به گزارش ایسنا، مراسم نکوداشت سیدجعفر حمیدی، شاعر و استاد زبان و ادبیات فارسی همزمان با هشتاد سالگیاش سهشنبه، ۲۷ آذرماه در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، البته این شاعر مدتی است در بستر بیماری بوده و در مراسم حضور نداشت.
محمدجواد حقشناس، مدیر هفتهنامه «نیمروز» و عضو سابق شورای شهر تهران در این مراسم با تشکر از حاضران در سخنانی گفت: حاضران در شرایط سخت هوای آلوده آمدهاند، زحمات و تلاشها و کوششهای یک انسان بزرگ را گرامی بدارند؛ شخصیتی نخبه و فرهیخته، کسی که بیش از هفت دهه از عمر خود را با قلم ،کتاب ، نوشتن ، شعر و فرهنگ گذراند و دل در گرو مردم ایرانزمین داشت، ریشه در خاک بوشهر و خاک جنوب و دریای خلیج فارس داشت و تمام عمرش را برای اعتلای فرهنگ، هنر و ادب این سرزمین به کار بست؛ دکتر سیدجعفر حمیدی.
او افزود: سیدجعفر حمیدی با بیش از ۴۰ کتاب و مقاله توانسته به عنوان یک پژوهشگر در حوزه ادبیات و فرهنگ و یکایرانشناس و شاعری که با ادبیات جنوب زیسته و تلاش خود را برای نگهداشت این حوزه به کار بست، شناخته شود. زمانی که در کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران بودم، فرصتی فراهم شد تا خیابانها و گذرگاهها را با نام اندیشمندان، شاعرانه، هنرمندان و شخصیتهای ماندگار کشورمان نامگذاری کنیم و این توفیق به دست داد تا محله استاد حمیدی در خیابان باقرخان را بهنام او نامگذاری کنیم.
حقشناس با اشاره به مراسم بزرگداشت او در سالهایی که حمیدی، حالش خوب بود، گفت: با محمد ولیزاده تصمیم داشتیم برای بزرگان استان بوشهر، هر فصل یکبار، نشست داشته باشیم و به موضوعی بپردازیم که محل اختلاف نبوده و نقطه اشتراک باشد. دیدیم چه موضوعی میتواند دوستان و عزیزان بوشهر را در این مسیر کنار هم بنشاند و به این نتیجه رسیدیم بزرگداشت سرمایههای اجتماعی و فرهنگی میتواند محور همراهی و وفاق باشد. طبیعتا در جستوجوهایمان استاد سیدجعفر حمیدی، یکی از بزرگان بود که در یکیدو ماه اخیر هم حالش مساعد هم نبود و در بیمارستان بستری بود. البته الان در خانه هستند. تولد استاد حمیدی در آذرماه است و تلاش شد این مراسم همزمان با تولدش باشد.
این فعال فرهنگی با اشاره به مقالات حمیدی درباره دریا و بندر یادآور شد: آخرین اثر استاد حمیدی کتاب «از نزدیک با بندر و دریا» است که مجموع مقالات او درباره دریا و بندر است که از دهه ۱۳۶۰ در مجلات چاپ شده است. با توجه به رویکردی که آقای پزشکیان نسبت به توسعه و تجارت دارند، میتوان از قلم دوستان و بزرگان که گامی هرچند کوچک اما دقیق و درست برداشتهاند، بهره برد.
ارسلان زارع، استاندار بوشهر با ابراز خشنودی از حضور در این مراسم و تشکر از دستاندرکاران برگزاری آن گفت: استادِ ادیب حمیدی دهههای عمر پربار و گرانقدر خود را صرف آموزش، تحقیق، پژوهش و تألیف کتابهایی کرد که بر تارک فرهنگ استان بوشهر و کشور عزیزمان میدرخشد. تربیت دانشآموزان در بوشهر در دوران جوانی و دانشجویان کوشا و پژوهشگر گامی در خدمت اهالی علم و ادب و البته فرهنگ ایران است. به زعم بنده، نکوداشت و پاسداشت استاد حمیدی، شایستهترین کاری است که برای پاسداشت مقام شامخ علمی این استاد فاضل انجام شده است.
