آنچه كه در پي ميآيد سومين بخش از گزارش دومين كارگاه « بررسي سياستهاي مديريت و بهره برداري مخازن نفت و گاز» است كه از سوي سرويس مسائل راهبردي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) برگزار شد.
به گزارش خبرنگار گروه مسائل راهبردي ايسنا، در اين كارگاه دكترعليمحمد سعيدي و دكتر مسعود درخشان و كمال دانشيار، رييس كميسون انرژي مجلس شوراي اسلامي به بررسي موضوع ياد شده پرداختند.
گفتني است در اين كارگاه از مهندس سهيلي پور مدير برنامه ريزي تلفيقي شركت ملي گاز و محمد جواد عاصمي پور قائم مقام مدير عامل شركت ملي نفت دعوت به عمل آمده بود كه در اين نشست حضور نيافتند.
در بخشهاي پيشين اين گزارش توضيح داده شد كه بر اساس مطالعات دكتر سعيدي با توجه به افت فشار مخازن بر اثر حجم عظيم نفت برداشت شده، نياز امروز مخازن كشور به تزريق گاز، 560 ميليون متر مكعب است. اين درحالي است كه گفته ميشود حجم تزريق كمتر از 100 ميليون متر مكعب است.
به گفته استادان شركت كننده در اين كارگاه، اگر گازي كه قصد صدور آن به كشورهاي مختلف وجود دارد، به مخازن نفتي كشور تزريق شود، از نابودي 65 ميليارد بشكه نفت- معادل بيش از 30 تريليون دلار كه به دليل كمبود تزريق، غير قابل استحصال ميشود، جلوگيري خواهد شد.
خبرنگار:
شما به برخي از آمارهاي تحريفشده سازمان بينالمللي انرژي اشاره كرديد و توضيح داديد كه اين سازمان در جهت تأمين منافع و نيازهاي مصرفكنندگان انرژي و براي تشويق توليد كنندگان انرژي به توليد بيشتر، مدعي بياهميت شدن ارزش سوختهاي فسيلي، در اثر پيشرفت انرژيهاي نو است، اما صرف نظر از تحريف واقعيات و آمار در تحليلهاي اين سازمان، تحليل شما درباره چالش ميان سوختهاي فسيلي و انرژيهاي نو در ايران چيست؟
دكتر درخشان:
اگر فرض كنيم، اين گفته كه با رشد توليد انرژيهاي نو، نفت ارزش خود را از دست خواهد داد، درست باشد، آنگاه اين پرسش مطرح مي شود كه آيا فنآوريهاي انرژيهاي نو در ايران توسعه مييابد يا در كشورهاي توسعه يافته؟ روشن است كه فنآوريهاي انرژيهاي نو باز هم در كشورهاي صنعتي توسعه خواهد يافت و دنياي سرمايهداري آن را ارزان در اختيار ما قرار نمي دهد. بنا براين حتي اگر دنيا به انرژيهاي جديد دست يابد، كشور ما درآمد كافي براي خريد اين انرژي را نخواهد داشت، در اين صورت همچنان نيازمند نفت باقي خواهيم ماند. بنابراين با چه توجيهي مي توانيم آنچه در دست داريم را از دست بدهيم، براي آنكه ممكن است در آينده چيز جديدي توليد شود كه البته امكان خريد آن را هم نخواهيم داشت. اما همه چيز حكم ميكند، وضعيتي به وجود نخواهد آمد كه تقاضا براي نفت و گاز نباشد. دانشمندان اين رشته چنين چيزي نميگويند، بلكه اين سياستمداران هستند كه آگاهانه يا ناآگاهانه به طرح چنين تبليغاتي مي پردازند.
از سوي ديگر دانشمندان بر اين عقيدهاند كه فعلا هيچ چيز جايگزين روغنهاي ناشي از انرژيهاي فسيلي نمي تواند بشود. از اين رو بسياري از فرآوردههاي حاصل از نفت بيرقيب هستند. بحث ما اين نيست كه نفت را تبديل به بنزين كنيم، اين بدترين نحوه استفاده از انرژي فسيلي است. هفتاد ميليون سال طول كشيده تا انرژي فسيلي بدست آمده است. بنابراين ما بايد به مثابه يك گوهر گرانبها با آن برخورد كنيم.
