احمد محیط طباطبایی معتقد است، برای حضور در دهکدهی جهانی باید با شناسنامهی ایرانی حاضر شویم.
او با تأکید بر حفظ زبان و خط فارسی، میگوید، زبان و خط فارسی شناسنامهی ما برای ورود به جهان است و میتواند ارتباط هزارسالهی ما با گذشتهی تاریخیمان را حفظ کند.
این پژوهشگر و رییس کمیتهی ملی موزههای ایران در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دربارهی بحثهایی که دربارهی ضعف زبان و خط فارسی مطرح میشود، گفت: امروزه خیلی از این حرف زده میشود که زبان و خط فارسی دچار ضعف است و این نقصان را در مقابل تغییر و تحولات فناورانهای که بشر در قرن بیستم و بیستویکم به دست آورده است، قرار میدهند. در این میان برخی از تغییر خط فارسی به لاتین حرف میزنند و انتقادات فراوانی را مطرح میکنند. اما میدانیم که زبان فارسی بزرگترین و مهمترین میراث ایران است. الآن نمیخواهم به این بپردازم که باید به این زبان افتخار کنیم و یا نقاط منفی آن را شناسایی کنیم؛ بلکه میخواهم شرایط تاریخی این زبان را مورد دقت نظر قرار دهم.
محیط طباطبایی ادامه داد: بعضی از بزرگترین نویسندگان و پژوهشگران معاصر وقتی میخواهند به طنز دربارهی ایرانیها بپردازند، میگویند ایرانیها به جای دانشمند و فیزیکدان و منجم، فقط شاعر دارند و فقط شعر میگویند و با شعرهایشان میخواهند همهی مسائل و مشکلاتشان را حل کنند. آنها شاعر بودن ما، تعداد شاعران ما و شعر گفتن ما را به عنوان نقطه ضعف مورد هجو قرار میدهند. اما باید دید چرا ما شاعران زیادی داریم؟
رییس ایکوم ایران در پاسخ به سؤالی که طرح کرد، به تشریح شرایط تاریخی ایران پرداخت و عنوان کرد: زبان فارسی دری، زبان مردم بلخ بوده که امروزه بلخ در افغانستان است. سامانیان که دولت بزرگ ماوراءالنهر را تشکیل دادند، زبان بومیشان دری بود. همچنین ابوحنیفه، شاگرد امام صادق (ع) که فقه حنفی را بنیان گذاشته، زبانش فارسی دری بود و حدیثی را نقل میکند که زبان اهل بهشت، فارسی و عربی است. او اجازهی ترجمهی قرآن به زبان فارسی را میدهد و حتا مریدانش نماز را به فارسی میخوانند. همین مسائل سبب میشود زبان فارسی دری در کنار عربی به حیات خود ادامه دهد و چون سامانیان دولتی بودند که ترکها را مسلمان کردند، ترکها از طریق سامانیان زبان فارسی را به عنوان زبان رابط و زبان دین خود برگزیدند و مسلمان شدند.
او افزود: برای همین زبان فارسی دری نه از طریق فارسیزبانها که از طریق ترکهای سلجوقی به مرزهای مدیترانه میرود و زبان رابط میان مدیترانه تا شرق میشود و زمانی که مارکوپولو و یا هر جهانگرد دیگری به این مناطق میآمد، دانستن زبان فارسی برای او از واجبات بود.
محیط طباطبایی قدیمیترین سند زبان فارسی را شعر خواند و بیان کرد: اما قدیمیترین سند زبان فارسی، نثر مکتوب یا کتیبه نیست. قدیمیترین سند فارسی دری شعر است. چون ساختار زبان فارسی آهنگین است و بسیاری از خارجیهایی که این زبان را نمیشناسند، وقتی فارسی حرف زدن را میشنوند، آن را مانند آواز میبینند.
