این بخشی از حرفهای اکبر اکسیر است که یکی از دلایل افت تاثیرگذاری اهل قلم را نداشتن وضعیت مناسب آنها میداند.
این شاعر طنزپرداز در گفتوگو با ایسنا، درباره تاثیر اهل قلم بر جامعه گفت: حقیقت این است که ما آیینه عبرت روزگار هستیم. وقتی در آستانه بازنشستگی و 60 یا 70 سالگی نه دندانی در دهان و نه پولی در جیب داریم چگونه الگوی جامعه باشیم؟ وقتی حسابهای بانکیمان به انتظار یارانهای است که هر لحظه ممکن است قطع شود، هیچگاه الگوی خوبی برای جامعه نخواهیم بود.
او در ادامه اظهار کرد: اگر جامعهای میخواهد رو به رشد و سعادت باشد باید مدیرکلها، رانتخوارها و پسرخالهها را الگوی خود قرار بدهد. در ایرانِ گل و بلبل که از در و دیوارش شاعر میریزد و بعد از آن شاعران اکسید شده و به نویسنده تبدیل میشوند و سپس منتقد میشوند، در این جامعه خوشا به حال کسانی که از این گروه پیروی نکنند.
اکسیر با تاکید بر وضعیت شاعران، نویسندگان و طنزپردازان بیان کرد: چند روز پیش خبر انهدام چندین ماشین گرانقیمت همین پسرخالهها آمد. پلیس نباید چنین کاری میکرد تا مردم این ماشینها را ببینند و متوجه شوند که جوانان با مدرک فوق لیسانس فلافل میفروشند و پسرخالهها و رانتخوارها چگونه زندگی میکنند. نویسندگان هرگز الگوهای خوبی برای جامعه نبوده، نیستند و نخواهند بود.
او اظهار کرد: اشرف مخلوقات امثال همین شاعران، نویسندگان، هنرمندان و طنزپردازان هستند. حواسمان باشد اگر از امروز بخواهیم برای آبادی تلاش کنیم باید در دست خود تریبون داشته باشیم. مهمترین تریبون شاعران و نویسندگان گذشته از مطبوعات نصفه و نیمه موجود، صدا و سیما است.
اکسیر افزود: رادیو و تلویزیون هر کشوری الگوی سعادت جامعه است. وقتی قشر مهمی از جامعه از این نعمت خدادادی بیبهره ماندهاند نمیتوان شعار داد که بزرگان اهل قلم میتوانند کار کنند و بر جامعه تاثیر بگذارند. باید در تقسیم تریبون انصاف را رعایت کنیم و به سراغ شاعرانی که عمری کار کردهاند برویم و از آنها رونمایی کنیم.
این طنزپرداز با اشاره به وضعیت نابسامان برخی از اهل قلم تصریح کرد: مسئولان صداوسیما باید پشت میکروفون از کلیه شاعران و نویسندگان و هنرمندانی که در طول سالها خاموش ماندهاند اعاده حیثیت کنند. مگر ایران چند کیارستمی دارد؟
او در ادامه متذکر شد: جامعهای میتواند به سعادت واقعی برسد که به بزرگان ادبی خود احترام بگذارد. من خودم را مثال میزنم. بعد از 47 سال فعالیت ادبی تنها کسی که قدر مرا میداند فقط ملیحه (همسرم) است. اگر دولت، مسئولان و نهادهای هنری دنبال خادمین ادبی بروند در ارتقای جامعه مثمرثمر خواهند بود. ما بدون وضعیت مناسب نمیتوانیم جامعه ادبی سرشار از شور و شعف داشته باشم. رسیدن به جامعه آرمانی نیازمند رسیدگی به زندگی معنوی و مادی هنرمندان است.
برخی تغییر و اصلاح جامعه را وظیفه هنرمندان میدانند. اکسیر نیز در اینباره گفت: وقتی از هنرمندان صحبت میکنیم باید در نظر داشته باشیم که اصلا برای اصلاح جامعه آمدهاند نه در هیبت یک پیامبر یا مصلح اجتماعی، این افراد قلمی در دست و هنری در اندیشه آمدهاند تا زندگی اصولی و اصلی را برای انسانها بازگو کنند.
این شاعر طنزپرداز با بیان اینکه «هنرمندان بهترین گزینه برای اصلاح جامعه، الگو بودن برای مردم و رشد و تعالی هستند»، اظهار کرد: اگر نویسنده و شاعر به کمال دلخواه نرسیده باشند هرگز نمیتوانند جامعه را به سمت سعادت موعود هدایت کنند. نویسندگان و هنرمندان با خلق آثار هنری و نوشتن شعر، داستان و مقالات میتوانند در جامعه امروز مفید واقع شوند.
او در پایان تصریح کرد: جامعه بیشتر دنبالهرو هنرمند است اما زمانی که هنرمند را بعد از عمری آفرینش هنری در فقر و فلاکت میبیند متوجه بزرگترین عبرت میشود. وقتی میبیند نویسنده بزرگشان میمیرد و پیکرش از خانه اجارهای بیرون میآید، بهترین الگو و آیینه عبرت است که دنبال هنر و نویسندگی نرود. اما در مقابل اگر ببیند در جامعه بالاترین رفاه، حقوق و زندگی انسانی را هنرمندان دارند آن وقت از آنها تاثیر میگیرد.
انتهای پیام
نظرات