یک هنرمند محیطی معتقد است: آنچه ما در هفتههای فرهنگی ایران در کشورهای خارجی بهنمایش میگذاریم، پاسخ درخوری در برابر نگاه رسانههای خارجی به ایران نیست.
احمد نادعلیان در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دربارهی برگزاری هفتههای فرهنگی ایران در کشورهای دیگر، بیان کرد: تا آنجا که دورادور با این نوع برنامهها آشنا شدهام، میدانم که یکی از مهمترین ایرادهای اینگونه برنامهها، تکبعدی بودن آنهاست و بیشتر، هنرهایی که سنن قدیمی هنر ایرانی را معرفی میکنند، در آنها نمایش داده میشوند. در حالی که دایرهی مخاطبانی که در کشورهای غربی به هنر و فرهنگ ایرانی علاقه دارند، ممکن است فقط به نگارگری و خوشنویسی خلاصه نشود.
وی با اشاره به اینکه اگر هنرهای جدید در این هفتهها نمایش داده شوند بیشتر شامل هنر مدرن است، ادامه داد: در گذشته، تصویری که از ایران ارائه میشد بیشتر نمایش آثاری مانند قلمزنی و قاب خاتم بود؛ ولی اینها همهی ظرفیت هنر ایران را نشان نمیدهند و آن گفتوگو و تعاملی را که باید صورت گیرد تا به نیاز جوامع جدید پاسخ دهد، دربرنمیگیرد.
او با تأکید بر اینکه هنر سنتی و قدیم ایران قطعا مخاطبان و علاقهمندان خاص خود را دارد، گفت: همهی افراد الزاما بهدنبال این نیستند که بدانند این نوع سنت وجود دارد یا خیر. من نیز نمیخواهم تمامیتخواه باشم که بگویم هنرهای قدیمی و سنتی باید حذف شوند، زیرا اتفاقا خوب است که باشند؛ اما مسألهی اصلی اینجاست که در ایران، در حوزهی هنرهای جدید کار زیادی انجام نمیشود.
نادعلیان اظهار کرد: فرض کنید متولیان فرهنگی کشور آلمان بخواهند به ایران سفر کنند، آیا فقط میگویند کدام هنر قدیمی و سنتی را داشتهاند؟ الان این کشور یکی از هنرمندان شاخص هنر معاصر خود را به ایران آورده است و او موزهی هنرهای معاصر را بهطور کامل در اختیار دارد. آیا متقابلا چنین اتفاقی برای ایران افتاده است؟ آیا برای هنرمند ایرانی که در حوزهی هنرهای معاصر فعالیت میکند، اصلا چنین امکانی فراهم شده است؟
وی بیان کرد: گاهی بهنظر میرسد برای متولیان امر، اصل مهم این است که چنین نمایشگاههایی که برگزار میکنند، با یک فرهنگ دینی و انقلابی در ارتباط باشد. در حالی که این مسأله، بودجهها و دستگاههای خود را دارد و نباید در هفتههای فرهنگی فقط به هنر سنتی پرداخته شود.
این هنرمند تصریح کرد: هفتههای فرهنگی معمولا جای فروش آثار هنری نیست، زیرا باید جایگاه و شأن فرهنگی داشته باشند؛ ولی نکتهی مهم این است که کشورهای غربی یا خاور دور هیچگاه تلاش نکردند که بگویند در گذشتهی دور چه داشتهاند. اگر هم این کار را کردهاند به موازاتش به تفکر و دستاوردهای معاصر نیز پرداختهاند.
او یادآوری کرد: هنوز خیلیها در دنیا فکر میکنند ایران یعنی پسته، قاب خاتم، قلمزنی و گلیم. در حالی که اینها تنها هنرهای ایران نیستند و از هنر جدید چیزی در دنیا معرفی نمیشود.
نادعلیان دربارهی تأثیرگذاری هفتههای فرهنگی ایران، بویژه در شرایط سیاسی جهان، گفت: تا جایی که از سفرهای متعددم در گوشه و کنار دنیا دیدهام، رسانههای جهان بیشتر روی مسائل هستهیی ایران تأکید دارند و بیشتر بر مستندهایی که تصویر جالبی از ایران ارائه نمیکنند، متمرکز هستند. در این شرایط، ما آثاری را در هفتههای فرهنگی خود نشان میدهیم که علاقهمندان خود را هم دارد، ولی پاسخ کار آنها نیست. هفتهی ایرانی از نظر ما یعنی خوشنویسی، نقاشی و موسیقی، ولی هنرهای بهروز ایران را که به موازات این نوع هنرها وجود دارند، مد نظر قرار نمیدهیم. ما نمیتوانیم با یک هنر سنتی به موزهی هنر معاصر یک کشور غربی وارد شویم و کم بودن ارتباط با مراکز معاصر دنیا نمیتواند پاسخگوی خلأهای موجود باشد.
این هنرمند تأکید کرد: در شرایط تحریم، با توجه به فضای اجتماعی، هنر سنتی الزاما نمیتواند تصویری را ارائه دهد که نشان دهد در این جامعه چه خبر است.
نادعلیان ادامه داد: از نظر مکانیابی، بسیار مهم است که هفتههای فرهنگی کجا برگزار شوند، زیرا یک مکان معتبر میزان تأثیرگذاری هفتهی فرهنگی و بازتاب برگزاری آن را تعیین میکند. در واقع، اگر این هفتهها در زمان و مکان مناسب برگزار شوند و رسانهها هم آن را بهخوبی پوشش دهند تأثیرگذاری خوبی خواهیم داشت.
او تأکید کرد: گاهی بهنظر میرسد در هفتههای فرهنگی فقط میگوییم جایی هست و هزینهای هم میشود و عدهای را میبریم تا نمایشگاهی شامل آثار ایرانی را برپا کنیم؛ اما این کار زمانی ارزش دارد که در رسانههای کلان کشور مقصد یا مجلات هنری، مطالبی از ایران نوشته شود تا فرهنگ و هنر ایران نیز توسعه یابد.
انتهای پیام
نظرات