اولين كارگاه « بررسي سياستهاي مديريت و بهره برداري مخازن نفت و گاز» از سوي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران، ايسنا برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ايسنا در اين كارگاه دكتر علي محمد سعيدي و دكتر مسعود درخشان به بررسي موضوع ياد شده پرداختند.
دكتر علي محمد سعيدي در سال 1340 درجه دكتري در مهندسي نفت و رياضيات كاربردي را از دانشگاه استانفورد اخذ كرد. او در سال 1352 رييس بخش نظارت بر فعاليتهاي اكتشاف و توليد نفت و گاز كشور بود. بعد از انقلاب اسلامي، سمت كفيل مدير اكتشاف و توليد نفت را بر عهده داشت. در دي ماه 1358 شركت ملي حفاري ايران را تأسيس كرد و اولين رييس هيأت مديره آن شركت بود. وي در شهريور 1359 باز نشسته شد و اكنون از مشاوران برجسته بين المللي نفت وگاز است.
دكتر مسعود درخشان فارغ التحصيل مدرسه اقتصاد لندن، اقتصاددان ارشد دفتر مطالعات بينالمللي مطالعات انرژي لندن بوده و براي مدتي رياست اين دفتر را عهده دار بود. دكتر درخشان داراي سابقه تدريس در دانشگاههاي لندن، آكسفورد، تهران و تربيت مدرس، بنيانگذاري و رياست دانشكده اقتصاد دانشگاه امام صادق است و اكنون عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي ميباشد.
كتاب اقتصاد سنجي وي برنده پانزدهمين جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي ايران شد و آخرين كتاب وي با عنوان مشتقات و مديريت ريسك در بازارهاي نفت كه از سوي موسسه بينالمللي مطالعات انرژي به چاپ رسيده است، اولين كتابي است كه در ايران درباره بازارهاي بورس نفتي منتشر شده است.
دكتر علي محمد سعيدي در ويژه نامهاي كه در سال 1381 با عنوان نفت و انرژي از سوي نشريه مركز پژوهشهاي مجلس منتشر شد با انتشار نتايج بخشي از مهمترين تحقيقات خود ثابت كرد كه بهترين راه حل براي افزايش ضريب بازيافت مخازن نفت ايران تزريق گاز غير امتزاجي است.
وي همچنين در مقالات خود توضيح مي دهد كه ايران به عنوان يكي از بزرگترين كشورهاي دارنده نفت درجا در سطح جهان ، توانايي آن را دارد كه حجم نفت قابل استحصال از ذخاير خود را به بيش از 45 ميليارد بشكه در مقايسه با وضعيت فعلي افزايش دهد.
وي توضيح مي دهد كه حجم گاز مورد نياز كشور جهت تزريق در مخازن نفتي كشور 150 تا 200 تريليون پاي مكعب پيش بيني مي شود. اين حجم گاز بايد در يك دوره 20 ساله تزريق شود.
دكتر سعيدي معتقد است ظرفيت توليد نفت پس از حدود 10 تا 15 سال تزريق گاز با حجم فوق، به ميزان وسيعي افزايش مي يابد و تنها از اين طريق، مي توان مصرف داخلي و صادرات 50 سال آينده كشور را تأمين نمود.
وي مي گويد در اين صورت از سال 2020 ميلادي به بعد ايران بالاترين ذخاير نفت و گاز جهان را دارا خواهد بود.
وي همچنين در مقالات خود توضيح مي دهد كه براي تزريق 20 ميليارد پاي مكعب گاز در روز نياز به سرمايهگذاري حدود 20 ميليارد دلار خواهد بود. اين ميزان سرمايه گذاري به ازاي توليد هر بشكه نفت اضافي بسيار ناچيز است و براي كشور ما بسيار سود آور خواهد بود.
دكتر سعيدي البته توجه ما را به اين نكته جلب مي كند كه جهت نگهداري توان توليد 4 ميليون بشكه در روز ( 3/5 ميليون بشكه توليد واقعي در روز ) شركت ملي نفت نياز به حفر حدود 6 هزار حلقه چاه جديد در 20 سال آينده خواهد داشت. اين امر نيازمند سرمايه گذاري حدود 33 ميليارد دلار است . در صورت تزريق گاز بر مبناي 20 ميليارد پاي مكعب در روز، تعداد اين چاه ها به حدود سه هزار حلقه كاهش مييابد. ميزان صرفه جويي در اين امر، نزديك به ميزان سرمايه گذاري جهت توليد، حمل و تزريق روزانه 20 ميليارد پاي مكعب گاز در مخازن نفتي كشور است.
وي تأكيد مي كند كه از سال 2015 ميلادي به بعد به دليل عدم توانايي توليد كشورهاي صادر كننده نفت، قيمت نفت و گاز بسيار بالاتر از نرخ فعلي خواهد رسيد و كشور ما با سرمايه گذاري لازم در زمان حال مي تواند به سود بسيار بالايي در آينده نزديك دست يابد.
دكتر مسعود درخشان نيز در مقاله اي با عنوان منافع ملي و سياستهاي بهره برداري از منابع نفت و گاز، در اين مجموعه توضيح مي دهد كه مطالعات جامع مخازن ، چگونه در برنامهريزيهاي داخلي و قرارداد هاي خارجي شرط لازم براي تأمين منافع ملي در توليد صيانتي از ذخاير نفتي كشور است. وي همچنين به بحث درباره اين موضوع مي پردازد كه بهرهداري صيانتي از مخازن نفتي كشور بدون تدوين الگوي جامع عرضه گاز امكان پذير نيست و با توجه به اينكه اكثر ميادين عظيم نفتي ما وارد نيمه دوم عمر خود شدهاند، حفظ يا افزايش ضريب بازيافت از ميلياردها بشكه نفت درجا به تزريق گاز به ميزان كافي نياز دارد.
