به گزارش ایسنا، مرحوم سرهنگ سیدمحمدعلی شریفالنسب، رزمنده دفاع مقدس و از مبارزان ارتشی پیش از انقلاب و از هستههای اصلی شکلگیری ارتش انقلابی با همراهی شهیدانی چون قرنی، فلاحی، صیاد، نامجوی، کلاهدوز، اقاربپرست، سلیمی و ظهیرنژاد است.
او با وجود جراحات ناشی از دوران هشت سال دفاع مقدس، آن را مدال افتخار و هدیه الهی میدانست و هرگز از مجروحیتش لب به سخن نگشود. افتخار حضور در رکاب مقام معظم رهبری و شهید چمران و فرماندهان عزیز و مخلص سالهای پرفراز دفاع مقدس از تشکیل ستاد جنگهای نامنظم تا مقاومت جانانه ۳۴ روزه خرمشهر که مردانه و پا به پای مدافعان راستین آن شهر قهرمان تا پای جان ایستاد، تا شکست حصر آبادان و آزادسازی خونین شهر و قطعات خاک پاک ایران سربلند اسلامی از لوث وجود متجاوزان، از حافظه غنی و تاریخ ارزشمند انقلاب و جنگ تحمیلی پاک نخواهد شد.
این پیشکسوت دوران جنگ تحمیلی درباره نقش کلیدی سه تن از ضشصیتهای ارتشی (فروزان، نامجو و اقاربپرست) روایت میکند:
سرهنگ حسنعلی فروزان وزنه بسیار سنگینی در ترازوی انقلاب بود، او علاوه بر داشتن دانش و تجربه، از نفوذ کلام و شجاعت و صداقت کم نظیری برخوردار بود. از لحاظ عقیده به مکتب و اعتقاد به رهبری برای همه ما سرمشق بود. در تصمیمگیری و مدیریت بحران، بدون اغراق سرآمد نظامیان زمان بود. گمنام و بیادعا، همه هست و نیست خود را در گرو پیروزی انقلاب و اجرای منویات حضرت امام گذاشته بود. علاوه بر آن از شبکه وسیعی از دوستان نظامی فرهیخته و متعهد برخوردار بود که در آن زمان اغلب در مراکز فرهنگی نظامی و یا کارهای کلیدی ارتش فعال بودند و حضور آنان در صحنه انقلاب، سرمایه گرانبهایی بود که میتوانست گره گشای بسیاری ازمسائل بغرنج روزهای بحرانی باشد.
سرهنگ فروزان بسیار باهوش بود و نظر خود را روشن و بدون مجامله در مقابل هر مقامی ابراز میداشت و این ویژگی او گاه برای همه ما مشکل ساز بود. اواز سعه صدر بالایی برخوردار بود و آینده و عمق مسائل را بهروشنی میدید.
همچنین نقش موسی نامجو در ایجاد هستههای مقاومت و توسعه گروههای انقلابی در ارتش زمان شاه بنیادی بود و میتوان گفت برای جامعه و نسل امروز ارتش ناشناخته مانده است. برنامهریزیهای وی امکان سوء استفاده رژیم شاه را از نسل جوان ارتش منتفی ساخت. او به کمک شاگردان خود توانست این نیروی عظیم و قدرتمند را سالم و دست نخورده برای حراست از انقلاب و مملکت ذخیره کند.
نامجو بعد از پیروزی انقلاب، دومین فرمانده دانشکده افسری بود. فرمانده پیش از او همه نظامهای این مرکز انسانساز را در هم ریخته بود. دهها گروه و گروهک، عنان کار در دست گرفته بودند. و با تهدید و تحسین حرف خود را به کرسی مینشاند. از نظم و انضباط و احترام به سلسله مراتب نشانی برجای نمانده بود و خدمت شبانه روزی بیمعنا جلوه میکرد.
نامجو در یک تحول عظیم و ضروری، به کمک افسران برجستهای، مانند شکرریز و حسنیسعدی و با همکاری بهترین شاگردان متدین و فرهیخته خود، برآشفتگیها و بینظمیها غلبه کرد و یک مدرسه عالی نظامی کم نظیر پدید آورد که محصول آن شهدای نامدار، جانبازان بردبار و قهرمانان برجسته هشت سال دفاع مقدس میباشند. با تصمیم شجاعانه او بود که دانشجویان دانشکده افسری در سومین روز آغاز جنگ، قدم به جبهههای نبرد گذاشتند و در کنار فرماندهان در سازماندهی و هدایت مقاومتهای نظامی مردمی به خصوص در خرمشهر و آبادان نقش عمده ای عهده دار شدند.
نامجو در دولت شهید رجایی به وزارت دفاع منصوب شد و در ششم مهر سال ۶۰ همراه با سرداران شهید فلاحی، فکوری، کلاهدوز و جهانآرا در حادثه سقوط هواپیما به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
علاوه بر این شهید حسن اقاربپرست در حماسه مقاومت خرمشهر و محاصره آبادان درخشش فراوانی داشت و حضرت آیتالله خامنهای نیز بارها فداکاری و همت بلند او را در جمع آوری تانکهای سوخته و بازسازی و عملیاتی کردن آنها ستودهاند. سرانجام اقاربپرست با برجای گذاشتن دنیایی اثر درخشان از شجاعت و نیک مردی و ایثار در ۲۵ مهر ماه ۶۳ در جزیره مجنون به فیض شهادت که مشتاقانه در آرزوی آن بود نائل آمد.
منبع:
ارتش در دیدهها و شنیدهها - سرهنگ سید محمدعلی شریفالنسب - انتشارات ایران سبز۱۴۰۱
انتهای پیام
نظرات