او خاطرنشان کرد: در کنار تلاشهای ارزنده استاد حمیدی در حوزه فرهنگ و ادبیات، گوهرِ گرانبهای معرفت وجودی ایشان زبانزد خاص و عام است و بر سپهر فرهنگ میدرخشد و از این منظر شایسته احترام و تعظیم است. استان بوشهر باوجود اینکه امروزه به عنوان قطب صنعتی و انرژی شناخته میشود، پیشینه درخشان تاریخی و فرهنگی دارد و اشتهار بیشتری در نسلهای گذشته داشت. بوشهر مفاخر فرهنگی و علمی زیادی دارد بایستی تلاشهای بسیاری برای شناساندن این مفاخر گرانقدر صورت بگیرد و ظرفیت فرهنگی و ادبی این مفاخر به عموم جامعه ایرانی شناسانده شود.
زارع یادآور شد: بر این باورم مفاخر علمی و فرهنگی سرمایههای بیبدیل و معرف تمدن و فرهنگ دیرپای کشورمان و سرزمین بوشهر هستند. استاد سیدجعفر حمیدی از آن جمله فرهیختگان است و برای شناساندن او بایستی اهتمام و اهمیت بیشتری بهخرج دهیم.
استاندار بوشهر اظهار کرد: گفتمان وفاق ملی دولت چهاردهم، استفاده از همه ظرفیتها برای اعتلای شاخص پیشرفت و توسعه کشورمان، در دستور کار دارد. از آنجایی که باور دارم مهمترین شاخص توسعه، شاخص علمی و فرهنگی و ادبیات آن جامعه است از همین جایگاه اعلام میکنم استانداری از ایدهها نو و خلاقانه که بتواند معرف اندیشمندان و مفاخر فرهنگی ادب و علم به نسل آینده و امروز باشد ، حمایت می کند.
مهدی ماحوزی، استاد ادبیات و زبان فارسی دیگر سخنران این مراسم بود که به دوستی دیرینه خود با سیدجعفر حمیدی اشاره کرد و در سخنانی مکتوب اظهار کرد: «بسی خرسندم که فرصتی دست داد تا در مورد سجایا و مکارم یکی از ارزشمندترینِ فرزندانِ بوشهر و رزمآوران خلیج فارس مشارکت کنم.
در این مراسمِ از دل برخاسته ، سال شمار زندگی و آثار ارزنده استاد سیدجعفر حمیدی بوشهری از زمان تولد در بوشهر به سال ۱۳۱۵ [خود بنده ۱۳۰۱۴ هستم] تا سال ۱۳۸۳ که استان زیبا و خاطرهانگیز بوشهر را با رسایی و شوریدگی تمام و با یادآوری دلاوریها، فداکاریها و پیکارهای دلیرانه رزمندگانِ جان بر کف آن سامان در برابر نابهکاریهای اجانب و خائنانِ خونآشام آن مدینه فاضله و ساکنان جنت مکان حوزه خلیج فارس با قلمی شیوا و رسا معرفی کرده است، هر خواننده دقیقالنظر را شیفته و فریفته خویش ساخته و به مطالعه آن آثار برانگیخته است».
ماحوزی در این یادداشت مکتوب به ماجرای سرایش شعری از خود درباره خلیجفارس و بوشهر پرداخت.
ماحوزی همچنین درباره همکاری خود با جعفر حمیدی در دانشگاه آزاد، گفت: از ایشان خواستم تا به بوشهر تشریف ببرند و دانشگاه آزاد اسلامی را در این شهر برقرار کنند و به جوانان دانشپژوه و تشنه معرفت و فرهیختگانی که آرزوی تحقیق در آثار فرهنگی و ادبی، آنها را به این فرهنگ آشنا کند. دکتر حمیدی با همه مشاغلی که در تهران داشت، پذیرفت و به بوشهر رفت. حدود دو سال تمام در بوشهر هرچه توان داشت، با اخلاص تمام عرضه کرد. ساختمان مناسبی برای دانشگاه آزاد اسلامی فراهم آورد، آن چنان دانشگاه آزاد اسلامی در بوشهر رونق گرفت که دانشگاههای دولتی صدای اعتراضشان برخاست اما دکتر حمیدی اعتنا نکرد و با یک پاسخ منطقی و فرهنگی فریاد زد که دانشگاههای تهران، شیراز و مناطق دیگر ایران همه متعلق به این فرهنگ است بنابراین بوشهر هم متعلق به این فرهنگ است و هر کسی که گامی برای پیشبرد اهداف مقدس این فرهنگ بردارد، مقدس است و شایسته تجلیل.