در پي متن كامل اولين كارگاه بررسي سياستهاي مديريت و بهرهبرداري مخازن نفت و گازكه به بررسي بيشتر ديدگاههاي اين اساتيد در شرايط امروز كشور پرداخته است تقديم حضور خوانندگان گرامي مي گردد.
ايسنا:
در ويژهنامهاي كه با عنوان نفت و منافع ملي، نشريه مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي در تابستان سال 1381 منتشر كرد، آقاي دكتر علي محمد سعيدي و آقاي دكتر مسعود درخشان به خوبي چالشهاي موجود در مسير بهرهبرداري از مخازن نفت و گاز را توضيح دادند.
در اين مجموعه پيشنهادهايي راهبردي درخصوص انجام مطالعات جامع مخازن و اصلاح مديريت بهرهبرداري از مخازن نفت و گاز و الگوي بهينه عرضه گاز ارائه شد.
براي ما توضيح دهيد كه اين پيشنهادها تا چه اندازه طي 4 سال گذشته مورد توجه قرار گرفته و اگر اكنون ما بخواهيم راه حلي را در اصلاح روند سياستگذاري در مديريت بهرهبرداري از مخازن نفت و گاز در پيش بگيريم؛ آن راه حل چيست؟
ناديده گرفتن ضريب تخليه بهينه مخازن نفت
مهندسان نفت معتقدند، حدود300 تا 400 هزار بشكه نفت در روز
بيش از حد لازم از مخازن ما برداشت ميشود
دكتر درخشان:
اين راه حل، توليد صيانتي از مخازن نفتي است. ميدانيد كه حجم نفت در جاي اوليه ما بسيار بالا است. صحبت از 560 ميليارد بشكه ميشود كه تاكنون 58 ميليارد بشكه از آن استخراج شده است، اما حدود 20 درصد از اين حجم را ميتوان به صورت طبيعي استخراج كرد كه اگر ما بتوانيم ده درصد برداشت از مخازن را افزايش دهيم، 58 ميليارد بشكه به حجم نفت قابل استحصال ما افزوده ميشود.
در توليد صيانتي بايد به دو نكته اساسي توجه كرد:
اول آن كه هر مخزن يك ضريب تخليه بهينه دارد و هر اندازه كه اين ضريب تخليه بالاتر از حد بهينه رود، عمر مخزن كوتاهتر ميشود.
در حال حاضر نرخ تخليه در كشورما بالاست و مهندسان نفت معتقدند، حدود300 تا 400 هزار بشكه در روز بيش از حد لازم از مخازن ما برداشت ميشود.
تا ده سال ديگر كاهش توليد نفت ما كاملا محسوس خواهد بود
وزارت نفت هيچ برنامهاي براي استمرار توليد 4 ميليون بشكه نفت خام تا افق چشمانداز تهيه نكرده است
صادرات گاز بدون انجام مطالعات مخازن نفت و تعيين ميزان نياز مخازن
به تزريق گاز يك برنامه ناقص و اشتباه خواهد بود
نكته دوم در توليد صيانتي، حفظ فشار مخزن از طريق تزريق گاز است. اين كه از چه زماني تزريق آغاز شود و حجم آن چگونه باشد، بر اساس فرمولهايي پيچيده صورت ميگيرد كه مهندسان مخازن آن را محاسبه ميكنند.
بايد تاكيد كنم مهمترين هدف ما اين است كه بتوانيم 4 ميليون توليد نفت خام را تا افق چشمانداز استمرار دهيم. اما مهمترين سوالي كه وزارت نفت بايد به آن پاسخ دهد اين است كه سازوكار لازم براي استمرار توليد 4 ميليون بشكه نفت خام تا افق چشمانداز چيست؟
در اين باره وزارت نفت هيچ برنامهاي ارائه نداده است، بلكه در مقابل صحبت از آن ميشود كه تا 88 سال آينده كشور ما نفت دارد كه به ظاهر اين فكر را به ذهن مسؤولان كشور متبادر ميكند كه تا 88 سال ديگر توليد 4 ميليون بشكه نفت ما ادامه مييابد. اما تا ده سال ديگر كاهش توليد نفت ما كاملا محسوس خواهد بود و چون مصرف داخلي ما نيز در حال افزايش است ما با كمبود شديد صادرات نفت و كمبود شديد درآمدهاي ارزي مواجه خواهيم شد در نتيجه اهداف چشمانداز به دليل كاهش درآمدهاي حاصل از صدور نفت به وقوع نخواهد پيوست. تا كنون در هيچ نهاد دولتي و دانشگاهي كشور ما مطالعه لازم براي استمرار توليد 4 ميليون بشكه تا افق چشمانداز صورت نگرفته است. البته مهندسان مخزن معتقدند كه توليد بيش از 4 ميليون بشكه اساسا امكانپذير نيست. بنابراين ما حداكثر امكان حفظ همين ميزان توليد نفت خام را خواهيم داشت.
بايد توجه كنيم كه صادرات گاز بدون انجام مطالعات مخازن نفت و تعيين ميزان نياز مخازن به تزريق گاز يك برنامه ناقص و اشتباه خواهد بود. ما بايد در گام اول بدانيم براي استمرار 4 ميليون بشكه توليد نفت تا افق چشمانداز به چه ميزان گاز براي تزريق نياز داريم، اما در اين زمينه مطالعهاي صورت نگرفته است.