اطلاعات مخازن كشور براي ايرانيها محرمانه و براي خارجيها قابل دسترسي است
اين يك سياست استعماري نيست؟
نكتهي ديگري كه در اينباره بايد تذكر دهم اين است كه علت اصلي اين كه ما نمي توانيم راجع به مسايل نفت تصميم درست بگيريم، عدم دسترسي به اطلاعات صحيح است. امروز ميشنويم كه آمار رسمي ذخاير ما 137 ميليارد بشكه است. برخي عدد 160 ميليارد بشكه را هم مطرح ميكنند و به طرحعددهايي ميپردازند كه جز استفاده نمايشي هيچ حاصل ديگري نخواهند داشت.
دانشيار:
اين اعداد منجر به فريبكاري ميشود و اساسآ مسير حركت را منحرف ميكنند.
دكتر درخشان:
اين اعداد هرگز نميتوانند مبناي سياستگذاري واقع شوند. اما نكته اساسي اينجاست كه اگر شما بگوييد ما به عنوان دانشگاهيان و بخشي از مردمي كه طبق قانون اساسي نفت متعلق بهآنهاست، اطلاعات اين مخازن را ميخواهيم، ميگويند: صد درصد، محرمانه است. در اساسنامه شركت ملي نفت ميگويند: افشاي اطلاعات مخازن جرم محسوب ميشود و قابل پيگيري قانوني است. يعني ايراني نبايد بداند چه اندازه نفت قابل استحصال داريم. روشن است هنگامي كه ما اين اطلاعات را در اختيار نداشته باشيم، امكان آناليز آن ها را هم نخواهيم داشت. از سوي ديگر شركتهاي خارجي دعوت ميشوند كه مخازن نفتي ما را مطالعه كنند. با چهار شركت هر يك 5/1 ميليون دلار قرارداد بسته مي شود كه مخازن ما را مطالعه كنند. روشن است كه براي مطالعه مخازن بايد تمام اطلاعات مربوط به مخازن را در اختيارشان گذاشت. بنابراين محرمانه بودن اطلاعات فقط براي صاحبان واقعي اين ذخاير است نه شركتهاي خارجي.
نكتهي ديگري كه بايد به آن توجه كرد اين است كه قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، مخازن نفتي كشور تحت مديريت شركتهاي خارجي و كنسرسيوم قرار داشته، و از اين جهت شركتخاي خارجي همه چيز را درباره مخازن ما ميدانند. مطالعه و بررسي مخازن جديدي هم كه بعد از انقلاب كشف شده، در اختيار شركتهاي خارجي قرار داده شده است. شركتهاي خارجي اطلاعات مربوط به مخازن كشور ما را چه قبل و چه بعد از انقلاب در اختيار دارند و به اين ترتيب اصل محرمانه بودن فقط براي ايرانيها موضوعيت دارد. آيا اين كه ايراني متوجه مسائل حياتي كشور خود نشود ، جز يك سياست استعماري نيست. روشن است كه هيچ گاه منافع يك شركت نفتي خارجي با منافع ملي ما همسو نيست.
شركتهاي نفتي خارجي هيچ گاه نمي توانند از يك مخزن نفتي چنان بهره برداري كنند كه منافع آنها با منافع ملي ما همسو باشد
توليد صيانتي از مخازن نفتي ما فقط توسط ايرانيان و يا تحت مديريت و نظارت مستقيم مهندسان ايراني قابل تحقق است
الگوي پيشنهادي ما براي همكاري با شركتهاي خارجي رد شد
جنس مخازن نفتي ايران با ساير مخازن نفتي دنيا متفاوت است و در مطالعاتي كه ما به اتفاق آقاي دكتر سعيدي انجام داديم، نشان داده شده است كه مخازن نفتي ايران فقط توسط ايرانيان و با مديريت تواناي كارشناسان آگاه قابل بهرهبرداري صيانتي است، شركتهاي نفتي خارجي هيچگاه نميتوانند از يك مخزن نفتي، چنان بهرهبرداري كنند كه مافع آنها همسو با منافع ملي ايران باشد. ما به دعوت وزارت نفت مطالعات خود را به آن ها هم ارائه كرديم و استدلالهاي خود را نيز مطرح نموديم، متاسفانه شركت نفت با وضعيت موجود و ساختار اداري به دليل اشكالات ساختاري توانايي پياده كردن اين برنامه را ندارد. ملاحظه ميكنيد كه ما نيازمند مطالعات بسيار جدي در اين حوزه هستيم. محرمانه كردن اطلاعاتي كه براي خارجيها محرمانه نيست، يكي از علتهاي اصلي است كه ما به اين گونه اشتباهات در سياستگذاريهاي نفت و گاز كشور گرفتار ميشويم.
