این نویسنده در گفتوگو با ایسنا درباره اعلام بازنشستگی نویسندگان و زمین گذاشتن قلم، اظهار کرد: این موضوع مشکلی است که نیمی به نویسنده بازمیگردد و نیمی دیگر به شرایط جامعه. نیمی که به نویسنده مربوط است توانایی اوست. نویسنده قدرت نوشتن را از دست میدهد و حس میکند نوشتههایش مانند قبل نیست و کلمهها مورد پسندش نیست و با تصمیم ناگهانی اعلام بازنشستگی میکند و دیگر نمینویسد.
او در ادامه گفت: حس میکنم هرچه سن نویسنده بالاتر میرود مقداری از خلاقیتش کمتر میشود و چیزهایی را که دوست دارد نمیتواند بر روی کاغذ بیاورد؛ نویسندهای مانند هوشنگ مرادی کرمانی احساس میکند به همه آرزوهای خود در نوشتن رسیده است و اعلام بازنشستگی میکند.
فقیری درباره شرایط جامعه نیز بیان کرد: گاهی نویسنده حس میکند دیگر کتابهایش فروش نمیرود، مطالبش مورد پسند نسل جوان نیست و او را به بازی نمیگیرند، تیراژ کتابهایش کم میشود و از این موضوع ناراحت شده و اعلام میکند دیگر نمینویسد. البته این موضوع هم کار درستی نیست، زیرا نویسنده گاه مطلب خوبی دارد که مینویسد و گاه هم چیز دندانگیری ندارد و داوطلبانه کنار میکشد.
او سپس با اشاره به سانسور به عنوان یکی از مشکلات نویسندگان، افزود: سانسور چیز وحشتناکی است. من خودم یک رمان ۵۰۰ صفحهای دارم که ۱۲ سال در ارشاد معطل اجازه مانده است. در این سن برایم مشکل است به رمان بپردازم و بیشتر به داستان کوتاه میپردازم.
فقیری خاطرنشان کرد: وقتی نویسندهای تصمیم میگیرد نوشتن را رها کند، احساس سرخوردگی کرده است و اینطور نبوده که در اوج باشد و در نوشتن را کنار بگذارد، نوشتن مانند ورزش کردن نیست که در اوج کنارش بگذاری؛ نوشتن دائمی است و تا زمان مرگ همراه انسان است.
او با تاکید بر تاثیر افزایش سن بر اعلام بازنشستگی از نوشتن، بیان کرد: هر فردی در زندگی با مشکلاتی روبهرو میشود؛ مثلا از نظر مالی و معیشتی دچار مشکل میشود، با سدهایی برخورد میکند، سانسور به نوعی جلو نوشتن را میگیرد و بر روی نویسنده و کار نویسندگی تاثیر میگذارد. داستاننویسی برخلاف شعر است؛ شعر خلقالساعه است، آدم میتواند نیمهشب از خواب بیدار شود و بر روی کاغذ بنویسد اما داستاننویسی مشکل و زمانبر است. بعد از اتمام نوشتن، نویسنده باید پاکنویس و ایرادها را رفع کند. در کل پروسه سختی است. اگر برای نویسنده سرخوردگی پیش آید و فکر کند استقبال از آثارش کم شده، تیراژ کتابهایش پایین بیاید و از طرف دیگر فکر کند به اندازه کافی کتاب نوشته است، شاید اعلام بازنشستگی کند. البته ممکن است نویسندهای که اعلام بازنشستگی کرده در خفا بنویسد و چیزی بروز ندهد؛ با اعلام بازنشستگی به کسی تعهد نداده که ننویسد. سن بالا، مریضی و خوردن قرص هم فرد را دچار خستگی میکند.
امین فقیری درباره کتابش که چند سالی است در ارشاد مانده است، توضیح داد: این کتاب در زمان محمود احمدینژاد توسط نشر چشمه به ارشاد داده شد که اعلام کردند چاپش ممنوع است. زمانی که آقای روحانی سر کار آمد گفتیم شاید شرایط عوض شده و کتاب را دوباره به ارشاد فرستادیم که باز هم چاپش را ممنوع اعلام کردند؛ گفتیم نامش را تغییر دهیم قبول نکردند، گفتیم اصلاحات بدهید گفتند اصلاحات ندارد. من هم به چاپ کتاب خارج از کشور اعتقادی ندارم و اینطور شد که در ارشاد مانده است. نام این رمان «سگهای تاریکی» است.
او سپس درباره کتابهای جدیدش گفت: یک رمان با عنوان «ظلمت شبِ یلدا» در نشر آفتابکاران دارم که تا یکی دو ماه آینده منتشر خواهد شد؛ این رمان عاشقانهای تاریخی است که در قرن دهم اتفاق میافتد. همچنین مجموعه داستانی با عنوان «بـ کوچک» در نشر چشمه دارم که گفتهاند اوایل سال آینده منتشر خواهد شد.
انتهای پیام
نظرات