آتشنشانان براساس شغل ویژه خود ۲۴ ساعته در معرض بسیاری از استرسهای روحی و روانی و صدمات فیزیکی، شیمیایی و غیره قرار میگیرند.
عوارض فیزیولوژیکی که در اثر شوک ناشی از خارج شدن از یک وضعیت سکون و یا خواب نسبتاً آرام با شنیدن صدای زنگ حریق و حادثه (با قدرت حداقل ۸۵ دسی بل) در لحظات پیشبینی نشده ایجاد میشود و همچنین پاسخ فوری و بیدرنگ به نجات و امداد شهروندان به ویژه در هنگام شب، بهحدی شدت دارد که مقدار قابل توجهی هورمون آدرنالین به طور ناگهانی در آتشنشانان آزاد میشود. این امر میتواند تغییراتی در ضربان قلب، فشار خون و متابولیسم بدن آتشنشانان بهوجود آورد.
رانندگی با خودروهای سبک و سنگین در ترافیک و معابر کم عرض و تقاطعهای غیرهندسی، با توجه به استرس ناشی از دیر رسیدن به صحنه عملیات، آتشنشانان را از نظر روحی و روانی تحت تأثیر قرار میدهد؛ اگر خودروهای آتشنشانی نیز توان حرکت و سرعت لازمه را نداشته باشند بر میزان ترشحات آدرنالین آنان افزوده شده و قلب و سیستم گردش خون و گوارش آنان را تحت تأثیر قرار میدهد.
در اثر هر حادثهای، بدن شروع به ترشح هورمونهایی برای آمادگی در مقابل استرس ناشی از آن حادثه میکند. این هورمونها (آدرنالین و کورتیزول) میتوانند بخشهای مختلف بدن را دچار تخریب یا آسیب کند.
پس از اعلام هر مأموریتی آتشنشانان به لحاظ تسریع در رسیدن به صحنه حادثه، با روشن کردن آژیر و چراغ گردان خودروها بطرف محل حادثه حرکت میکنند. در حین حرکت نیز با بلندگوی آمپلی فایر، خودروهای دیگر را به منتهی الیه سمت راست خیابان راهنمایی کنند تا با سرعت بیشتری حرکت کنند.
در این هنگام آتشنشانان ضمن هدایت خودرو، مکالمه با بیسیم و بلندگو، باید به صحنه عملیات و نوع وسایل و تجهیزات لازم، چگونگی عملیات اطفایی یا امدادی، تجهیزات کمکی و غیره فکر کنند.
یکی از محصولات حریق، دود و گازهای سمی است. آمار نشان میدهد ۸۵ درصد تلفات ناشی از حریقها در اثر استنشاق دود و گازهای سمی است. هر چند که آتشنشانان مجهز به تجهیزات تنفسی است، ولی در بسیاری موارد از جمله شناسایی محل، نوع حادثه، لکهگیری و ... از آن استفاده نمیشود.
بنابراین استنشاق دود و گازهایی که میزان کمی از آنها میتواند کشنده باشد خسارت جبرانناپذیری بر آتشنشانان وارد میکند و این امر غیرقابل اجتناب است. تحقیقات نشان میدهد که اکثر آتشنشانان با توجه به میزان جذب و مدت زمان قرارگیری در معرض گازهای سمی، دچار عوارض متعددی از قبیل اختلالات تنفسی، گوارشی، ضایعات عصبی، خونی، قلبی، بیماریهای پوستی، نرمی استخوان و اختلالات روانی میشوند.
احتمال اینکه آتشنشانان در هر مأموریتی دچار صدمات فیزیکی که منجر به مرگ، قطع نخاع، شکستگی دست و پا یا شکستگی کمر در آنها شود، وجود دارد.
حوادث حریق و نجات معمولاً مصدومان و کشتههایی را به همراه خواهد داشت. آتش نشانان بهطور مستقیم باید این افراد را یا نجات دهند و یا جنازه آنان را از صحنه عملیات بیرون آورند.
رویت صحنههای دلخراش مصدومان و کشتهشدگان و نظارهگر بودن احساسات و عواطف خانوادههای آنان، میتواند در آتشنشانان ایجاد استرس کند و حتی تا چند روز پس از حادثه نیز آن صحنه دلخراش در افکار آنان تکرار شود و از نظر روحی و روانی تحت تأثیر قرار گیرند.
استرسهای وارده بر آتشنشانان از لحظه اعلام حریق تا رسیدن به صحنه حادثه میتواند تولید هورمونهایی کند که مکانیزم بدن آنان را از حالت طبیعی خارج کرده و آنان را عصبی و خشن کند.
در این حالت قدرت تصمیمگیری بطور معمول از روند طبیعی خارج شده و استرس ناشی از حضور مقامات مافوق و بازرسان در صحنه عملیات میتواند منجر به این امر شود که حالت فرماندهی از همگسیخته شده و افراد زیردست تصمیمات خودسرانه بگیرند یا اوامر مقامات دیگر را اجرا کند.
حفظ جان خود و دیگران در حوادث اطفاء و امداد و نجات یکی از واجبات است که بر عهده هر آتشنشان است. بنابراین در سختترین شرایط کاری رعایت نکات ایمنی که منجر به حفظ جان امدادگران میشود ضروری است. همواره ترس از اینکه مبادا کاری انجام شود که منجر به آسیب رساندن به خود و یا دیگر همکاران شود، نوعی استرس در آتشنشانان به وجود میآورد.
در آتشنشانی این احتمال وجود دارد که اولین اشتباه هر آتشنشان، آخرین اشتباه او باشد و منجر به کشته شدن وی و دیگر همکاران او شود. در صحنههای عملیاتی هر لحظه احتمال انفجار وجود دارد و آتشنشانان ممکن است در این انفجار جان خود را از دست بدهند.
انتقال تجهیزات سنگین و یا حمل آنها توسط افراد میتواند باعث بروز مشکلات فیزیکی برای آتشنشانان شود. آسیبهای وارده بر ستون فقرات به خصوص مهرههای ۳و ۴ آتشنشانان در اثر حمل تجهیزات سنگین موتور پمپ پرتابل و دیگر تجهیزات امدادی و یا پریدن از ارتفاع، عوارض ناگواری مانند دیسک کمر، فتق، کمر درد، پادرد و شکستگی لگن خاصره برای آتشنشانان ایجاد میکند.
انتهای پیام
نظرات