مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی گفت: شبههافکنی در تعلق شعر ولایی "علی ای همای رحمت" به استاد ملک سخن، شهریار، عملی ناجوانمردانه است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در آذربایجان شرقی، علی داننده در پیامی با ناشایست خواندن اقدام انجامگرفته در آیین بزرگداشت استاد سیدمحمدحسین شهریار که در تهران برگزار شد، اظهار کرد: شبههافکنی در انتساب شعر ارزشمند و ولایی "علی ای همای رحمت" به شاعر سرآمدی چون استاد شهریار در آیین روز ملی شعر و ادب و بزرگداشت این شاعر مردمی، حکیم و سرآمد دوران، حرکتی نشأتگرفته از نبود تدبیر و آگاهی است.
او افزود: در خبرها آمده است که جناب محقق اظهار داشتهاند که در سال 60 یا 61 نیز این مطلب نادرست را در حضور استاد شهریار گفتهاند و جای تعجب اینجاست که چرا این به اصطلاح محقق عزیز این همه سال صبر کرده و مطلب فوق را در روز بزرگداشت استاد شهریار و بدون ارائه مدرک معتبر، مطرح کردهاند.
داننده گفت: شایسته است که صاحبان اندیشه و نقادان دوراندیش با استدلال نسبت به این نوع موضعگیریهای غیرکارشناسی و غیرمحققانه پاسخی بجا و مستند ارائه کنند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی تأکید کرد: شهریار همواره قدر دیده و در صدر نشسته است و اینگونه اظهارنظرها و ایجاد تردید در مزین شدن روز شعر و ادب با نام شهریار ملک ادب، ذرهای از اعتبار والای این نامآور شعر شیعی در نخستین پایتخت تشیع جهان اسلام نخواهد کاست.
او خاطرنشان کرد: رویای صادقهی آیتالله مرعشی نجفی در رابطه با شعر "علی ای همای رحمت" نیز گواهی بر این مدعاست.
در ادامه خبر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی آمده است: آیتالله مرعشی نجفی بارها میفرمودند شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیای خدا را در خواب ببینم. آن شب در عالم خواب، دیدم که در زاویه مسجد کوفه نشستهام و وجود مبارک مولا امیرالمؤمنین (علیه السلام) با جمعی حضور دارند، حضرت فرمودند: شاعران اهل بیت را بیاورید، دیدم چند تن از شاعران عرب را آوردند، فرمودند: شاعران فارسیزبان را نیز بیاورید. آن گاه محتشم و جند تن از شاعران فارسیزبان آمدند. فرمودند: شهریار ما کجاست؟ شهریار آمد. حضرت خطاب به شهریار فرمودند: شعرت را بخوان ! شهریار این شعر را خواند:
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ما سوا فکندی همه سایه هما را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را
مگر ای سحاب رحمت تو بباری ار نه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ما سوا را
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا
به جز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که علم کند به عالم شهدای کربلا را
چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان
چو علی که میتواند که به سر برد وفا را
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لا فتی را
به دو چشم خونفشانم هله ای نسیم رحمت
که ز کوی او غباری به من آر توتیا را
به امید آن که شاید برسد به خاک پایت
چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را
چو تویی فضای گردان به دعای مستمندان
که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را
چه زنم چو نای هر دم ز نوای شوق او دم
که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را:
«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایی بنوازد آشنا را»
ز نوای مرغ یاحق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا
آیتالله العظمی مرعشی نجفی فرمودند: وقتی شعر شهریار تمام شد، از خواب بیدار شدم. چون من شهریار را ندیده بودم، فردای آن روز پرسیدم که شهریار شاعر کیست؟ گفتند: شاعری است که در تبریز زندگی میکند، گفتم از جانب من او را دعوت کنید که به قم نزد من بیاید.
چند روز بعد شهریار آمد. دیدم همان کسی است که من او را در خواب در حضور حضرت امیر (علیه السلام) دیدهام. از او پرسیدم: این شعر «علی ای همای رحمت» را کی ساختهای؟ شهریار با حالت تعجب از من سؤال کرد که شما از کجا خبر دارید که من این شعر را ساختهام؟ چون من نه این شعر را به کسی دادهام و نه درباره آن با کسی صحبت کردهام.
مرحوم آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی به شهریار میفرمایند: چند شب قبل من خواب دیدم که در مسجد کوفه هستم و حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) تشریف دارند. حضرت، شاعران اهل بیت را احضار فرمودند. ابتدا شاعران عرب آمدند. سپس فرمودند: شاعران فارسیزبان را بگویید بیایند. آنها نیز آمدند. بعد فرمودند شهریار ما کجاست؟ شهریار را بیاورید! و شما هم آمدید. آنگاه حضرت فرمودند: شهریار شعرت را بخوان! و شما شعری که مطلع آن را به یاد دارم، خواندید. شهریار فوقالعاده منقلب میشود و میگوید: من فلان شب این شعر را ساختهام و همانطور که قبلا عرض کردم، تا کنون کسی را در جریان سرودن این شعر قرار ندادهام.
آیتالله مرعشی نجفی فرمودند: وقتی شهریار تاریخ و ساعت سرودن شعر را گفت، معلوم شد مقارن ساعتی که شهریار آخرین مصرع شعر خود را تمام کرده، من آن خواب را دیدهام.
ایشان چندینبار به دنبال نقل این خواب فرمودند: یقینا در سرودن این غزل به شهریار الهام شده که توانسته است چنین غزلی با این مضامین عالی بسراید. البته خودش هم از فرزندان فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است و خوشا به حال شهریار که مورد توجه و عنایت جدش قرار گرفته است.
در پی صحبتهای جواد محقق که در مراسم بزرگداشت شهریار گفته بود، شعر مطرح «علی ای همای رحمت» پیشتر در دیوان شاعر دیگری آمده است، مفتون امینی - شاعر و از دوستان محمدحسین شهریار - نیز در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، عنوان کرد: من خودم این شعر را دیدهام که فکر میکنم در دیوان ذاکر تبریزی یا جویای تبریزی آمده است و حالا درست یادم نیست. من این دیوان را در کتابخانه شفق تبریز دیدم، اما بعد هرچه دنبالش گشتم، نبود. شعر ذاکر تبریزی یا جویای تبریزی هم دقیقا بر همین وزن است و همین مضمون را دارد، اما شعر شهریار بهتر است.
مفتون امینی که به دو زبان فارسی و ترکی شعر میگوید، در ادامه تأکید کرد: این سرقت ادبی نیست، اتفاق عجیبی هم نیست و شاعران دیگر هم این تجربه را دارند. اما این موضوع به این معنی است که شعر «علی ای همای رحمت» کاملا از شهریار نیست. یعنی اگر شعر شاعر قبلی نبود، امروز شعر «علی ای همای رحمت» شهریار هم نبود و از این نظر، شاعر پیش از او نسبت به شهریار فضل تقدم دارد. اما من معتقدم شهریار بسیار بهتر به این موضوع پرداخته و شعر او شعر بهتری است.
جواد محقق - شاعر - هم در گفتوگو با خبرنگار ایسنا در توضیح آنچه درباره شعر «علی ای همای رحمت» شهریار گفته است، عنوان کرد: ماجرا مفصل است. اما چون دوستان و استادان تبریز از من خواستهاند، فعلا حرفی نمیزنم تا آنها خودشان تحقیق کنند و هیاهوها و گردوخاکها بخوابد؛ اگرچه خودشان با این طرف و آن طرف حرف زدهاند و حرف من را تکذیب کردهاند.
انتهای پیام
نظرات