در ادامه مراسم سیداحمد کازرونی، شاعر و پژوهشگر با خوانش شعری درباره زندگی در سخنانی گفت: پیشینه آشنایی بنده با دکتر حمیدی به ۷۰ سال پیش میرسد. ایشان در مهر ماه ۱۳۳۷ و بنده در مهر ماه چند سال بعد، پس از پایان تحصیلات و دریافت دیپلم ادبی در دبیرستان سعادت بوشهر، بدون شرکت در کنکور به دلیل حائز رتبه اول بودن در این رشته، طبق مصوبه وزارت فرهنگ آن زمان در دوره کارشناسی زبان و ادبیات فارسی، در دانشکده ادبیات شیراز به تناوب به ادامه تحصیل پرداختیم. او در مهر ۱۳۴۱ به استخدام وزارت فرهنگ آن زمان در استان بوشهر درآمد و بنده دو سال بعد، به دبیری دبیرستانهای بندرعباس منصوب شدم، البته بعدها به بوشهر منتقل شده و به ادامه تدریس پرداختم.
او افزود: حمیدی که طبع شعر و شاعری برخوردار است تا پیش از انقلاب اسلامی به تدریس در دبیرستان سعادت بوشهر مشغول بود. در تهران ضمن تدریس، موفق به ادامه تحصیل در دوره کارشناسی ارشد در رشته علوم تربیتی و سپس زبان و ادبیات فارسی و سرانجام در سال ۱۳۶۳ به دکتری ادبیات فارسی در دانشگاه مشهد نائل شد. در مهرماه ۱۳۶۵ به دانشکده ادبیات شهید بهشتی منتقل و پس از ۱۲ سال خدمت با مقام استاد تمامی به افتخار بازنشستگی نائل آمد. ایشان ضمن تدریس در آن دانشگاه معاونت پژوهشی و سردبیری فصلنامه ادبیات آن دانشگاه را برعهده داشت. در ۱۳۷۳ از وزارت آموزش و پرورش به درخواست خودم بازنشسته شدم و به دعوت دانشگاه آزاد، به استخدام این دانشگاه درآمدم و با دعوت حمیدی موفق به تأسیس دوره کارشناسی و سپس کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه آزاد بوشهر در سال ۱۳۷۸ و بعد دوره دکتری در سال ۱۳۸۷ شدیم.
او یادآور شد: برخی از کتب درسی در دوره کارشناسی تا دکتری که در دانشگاه دولتی و آزاد تدریس میشود، توسط اینجانیان تحقیق و تدوین و توسط سازمان مرکزی دانشگاه و سایر ناشران چاپ و منتشر شدهاند. علاوه بر آن مجلد نشریه تحقیقهای تمثیلی در زبان و ادبیات دانشگاهی با مدیر مسئولی ایشان و سردبیری بنده به چاپ و نشر میرسید. متأسفانه دکتر حمیدی در بستر بیماری بدون شناخت و تکلم، اوقات ذی قیمت خود را سپری میکند و به امید آن که با یاری خداوند، شاهد بهبودی ایشان باشیم.
در ادامه مجری مراسم، پیام عبدالمجید زنگویی، شاعر، نویسنده پژوهشگر را خواند.
در بخشی از پیام او آمده است: «اینجانب بیش از ۷۰ سال است با دکتر جعفر حمیدی دوست بسیار صمیمی و یکرنگ بوده و هستیم؛ همهجا و همیشه از سال اول دبیرستان تا پایان دوره دانشگاه و پایان دوره خدمت سربازی وظیفه در سنندج.
