به گزارش ایسنا، نشست «افق حکمرانی» با محوریت بررسی نقش علوم شناختی، داده و رسانه در حکمرانی، روز ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ در خانه اندیشهورزان و با حضور علی نصرت، رئیس پژوهشکده علوم شناختی و معاون ستاد توسعه علوم شناختی، برگزار شد.
نقش سرمایه شناختی در تعاملات اجتماعی
نصرت در این نشست با اشاره به مفهوم علوم شناختی اظهار کرد: علوم شناختی به مطالعه و شناخت فرایندهای ذهنی و ساختارهای مرتبط با آن میپردازد. این حوزه شامل علوم اعصاب، روانشناسی، فلسفه ذهن و سایر حوزههای مرتبط است که به فهم دقیقتر شناخت انسان کمک میکنند.
وی افزود: شناخت، همانند احساس درد، قابل تعریف دقیق نیست اما تجربهای مشترک میان انسانهاست. علوم شناختی تلاش میکنند این مفهوم را بهتر درک کنند و در حوزههای مختلف از آن بهره ببرند.
به گفته دکتر نصرت، یکی از کارکردهای علوم شناختی، درک دیگری در اجتماع و توانایی تطبیق با شرایط متغیر است. اگر این توانایی منجر به حل مسئله شود، فرد دارای «سرمایه شناختی» خواهد بود.
وی در این زمینه خاطرنشان کرد: شخصی که قادر به توضیح نیازهای خود از طریق استدلال نیست و به جای آن به حمله متوسل میشود، فاقد سرمایه شناختی است.
لزوم بهرهگیری از «لنز شناختی» در حکمرانی
نصرت در بخش دیگری از سخنان خود به نقش علوم شناختی در حکمرانی پرداخت و گفت: «تصمیمات حکمرانان در جامعه از سوی مردم تفسیر و معنا میشود و این تفاسیر میتوانند مثبت یا منفی باشند. حکمرانانی که سرمایه شناختی بالایی دارند، میتوانند درک بهتری از این واکنشها داشته باشند و تعامل بهتری با مردم برقرار کنند.»
وی ادامه داد: «برای مدیریت رفتارهای اجتماعی، باید لنز شناختی مردم را شناخت و آن را در مسیر مناسب هدایت کرد. تغییر باورها یا ایجاد لنز شناختی جدید نباید مستقیماً از طریق تغییر هسته مرکزی باورها صورت گیرد، زیرا این روش موجب مقاومت میشود. تغییر باید از نقاط پیرامونی آغاز شده و به مرور به تغییرات عمیقتر منجر شود.»
![حکمرانان به میزان تابآوری نسلهای جدید توجه کنند](https://cdn.isna.ir/d/2025/02/18/3/63363220.jpg?ts=1739868052622)
اثرگذاری تکنولوژیهای فرهنگی در جوامع
نصرت در ادامه به نقش تکنولوژی فرهنگی در هدایت افکار عمومی اشاره کرد و با ارائه مثالهایی از تبلیغات انتخاباتی و جریانهای فرهنگی، اظهار کرد: «در دنیای امروز، بازیگران اجتماعی و اقتصادی از روشهای نوآورانه برای تأثیرگذاری بر نظام معنایی مردم استفاده میکنند. برای مثال، کمپین انتخاباتی ترامپ در گذشته با هزینهای در حدود نیم میلیون دلار توانست با استفاده از دادهکاوی در شبکههای اجتماعی، به درک دقیقی از گرایشهای رأیدهندگان دست یابد و از آن برای جهتدهی به افکار عمومی استفاده کند.»
وی همچنین به نمونههایی از تأثیرگذاری فرهنگی اشاره کرد و گفت: «یکی از نمونههای بارز این پدیده، صنعت کیپاپ در کره جنوبی است که نه تنها در عرصه فرهنگی، بلکه در صنایع مرتبط مانند خودروسازی و لوازم آرایشی نیز تأثیرگذار بوده است.»
لزوم شناخت اقتضائات نسلهای جدید
نصرت در پایان سخنان خود بر اهمیت شناخت تغییرات شناختی نسلهای جدید تأکید کرد و گفت: درک میزان تابآوری نسلهای جدید در برابر مسائل مختلف، از جمله موضوعاتی نظیر حجاب، از اهمیت بالایی برخوردار است. تغییر در الگوهای تفکر و معنابخشی، سیاستگذاریهای متناسب را ایجاب میکند و حکمرانان باید در این زمینه نگاه عمیقتری داشته باشند.
وی افزود: نسلهای حال حاضر شکل تفکر متفاوتی دارند و باید بتوانیم با توجه به تابآوری آنها، تصمیمگیری کنیم. عدم شناخت درست از نحوه مواجهه نسلهای جدید با موضوعات فرهنگی و اجتماعی، میتواند موجب ایجاد شکاف میان حکومت و مردم شود.
این نشست به بررسی مبانی علوم شناختی و کاربردهای آن در حکمرانی اختصاص داشت و بر اهمیت درک شبکه نظامهای معانی، باورها و ارزشها در جامعه تأکید شد.
انتهای پیام
نظرات