این داستاننویس در گفتوگو با ایسنا درباره رمان تاریخی و توجه به این گونه ادبی در ادبیات داستانی ما اظهار کرد: ما در ادبیات کلاسیک، ژانری به نام رمان تاریخی نداشتهایم. شماری سفرنامه تاریخی توسط ادیبان ما نوشته شده. در تاریخ اجتماعی بلاد و سرزمینها «سفرنامه ناصرخسرو» و « تاریخ بیهقی» از جمله منابعی است که ضمن برخورداری از رنگ و بوی ادبی به تاریخ پرداخته است و مولفههای رمانهای تاریخی را دارد.
او افزود: جز این، ما منظومههای داستانی چون «شاهنامه» و «پنج گنج» نظامی را داریم که میتوان نوعی رمان منظوم تاریخی نامیدشان؛ البته اگر بشود رمان را به این ژانر از ادبیات تسری داد.
آذرآیین با بیان اینکه ما در آستانه مشروطیت با رمان و خصوصیاتش آشنا شدیم، گفت: نخستین به اصطلاح رمانهای ما به تقلید از رمانهای غربی با موضوعات وطنی نوشته شد که جنبههای تاریخی و اجتماعی داشتند و حصول شرایط متزلزل و نابسامان دوران قاجار و اوایل دوران پهلوی اول بودند؛ «مجمع دیوانگان» از صنعتیزاده، «تهران مخوف» نوشته مشفق کاظمی و «روزگار سیاه» از عباس خلیلی از این نمونهها هستند.
او در ادامه بیان کرد: در دوران رضاشاه، گرایش به نوعی ناسیونالیسم، به ضرورت زمان مد و رایج شد و دست به قلمهای ما به این مقوله پرداختند؛ صادق هدایت نمایشنامه «پروین دختر ساسان» را نوشت، بعدتر، رمانهای «شمس و طغری» و «عشق و سلطنت» نوشته شد، یکی در مورد حمله مغول و وضعیت کشور در آن برهه تاریخی و دیگری در مورد فتوحات کوروش بزرگ. درواقع، اولین رمان تاریخی اجتماعی ما ترجمه «حاجی بابای اصفهانی» است. پاورقینویسانی هم داشتیم که به سرداران تاریخی ما پرداختند مثل سبکتکین سالور.
این نویسنده که به تازگی کتاب «روزگار شاد و ناشاد محله نفتآباد» از او منتشر شده است خاطرنشان کرد: پرداختن به رمانهای تاریخی به معنای واقعی کلمه و با ویژگیهای رمان، با ترجمه «بینوایان» نوشته ویکتور هوگو، «آیوانهو» از والتر اسکات و «کنت مونت کریستو» و بعدتر رمان سترگ «جنگ و صلح» ادامه یافت. در روزگار نزدیک به ما، فرهاد کشوری با آثاری چون «سرود مردگان» و «مردگان جزیره موریس» (در تاریخ و احوال رضاشاه پهلوی) و «آخرین سفر زرتشت» (در تاریخ زندگی زرتشت) و احمد حسنزاده با مجموعه «مستر جیکاک» به تاریخ و داستان تاریخی پرداختهاند.
او درباره ظرفیت تاریخ کشور ما برای نگارش این گونه ادبی نیز گفت: من هم معتقدم با توجه به تاریخ پربارمان، پتانسیل لازم و کافی برای پرداختن به رمان تاریخی و اجتماعی وجود دارد. در گذشته نیز این موضوع مد نظر بوده، گیرم نه با مولفههای امروزین رمان تاریخی. متأسفانه در حال حاضر و ادبیات معاصر ما پرداختن به این مقوله بسیار اندک است و دلیل عمدهاش هم این است که نویسندگان ما، متون کلاسیکمان را نخواندهاند و با تاریخ و رویدادهای آن آشنا نیستند. اگر تاریخ ما عمیقا خوانده شود منابع پربار و بکر و غنی در آن وجود دارد که میتواند دستمایه نوشتن رمانهای تاریخی بسیار خوبی شود.
انتهای پیام
نظرات