به گزارش ایسنا، دوم مهرماه زادروز منوچهر آتشی، شاعر فقید است. به مناسبت همزمانی این روز با «هفته دفاع مقدس»، دیدگاه او را درباره شعر جنگ مرور میکنیم: «وقتی ما از جنگ صحبت میکنیم، جنگ دو مرحله دارد؛ یکی مرحله فیزیکی یعنی همان مرحله که یکی میزند و یکی دفاع میکند، و دوم مرحلهای است که جنگ تمام میشود و واکنشهای عامی وجود دارد و واکنشهای خاصی؛ یعنی کینهای شکل میگیرد یا احساسهای دیگری در وجود آدمها. به نظر من جنگ، شب و روز ادامه دارد و یک نبرد مداوم بین خوب و بد و منطق و بیمنطقی جریان دارد. در هر جنگی، ما نخست باید ببینیم که این جنگ چرا آغاز شد و ریشههایش چه بود. مثلاً همین جنگ اخیر عراق. چرا یک کشوری از آن سوی دنیا با آن همه تجهیزات و یارگیری میآید و حمله میکند به کشوری مثل عراق؛ به این بهانه که «صدام» یک آدم سرکش است و منطقه را به خطر انداخته است. خب گول این حرف را فقط سادهلوحها میخورند. این جنگ باید صورت بگیرد، چون سرمایهداری جهان، زرادخانههای عظیمی درست کرده که باید مصرف بشوند و به فروش برسند.
یعنی الان سرمایهداری امریکا به هیچوجه نیت دموکراسی یا آزادیخواهی ندارد، بلکه میخواهد روی چاههای نفت بنشیند و با سلطه بر افغانستان و عراق و ... منطقه خاورمیانه را در دست بگیرد. شعر جنگ ایران متأسفانه به نظر من جز جنبههای گزارشی و وقایعنویسی کار زیادی انجام نداده است. بیشتر نویسندگان امریکا و اروپا محصول جنگهایشان بودهاند، که به نظر من شعر و ادبیات جنگ ما هم باید بنشیند و درباره جنگ تحلیل و داوری بکند.
شعر وقتی شعر شد دیگر فرقی نمیکند مدرن یا غیر مدرن، هر موضوعی وارد دنیای شعر میشود. خوشبختانه بسیاری از شاعران انقلابی ما هم به نحو مطلوبی با بیان مدرن آشنا شدهاند و بسیاری از شعرها را من دیدهام که با دلپذیری و قدرت مسائل جنگ و دربهدری و آوارگیها و تبعات جنگ را بیان کردهاند و از این موضوع خیلی خوشحالم، البته در حیطه داستان ما هنوز محتاج کار بیشتری هستیم، ولی شعر ما بسیار خوب دارد رشد میکند.
در این شعر یک گلوله مؤلفه نیست، بلکه عاطفه مؤلفه است. حس پشیمانی سرباز عراقی و اینکه با چه کسی دارد میجنگد، مؤلفه است. اینکه یک سرباز عراقی فکر میکند که این صدام کیست که من دارم برایش میجنگم، این یک مؤلفه است. اینها مولفههایی هستند که در شعر جنگ به آن توجه شده و باید هم توجه بشود.
شعر جنگ در کشورهای دیگر خیلی عمیقتر است، مثلاً تیاس الیوت شعری دارد به اسم «سرزمین عقیم» که این شعر برای جنگ اول ساخته شده است. در این شعر میبیند که همه آن ارزشهایی که به اسم دین، مذهب، کلیسا و ... به آن اعتقاد داشت با دو تا خمپاره فروریخت و مردم ناگهان جانی و دزد شدند. اینها را در شعرش بازتاب میدهد و از رفتارها و کردارهایی میگوید که روزی زیبا بود و حالا زیبا نیست و از از دست رفتن اخلاق مسیحی و اخلاق انسانی سخن میگوید. در مقاومت ایران بنمایه دینی از قویترین انگیزهها بود که به مردم انرژی ایستادن در مقابل آن ارتش عظیم را میداد اما در کنارش بنمایه وطنی هم نقش مهمی داشت. که نباید ندیده گرفته شود.»
منوچهر آتشی، شاعر، روزنامهنگار و مترجم در دوم مهر ۱۳۱۰ در شهرستان دشتستان استان بوشهر به دنیا آمد. از مجموعه شعرهای او میتوان به «آهنگ دیگر»، «آواز خاک»، «دیدار در فلق»، «بر انتهای آغاز»، «وصف گل سوری»، «گندم و گیلاس»، «زیباتر از شکل قدیم جهان»، «چه تلخ است این سیب»، «خلیج و خزر»، «باران برگ زوق»، «اتفاق آخر»، «حادثه در بامداد»، «ریشههای شب» و «غزل غزلهای سورنا» اشاره کرد. علاوه بر این، از او آثار دیگری نیز در حوزه نقد ادبی منتشر شده است.
منوچهر آتشی در ۲۹ آبانماه ۱۳۸۴ بر اثر ایست قلبی در سن ۷۴سالگی در بیمارستانی در تهران درگذشت.
انتهای پیام
نظرات