چگونه است كه رييس كميسيون انرژي يك مملكت نميتواند به اطلاعات مخازن دسترسي داشته باشد
دكتر سعيدي:
در كشورهاي خارجي اين اطلاعات به هيچ وجه براي مردم محرمانه نيست و مردم كاملا به اين اطلاعات دسترسي دارند. من اطلاعات مخزني را نياز داشتم كه يكي از دوستان به راحتي اين اطلاعات را در كاليفرنيا براي من به دست آورد. اما در ايران، اين اطلاعات نه تنها براي مردم كه براي متخصصين و محققين نيز محرمانه است. در مملكت ما آقاي دانشيار اطلاعاتي را ميخواست، گفتند اين اطلاعات فوق محرمانهاست. من نمي دانم چگونه است كه رييس كميسيون انرژي يك مملكت نمي تواند به آنها دسترسي داشته باشد در حالي كه همان اطلاعات را به راحتي در اختيار شركتهاي نفتي خارجي قرار ميدهند.
متخصصين در شوراي عالي مخازن در اقليت قرار داشتند
سوال:
شوراي عالي مخازني نميتوانست نقصانهاي موجود را جبران كند؟
دكتر سعيدي:
خير. در تركيب شوراي عالي مخازن كه در زمان آقاي زنگنه ايجاد شد افراد متخصص در اقليت قرار دارند. چگونه كسي كه حتي يك مخزن را مطالعه نكرده است در اين شورا عضويت دارند. در سيستم استعماري كنسرسيوم سابق نيز به همين شكل بود كه افرادي غير از مهندسان نفت در رأس شركت نفت و امور نفتي قرار داشتند. تعداد 20 نفر از فارغالتحصيلان دانشكده علوم حدود 40 سال پيش را در رشتههاي فيزيك، رياضيات، زمينشناسي انتخاب كردند كه هيچ يك مهندس نفت نبودند. البته اگر بگويند 30 سال سابقه دارند، راست ميگويند، اما مهندس نفت نيستند. اگر من به نقد اين وضعيت ميپردازم، صد مخزن را درآرژانتين، ونزوئلا، مكزيك، ليبي، مراكش، الجزاير،تمام شمال اروپا، ايتاليا، انگليس، نروژ، چين، كشورهاي عربي و ايران مطالعه كردم.
دانشيار:
بحثي كه دكتر سعيدي مطرح ميكنند بحثي پايهاي و اصولي است. مديران تصميم گيرنده وزارت نفت، در اين زمينه تخصص كافي ندارند و آن عده كمي هم كه متخصص هستند در اقليت قرار دارند. راه حل اين وضعيت جايگزين كردن آنها از طريق آموزش افراد متخصص است.
مشكل اساسي فعلي در ايران اين است كه دغدغه برخي از مسوولان باقي ماندن بر سر پست و منصب است. در اين صورت حرفي نميزنند كه برايشان دردسر ايجاد شود.
خبرنگار:
آقاي دانشيار در حال حاضر وضعيت دسترسي شما به اطلاعات مخازن چگونه است، آيا هنوز هم مجلس در اين زمينه با محدوديت مواجه است؟
دانشيار:
ما كه فشار ميآوريم، اطلاعات را به ما ميدهند، اما فشار زياد ...
دكتر سعيدي:
البته اين اطلاعات هم يك خط درميان است.
اطلاعات محرمانهاست
براي آنكه نقاط ضعف خودشان در اطلاعاتي كه به مسوولين درجه يك مملكت داده شده است، آشكار نشود
دانشيار:
به طور كلي بايد بگويم علت اصلي اينكه اطلاعات محرمانهاست اين است كه نظريه كارشناسي آن ها ضعيف است و اطلاعاتي كه به مسوولين درجه يك مملكت داده شده است، ضعيف است. بنابراين براي اين كه اين ضعف پيدا نشود، اطلاعات را محرمانه اعلام ميكنند.
