ناصر پازوکی گفت: از وقتی برج آزادی کاربری اصلی خود را از دست داد، بیتوجهی به این بنای تاریخی آغاز شد.
این کارشناس حوزهی میراث فرهنگی در گفتوگو با خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با اشاره به اینکه هریک از شهرهای بزرگ دنیا، سمبلهایی برای معرفی خود دارند، سردر باغ ملی را سمبل تاریخی و برج آزادی را مظهر و نمونهی تمدن مدرن تهران در قرن بیستم دانست و ادامه داد: بیتوجهی به برج آزادی از زمانی آغاز شد که نقش مشخص آن در زمان ساخت، مدتی بعد از انقلاب فراموش شد. برج آزادی در زمان طراحی بهعنوان مکانی ساخته شد تا مهمانان خارجی بعد از ورود به تهران، نخست به آنجا بروند و پس از دیدن موزهی غنی آن که آثار 10هزار سالهی ایران در آن بهنمایش درآمده بود، فیلمی دربارهی ایران و تهران را ببینند و با این کشور آشنا و سپس به تهران وارد شوند.
او بیان کرد: این نقش بهدلیل تغییرات عمیق رخداده در سیاست خارجی، داخلی و اجرایی کشور، از برج آزادی گرفته شد. پس از آن، برج آزادی به مکانی تبدیل شد که مردم تهران در اوایل شب یا روزهای تعطیل به بالای آن میرفتند و تهران را میدیدند؛ ولی در دههی 60 با خودکشی یک نفر از بالای برج، رفتن به بالای برج آزادی ممنوع شد و محوطهی برج نیز بهعلت شلوغی و بار سنگین ترافیک خیابانهای اطراف دیگر، مورد توجه مردم قرار نگرفت. به این ترتیب، برج آزادی از حالت بهرهبرداری اولیهی خود خارج شد و بهدنبال آن، بهمرور خلل و آسیب زیادی به آن وارد شد.
وی که اواخر دههی 70 و اوایل دههی 80 مسئولیت ادارهی میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران را برعهده داشت، اظهار کرد: من در آن زمان، تلاشها و رایزنیهای زیادی برای جلوگیری از وارد شدن آسیب جدی به برج آزادی انجام دادم. همچنین جلسات متعددی با شهرداری تهران و وزارت ارشاد برگزار کردم که قرار شد برای مرمت اساسی آنجا اقدامات اولیه انجام شود. به علاوه، مطالعات اولیه برای آسیبشناسی بنا انجام و بعد از مدتی، عملیات مرمت برج آغاز شد؛ ولی بهدنبال تغییراتی که در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایجاد شد، مدیریت میراث فرهنگی تهران نیز تغییر کرد، بهنظر میرسد پس از آن، مرمت برج دیگر بهطور جدی دنبال نشده است.
پازوکی ادامه داد: در آن زمان، اعتباری با هدف جلوگیری از وارد شدن آسیب جدیتری به برج درخواست شد و اکنون با گذشت حدود 9 سال، وضعیت این برج به جایی رسیده که نگرانیهایی مبنی بر تخریب بخشهایی از برج بهوجود آمده است. مجموعهی فرهنگی برج آزادی نیز دچار آسیبهایی شده است که عامل آن نشت رطوبت از زمینهای اطراف به داخل مجموعه است. با توجه به وضعیت کنونی متولیان میراث فرهنگی، بعید میدانم همتی جدی برای رفع این آسیب وجود داشته باشد. نشت آب که از بدنه و سقف بنا آغاز شده، باعث ریختن بخشی از سنگهای برج شده و احتمالا آسیبها در آن بیشتر از این است.
وی مدیریت دوگانهی برج آزادی از سوی شهرداری و وزارت ارشاد را یکی از مهمترین مشکلات برای حفاظت از این برج دانست و تأکید کرد: مسئولیت کلی و نهایی که دولت برای حفظ بناهای تاریخی در نظر گرفته، برعهدهی متولی اصلی، یعنی سازمان میراث فرهنگی است. بنابراین مدیریت میراث فرهنگی باید پا در رکاب کند و از مماشاتها خود را کنار بکشد و بهصورت جدی وارد عمل شود.
این باستانشناس همچنین وجود مدیریتهای غیرتخصصی و بدتر از آن، نبود ثبات مدیریتی را از جمله مهمترین مشکلات در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری دانست و اضافه کرد: در سالهای گذشته، عموما متولیان هر چندماه یکبار تغییر میکردند و مرجعی نبود که با مشکلات میراث فرهنگی آشنا باشد و آن را برطرف کنند. به همین دلیل، موضوع توجه به بنایی مانند برج آزادی که جلوی دید همه است، از اوایل دههی 80 در حاشیه قرار گرفت و کمرنگ شد.
انتهای پیام
نظرات