او همچنین عنوان کرد: زبان فارسی زبان موسیقی است. تمامی دستگاههای موسیقی ایرانی مبتنی بر نظام عروض شعر فارسی است، یا آن مبتنی بر آن یکی است. برای همین یکی از ملاکهایی که یک لغت میتواند وارد زبان فارسی بشود یا نه، این است که آیا این واژه در دستگاه موسیقی و شعر ما قرار میگیرد یا نه. پس زبان ما شعر است و این سهل بودن دستور زبان فارسی را به دنبال میآورد. برای مثال جنسیت و مذکر بودن واژهها در زبان فارسی وجود ندارد. برای همین مورخ ما به شعر تاریخ خودش را میگوید؛ مانند فردوسی، تراژدینویس ما هم به شعر مینویسد؛ چون نظامی، جامعهشناس ما هم شعر میگوید؛ همچون سعدی، و وقتی یک شاعر ما فقط شعر میگوید، مقامش چون حافظ میشود. این سبب میشود که ما نگاه خاص فرهنگی را در جامعه داشته باشیم. وقتی شاردن - سفرنامهنویس معروف - به ایران میآید، میبیند بنایی دارد کار میکند و چیزی را زمزمه میکند، از مترجمش میپرسد، او چه میگوید، مترجم میگوید، دارد سعدی میخواند. این مثل این است که بنایی بیسواد در انگلستان شکسپیر بخواند. زبان شعری ما باعث شده مردم در عین بیسواد بودن و ندانستن اینکه چگونه بنویسند و بخوانند، بسیاری از محفوظات و میراث خودشان را به طور شفاهی حفظ کردهاند. دانستن اشعار حافظ، سعدی و فردوسی در بین مردم، تا چند دهه پیش امری ساده و بدیهی بوده و این عاملی برای ارتقای سطح فرهنگ عمومی جامعهی ما بوده است. این یک وجه از زبان فارسی است.
رییس ایکوم ایران وجه دیگری را که زبان فارسی در آن زیسته است، تلاش غربیها برای از بین بردن آن دانست و گفت: زمانی که اروپاییها موفق میشوند در قرن 19، استعمارشان را بر خاورمیانه مسلط کنند، تلاش میکنند تا بزرگترین رقیبشان را که ایران بود، حذف کنند و حذف ایران را از حذف زبان فارسی پیگیری کردند. انگلیسیها در شبه قارهی هند زبان فارسی را از بین میبرند و روسها این زبان را از ماوراءالنهر و قفقاز میگیرند. زبان فارسی اکنون معیاری از مقاومت در برابر مغربزمین برای مشرقزمین که نمایندهاش ایران بوده، به شمار میرود.
او در ادامه تأکید کرد: امروز میبینیم که آنها این عداوت را در مقابل اسلام نداشتهاند و آنقدر در پی از بین بردن مسلمانان نبودهاند که ریشهکردن زبان فارسی را هدف خود قرار دادهاند. این تغییرات و تحولات در دورهی معاصر ادامه پیدا میکند و زمانی به اندیشیدن به تغییر خط میرسد. ترکها به رهبری کمال آتاتورک، خط خودشان را به لاتین تغییر دادند. این مسأله چه مقدار در توسعهی سوادآموزی در ترکیه مؤثر بوده؟ آیا جز اینکه سبب شود ترکیه با گذشتهی خود قطع ارتباط کند، فایدهی دیگری داشته است؟ از سوی دیگر وقتی قفقاز خط را روسی کرد، ارتباط میان نقطهی باکو، استانبول و تبریز قطع شد.
محیط طباطبایی با نادرست خواندن استدلال دشواری آموزش خط فارسی برای تغییر آن، گفت: این دلیل که زبان فارسی را نمیتوان با این خط آموزش داد، دلیل منطقی نیست. سختترین خط و سنگینترین زبان، یعنی چینی حفظ شده است و با توجه به اینکه حفظ خط و زبان میتواند به حفظ هویت و استقلال فرهنگی یک کشور منجر شود، امری بدیهی است. چین فرهنگی نزدیکی به ایران است که از این راه توانسته استقلال خودش را حفظ کند و با همهی دشواریها این خط حفظ شده است تا به حفظ هویت خویش در جهان امروز برسند. ما برای حضور در دهکدهی جهانی باید با شناسنامهی ایرانی حاضر شویم و باید یک شناسه داشته باشیم و یکی از شناسههای بزرگ ما خط و زبان فارسی است که رشتهی ارتباط هزارساله بین گذشته با حال را حفظ میکند و نگاهی است که ما را متفاوت با دیگران میکند و برای ما هویتی خاص به بار میآورد.
محیط طباطبایی دربارهی برخی تلاشها و اظهارنظرها برای تغییر خط فارسی، خاطرنشان کرد: برخی اکنون دانسته یا نادانسته میخواهند آن باقیماندهی هویت مستقل ایرانی، قدرت و صلابت او را از صحنه حذف کنند. چنانچه در دورهی پهلوی اول تلاش برای تغییر خط به اوج رسید، اما خوشبختانه موفق نشدند و امروز زمزمههای ضعف زبان و خط را شاهد هستیم که این را هم باید در دو بعد سیاسی و یا نادانستن خلاصه کرد.
انتهای پیام
نظرات