اگر با تزريق گاز به مخازن امكان استحصال 65 ميليارد بشكه نفت را براي آيندگان فراهم نكنيم
همچنانكه قراردادهاي دارسي و تركمن چاي را محكوم ميكنيم، آيندگان ما را محكوم ميكنند
دكتر درخشان:
اگر ما از امروز با تزريق گاز به مخازن امكان استحصال 60 ميليارد بشكه نفت را براي آينده فراهم نكنيم زيان 5بسيار هنگفتي را متقبل ميشويم ، همچنانكه امروز ما قرادادهاي دارسي و تركمنچاي را محكوم ميدانيم، آيندگان نيز ما را در تاريخ محاكمه مي كنند.
من بايد اين نكته را توضيح دهم كه وقتي شما بيمار ميشويد، به بهترين آزمايشگاه، مراجعه ميكنيد كه همه شاخصهاي منفي خون شما را اعلام كند. هيچ گاه به يك آزمايشگاه ضعيف كه قادر به تشخيص مشكلات خوني شما نباشد، مراجعه نمي كنيد. حرف من اين است كه ما بايد كشورمان را حداقل به اندازه خودمان دوست داشته باشيم. حساسترين مسئله اقتصاد اين كشور در شرايط كنوني مسئله نفت و گاز و درآمدهاي حاصل از آن است و حفظ اين ذخاير براي نسلهاي آينده اهميت فوقالعادهاي دارد. از اين رو بايد مسائل را از اين پزشك به پزشكي ديگر و از اين آزمايشگاه به آزمايشگاهي ديگر برد.
بنابراين وزير نفت بايد ازكارشناسان برجسته و مستقل، كه داراي سالها تجربه هستند بخواهند كه در كنار ايشان كار كنند و فرد ديگري كه مستقل باشد و ديدگاهي مخالف دارد نيز به كار دعوت كند تا تضارب آرا و انديشههاي تخصصي پيرامون مسائل و سياستهاي راهبردي حوزه نفت و گاز شكل گيرد. اما اين وضعيت در كشور ما مفقود است.
سرنوشت نامههاي دكتر سعيدي به روساي جمهور سابق
متأسفانه كساني با تلاش به دنبال دستگاه اجرايي ميدوند تا بگويند كه مشكل آنها چيست. من با 5 سال پيش كه در مركز پژوهشهاي مجلس مشاور عالي نفت و گاز بودم با آقاي دكتر سعيدي آشنا شدم و متوجه شدم كه آقاي دكتر سعيدي از سالها پيش نامههايي به رييس جمهورهاي سابق از جمله آقاي رفسنجاني نوشتهاند و توضيح دادهاند كه پارس جنوبي بايد در اولويت قرار گيرد، سيري A و E را اگر توليد كنيد، پيشنهادهاي شركت توتال اشتباه است و توليد به اين حد نميرسد. من شاهد بودم كه ايشان دنبال پيگيري ميكردند كه ثابت كنند كه كار آن ها اشتباه است. درست به مصداق صيد از پي صياد دويدن عجب است!
مسئله اين جاست كه رييس جمهور اين نامهها را به وزارت نفت ارجاع ميدهد و اگر خيلي درست برخورد شود، يكي از كارمندان وزارتخانه پاسخي را مينويسد و حداكثر اين پاسخ به ما ارجاع داده ميشود. اما وقتي كه اين گونه پاسخها را ملاحظه ميكنيد ميبينيد كه اشتباههاي آن افزون شده است.
دكتر سعيدي:
30 اشكال در يك متن وجود داشت.
دكتر درخشان:
اما بعد از اين كه ما پاسخ خود را ميدهيم، دوباره به وزارتخانه ارجاع داده ميشود. اما طي دوبار نامهنگاري قضيه به كلي تمام ميشود. اسناد همه آنچه ميگويم موجود است. به جاي ارجاع دادن نامهها به كارشناسان و تهيه پاسخهاي سياسي و اداري، بايد به فكر چاره بود و منافع ملي را بر منافع سازماني و شخصي ترجيح داد.
دانشيار:
خود اين روند يك سال طول ميكشد و اساساً مسئله اصلي در اين ميان گم ميشود.