ايسنا:
جنابعالي در مقاله خود اشاره كردهايد كه وزارت نفت برنامه مطالعه 56 مخزن را در دستور كار قرار داده است. اين مطالعات اكنون در چه وضعيتي قرار دارد و ما چه كاري براي ارتقاي سرعت و كيفيت مطالعات مخازن ميتوانيم انجام دهيم؟
تنها مطالعه 8 مخزن آغاز شده است كه آن هم به پايان نرسيده است
وزارت نفت علاقهاي به انجام مطالعات مخازن ندارد
مطالعه 56 مخزن؛ وعدهاي كه مشخص نيست چه زماني به وقوع ميپيوندد
دكتر سعيدي:
56 مخزن مطالعه نشده است بلكه تنها مطالعه 8 مخزن آغاز شده است كه آن هم به پايان نرسيده است.
ايسنا:
مگر انجام اين مطالعات چه هزينهاي ميبرد؟ چه مشكلي باعث ميشود كه اين مطالعه در كشور ما انجام نشود؟
دكتر سعيدي:
در اين جا اساساً بحث هزينهها مطرح نيست. شما به دنبال مشكلاتي از اين جنس نگرديد. مسأله اين است كه وزارت نفت علاقهاي به مطالعه مخازن ندارد؛ چرا كه مطالعه مخازن در واقع يك پاسخ سربالا به آنهاست و به همين دليل آنها از اين پاسخ فرار ميكنند.
مطالعات برخي از مخازن كه انجام گرفته است از جمله در مورد مخزن كرنج نشان دهنده آن است كه اگر بخواهيم بازيافت اين مخزن به 54 درصد برسد بايد 3/1 ميليارد پاي مكعب گاز در روز به آن تزريق شود.اما مسأله اين جاست كه وقتي وزارت نفت به دنبال فروش گاز هست نميتواند حجم تزريق گاز را بالا ببرد. بنابراين وزارت نفت با اين مسأله مواجه است كه در آن واحد هم به دنبال خوردن كيك و هم به دنبال حفظ آن است.
طي سالهاي اخير ميزان بسيار جزئي گاز به مخازن ما تزريق شده است. بنابراين توجه كنيد اين كه گفته ميشود 56 مخزن مطالعه ميشود در واقع يك وعده است كه مشخص نيست چه زماني به وقوع ميپيوندد تاكنون با گذشت 6 سال حتي مطالعات 8 مخزن نيز به پايان نرسيده است و اين وضعيت نشان دهنده آن است كه شركت نفت به دنبال آن است كه مسائل خود را با شعار حل كند.
خطر اصلي اين است كه در آينده ما با انعقاد قراردادها ي صدور گاز
با بحران كاهش درآمدهاي ارزي حاصل از صدور نفت مواجه خواهيم شد
دكتر درخشان:
در همان مقاله من توضيح دارم ادعاي شركت نفت اين است كه برنامه براي مطالعه 56 مخزن وجود دارد و قرار است كه اين مطالعات صورت گيرد اما اين برنامه محقق نشد. نكته مهم اينجاست زماني كه هنوز مطالعات جامع مخازن صورت نگرفته است و ما در مورد گاز مورد نياز مخازن، شاخص و اطلاعات دقيقي از وزارت نفت در اختيار نداريم؛ انعقاد قراردادهاي صدور گاز چگونه امكان پذير است؟ بايد توجه كنيم كه خطر اصلي اين نيست كه ما قراردادي با كشور هند منعقد كنيم و بعد براي صدور گاز به اين كشور گاز نداشته باشيم؛ بلكه خطر اصلي اين است كه در آينده ما با انعقاد اين گونه قراردادها با بحران كاهش درآمدهاي ارزي حاصل از صدور نفت مواجه خواهيم شد براي آن كه گازي براي تزريق به مخازن نفتي و حفظ توليد نفت از اين مخازن نخواهيم داشت.
واقعيت آن است كه نفت از گاز جدا نيست بلكه هر يك دو روي يك سكه هستند. قطر با مشكل كشور ما مواجه نيست براي آن كه مخازن محدودي دارد كه گاز مورد نياز اين مخازن به آنها تزريق ميشود ولذا اين كشور مجبور است به هر نحو مقتضي گاز خود را بفروشد.
طبق گفته وزير وقت نفت ما در سال 77 به 270 ميليون مترمكعب گاز
براي تزريق روزانه به ميادين نياز داشتيم
بر اين اساس در حال حاضر ما بايد روزانه 340 ميليون مترمكعب گاز به مخازن خود تزريق كنيم
در شرايط كنوني تنها حدود 70 ميليون مترمكعب گاز به مخازن نفت تزريق ميشود
اين وضعيت باعث ميشود تا چند سال ديگر با كاهش شديد توليد نفت مواجه شويم
طي صد سال گذشته 58 ميليارد بشكه نفت از مخازن ما برداشت شده است اما بايد ببينيم كه در مقابل براي اين ميادين عظيم و فوق عظيم كه بيشتر آنها در نيمه دوم عمر خود به سر ميبرند چه كردهايم؟ جالب اينجاست كه آقاي زنگنه در گزارشي كه در سال 1377 در مجلس شوراي اسلامي مطرح كردند به اين نكته اشاره كردند كه در حال حاضر روزانه 70 ميليون مترمكعب گاز به مخازن تزريق ميشود. ايشان خاطرنشان ميكنند مطالعات ما نشان ميدهد بايد دست كم 200 ميليون مترمكعب به اين حجم افزوده شود و تاكيد ميكنند كه كمبود گاز براي تزريق ضايعات جبران ناپذيري به دنبال داشته و خواهد داشت.