حمیدی شاعر و پژوهشگر پرکار و پرتوان مردمی در کنار تدریس در دبیرستان و دانشگاه تمام مدت به کار پژوهش مشغول بوده و بیش از ۴۰ اثر ارزشمند منتشر کرد. باید گفت دکتر حمیدی شناسنامه استان بوشهر است و مایه فخر و سربلندی استان. همیشه میگفت نگران این استان و کمبود و نارساییهایش است. امید که به زودی بهبودی خود را به دست آورد، یزدان نگهدارش باد.
شاعری اندوگهین از موقعیت کنونی و نگران از آینده
کامیار عابدی، پژوهشگر و منتقد ادبی با بیان اینکه سیدجعفر حمیدی، مانند شاعران جوان آن دوره جذب نوگرایی ادبی شد، اظهار کرد: شعرهای نیمایی او در دهه ۱۳۴۰ در نشریه ها و مجلههای آن دوره منتشر میشد. زمانی به دفترهای شعر او که در دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ منتشر میشد، نگاه بیندازیم، میبینیم او هم به شعر نیمایی رغبت دارد، هم شعر سپید.
او افزود: نکتهای که در شعرهایش وجود دارد این است که با یک نوع نگرانی میان سنت وتجدد در رفت و آمد است؛ مانند فروغ فرخزاد از زوال سنت بیم دارد و مانند سهراب سپهری در حسرت روزگار سادهتر است و مانند منوچهر آتشی عناصر بومی در شعرش کم نیست. ابر و باران از عناصر کلیدی شعر هستند.
عابدی با بیان اینکه حمیدی هم در شعر نیمایی و هم سپید با شعر شاعران نسل اول و نسل دوم شعر نیمایی و سپید همگامی دارد، گفت: شعرهای سپیدش عمدتا شاملویی است و شعرهای نیمایی اش اغلب مانند نادرپور است اما درست برخلاف نادرپور و تا حدی مانند سپانلو ترکیبات عربی و مهجور در شعرهایش کم نیست. بهطور کلی بخواهیم شعر حمیدی را در این دو دهه مورد توجه قرار دهیم، میبینیم از موقعیت اکنون اندهیگین است و از آینده بسیار نگران.
عابدی خاطرنشان کرد: دکتر جعفر حمیدی بعد از این دوره به سمت سنت میرود و شعر نو در آثارش کمتر میشود و با دوبیتی، رباعی و غزل همگام است .با این همه در این اشعار زبانی سادهتر از شعر نیمایی دارد و علاقهمند نیست سنت را تکرار کند و او سنت را از صافی تجدد عبور داده است. نکته دیگری که در شعر او در این دوره دیده میشود این است که بیش از پیش به سمت گویش بومی بوشهر میرود و در این حوزه فعالیت زیادی میکند به نحوی که امروزه او به عنوان شاعر بومیسرا برای مردم بوشهر شناخته شده است.
علاوه براین در دهه های اخیر تحقیقات وسیعی در انسان شناسی و فرهنگ بومی بوشهر انجام داده است که بخش زیادی از آنها میدانی است و در آثار مشابه ضبط و ثبت نشده است.
عابدی سپس به فعالیتهای حمیدی در حوزه فرهنگ و تاریخ اشاره کرد و درباره این شاعر و استاد زبان و ادب فارسی گفت: دکتر حمیدی انسانی شریف و فرهنگ مدار است و از جدل با دیگران گریزان بوده با اینکه برخلاف استادان ادبیات به حوزه تاریخ و مردم شناسی و زمینه فرهنگ مردم پرداخته است و از تالیفات زیباییشناسی و شرح و تفسیر شعر و نثر کهن دوری کرده است اما با شناخت حسی، شعر ، شاعران و ادبیات کهن را به دانشجویان منتقل میکرد. او از جمله کسانی بود که عرفان ایرانی را نه فقط تدریس بلکه جذب کرد و این نکته در رفتار و منش انسانی او کاملا مشخص بود. یکی از ویژگی او این بود به شاعران و نویسندگان نوگرا ابراز علاقه میکرد و اطلاعات داشت و آنها را خوانده بود. در دهه ۸۰ یکی از دانشجویان بوشهری داشت درباره ایشان پایاننامه مینوشت و چند باری با من صحبت کرد. نمیدانم پایاننامه به مرحله نهایی رسید یا نه؟ کاش پایاننامه که توصیف کاملی از آثار او بود، منتشر میشد.