دكتر درخشان:
مطالعات شركتهاي نفتي خارجي بر روي مخازن ايران داراي اشكالات جدي است
اين نكته را هم اضافه كنم كه مطالعات انجام شده از سوي برخي از شركتهاي نفتي خارجي بر روي مخازن ايران، داراي اشكالات جدي است و بعضاً مهندسان ايراني مرجع شركتهاي خارجي براي حل مشكلات علمي و فني آنها درباره مخازن بودهاند.از اين رو در واقع دانش فني در ازدياد برداشت از ايرانيها به خارجيها منتقل ميشود، اين امر را بايد به عنوان يك حقيقت پذيرفت. ما دلايل و مستندات جدي براي اثبات اين امر داريم. چرا كه مخازن نفتي كشور ما از نوع خاصي است كه با ديگر مخازن دنيا متفاوت است. كساني كه در خارج از كشور مخزن ميخوانند درباره مخازن ايران تقريبا هيچ نظري نميتوانند بدهند.
دانشيار:
بعنوان مثال در قرارداد ميدان سروش و نوروز هيچ نكتهاي دربازه ميزان نمك استاندارد نفت استخراج شده نيامده است. در نتيجه شركت شل ميتواند بگويد كه من نگفتم كه روزانه 100 هزار بشكه نفت با استاندارد بينالمللي را به شما تحويل ميدهم در قرارداد فقط به 100 هزار بشكه نفت در روز اشاره شده است
نفت اين ميدان حدود 5 برابر ميزان استاندارد آن نمك دارد و تقريباً نيم بها به فروش ميرسد
دكتر سعيدي:
فرآيندهايي كه ما ابداع كرديم امروزه در تمام دنيا انجام ميشود. كاري كه ما در ميدان هفت گل كرديم، فرانسويها و آمريكايي ها از ما اقتباس كردند.
اما اگر بخواهيد درباره دانش شركت نفت قضاوت كنيد كافي است كه به قرارداد سروش و نوروزو يا سيري A و E مراجعه كنيد. ميبينيد كه در اين قرارداد ميزان نفت استخراج شده از مخزن مشخص ميشود، اما هيچ نكتهاي در اين باره مطرح نشده كه چه نوع نفتي و با چه ويژگيهايي منظور قرارداد است. نفتي كه صادر مي شود حداكثر در هر هزار بشكه بايد حاوي 453 گرم نمك باشد. بالا بودن نمك در نفت باعث استهلاك و خوردگي لولهها پالايشگاه خواهد شد. چنين نفتي (با نمك بالا) مطمئنا قيمت پايينتري خواهد داشت و اين در حالي است كه اين موضوع به هيچ وجه در قرارداد سروش و نوروز آورده نشده است و در واقع شركت شل يك كلاه بزرگ سر ما گذاشته است. اين درحالي است كه نفتي كه از اين ميدان استخراج ميشود 5 برابر استاندارد نمك دارد واين نفت را بايد تقريباً به نصف قيمت فروخت.
دانشيار:
20دلار ارزانتر
آنها مي خواهند تنها 5 درصد ميدان30 ميليارد بشكهاي آزادگان را استخراج كنند
در صورت تزريق گاز ميتوان 25 تا 30 درصد آن را استخراج كرد
دكتر سعيدي:
اين امر نشان دهنده اين است كه دانش فني مديران اين حوزه در سطح پاييني است. من در جلسهاي به برخي از مسوولان وزارتخانه گفتم، آيا كسي كه حاضر ميشود از يك مخزن 30 ميليارد بشكهاي تنها 5 درصد آن را استخراج كند، كارشناس است؟ ميدان نفتي آزادگان داراي 30 ميليارد بشكه نفت است كه با توجه به تمهيدات انجام شده تنها 5 درصد آن استخراج خواهد شد.
دانشيار:
آقاي دكتر سعيدي اصرار داشتند كه 25 تا 30 درصد اين ميدان بايد استخراج شود. در اين صورت بايد از همان آغاز بهرهبرداري از اين ميدان، همزمان گاز تزريق شود. در صورتي كه اگر گازي را كه صحبت از صادرات آن مي كنيم به اين مخازن تزريق كنيم، مي توانيم 25 درصد از اين ميدان نفتي را استخراج كنيم كه تفاوت قيمتي آن چيزي حدود 300 ميليارد دلار خواهد بود به علاوه گاز تزريق شده را نيز از دست نخواهيم داد.