بنابراين بر اساس گفته وزير وقت نفت ما در سال 77 به 270 ميليون مترمكعب گاز براي تزريق به ميادين نياز داشتيم. توجه كنيد از سال 77 تاكنون قريب ده ميليارد بشكه نفت استخراج شده است كه در ازاي آن بايد فشار افزايي صورت گيرد. در اين محاسبه ساده ما متوجه ميشويم كه بر مبناي گفته وزير نفت در حال حاضر ما بايد 340 ميليون مترمكعب گاز به مخازن خود تزريق كنيم. چون از آن زمان تا كنون حدود ده ميليارد بشكه نفت خام برداشت كرديم.اين در حالي است كه در شرايط كنوني تنها حدود 60 يا 70 ميليون مترمكعب گاز به مخازن نفت تزريق ميشود. اين وضعيت باعث ميشود كه ما تا چند سال ديگر با كاهش شديد توليد نفت مواجه شويم و درآمدهاي ارزي حاصل از صدور نفت ما با مشكل جدي مواجه شود.
برنامه تزريق 250 ميليون مترمكعب گاز به ميادين در سال 1355
به تصويب هيات مديره رسيده و تمامي تجهيزات آن خريداري شده بود
در سال 84 پس از برداشت 30 ميليارد بشكه از سال 55
سخن از تزريق 110 ميليون متر مكعب گاز ميشود كه عملا 60 الي 70 ميليون متر معكب آن تحقق مييابد
پس از پيروزي انقلاب اسلامي بيش از 30 ميليارد بشكه نفت برداشت شده است. اين در حالي است كه مطالعات آقاي دكتر سعيدي در سال 55 نشان ميدهد ما در آن زمان نياز به تزريق 250 ميليون مترمكعب گاز به ميادين خود داشتيم كه برنامه آن هم به تصويب هيات مديره رسيده و تمامي تجهيزات آن خريداري شده بود اما با وقوع انقلاب و جنگ اين برنامه متوقف شد.
بنابراين توليد صيانتي از يك سابقه قابل توجه برخوردار است، اما با وجود آن كه آقاي زنگنه در نطق خود در مجلس شوراي اسلامي به اهميت اين موضوع اشاره كردند اما وزارت نفت راه ديگري را در پيش گرفت. چنان كه در هر سال ميزان گاز تزريقي به ميادين از سوي هيات مديره به تصويب ميرسد اما عملا گاز تزريقي به ميادين بسياري كمتر از برنامه مصوب انجام ميگيرد.
بر اساس برنامه مصوب هيات مديره بايد روزانه 110 ميليون متر مكعب در سال 84 تزريق صورت ميگرفت اما در همان سال تزريق حدود 70 ميليون متر تزريق انجام گرفت.
ما شاهد هستيم در حالي كه در سال 55 نياز به 250 ميليون متر مكعب گاز براي تزريق داشتيم، در سال 84 پس از برداشت 30 ميليارد بشكه، سخن از تزريق 110 ميليون متر مكعب گاز ميشود كه عملا 60 الي 70 ميليون متر مكعب آن تحقق مييابد.
بنابراين آن چه كه در كشور ما فراموش شده است صيانت از ذخاير نفتي است كه كشور ما را با خطر جدي كمبود درآمدهاي حاصل از صدور نفت مواجه خواهد كرد.
ايسنا:
يكي از بحثهاي برخي از مسوولين اين است كه اگرچه گاز صادر شده در صورتي كه به مخازن تزريق شود ارزش افزوده به مراتب بالاتري خواهد داشت اما درآمد حاصل از صادرات گاز نقد است و درآمد حاصل از تزريق گاز در سالهاي آينده به دست ما ميآيد. از اين رو با توجه به هزينههاي استخراج و توزيع گاز، صادرات گاز مي تواند راه مناسبي براي جبران اين هزينهها تلقي شود.
ميعانات گازي كه در پارس جنوبي توليد ميشود، دو ساله هزينههاي توليد از هر فاز را بازپرداخت ميكند
هيچ حرفي بيربط تر از اين نميتواند باشد كه ما براي تامين هزينههاي خود نياز به صدور گاز داريم
در حالي ميخواهيم هزاران پاي مكعب گاز به اروپا يا هند صادر كنيم
كه در مقابل براي نيروگاههاي خود 8 / 1 ميليارد دلار گازوئيل به كشور وارد ميكنيم
در واقع ما به كشوري كه خريدار گاز ماست سوبسيد ميدهيم
دكتر سعيدي :
اين سخني كاملا بي معنا و بي اساس است به دليل آن كه ميعانات گازي كه در پارس جنوبي توليد ميشود، دو ساله هزينههاي توليد از هر فاز را بازپرداخت ميكند.اما از آن جايي كه مردم از اين واقعيتها اطلاع ندارند برخي به طرح سخناني ميپردازند كه در هيچ جا پيدا نميشود.
اگر مسوول مربوطه اين حرف را به من بگويد به او ميگويم كه ما بابت هر فاز پارس جنوبي روزانه 40 هزار بشكه ميعانات گازي داريم. در عدد 60 دلار ضرب شود 240000 دلار را به دست ميدهد كه اگر اين عدد را در عدد 350 ضرب كنيم 840 ميليون دلار در سال حاصل آن است. بنابراين هيچ پاسخي بي معناتر از اين نميتواند باشد كه ما براي تامين هزينه استخراج گاز نياز به صادرات داريم.
