خاص، به نقطه نظرات ما اعتماد داشته باشد. در آن زمان میتوان عنوان کرد که پژوهش مرجعیت دارد. شاخص سنجش این اعتماد عمومی در حال حاضر این است که دنیا تا چه اندازه مستندات علمی ما را رصد می کند.
پژوهش مبنای مرجعیت است
بهرامی اذعان کرد: هر چه پژوهش ما عمیقتر، نظاممند و هدفمند باشد و موضوعات داغ را پوشش دهد در دنیا به تولیدات علمی ما بیشتر استناد میشود و پژوهش مبنای مرجعیت است. در یک سطح گستردهتر چنانچه در کتابهای آموزشی نیز از یافتههای ما استفاده شود مرجعیت ما تثبیت میشود.
وی اضافه کرد: در یک جمع بندی کلی به نظر میرسد روند کشور ما به سمت ارتقاء استنادات است. برای حفظ روند فعلی باید پژوهشهای حرفهای را راه بیندازیم و حمایتهای ویژه داشته باشیم. این امر در برنامهها وجود ندارد.
معاون پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی افزود: اگر بخواهیم استنادپذیری را هدفمند کنیم باید حلقهها و کانونهای مرجع تشکیل دهیم و علاوه بر حمایتهای عمومی، حمایتهای ویژهای از این نقطههای داغ داشته باشیم. بنابراین در آن زمان است که نمادهای مهمتری را در مرجعیت مثل جایزه نوبل را میتوان هدف قرار داد. در آن زمان است که دنیا هم ما را نه تنها به صورت عدد و رقم بلکه به صورت شهودی مرجع میداند و بر یافتههای ما سرمایه گذاری کرده و به ثروت پایدار میرسیم. مثلا اکنون پذیرفته شده است که پژوهشگاه رویان در سلولهای بنیادی بهعنوان مرجع کانونی است و میتوان ماموریتهای ملی را به آنجا سپرد. اما این حمایت از دانشگاههای معتبر ملی نشده است تا به نقطههای کانونی تبدیل شوند.
تعدد تشکیلاتی عامل عدم موفقیت در کارنامه تعیین اولویتهای ملی است
بهرامی عنوان کرد: ما باید بر اساس مسائل ملی و مزیتهای پیرامونی خود نسبت به تعیین اولویتهای پژوهشی و سرمایهگذاری هدفمند اقدام کنیم. اما در تعیین اولویتهای ملی کارنامه موفقی نداریم و دلیل آن تعدد تشکیلاتی است که مطالبهگری میکنند. این مطالبه گری پراکنده باعث رشد حجمی تولیدات علمی و ترویج علم شده است اما در پژوهشهای کانونی و اولویت محور مشکل داریم. این امر باید در کشور ما تعیین تکلیف شود. به هر حال اولویتهای یک کشور براساس مبانی و دورنمای ملی است.
عدم انسجام و هماهنگی ضربه شدیدتری به حوزه پژوهش کشور زده است
وی تصریح کرد: موضوعی که ضربه بیشتری به پژوهش کشور ما زده، عدم انسجام و هماهنگی است. توسعه متوازن و همه جانبه برای کشور مهم است و کشورهای معدودی این موضوع را پیدا کرده که از چه مسیری حرکت کنند و میدانند که هیچ راهی جز دانشگاهها و پژوهش وجود ندارد و جایگزینهایی برای دانشگاه نمیتوانیم تعریف کنیم. همچنین در سطح سیاستگذاری باید حمایت چشمگیری وجود داشته باشد و نقطه شروع، افزایش نرخ بودجه تحقیق و توسعه از نیم درصد به تدریج تا بالای ۲درصد است و این اراده در یک زمانبندی خاص صورت میگیرد.
وی اظهار کرد: ما باید در دانشگاهها حلقههای مفقوده در مشارکت توسعه را افزایش دهیم و به منابع انسانی به عنوان پیشران توسعه نگاه کنیم و تیمهای حرفهای و هدفمند را تاسیس و حمایت کنیم و سپس از آنها مسئولیت بخواهیم.
انتهای پیام
نظرات