كل صحبتهاي دكتر سعيدي را مي توان در يك جمله خلاصه كرد «ضريب بازيافت مخازن نفتي بايد افزايش يابد و راه آن نيز تزريق گاز به اين مخازن به جاي صدور آن به كشورهاي خارجي است.
وزارت نفت به ملت پاسخ دهد:
ذخاير نفت ايران چه اندازه است؟ 130 ميليارد يا 40 ميليارد بشكه؟
برنامه وزرات نفت براي استمرار توليد 4 ميليون بشكه چيست؟
وزارت نفت از افت توليد نفت در نيمه چشمانداز آگاه است؛ اما در مواجهه با رييس جمهور و مقامات كشور از افزايش توليد نفت سخن ميگويد
وزارت نفت ذخاير 40 ميليارد بشكه اي نفت كشور را 130 ميليارد بشكه اعلام ميكند
به دليل عدم تزريق گاز توليد نفت ايران تا نيمه چشمانداز 20 ساله، 10 سال ديگر به حدود 3 و تا 15 سال ديگر به حدود 2 ميليون بشكه در روز كاهش مييابد
در صورت تزريق گاز تا 30 حدود سال آينده مي توانيم به توليد حدود 4 ميليون بشكه ادامه دهيم
و مجمع تشخيص مصلحت در راستاي نظارت بر تحقق سند چشمانداز بايد بر برنامه وزارت نفت براي توليد 4 ميليون بشكه نفت نظارت كند
دكتر درخشان:
مسوولان وزارت نفت فقط به يك سوال پاسخ دهند كه آيا تضمين مي كنيد كه توليد 4 ميليون بشكه نفت تا افق چشمانداز ادامه يابد؟ ما انتظارتوليد 5 يا 6 ميليون بشكه در روز را نداريم. برنامهي شما براي حفظ توليد روزانه 4 ميليون بشكه نفت تا افق چشمانداز چيست؟ اگر واقعاً برنامهاي وجود دارد آن را مكتوب كنند، وزير نفت آن را تأييد كند و به مجلس ارائه دهد.
گفته مي شود كه در مجمع تشخيص مصلحت دفتري تأسيس شده است با هدف هماهنگي سياستهاي كشور در بخشهاي مختلف جهت تحقق اهداف چشم انداز كه از سوي مقام معظم رهبري ابلاغ شده است.
لازم است كه مجمع اين دفتر را مسوول كند براي بررسي اين موضوع كه آيا صنعت نفت ما به سمتي حركت مي كند كه توليد روزانه 4 ميليون بشكه نفت در راستاي تحقق اهداف چشمانداز بيست ساله حفظ شود يا نه؟
هم اكنون ما حدود 560 ميليارد بشكه نفت در جاي باقيمانده داريم. درصد قابل برداشت نفت در جا را ذخيره ميگويند. ذخاير نفتي آن نفتي نيست كه در زير زمين است بلكه درصد قابل استحصال را اصطلاحاً ذخاير نفتي ميگويند. برنامهي مسوولان وزارت نفت براي ازدياد برداشت و توليد صيانتي از اين ذخاير چيست كه استمرار توليد 4 ميليون بشكه نفت را تا افق چشمانداز تضمين كند.
نكتهي ديگري كه بايد بگويم اين است كه گزارشهايي از خود وزارت نفت نيز منتشر شده كه درآنها، ذكر شده كه توليد نفت از ميانه چشمانداز افت خواهد كرد. يعني مي توان گفت گروههايي در وزارت نفت هستند كه از افت توليد نفت آگاهند و اين در حالي است كه در مقابل رييس جمهور و مسوولان و مقامات كشوري صحبت از افزايش توليد نفت ميكنند. در واقع بحث افزايش توليد نفت را بايد فراموش كرد چرا كه از لحاظ فني منتفي است، عمر بسياري از مخازن نفت ما از نيمه دوم آن گذشته است و زمان اجراي برنامه هاي ازدياد بازيافت دير شده است. ما تنها انتظار برنامهاي براي حفظ همين توليد نفت 4 ميليون بشكهاي را داريم، مجمع تشخيص مصلحت هم بايد هر سال اين برنامه را نظارت كند.
دكتر درخشان:
شما از وزارت نفت پاسخ به يك پرسش اساسي را بخواهيد. بگوييد ملت ايران ميخواهد عدد واقعي ذخاير باقي مانده نفت را در مخازن نفتي خود ايران بداند.