اين در حالي است كه فاز يك پارس جنوبي با كمتر از يك ميليارد دلار استخراج شد و اضافه پرداختها بنا به دلايل ديگري از جمله اخذ فاينانس صورت ميگيرد.
من تاكيد ميكنم و خواهش ميكنم به همين نحو منعكس كنيد كه بيان دلايل غير واقعي در پاسخ به انتقادات علمي كارشناسان حدي دارد و هيچ حرفي بيربط تر از اين نميتواند باشد كه ما براي تامين هزينههاي خود نياز به صدور گاز داريم. طرح اين گونه مواضع سوء استفاده از عدم دانش مردم و دستگاه، بلكه نشان دهنده آن است كه افرادي در سوي ديگر قضيه خريده شدهاند.
توجه كنيم كه ما در حالي ميخواهيم هزاران پاي مكعب گاز به اروپا يا هند صادر كنيم كه در مقابل قرار است براي نيروگاههاي خود 8 / 1 ميليارد دلار گازوئيل به كشور وارد كنيم. بنابراين در واقع ما به كشوري كه خريدار گاز ماست سوبسيد ميدهيم.
دكتر درخشان:
اين نكته بسيار مهمي است و خواهش من اين است كه به آن خيلي توجه كنيد.
نيروگاههاي ما در شرايط كنوني با كمبود گاز مواجه هستند و به همين دليل اين نيروگاه ها گازوئيل مصرف ميكنند. اين در حالي است كه بهاي گازوئيل در بازارهاي جهاني چندين برابر بهاي گاز با انرژي حرارتي معادل آن، با قيمتي است كه ما قصد صدور آن را به هند داريم.
بنابراين ما ميتوانستيم هزنيه 8 / 1 ميليارد دلاري واردات گازوئيل را با مصرف گاز نداشته باشيم و به همين دليل ميتوان گفت: معادل اين هزينه، به كشورهايي كه خريدار گاز ما هستند سوبسيد خواهيم داد. در واقع ما در حال سوبسيد دادن به تركيه هستيم.
دكتر سعيدي:
سوال اين است كه ما با قوي كردن كشورهاي همسايه خود و ارايه اين كمك و سوبسيد ارزي به همسايگان به چه نتيجهاي دست مييابيم.
ميدانيم كه هم تركيه و هم هند با اسراييل قرارداد نظامي دارند و حتي در سالهاي گذشته تركيه يكي از دهكدههاي مرزي ما را بمباران كرد.
كدام كشوري در دنيا حاضر است به چنين كشوري گاز ارزان قيمت بدهد؟ اين رفتار تنها در مملكت ما ديده ميشود و اين نمونهاي از رفتار كساني است كه به اين مواضع بي مبنا دامن ميزنند كه اگر ما گاز را صادر نكنيم نمي توانيم هزنيههايي استخراج را جبران كنيم.
دنبال كردن اين سياست نه از نظر سياسي و نه از نظر اقتصادي براي ما هيچ نتيجهاي نخواهد داشت اما تعجب من اينجاست كه چگونه سيستم اين مواضع را پذيرفته است؟ پرسشي كه عقل من از پاسخ به آن عاجز است اين است كه چه كسي توانسته است اين مواضع را در ايران جمع كند. معتقدم كه دست سيستمي در كار است كه هدف آن تضعيف كشور ما است.
افت شديد توليد نفت و درآمدهاي ارزي حاصل از صدور آن امنيت ملي ما را به خطر مياندازد
دكتر درخشان :
به ويژه آن كه ما در آستانه افت شديد توليد نفت و در واقع در آستانه كاهش درآمدهاي ارزي حاصل از صدور نفت قرار داريم.
كشورهايي همچون عراق يا عربستان به دليل ويژگي مخازن نفتي خود تا حدود 20 سال اينده ميتوانند به استمرار توليد خود در سطح كنوني و در مورد عراق حتي بالاتر از سطح كنوني اميدوار باشند اما در حالي كه كشور ما حتي براي ده سال آينده اين اطمينان خاطر را ندارد، اتخاذ اين گونه روشها ممكن است امنيت ملي ما را به خطر بياندازد.
دكتر سعيدي :
«ممكن» نه! حتما به خطر خواهند انداخت.
برنامه يك شركت نبايد مسايل امنيت ملي را به خطر بياندازد
دكتر درخشان:
نكته ديگري كه شركت ملي گاز مطرح ميكند اين است كه هزينه گاز رساني به مشتركين در شهرها و روستاهاي داخل كشور به اندازهاي بالاست و درآمد حاصل از فروش گاز به قدري پايين است كه درآمد اين شركت تامين كننده هزينههاي جاري اين شركت نيست. از اين رو شركت ملي گاز ميگويد صادرات گاز ميتواند تامين كننده كسري بودجه اين شركت باشد.
در اين صورت بايد توجه كرد. بحث ما درباره سياستهاي بهينه بهرهبرداري از ذخاير نفت و گاز يك بحث كلان ملي است.اين در حالي است كه شركت گاز يك بنگاه است و مثل هر بنگاه ديگري به دنبال حل مسايل خود است. هيچ گاه برنامه كلان نبايد تحت تاثير برنامه خرد قرار بگيرد. برنامه يك شركت نبايد مسايل امنيت ملي را به نظر بياندازد. البته مسايل شركت گاز و شركت نفت را بايد حل كرد اما بحث ما درباره مخازن موضوع سياست كلان امنيت ملي است.