محمد راستاد، مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی و نویسنده کتاب «توسعه دریا از ایده تا عمل» هم درباره مقالات سیدجعفر حمیدی در حوزه دریا و بندر که در کتاب «از نزدیک با بندر و دریا» چاپ شده، توضیحاتی داد و گفت:مقالات او از دهه ۱۳۶۰ شروع شده و اولین مقاله مربوط به بوشهر است که با عنوان «بندری با ۲۰۰۰ سال زندگی و تاریخ» درج شده است. دومین مقاله درباره آشورا ده است. او در این مقاله نوشته بود راه نجات میانکاله و خلیج گرگان، لایروبی این تالاب است. این مقاله او در دهه ۱۳۶۰ نوشته شده است. در دهه ۱۳۹۰ برای بهبود وضعیت میانکاله به مسئله لایروبی رسیدند، موضوعیای که آقای حمیدی در دهه ۱۳۶۰ پیشبینی کرده بود. بندر دیلم، بندر هندیجان و طبرستان، واژههای اختصاصی دریا و دریانوردی در گویش دریانوردی بوشهر هم از دیگر مقالات این مجموعه کتاب است.
او با اشاره به قطعه «بندر دریا» سروده سیدجعفر حمیدی با اجرای محسن شریفیان، گفت: در سال ۱۳۸۵ به این نتیجه رسیدیم با ابزار هنر بتوانیم توجهها را جلب کنیم از آقای حمیدی درخواست کردیم این کار را انجام دهد و ترانه ماندگاری شد.
پریا حمیدی، فرزند این شاعر هم با خیر مقدم به حاضر، تشکر دستاندرکاران برگزاری برنامه، دلنوشتهای را که برای تولد ۸۸ سالگی پدرش نوشته بود، خواند.
او در این دلنوشته برای پدر خود نوشته بود: «پدر جانم کاش به گذشته بازگردیم. روزهایی که در آغوش مهربانت بودم. به روزهایی که دستانت عاشقانه بر سرم کشیده میشد. به روزهایی که لبانت به ترنمهای عاشقانه مزین میگشت. به روزهایی که مرا «پریای من» صدا میکردی. روزهایی که مشتاقانه پای صحبتهای شیرینت از تاریخ و ادبیات مینشستیم. اکنون آن آغوش و دستهای مهربان و آن کوهی که تکیهگاهم بود ناتوان و ضعیف شدهاند و من هر لحظه به چشمهای پرسشگرت خیره میشوم و بغض دارم. گویا دنیایی از حرف پشت آن برق چشمها نهفته است و یارای جاری شدنش نیست.
باورم نیست که کلمات در ذهن پویایت میچرخند و تو که استاد واژهها بودی ناتوان از خوانش آنها شدهای. نمیخواهم یا نمیتوانم بپذیرم تا آن دستان توانا دیگر توان به آغوش کشیدنم را ندارد. خودم را در میان آغوش بیرمقت رها میکنم تا خاطرات تمام روزهایی که پدرانه در آغوشم میکشیدی، زنده شود. میبویمت تا عطر بیبدیل پدرانهات سراسر وجودم را فرا گیرد تا دوباره همان پریای تو شوم که آرزو دارد مانند کودکیاش در آغوشت آرام گیرد. پدرجانم امروز در این نقطه سرد و غمبار جهان به جسم بیرمق اما پر از شور زندگیات خیره میشوم و به حرمت پدرانهات سوگند میخورم نهایت تلاش و توانم را برای تو بگذارم تا باز هم در آغوشم بگیری و بازهم بر سرم دست بکشی و مثل همیشه پشت و پناهم باشی. هرچند برای همه اینها به زبان آوردنت نامت هم کافی است و نامت باعث اقتخار و تکیهگاه ماست.»
