(توضیح ایسنا: انتشار این گزارش بهمعنای تایید یا رد هیچ عقیدهی خاصی نیست)
به گزارش ایسنا، ماما کاظمیه، مامای زار است و از زمانی که چشمانش را باز کرده این کار را پدر و مادرم انجام میدادند. پدرش ۷۲ ساله بوده که با مادرش ازدواج میکند. او هم بابای زار بوده و نوبان و تنبوره (یک ساز آفریقایی) داشته که مامازار هنوز هم آن را نگه داشته است. خواهر کوچکترش هم با او در مراسم زار حضور دارد.
ماما، ۵۲ سال دارد و در آبادان زندگی میکند. سوار هواپیما و آسانسور هم نمیشود، چون خاطره بدی دارد و سالهای دور درِ آسانسور روی او قفل شده و تا این خاطره از ذهنش بیرون برود، همچنان به زمان نیاز دارد و هنوز هم نتوانسته در این زمینه به خودش کمک کند.
او توانایی درمان خودش را دارد اما معتقد است اینکه کسی بتواند او را درمان کند، کار دشواری است. کسی را ندیده که بتواند ماما را مثل خودش درمان کند. او معتقد است فقط مادرش که ۲۷ سالی از فوت آن میگذرد، توانایی درمانش را داشته است. حتی سفر به راههای دور هم برایش دشوار بوده است با این حال خیلی به خودش کمک کرده تا بتواند این کار را انجام دهد.
مامای زار میگوید: بعضیها زار دارند و متوجه آن نیستند. کسی که دچار زار میشود، سرگردان است، فکرش کار نمیکند. من هم نمیخواستم در این ماجرا باشم اما انتخاب شدم. حتی اگر مادرم در آن موقعیت من را برای این کار انتخاب نمیکرد، میخواستند که به مردم بیمار کمک کنم. درست است که پول میگیرم اما در عوض خیلی انرژی میدهم تا یک بیمار حالش خوب شود. هیچ وقت هم نمیگویم چقدر پول دهند، خودشان هر مبلغی که تواناییاش را داشته باشند میدهند.
ماما کاظمیه مدعی است کاری که انجام میدهد با پزشکی که انرژی درمانی میکند، تفاوت چندانی ندارد اما در آیین زار کارهای دیگری هم مثل قربانی در قبرستان انجام میشود.
او انگشترهایی دارد که از سنگهای قیمتی با انرژیهای متفاوت ساخته شده. روی یکی از انگشترها نیز اسامی خدا، حضرت محمد(ص) و حضرت علی(ع) نوشته شده که به گفته ی او «اگر آنها را نشناسی نمیتوانی هیچکس دیگر را بشناسی». وقتی این انگشترها را دست بیمارانش میکند، به بهبود آنها کمک بیشتری میکند.
ماما قبل از شروع مراسم زار، سفرهای پهن میکند، عود و اسپند دود میکند زیرا وقتی از زار برای کمک به بیماران دعوت میکند باید از او پذیرایی هم کند. مراسم زار یکی از آیینهای درمانی مردم جنوب ایران است. در ایران از نام «زار» به صورت کلی به تمامی گونههای آیین درمانی تسخیرزدایی استفاده میکنند اما این آیین، گونههای مختلفی دارد. از نظر مردم بومی، زار، موجوداتی ماورایی هستند و به زمین تعلق ندارند، میتوانند در جسم و جان انسانهای زمینی وارد شوند و آنان را دچار بیماریهای مختلفی کنند. افرادی که به زار دچار شدهاند و توسط بابا یا مامای زار درمان شدهاند از آن پس اهل هوا نامیده میشوند.
در باور مردم جنوب، بیماری اهل هوا باید در یک آیینی که با موسیقی همراه است؛ پس از ارتباط باباها یا ماماهای زار با موجوداتی که فردی را تسخیر کردهاند و تقدیم کردن قربانی به زار ، درمان شوند. آیینهای زار اسامی مختلفی مثل سادات، مشایخ، بحری، حبشی، جنگلی، نوبان و پری و غیره دارند. همچنین زارها مسلمان و غیر مسلمان دارند و برخی از آنها ممکن است برای کمک به بیمارشان او را تسخیر کرده باشند.
ماما کاظمیه معتقد است آیین زار، نوری است که هیچ وقت خاموش نمیشود حتی با شهری شدن و سرعتی که تکنولوژی در پیش گرفته است وقتی که شب میرسد همان چراغی که نور میدهد نیز روشن میشود.
او گاهی مجبور است هر روز مراسم زار را انجام دهد. اما این کار در ماه محرم و صفر حرام است. حتی اگر بیمار اورژانسی داشته باشد، بدون موسیقی زار، بیمار را به صبر تشویق میکند تا سنگینی محرم و صفر تمام شود. حتی اگر جایی ماما یا بابای زاری از دنیا رفته باشد، بعد از اجازه بابا یا ماماهای دیگر کارشان را ادامه میدهند زیرا زندگی ادامه دارد.
چهار دختر و چهار پسر ماما برای انجام این کار امتحان پس دادهاند. آنهایی که انتخاب شوند این کار را ادامه میدهند و آنهایی هم که انتخاب نشوند، مسیر زندگی خودشان را میروند.
سمیه یکی از دخترها که شماره مادرش را به اسم «گوهر نایاب» در تلفن همراهش ثبت کرده است، میگوید: قبلا از کاری که مادرش انجام میداده خجالت میکشیده است زیرا گاهی او را مسخره میکردند اما حالا اوضاع فرق کرده است.
او که همیشه در مراسم زار حضور دارد، معتقد است بسیاری از آدمها در گوشه و کنار شهر دچار زار هستند اما متوجه بیماریشان نیستند و خجالت میکشند درباره آن صحبت کنند، حتی فکر میکنند اگر پیش روانپزشک بروند دیگران به آنها برچسب دیوانگی میزنند، یا ممکن است پزشک به آنها بگوید باید در بیمارستان بستری شوند. مادرم میگوید میخواهم کاری کنم کسی که این بیماری را دارد و نقابی را که به صورتش زده است بردارد و بتواند برای درمان خودش کاری انجام دهد. مادرم میخواهد به آنهایی که دچار زار شدهاند کمک کند به همین دلیل من به او افتخار میکنم.
مراسم زار تا جایی مورد توجه مردم جنوب ایران است که نویسندهها و کارگردانهای برخاسته از این سرزمین در نوشتهها و قابهایشان آن را جا دادهاند. غلامحسین ساعدی در کتاب «اهل هوا» و ناصر تقوایی در مستند «باد جن» از این جمله هستند.
کبریا حسین زاده-ایسنا
انتهای پیام
نظرات