در حالي كه وزير نفت در سال 77 از ضرورت تزريق 270 ميليون متر مكعب گاز سخن ميگفت
امروز يك مسوول نفتي در جلسهاي مي گويد:
خود من نميدانم كه ميان دو رويكرد تزريق و صادرات كدام يك صحيح است
نكته جالب اين جاست كه عملا هم نميخواهند بدانند كدام راهحل صحيح است
چرا كه اقدامي براي انجام مطالعات و به برنامهريزي در اين زمينه ديده نشده است
دكتر درخشان :
قبل از آن بايد به اين نكته اشاره كنم كه تزريق در واقع تامين نفت آينده كشور است زماني كه گاز به ميدان نفتي تزريق ميشود از سويي نفت بيشتري جا به جا ميشود و از سوي ديگر گاز تزريق شده در همان جا براي نسلهاي آينده باقي ميماند. جالب اينجاست كه كيفيت و ميزان ميعانات گازي آن هم بيشتر ميشود. بنابراين شايسته آن است كه در شرايطي كه ما نفت را در خلال صد سال گذشته استفاده كرديم، حداقل گاز را از ميادين مشترك گازي به ميادين داخلي نفتي تزريق كنيم، نفت استخراج شده را مصرف كنيم و گاز را براي نسل آينده بگذاريم.
يكي از مقامات ارشد وزارت نفت در جلسه اي مطرح كردند كه درباره توليد صيانتي از مخازن نفتي دو نظر وجود دارد و لذا در مورد سياستهاي صدور گاز دو نظر وجود دارد. ايشان گفتند كه بر اين مبنا نيز دو سياست وجود دارد اول اينكه گاز را صادر كنيم و نگران تزريق نباشيم و دوم اين كه نگران توليد صيانتي باشيم و در پرتوي توليد صيانتي سياستهاي گاز را برنامهريزي كنيم.
بر اين اساس ايشان گفتند كه برخي سخن از نياز كشور به حجم بالايي از گاز براي تزريق ميگويند و برخي ديگر ميگويند، اساساً نيازي به تزريق گاز نيست.
در حالي كه وزير نفت در سال 77 از ضرورت تزريق 270 ميليون متر مكعب گاز سخن ميگفت و در همان سال هم تزريق روي 65 ميليون متر مكعب بود آن مسوول نفتي در جلسه گفت: خود من نميدانم كه ميان اين دو نظر كدام يك صحيح است اين در حالي است كه عملا وزارت نفت راه كساني را دنبال ميكند كه چندان نگراني نسبت به آينده توليد نفت كشور ندارند و در همين حال يك مقام ارشد وزارت نفت ميگويد: ما نميدانيم كدام راه حل صحيح است. نكته جالب اين جاست كه عملا هم نميخواهند بدانند كدام راهحل صحيح است چرا كه اقدامي براي انجام مطالعات و به برنامهريزي در اين زمينه ديده نشده است.
همه بحث من اين است كه اگر ما كشور را به اندازه فرزند خود دوست داشتيم و براي امنيت ملي آن و به ويژه نفت و گاز اين كشور كه مايه حيات و امنيت ما هستند به اندازه سلامت يك كودك خانواده خود توجه داشتيم اين گونه تصميم نميگرفتيم.
مرحوم نوربخش در جلسه شوراي اقتصاد گفت:
ما چند بار تكرار كردهايم كه بايد ميزان نياز كشور به گاز را در چارچوب مدل جامع انرژي كشور مشخص كنيد
پس از آن درباره صادرات تصميم بگيريم
آقاي خاتمي گفتند: تا زماني كه تراز گاز كشور به دست نيايد و بديل هاي مختلف بررسي نشود
ما ترجيح ميدهيم كه گاز در همان زير بماند
در سال 1382 براي تحليل بحث صادرات LNG اينجانب به شوراي عالي اقتصاد دعوت شدم. در اين شورا به طرح اين نكته پرداختم كه ما بايد در گام اول ببينيم مصرف داخلي، تجاري، صنعتي و تزريق ما چه اندازه است و سپس هر اندازه كه بيش از آن در اختيار داشتيم صادر كنيم.
مرحوم نوربخش در اين جلسه حضور داشت گفت آقاي دكتر درخشان اين حرفها را ما بار تكرار كردهايمچند بار تكرار كردهايم كه بايد ميزان نياز كشور به گاز را در چارچوب مدل جامع انرژي كشور مشخص كنيد پس از آن درباره صادرات تصميم بگيريم اما يك بار بحث LNG را مطرح ميكنند يك بار بحث GTL يك بار بحث صادرات گاز به اين كشور و بار ديگر به كشوري ديگر و در تمام اين موارد من گفتهام كه بايد ميزان نياز كشور به گاز را مشخص كنيد پس از آن درباره صادرات تصميم بگيريم.
در اين جلسه من تاكيد كردم كه ما نياز به تراز گاز داريم. آقاي خاتمي كه در اين جلسه حضور داشتند براي آن كه حساسيت خود را نسبت به اهميت اين مساله نشان داده باشند، گفتند تا زماني كه تراز گاز كشور به دست نيايد، و بديلهاي مختلف در استفاده از گاز بررسي نشود ما ترجيح ميدهيم كه گاز در همان زير بماند. اگر چه ماندن گاز در زير زمين درست نيست. براي آنكه هر آنچه ما ديرتر توليد كنيم گاز بيشتر به سمت قطر حركت خواهد كرد اما ايشان قصد داشت به قدري در اين باره حساسيت خود را نشان دهد كه گفتند ماندن گاز در زير زمين بهتر از اين رويه بهرهبرداري بي برنامه و بي منطق از آن است.