علیه فراموشی!
محمد ولیزاده، شاعر و مدیر نشر «بامداد نو» در متنی مکتوب به زندگینامه سیدجعفر حمیدی پرداخت.
در متن این سخنرانی میخوانیم: «برای گفتن از یک عمر فعالیت ادبی، علمی و فرهنگیِ استاد حمیدی، ناگزیریم دورههای مختلف زندگی ایشان را مرور کنیم. میدانیم که استاد حمیدی در پنجم آذرماه ۱۳۱۵ در محلّه سنگیِ بندر بوشهر به دنیا آمده، همزمان با سقوط رضاشاه و حضور قوای متفقین (انگلستان و آمریکا) در بوشهر دوران دبستان خود را در مدرسه پهلویِ کوی سنگی گذرانده و در ۱۵سالگی وارد دبیرستان سعادت شده که آن روزها در تکاپوی جشن پنجاهودومین سال تأسیس خود بوده است؛ دوران پرفراز و نشیب نخستوزیریِ دکتر محمد مصدق و ملیشدن صنعت نفت و خدعه و توطئه فراوان بیگانگان بر سر راه ایرانهخانم زیبا.
شاگرد اولِ رشته ادبیِ دبیرستان سعادت و پذیرش بدون آزمون ورودی در دانشگاه شیراز، راهِ او را هموارتر کرده و دوره سهساله لیسانس آنروزهای زبان و ادبیات فارسی را در سال ۱۳۴۱ و در کنار همشاگردیهای خود: منصور رستگار فسایی، سید محمدمهدی جعفری، عبدالمجید زنگویی و دیگران به اتمام میرساند. بعد از گذراندن دوره سربازی در لشکر ششمِ کردستان، به استخدام اداره فرهنگ و بنادر جنوب در میآید و دوران تدریس خود را با حضور در دبیرستان سعادت و دبیرستان دخترانهی شاهدختِ بوشهر آغاز میکند. در سال ۱۳۴۷ وارد دانشگاه تهران میشود و دو سال بعد در مقطع کارشناسی ارشدِ رشتهی علوم تربیتی فارغالتحصیل میشود. «کودکان عقبماندهی ذهنی در سواحل خلیج فارس» عنوان پایاننامه ایشان است.
این ایام، دهه چهل، ایامِ شکوفاییِ ادبیات معاصر ایران، بهخصوص ادبیات شعری است؛ دهه تثبیت و برکشیدن نامها در شعر معاصر و انتشار مجموعهشعرهای مهم و رشکبرانگیز شاعران بزرگ همروزگار ما که حسرت آن نامها و آن دفترهای شعر، هنوز بر دلِ ادبیات امروز ایران باقی است. این ایام همچنین نقطهعطفی در زندگی ادبیِ سید جعفر حمیدیِ جوان هم به حساب میآید؛ سالهای پرتکرار نام حمیدیِ شاعر در هفتهنامهها و ماهنامههای ادبیِ تهران، شیراز و بوشهر، که او را در بین همنسلان شاعرِ خود به چهرهای شناختهشده بدل میسازد و هرجا که صحبت از شعر بوشهر و شاعر بزرگ و نوظهور آنسالهای این شهر، یعنی منوچهر آتشی، که با دفتر «آهنگ دیگرِ» خود حسادت خیلی از مرکزنشینان را برانگیخته بود، به میان میآمد، نام حمیدیِ شاعر هم خوش مینشست و دیگر ناآشنا نبود. تجربه زیسته حمیدی در بزنگاههای مهم تاریخی و درک آن وقایع در ایام نوجوانی و جوانی، باعث شده بود که شعری ساده و سالم اما اعتراضی را پیریزی کند که ریشه و آبشخور آن همان فضاهای ملتهب سیاسی و اجتماعی زمانهی او بود و تصویری از درد و رنج آن روزهای همان مردم. ادامهی این روند شعری، منجر به انتشار نخستین مجموعه شعر حمیدی در سال ۱۳۴۸ با عنوان «وصلت در سده تظلم» شد که نامی با مسمّا برای شعر آن روزهای شاعر بود. چنانچه اشاره شد، زبان شعریِ سالم، ساده و صمیمی حمیدی، بهخصوص در سرودههای نیماییِ ایشان باعث شد که این دفتر مورد پسند و استقبال شاعران، شعردوستان و حتی متولیان و منتقدان صفحات ادبی نشریات قرار بگیرد..
