بهرنگ صمدزادگان معتقد است، موزه هنرهای معاصر در هشت سال گذشته نه تنها هیچ کار پژوهشی در زمینه هنر نداشته بلکه برخی از آثار ارزشمند آن آسیب دیدهاند.
این پژوهشگر هنر در گفتوگو با خبرنگار بخش هنرهای تجسمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اظهار کرد: آقای ملانوروزی که تازه آمده است و فعلا نمیتوان درباره کار ایشان نظر داد، اما کارهایی که در هشت سال گذشته در موزه هنرهای معاصر تهران انجام شد در هیچ یک از استانداردهای مدیریتی تعریف شده نبود. یکی از اتفاقات اسفناکی که دو سال پیش در بازدید از گنجینه پاپآرت موزه شاهد آن بودم، آسیب دیدن بخش قابل توجهی از آثار هنری ارزشمند موزه بود. آسیبهایی که حتی خود مسؤولان موزه هم متوجه آنها نبودند.
او افزود: در بازدید از موزه شاهد بودم که یکی از آثار هنری این موزه که حدود 25 میلیون دلار قیمت دارد با پولیش دادن دچار خطخوردگی شده بود. اتفاقی که باعث شده این اثر به هیچ عنوان همان قیمت را، امروز نداشته و به شدت از ارزشش کم شده باشد.
صمدزادگان همچنین عنوان کرد: شاید نبود دغدغه جدی در این زمینه باعث به وجود آمدن این وضعیت در اداره موزه هنرهای معاصر شده باشد. موزهای که علاوه بر نمایش آثار هنری معاصر دنیا و بالا بردن سطح سواد هنری جامعه، میتواند عامل درآمدزایی باشد و اصلا دغدغه بودجه هم نداشته باشد. موزه میتواند با دادوستد با موزههای دیگر و نمایش آثار برتر هنرمندان بزرگ دنیا و اجاره دادن آثار بزرگی که در گنجینه دارد درآمدزایی کند و مشکلی برایش پیش نیاید.
او ادامه داد: بخشهایی از گنجینه موزه مانند یکی از آثار فرانسیس بیکن که قابل نمایش نیست، میتواند به موزههای دیگر دنیا مانند موزه بیکن اجاره داده شود و آثار دیگری که در ایران قابل نمایش هستند، برای نمایش در اختیار موزه قرار بگیرند.
این پژوهشگر هنر در ادامه گفت: سال گذشته هم در یکی از گفتوگوهایم با ایسنا گفته بودم که انتظار جامعه هنری از وزیر ارشاد دولت جدید بالا بردن سواد هنر معاصر در جامعه است. چیزی که به مدرک ربطی ندارد و کسی که وارد این کار میشود باید بداند در جامعه هنری چه میگذرد و چه چیزی نیاز است. یکی از مشکلات امروز هنر در جامعه، تفیکیک هنر معاصر از هنر کلاسیک است. اینکه به چه هنری معاصر میگویند باید برای مردم، هنرمندان و مسؤولان روشن و قابل تفکیک باشد.
او افزود: در جلسه نقد و بررسی نمایشگاه مرور آثار آقایان اسکندری و چلیپا که در آمفیتئاتر موزه برپا شده بود اعتراض کردم که مجموع مباحث پژوهشی مطرح شده در جلسه در حد گفتمان هنر رنسانس هم نبود، چه برسد به هنر معاصر. تمام استاندارهای هنر قدیمی در حال تکرار شدن است و همه صرفا به دنبال نشانهشناسی هستند. این روزها همین که بحث پیچیده شدن بحثهای تئوریک مطرح میشود همه به دنبال نشانهشناسی میروند، در حالی که تاریخ مصرف آن مدتهاست که تمام شده است.
صمدزادگان با اشاره به افت مباحث پژوهشی در زمینه هنرهای معاصر اظهار کرد: در هشت سال گذشته ما در زمینه هنر معاصر یک کار پژوهشی هم نداشتیم و هر کاری هم انجام شده موردی و بینتیجه بوده است. تاریخ کتبی در زمینه هنر معاصر نداریم و همه چیز به صورت شفاهی پیش میرود. 90 درصد دانشجویان و جوانان هنری افرادی مثل مارکو گریگوریان و حسین کاظمی را نمیشناسند و تلاشی هم در این جهت صورت نمیگیرد.
او در پایان خاطر نشان کرد: موزه هنرهای معاصر میتواند علاوه بر نمایش آثار، در جهت بالا بردن سواد پژوهشی هنر معاصر تاثیرگذار باشد، نه اینکه با نمایشگاهها و کارهای عادی و برنامه پر کن سر خود را گرم کند.
انتهای پیام
نظرات