نامه رييس مركز پژوهشهاي مجلس به وزير نفت براي مطالعه تراز گاز كشور بيپاسخ ماند
در همان زمان كه من مشاور عالي نفت و گاز مركز پژوهش هاي مجلس شوراي اسلامي بودم موضوع را به رييس اين مركز منتقل كردم ايشان در همان زمان نامهاي به وزير وقت نفت نوشت و ضمن اشاره به دستور رييس جمهور در مورد مطالعه تراز گاز كشور اعلام كرد: مركز پژوهش هاي مجلس آمادگي دارد براي انجام اين مطالعات با شما همكاري كند، اما متاسفانه اين نامه بدون جواب باقي ماند.
آنچه در شوراي اقتصاد رد شد به شكل ديگري در بودجه سال آينده تصويب شد
دكتر سعيدي:
اقاي دكتر اضافه كنيد؛ در حالي كه اين طرح در جلسهاي كه شما در شوراي اقتصادي حضور داشتيد رد شد، با حيله ديگري همان موضوع در بودجه سال بعد، با همكاري سازمان مديريت به شكل ديگري تصويب شد.
بر اساس آمار رسمي وزارت نفت و بر اساس ادامه روند مصرف فعلي
بدون صدور گاز روزانه 4 يا 44 ميليون متر مكعب در روز كمبود گاز داريم
دكتر درخشان:
وزارت نفت آماري به مجلس اريه داده است كه مصرف خانگي، تزريق، صنعت و توليد درآن پيش بيني شده بود. در كنفرانسي كه در ارديبهشت سال 84 در سازمان برنامه شيراز انجام گرفت نشان دادم كه در سال 1393 بر اساس آمار رسمي وزارت نفت بدون صدور گاز روزانه 4 يا 44 ميليون متر مكعب در روز كمبود گاز داريم. آمار وزارت نفت نياز به تزريق گاز را 310 يا 350 ميليون متر مكعب در روز اعلام كرده بود كه در حالت اول روزانه 4 ميليون و در حالت دوم 44 ميليون متر مكعب روزانه بدون صادرات گاز به هند و پاكستان اروپا و صادرات LNG كمبود داريم.
به همين دليل پس از آن موضوع تدوين تراز گاز جدي گرفته شد. پس ازآن شوراي عالي امنيت ملي نيز خواستار تدوين تراز گاز از سوي وزارت نفت شد.
وزارت نفت نتوانست تراز گاز را به موقع تهيه كند و مشكل اين جا بود كه در حالي كه ما تراز گاز نداشتيم براي صادرات گاز برنامهريزي ميشد. به هر حال آنقدر نهادهاي مختلف به شركت ملي نفت فشار آوردند، تا سر انجام در خرداد ماه امسال شركت ملي نفت اعلام كرد كه تراز گاز را نوشته است.
تراز گاز كشور دو ماه پيش نوشته شد در حالي كه مذاكره براي صادرات گاز از سه سال قبل آغاز شده بود
شما ملاحظه كنيد كه تراز گاز كشور دو ماه پيش نوشته شد در حالي كه مذاكره براي صادرات گاز از سه سال قبل آغاز شده بود.
در اين تراز گفته شده است كه اگر روند موجود ادامه پيدا كند، كمبود گاز درست است، اما اشتباه دكتر درخشان در اينجاست كه ادامه وضع موجود را مبناي محاسبات خود قرار داد است. در حالي كه مبناي ما مديريت تحول است.
هنگامي كه سوال ميكنيم مديريت تحول چيست ميگويند مديريت تحول به معناي آن است كه تقاضا را مهار كنيم وعرضه را توسعه دهيم.
ميگويند تا 8 سال آينده اگر تقاضاي گاز مديريت نشود به 1510 ميليون متر مكعب در روز ميرسد اما ادعا ميكنند كه بر مبناي مديريت تحول اين تقاضا را به 1171 ميليون متر مكعب محدود ميكنند، يعني 339 ميليون متر مكعب در روز تقاضا را كم ميكنند. از سوي ديگر اگر همين روال عرضه گاز ادامه يابد در 8 سال آينده حدود 800 ميليون متر مكعب در روز عرضه خواهيم داشت اما ادعا ميشود كه اگر مديريت تحول انجام گيرد، توليد گاز طبيعي به 1472 ميليون متر مكعب در روز ميرسد، يعني حدود 670 ميليون متر مكعب در روز بيش از ميزاني است كه بر اساس استمرار روند توليد گذشته حاصل ميشد.
تحقق برنامه اي كه وزارت نفت تحت عنوان مديريت تحول ارائه مي دهد امكان ناپذير است
گفته مي شود كه طي 8 سال توليد را از 420 به 1472 ميليون متر مكعب ارتقاء مي دهند
دكتر سعيدي :
اين يك بازي با اعداد است شعاري كه هرگز تحقق نمييابد
دكتر درخشان :
توجه كنيد كه در حال حاضر 420 ميليون متر مكعب توليد داريم كه قصد دارند طي هشت سال اين ميزان را دو برابر كنند.
پرسش ما اين است كه چه برنامهاي براي اين افزايش توليد و كاهش 339 ميليون متر مكعبي تقاضا در روز وجود دارد؟
من همانجا گفتم اگر بتوانيد اين كار را انجام بدهيد بايد جايزه نوبل اقتصادي را به شما داد چرا كه در دنيا بي نظير است
دكتر سعيدي:
اين ادعا را همان كساني مطرح مي كنند كه برنامهريزي بنزين را انجام دادهاند و امروز سالانه 5 ميليارد دلار واردات بنزين داريم.