انتشار «ابر بارانبار»، دومین مجموعه شعر ایشان در سال ۱۳۵۳، ادامه همان خط سیر فکریِ دفتر شعرِ پیشین است و چهبسا در بیان برخی مسائل روز و فریادهای اعتراضی و انقلابی، پیشتازتر؛ پیشگوتر.
حمیدی، همزمان با انتشار «ابر بارانبار» از بوشهر به تهران میآید و در مقطع کارشناسی ارشدِ زبان و ادبیات فارسی به تحصیل ادامه میدهد. «تحلیل و بررسی نهضت ابوسعید گناوهای» عنوان پایاننامهی ایشان است که دو سال بعد از فارغالتحصیلی، در سال ۱۳۵۸، در کتابی با عنوان «نهضت ابوسعید گناوهای» منتشر میشود و به چاپهای متعدد هم میرسد.
سیر شعریِ سید جعفر حمیدی با انتشار دفترهای «ابراهیم، ابراهیم» (۱۳۵۷)، «از خون کبوتران» (۱۳۵۸) و «از سایه تا نشان» (۱۳۶۰) ادامه مییابد که بیشتر تابع احساسات و مسائل سیاسی و اجتماعی روز است و آینه تمامنمای آن. به جرأت میتوان گفت حمیدی با انتشار همین چند دفتر شعر، بهویژه دو مجموعه نخست، نامی است قابل تأمل در شعر دهههای چهل و پنجاه و یکی از پیشتازان شعر نو در جنوب و بوشهر؛ نامی که بعدها دیگر هیچوقت در طول حیات ادبیِ ایشان تکرار نمیشود و زندگیِ حمیدی وارد دورهای دیگر میشود.
غلیانات تند سیاسیِ حمیدی که در شعر ایشان ظهور و بروز چشمگیری دارد، بر دیگر نوشتههایشان هم غلبه میکند، بهطوری که با شروع انقلاب اسلامی، به نوشتن مقالاتی با مضامین سیاسی و اجتماعی برای روزنامهها و نشریات روی میآورد و از چاپ شعر و چهبسا سرودن و زیستن در فضای جدیِ شعر امروز فاصله میگیرد. «نام مجلس خبرگان بر سیمای تاریخ چگونه خواهد نشست؟» و «ابعاد جدید در جغرافیای انقلاب ایران؛ ما در کنار یک انبار بزرگ باروت نشستهایم؟» با عنوان فرعیِ: «ملت ایران از ناوگان آمریکا نمیترسد، از تفرقه میترسد»، عناوین دو مقالهی این روزهای مورد بحث حمیدی است. او در این ایام، زلفِ فعالیتهای سیاسی و اجتماعیِ خود را به حرکت عجیب دیگری هم گره میزند و کاندیدای نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزهی بوشهر، گناوه و خارگ میشود که خوشبختانه به مجلس راه نمییابد و عطای زندگی با سیاست را به لقایش میبخشد. حمیدی حتی از خیر انتشار کتابی در سیاست با نام «حق و ناحق» درمیگذرد و بهقول امروزیترها، به تنظیمات کارخانه، که همان زندگیِ توأم با ادبیات است، برمیگردد.
