"ابراهیم رها" درباره فضای کار برای طنزپردازان، با بیان اینکه در حال حاضر در فضای اجتماعی همه در حال اعتراضاند، میگوید: لطفا محدوده دُم را بفرمایید تا طنزنویسها روی آن پا نگذارند.
این طنزپرداز در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، درباره خط قرمزهای طنز مکتوب گفت: طنزنویسها آنقدر دستوپا بسته عمل میکنند که به خطوط قرمز نزدیک نمیشوند. برخی از نشریات هستند که حدود و قصور خاصی ندارند و از مصونیت برخوردارند؛ آنها هرچه میخواهند مینویسند. وگرنه بجز چند رسانه محدود که چند دهه به این سبک کار میکنند، باقی رسانهها تا حدی خودسانسوری و ممیزی دارند که کار به خط قرمز فردی نمیرسد.
او در ادامه تصریح کرد: سوال من به عنوان کسی که سالها در این حوزه کار کرده این است که نقد چیست؟ نقد باید به درستی تعریف شود. برخی هر نقدی را نقد مخرب دانسته و تنها مدح را نقد سازنده میخوانند. هر آنچه را نوشته شود «طنز مخرب» میدانند و هر نوع طنزی را با یک عبارت منفی همراه میکنند. به طنز اجتماعی سیاهنمایی میگویند. هیچ شوخیای با قومیتها و لهجهها امکانپذیر نیست. برخی شوخیها خط قرمز پررنگ هستند و اگر سیاسی هم باشند اسم تخریب را روی آنها میگذارند.
رها با بیان اینکه طنز سیاسی در دهه 90 از لحاظ تجلی و بروز به دو شاخه تقسیم شد، تشریح کرد: دسته اول آن بخش است که در فضای سایبری شاهد بودهایم و دسته دیگر طنزی است که در رسانههای رسمی وجود داشت. در این دهه به خاطر رواج فضای سایبری، طنز فضای مطبوعاتی کمرنگ شده است.
او ادامه داد: در فضای سایبر برای هر اتفاق سیاسی لطیفه و متن طنز مینویسند که پیشتر در شوخیهای پیامکی زیاد به چشم میخورد. نکته مهم این است که در بخش غیررسمی جنس طنزی که رایج میشود به علت نبود محدودیتها، صریحتر، تند و تیزتر، جالبتر و گاهی خندهدارتر است، اما طنز سیاسی در فضای رسمی خیلی پاستوریزهتر است.
این روزنامهنگار درباره شرایط یک طنزنویس اظهار کرد: شرایط یک طنزنویس با سایر نویسندگان بالاخص نویسندگان رسانه خیلی متفاوت نیست. برای فهم شرایط مطلوب باید به مراکز رسمی وارد شویم. واقع امر این است که گرفتاریها و حدودها در هر حوزه نوشتاری دست همه را میبندد و درباره طنزنویس این اتفاق به روش اولی رخ میدهد.
او درباره مشکل عمده طنزنویسان بیان کرد: طنزنویس به هر شکل باید با چیزی شوخی کند. درباره طنز سیاسی میتوان گفت با یک رجل یا جریان سیاسی یا حزبی شوخی میکند و آنها واکنش تند نشان میدهند، اما واقعیتش این است که وقتی طنز با موضوعات سادهتر هم روبهرو میشود باز شاهد واکنشهای تند و تیز هستیم.
رها همچنین افزود: در سریالهای طنز اگر با یک صنف شوخی شود، کار بالا میگیرد. چنان که پیشتر پزشکان و وکلا واکنش نشان دادهاند. برای یک سریال شبکه نمایش خانگی عدهای در کاشان و کرمان هر کدام به یک شخصیت اعتراض کردند. در حال حاضر کلا در فضای اجتماعی همه در حال اعتراضاند.
او با بیان اینکه متاسفانه آستانه تحمل ما بسیار پایین آمده است، گفت: پرداختن به همه گونههای طنز بسیار دشوار شده است. درباره طنز سیاسی همواره دشوار بوده و به علت پایین آمدن آستانه تحمل دشوارتر نیز شد. درباره همین سریالهای شبکه نمایش خانگی یکی از نمایندگان مجلس گفت که به قوه قضاییه شکایت میکند. این کار خیلی غریب است. حتی منتظر نماندهاند که دو قسمت بعد را ببینند، شاید نظرشان تغییر کند. در چنین شرایطی طنز نوشتن خیلی خیلی دشوار و حتی ناممکن است.
رها درباره اعتقاد برخی برای استفاده از طنز در جهت ترغیب مردم به حضور در انتخابات بیان کرد: من با استفاده ابزاری از هر چیزی مخالف هستم. استفاده ابزاری تنها انتشار عکس خانمها روی جلد نشریات نیست. گاهی در سالهای 84 تا 92 زمانی که با خانمی مصاحبه میشد میگفتند نباید این عکس روی جلد بیاید، زیرا استفاده ابزاری است. نمیشود که وقتی با یک خانم مصاحبه میکنند، عکس اتوبوس روی جلد آورده شود.
این طنزپرداز ادامه داد: استفاده ابزاری از طنز و نویسندگان کلا معمول نیست. در فضای نسبتا بازی که در نزدیکی هر انتخاباتی در هر جای جهان به وجود میآید معمولا به خاطر باز بودن فضا دست طنزنویس هم باز و سوژه هم زیاد میشود. این میتواند در نهایت به گرمتر شدن تنور انتخابت بینجامد. اما اگر از این پنجره به آن نگاه کنیم که به عنوان ابزار استفاده شود زدن سرنا از سر گشادش است. درستتر این است که فضا و بستر تامین شود، طنزنویس بهتر مینویسد و فضای رقابتی داغتر خواهد شد. اینها یک پازل است. اگر یک قطعه درست گذاشته شود فضا را گرمتر خواهد کرد.
ابراهیم رها در پایان گفت: امیدوارم روزی بشود کار فرهنگی کرد. اگر در تاکسی راننده پول اضافه میگیرد، اگر بقال حساب را اضافه میزند و یا اگر خودمان در ادارهای کار ارباب رجوع را راه نمیاندازیم، خیلی به حاکمیت مربوط نمیشود. این هرجومرجها بیشتر به خود ما مربوط است و تا وضعیت فرهنگیمان سامان نگیرد، کاری درست نمیشود. این فعالیت از کار حاکمیتی مهمتر است و تا بستر فرهنگی برای فعالیت آزاد فراهم نباشد اوضاع درست نخواهد شد. امیدوارم بالاخره خشت اول روزی به درستی گذاشته شود.
انتهای پیام
نظرات