یک استاد دانشگاه با اشاره به تحولات اخیر در مصر گفت: میلی که مرسی به مطلقگرایی داشت به گونهای بود که مردم حتی حاضر شدند دستاوردهای انقلابی خود را فدای کودتای نظامی کنند و شرایطی در مصر شکل گرفت که شرایط شبه کودتایی شد.
حشمتالله فلاحتپیشه در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خارجی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، خاطرنشان کرد: تحولات در مصر نشان داد طبق طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا که در سال 2004 ارایه شد تحولات منطقه خاورمیانه کماکان قابل دستکاری کردن است و یکی از دلایلی که بسیاری از کشورها مانند مصر به سامان نمیرسند، همین تلاش برای دستکاری تحولات مصر و خاورمیانه است. تلاش برای اینکه این تحولات دقیقا مانند نقشه راه طرح خاورمیانه بزرگ شکل بگیرد.
وی افزود: بر اساس این تحلیل شرایط برخی کشورها قابل مهندسی است و اگر این مهندسی صورت نگیرد در آینده منافع غرب مشخصا در منطقه و منافع رژیم صهیونیستی تامین نمیشود.
وی ادامه داد: باید این طرح را در کنار اشتباهاتی که در درون سازمان اخوانالمسلمین شکل گرفت و به گونهای بیتجربه و افراطی به سمت شکلدهی به سمت تحولات آرمانی در منطقه پیش رفتند، دید. از جمله این مواضع را در جایی مانند سوریه شاهد بودیم که در نهایت خطوط گسل مختلف در منطقه فعال شد و میلی که مرسی به مطلقگرایی داشت به گونهای بود که مردم حتی حاضر شدند دستاوردهای انقلابی خود را فدای کودتای نظامی کنند و شرایطی در مصر شکل گرفت که شرایط شبه کودتایی شد. در شرایط کنونی نظامیان وارد شدند تا دوران انتقال را در اختیار بگیرند و بعد آن را به تیم جدیدی در سیاست و حکومت مصر منتقل کنند.
این عضو پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس معتقد است: قابل پیشبینی است که اخوانالمسلمین در طول این مدت اقدامات زیربنایی زیادی را در حوزه سیاسی انجام دادند و کنار رفتن مرسی هم به معنای پایان یافتن شقاق در این کشور نیست که در یک سوی آن اخوانالمسلمین قرار دارد و در نهایت همین اختلافها میتواند ناآرامی و بیثباتی را در مصر نهادینه کند.
وی تصریح کرد: بعید است مردم در مصر در تحولاتی که در آن افراد و مولفههای مختلفی صاحب نقش هستند به خواستههای خود برسند. یک جریان اصلی در تحولات امروز مصر ارتش این کشور است که از دهه 1960 میلادی همواره خود را صاحب بخشی از حکومت در مصر میداند و انحصارات خاصی در حکومت برای خود پیشبینی کردهاند.
وی تصریح کرد: بخشی از تحولات در مصر نیز مربوط به کشورهای خارجی مانند آمریکاست که معتقدند مصر به دلیل اینکه تنها معبر به سمت فلسطین است که میتواند امنیت اسرائیل را به خطر اندازد همواره به دنبال تاثیرگذاری در مصر هستند. البته بخش دیگر تحولات مربوط به جوانانی است که در قالب جنبش ژانویه انقلاب را شکل دادند که معمولا درگیر یکسری خواستههای دموکراتیک و آرمانگرایانه هستند و به طور معمول این افراد بسیار زود دچار سرخوردگی و افراطگرایی میشوند اینها افرادی هستند که از ابتدای دوره مرسی روند انقلابی تازه را در پیش گرفتهاند، آنها کماکان خواهان سهمخواهی در قدرت در آینده هستند.
فلاحتپیشه افزود: جریان اخوانالمسلمین هم که اقدامات زیربنایی سیاسی زیادی انجام داده قابل توجه است. تحولات امروز مصر به معنای پایان اخوانالمسلمین نیست بخشی از این جریان کاملا افراطی و یا حتی بعضا تروریستی شدهاند، همانطور که شاهد قربانی شدن شیعیان در مصر توسط چنین افرادی بودیم.