پس از این دوره کوتاه و متفاوت، حمیدی راهیِ مشهد میشود و با دفاع از پایاننامهی خود در سال ۱۳۶۳ تحت عنوان «تاریخنگاریِ ایران از قرن پنجم تا نهم هجری»، موفق به اخذ دکترای زبان و ادبیات فارسی میشود. در سال ۱۳۶۵ خود را از وزارت آموزش و پرورش به وزارت علوم و تحقیقات و فنآوری منتقل میکند و از همان سال به طور پیوسته به تدریس و تربیت نسلی از شاگردان در دانشکده ادبیات دانشگاه شهید بهشتی میپردازد. معاون پژوهشیِ دانشکده ادبیات و سردبیر مجلهی علمی پژوهشیِ «پژوهشنامهی دانشکدهی ادبیات»، از دیگر فعالیتهای استاد دکتر حمیدی در طول نزدیک به سه دهه حضور در این دانشگاه بوده و همچنین عنوان استاد نمونهی دانشگاه شهید بهشتی در سال ۱۳۷۶ را هم برایش به ارمغان آورده است. هرچند زندگیِ دکتر سید جعفر حمیدی در این سالها یکسره با ادبیات و تاریخ عجین شده، اما شعر در آن نقش کمرنگی داشته و هرچه بوده، تحقیق و پژوهش بوده و غور در تاریخ و ادبیاتپژوهی.
سخنرانی و ارائه مقاله در کنگرههای مختلف داخل و خارج از کشور، از دیگر فعالیتهای زندگیِ پربار استاد دکتر حمیدی است که دستاورد آن بیش از یکصد مقالهی کتابنشده خواندنی است که امیدواریم بهزودی در دسترس علاقهمندان به ادبیات و فرهنگ قرار گیرد.
بخشی مهم، ارزشمند و کمتر مطرحشده از زندگی استاد حمیدی، طرح ابتکاریِ ایشان بهمنظور تجلیل از فرهنگیان اهل قلم استان بوشهر است که از اردیبهشت ۱۳۸۳ آغاز به کار کرد اما دولت مستعجل بود. استاد حمیدی به گفته خودش، با ارائه این طرح بنا داشت تا هرساله طی فراخوانی از ۱۴ معلم فرهیخته بوشهری که گامهای مؤثری در راه تعلیم و تربیت دانشآموزان برداشتهاند، با اهداء یک سکه بهار آزادی، تقدیر کند. این ۱۴ سکه توسط استاد و از حقوق دولتی خودشان تهیه میشد و از سال ۱۳۸۴ لغایت ۱۳۸۸ به مدت پنج سال هم اهدا شد، اما با پرکشیدن سکه بهار آزادی به ارقام نجومی، دست استاد حمیدی هم به آنها نرسید و این کار ماندگار، در سالهای بعد بر زمین ماند. پیشنهاد میشود، مسئولان دغدغهمند استان، این حرکت ارزشمند و بهیادماندنیِ استاد حمیدی را احیا کرده و ادامهی طرح را هرساله با تأسیس بنیادی به نام ایشان و در قالب «جایزه استاد سید جعفر حمیدی»، با همان رویکردی که مدّ نظر استاد بود، به معلمان برگزیده استان اهدا کند. این کمترین پاسداشتِ فخر فرهنگ و ادبیات امروز استان بوشهر، استاد دکتر سید جعفر حمیدی است که به شهادت آثار ارزشمند و ماندگاری که از ایشان به یادگار مانده و پیشتر به آنها اشاره شد، بیشترین خدمت و تلاش را در راه معرفی و شناساندن تاریخ، فرهنگ و ادبیات بوشهر انجام داده است. به گواهی همین آثار ارزشمند، هیچ پژوهشگر و نویسنده دیگری در حوزه تاریخ بوشهر، بررسی شخصیتهای تاریخی و فرهنگی استان بوشهر، فرهنگ، ادبیات و حتی سرودههایی برای بوشهر و خلیج فارس یارای برابری با استاد حمیدی را ندارد.
در آخر، این افسوس و حسرت با ماست که اینبار در ۸۸سالگیِ استاد ارجمندمان دکتر سیّد جعفر حمیدی، بهدلیل بیماریِ ایشان از نعمت حضورشان در میان خود بینصیب ماندهایم. امیدوارم معجزهای رخ دهد و بار دیگر آن چهرة همیشهمهربان و صدای همیشهدلنشین، شمعِ جمع و محفل انس ما گردد.»
پینوشت: عکسها از رضا کدخدایی، عکاس خانه اندیشمندان علوم انسانی است.
انتهای پیام
نظرات