دكتر درخشان:
اينها تصورات شيريني است كه تحقق نمييابد، اما كشور را نميتوان بر اساس تصورات اداره كرد. توجه كنيم كه ما درباره توليد نفت و گاز سخن ميگوييم، اگر درباره افزايش چغندر قند سخن ميگفتيم شايد مشكلي پيش نميآمد.
به عنوان يك معلم اقتصاد تاكيد ميكنم محال است، محال است. محال است كه چنين افزايش توليد و آنچنان مهار تقاضايي را محقق ساخت اينها آرزوهاي شيرين و زيبايي است كه مبناي علمي ندارد.
در صورت عدم تزريق 560 ميليون متر مكعب گاز تا ده سال ديگر
امكان حفظ ميزان توليد فعلي را نخواهيم داشت
ايسنا:
ميزان نياز ما به تزريق گاز به مخازن نفتي در شرايط كنوني چه اندازه است؟
دكتر سعيدي:
من در مقالهاي كه چهار سال پيش در نشريه مركز پژوهشهاي مجلس منتشر كردم توضيح دادهام كه ما نياز به 560 ميليون متر مكعب تزريق گاز داريم . در غير اين صورت تا ده سال ديگر امكان حفظ ميزان توليد فعلي را نخواهيم داشت.
نكته ديگري كه در همين مقاله به آن پرداختهام اين است كه پارس جنوبي به بدترين شكل ممكن انجام شده است.
پارس جنوبي به بدترين شكل ممكن انجام شده است
براي آنكه به نفع قطريها عمل شود سطح فازها بسيار وسيع طراحي شده است
فاز دو و سه كه درست در مرز دو كشور قرار دارند 140 كيلومتر طراحي شدهاند
وقتي كه فاصله ما از قطر دور شد، مهاجرت گاز به سمت ما كاهش يافته
و اثر چاههاي ما روي چاههاي قطر كم ميشود
توجه كنيد كه در ميان فازهايي كه در پارس جنوبي طراحي شده است جاي خالي زيادي وجود دارد و براي آن كه به نفع قطريها عمل شود سطح فازها را بسيار وسيع طراحي كردهاند. فاز يك، صد كيلومتر مربع مساحت دارد، فاز دو و سه كه درست در مرز دو كشور قرار دارد 140 كيلومتر طراحي شده و هر يك از فازهاي 4 ، 5 و 6 و140 كيلومتر هستند. در حالي كه ميبايست سطح هر يك از اين فازها 70 الي 80 كيلومتر باشد.
به اين ترتيب با بزرگ كردن سطح هر فاز، تعداد فازها به دو دليل كم شده است، اول آنكه ما از اين ميدان مشترك حداكثر استفاده را نكنيم دوم آنكه وقتي فاصله ما از قطر دور شد، مهاجرت گاز به سمت ما كاهش يافته و اثر چاههاي ما روي چاههاي قطر كم ميشود. به همين دليل تا آنجا كه توانستهاند چاه هاي ما را از چاههاي قطر دور كردهاند، مجري آن هم كسي است در آن سو در قطر كار ميكند و به نفع خود اين كار انجام داده است، متاسفانه شركت نفت ما هم نفهميده است كه هر فاز چند كيلومتر مربع بايد باشد.
شركت نفت نفهميده است كه هر فاز چند كيلومتر مربع بايد باشد
تا سه چهار رده از مديران شركت نفت هيچ مهندس نفتي ديده نميشود
شركتهاي خارجي هر طور كه خواستهاند عمل كردهاند
نكته مهم اين جاست كه شركت نفت متخصص ندارد و تا سه چهار رده از مديران آن هيچ مهندس نفتي ديده نميشود.در واقع هر آنچه من ميبينيم آن است كه شركت هاي خارجي هر طور كه خواستهاند عمل كردهاند . اين كه چه كسي از بالا با انگشتان خود سياستهاي نفت و گاز ما را اين گونه هدايت ميكند براي آن ايدهاي دارم كه طرح آن لازم نيست.
من نگران آينده مملكت خود هستم. تنها كشوري كه امروز در مقابل آمريكا و اسراييل ايستاده است، كشور ماست اما اين كشورها در اعمال سياست هاي خود ناشي نيستند. آنها به دنبال نابود كردن ما هستند، اگر ما را از ميان ببرند، خيال هم آمريكا و هم انگليس راحت ميشود. چرا كه كشور ديگري نيست كه در مقابل اين كشورها بايستد. بنابراين هدف آنها اين است كه كشور ما را از بين ببرند و يكي از مهمترين راه حل آن در اين زمينه از ميان بردن صنعت نفت كشور است كه 80 درصد منابع مالي ما از آنجاست.
در تاريخ 20/ 4/ 84 روزنامه كيهان مقاله اي از من در انتقاد به وزارت نفت منتشر كرد كه در آن توضيح دادهام كه روش هاي پيشنهادي شركت هاي سرمايه گذار نفتي باعث از دست رفتن حدود 10ميليارد بشكه نفت از ميدان هاي نفتي كشور شده است.
متاسفانه به رغم انتقاد هايي كه رييس جمهور به مافياي صنعت نفت داشت، سيستم، همان سيستم گذشته است و اگر مافيايي بوده، الان هم سرجاي خود است و تنها جاي آْدم ها در آن تغيير كرده است.
انتهاي پيام