ضربه‌ای که افسر وظیفه ارتش به دشمن زد

دشمن هم دیوانه‌وار کوه‌های دشت‌عباس و ارتفاعات سپتون را به گلوله توپ و تانک و خمپاره بست، در صورتی‌ که ما در مسیری ‌که برمی‌گشتیم تماشاچی خوبی برای گلوله‌هایی که شلیک می‌کردند بودیم و نمی‌دانستند از کجا می‌خورند، ما از شیاری که رفته بودیم بر می‌گشتیم.

تحلیل سپهبد صیاد شیرازی از «کربلای۵»

تبلیغات صدام هنوز مشغول بزرگنمایی درباره کربلای 4 برای اعراب بود که در ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ رزمندگان سپاه عملیات «کربلای ۵» را در منطقه شلمچه آغاز کردند. ایران اعلام کرده قصد دارد در این عملیات ماشین جنگی دشمن را از کار بیندازد.

پدر شهید اردشیر ارمغان به فرزند شهیدش پیوست

مرحوم حاج غلامحسین ارمغان پدر شهید والامقام اردشیر ارمغان و برادر شهید شهباز ارمغان از شهدای استان کهگیلویه و بویراحمد در دوران دفاع مقدس دعوت حق را لبیک گفت و به فرزند و برادر شهیدش پیوست.

عاقبت یک بلوف

بیشترشان با شلوار کردی و زیرپیراهنی می‌چرخیدند و دائم با همدیگر شوخی و بگو بخند می‌کردند و با اینکه تازه رسیده بودند، هیچ‌کدامشان به فکر تثبیت موقعیت نبودند. در همان ساعات اول ورودشان به مدرسه، توپ پیداکرده و داشتند با سروصدای زیاد فوتبال بازی می‌کردند.

در نشست هم‌اندیشی راویان پیشکسوت و پیشتاز دفاع مقدس مطرح شد؛

ضرورت جلوگیری از تحریف و دروغ‌پردازی پیرامون حوادث جنگ تحمیلی

یک راوی پیشکسوت دفاع مقدس با تأکید بر ضرورت احیای نوارها و اسناد به جای مانده از دوران دفاع مقدس، انتشار عمومی این اسناد را لازم دانست و گفت: وقتی این اسناد و اطلاعات ابتدایی در اختیار عموم قرار نگیرد نتیجه این می‌شود که برخی صحنه را خالی می‌بینند و دست به حماسه‌سرایی یا دروغ‌پردازی می‌زنند.

به شهید اسماعیل دقایقی

فراخوانی برای جذب نیروهای عراقی در سپاه

در اولین فراخوان نیرو از میان اسرای عراقی حدود ‌۳۰۰ تا ‌۵۰۰ نفر داوطلب شدند که پس از انجام مصاحبه و شناسایی، جذب و در تیپ بدر سازماندهی شدند. طبیعتا در جذب و استفاده از اسرای عراقی با احتیاط عمل می‌کردیم و بعد که عملکرد آنها را خوب ارزیابی کردیم، کار را توسعه دادیم.

دستور خاص یک فرمانده در عملیات «کربلای۵»

آن بسیجی کمی عقب مانده بود و می‌گفت: «ماسکش را گم کرده است، محمدزاده دوید طرف بسیجی و ماسکش را درآورد و به آن بسیجی داد و گفت: سریع بزن.» محمدزاده یک چفیه انداخته بود دور گردنش. آن را با قمقمه‌اش خیس کرد و جلوی دهانش گرفت. بچه‌ها رفتند طرفش و خواستند ماسک خودشان را به او بدهند قبول نکرد و گفت: دستور می‌دهم کسی ماسکش را درنیاورد.

جدال با برف و یخ در یک عملیات

سخت‌ترین خاطرات من مربوط به تنگه باسوا، حدفاصل بین ارتفاعات وحشی و خشن گرده رش و قامیش است. زمستان سال ۱۳۶۶ بود. بنا بود عملیاتی در تنگه باسوا اجرا شود. مقر یا حسین تا تنگه باسوا بیست کیلومتر فاصله داشت. برف سنگینی بر زمین نشسته بود و همه نیروها برای استتار، بادگیر سفید پوشیدند.

آنچه رسانه‌های خارجی درباره عملیات «بیت‌المقدس ۲» نوشتند

«با تصرف ارتفاع گرده‌رش و عبور از رودخانه عریض قلعه چولان در عملیات نصر ۸، امکان گسترش وضعیت خودی در منطقه غرب این رودخانه و برداشتن گام‌های اساسی به‌طرف سلیمانیه فراهم شد. به همین منظور، می‌بایست ارتفاعات قمیش، دولبشک و الاغلو تصرف می‌شد.

خاطرات فرماندهان و پیشکسوتان دفاع مقدس زنده می‌شود

ویژه برنامه «شب خاطره» با حضور فرماندهان و پیشکسوتان دفاع مقدس در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار می شود.