وی خاطرنشان کرد: اینها گروههایی هستند که در آینده تحولات مصر صاحب نقش هستند و در آینده در قالب نقشهای غیردموکراتیک عمل میکنند؛ برخی منافع محورند و برخی دیگر افراط محور و آرمان محور هستند. همه اینها در آینده به گونهای کاهنده در مسیر تحولات دموکراتیک عمل میکنند و با اینکه معتقدم مرسی در عرصه داخلی و خارجی بسیار بد عمل کرد؛ در عرصه داخلی به سمت مطلقگرایی و در حوزه خارجی به سمت افراطگرایی رفت اما تحولاتی که اخیرا در مصر شکل گرفت مردم را از آرمانهای دموکراتیکشان بیشتر دور میکند.
وی درباره روابط خارجی آینده مصر نیز گفت: تحولات مصر به سمت سکولار کردن سیاست خارجی مصر پیش میرود و تلاش میشود در مصر در آینده در طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا عمل کند، این امتیازی است که آمریکاییها از هر سیاستمداری در کشورها از جمله در مصر میخواهند و در آینده سیاست خارجی در مصر استقلال آنها کمتر خواهد شد.
این عضو پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس درباره نقش اخوانالمسلمین در آینده این کشور نیز گفت: اخوانالمسلمین از زمینههای لازم برای زیرزمینی شدن در تحولات منطقه به ویژه مصر برخوردار است. آمریکا و کشورهای مرتجع عرب برای کنترل افراطیگری، سلفیگری و حتی برخی گروههای تروریستی در منطقه نیازمند اخوانالمسلمین هستند. تداوم برخوردها منجر میشود اخوانالمسلمین زیرزمینی شود؛ بنابراین در آینده کشورهایی که صاحب تاثیر در تحولات امروز منطقه هستند به سمت تبانی سطح بالا با رهبران اخوانالمسلمین میروند، اما آنچه که از درون این تحولات بیرون میآید این است که بخشی از جریان اخوان افراطی شده و کاملا سلفی فکر میکند و ثمره اقدامات تند و تروریستی خود را در منطقه دیده است و به ویژه اینکه حیات خود را در این اقدامات میبیند.
وی با بیان اینکه «بخشی از اخوانالمسلمین وارد حیطه دشمنیهای پایدار با بسیاری از راهبردهای فرامنطقهای و کشورهای منطقه میشوند» توضیح داد: این کشورها سعی میکنند در سطح بالا با برخی از رهبران اخوان برای کنترل جریانهای افراطی اسلامی که در طول دو سال اخیر شکل گرفتند استفاده کنند و با آنها به سمت تبانی پیش روند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به مقاله منتشر شده در روزنامه نیویورک تایمز مبنی بر اینکه «اگر تحولات منطقه را با ایران مقایسه کنید نتایج خوبی برای سیاست خارجی آمریکا خواهد داشت» گفت: آمریکا تصور میکرد میتواند با رهبران اسلامی که در حدود سه سال اخیر شکل گرفتهاند و برجسته شدهاند، مانند مرسی، اردوغان و سران عرب در عربستان و قطر دنیای اسلام را مدیریت کند و در این مربع کشورهایی مانند ایران هیچ جایگاهی ندارند؛ اما تحولات اخیر نشان داد که در شرایطی که همه آنها دچار بحران شدهاند در ایران ظرفیت دموکراتیکی شکل گرفته که بر اساس آن 73 درصد جمعیت در انتخاباتی شرکت کردند و به کسی رای دادند که ظرفیت جدید در دورن جمهوری اسلامی به حساب میآید اما در مصر مرسی دچار مطلقگرایی شد و در ترکیه اردوغان مجبور به سرکوب شدید مردم شد و سران عرب هم گرفتار دوران انتقال قدرت هستند که عملا آنها را معطوف به درون کرده است.
فلاحتپیشه توضیح داد: تحولات این چهار کشور زمانیکه با تحولات انتخابات در ایران مقایسه میشود نشان میدهد آمریکاییها هنوز در مدیریت تحولات اشتباه میکنند و به همین دلیل در آینده باز منتظر اشتباه بیشتر آمریکاییها خواهیم بود.
انتهای پیام
نظرات