ميبينيم رقمي كه مهندسان جنوب مطرح ميكنند با رقم اعلام شده توسط شركت نفت تفاوت زيادي وجود دارد. طبق برنامههاي موجود با حجم تزريق گاز فعلي اين عدد حدود 45 ميليارد بشكه بيشتر نيست. سالانه حدود 4/1 ميليارد بشكه استخراج ميشود. نرخ تخليه حدود 1/3 درصد از نفت قابل استحصال ساليانه ميشود. فرض كنيد كه تا ده سال همين اندازه تخليه شود .
براي درك اين كه توليد نفت كاهش خواهد يافت به اين مطلب توجه كنيد ما در شرايط كنوني 40 تا 45 ميليارد بشكه ذخاير نفتي داريم كه ساليانه 4/1 ميليارد آن را استخراج ميكنيم. يعني با توجه به برداشت روزانه 4 ميليون بشكه در سال رقمي حدود 1 ميليارد و 400 ميليون بشكه برداشت مي شود . براي محاسبه نرخ تخليه عدد 4/1 را تقسيم بر 40 يا 45 مي كنم كه مي شود حدود 1/3 يعني ما ساليانه 1/3 درصد از نفت قابل استحصال خود را استخراج ميكنيم.
حال فرض كنيد در طي 10 سال آينده بر اساس همين ميزان برداشت داشته باشيم. ( كه نمي توانيم چون توليد به صورت پلكاني پايين ميآيد) در 10 سال 14 ميليارد بشكه برداشت خواهيم كرد. لذا 31 - 28 ميليارد بشكه از ذخاير باقي مي ماند. ما بايد 1/3 درصد از آن را برداشت كنيم كه معادل ساليانه 1 ميليارد بشكه يعني حدود 2 ميليون بشكه در روز برداشت داشته باشيم. به عبارتي توليد ما 3/1 ميليون بشكه در روز كاهش خواهد يافت.
در اين صورت نمايندگان مجلس متوجه عمق فاجعه ميشوند.
از سوي ديگر شما در نظر بگيريد كه ما 6/1 ميليون بشكه روزانه بعلاوه حجم واردات بنزين و گازوئيل را در داخل كشور استفاده ميكنيم. روشن است كه در اين صورت به زودي زماني فرا ميرسد كه ما مجبور به واردات نفت نيز خواهيم بود.
خبرنگار:
شما آقاي دانشيار چرا درباره اين موضوع از وزرات نفت سووال نميكنيد؟
دانشيار:
ما سووال كرديم. مي گويند بحث 105 و 110 ميليارد بشكه را مطرح ميكنند. به گفته اين آقايان دراپك 130 ميليارد را ثبت كردهاند.
دكتر درخشان:
مقالهاي با عنوان اپك و منافع ملي در نشريه مجلس وپژوهشهاي مجلس منتشر كردم و توضيح دادم كه اوپك صرفا براي حفظ منافع مصرفكنندگان بزرگ ايجاد شده است و اصلا با منافع ملي ما سازگار نيست. ما در آنجا اعدادي ساختگي را مطرح كنيم و بعد خودمان هم آن اعداد ساختگي را باور ميكنيم. آيا كودكانه تر از اين وضعيت چيزي هست؟ آيا منافع ملي و منافع نسلهاي آينده را اينگونه بايد به بازي گرفت؟
دانشيار:
اميدواريم كه بازتاب طرح اين پرسشها تعطيلي ايسنا نباشد.
ايسنا:
ما از مسوولان وزارت نفت دعوت ميكنيم تا در جلسه مشتركي به اين پرسشها با حضور استادان گرامي پاسخ دهد.
دانشيار:
البته بايد توجه كنيد كه آقاي دكتر سعيدي دكتري مهندسي نفت دارد وزارتخانه بايد از فردي كه مشابه همين سوابق علمي را داشته باشد، براي مناظره با ايشان معرفي كند. اگر نيست، يك پله پايين تر اما نه اين كه تخصص او بيربط باشد. توجه كنيد كه 30 سال پيش 6 ميليون بشكه نفت توليد مي كرديم، اكنون روزانه 4 ميليون بشكه نفت توليد مي كنيم در واقع 2 ميليون بشكه توليد ما كاهش يافته است و به هيچ وجه نمي توان آن را به حالت قبل يعني 6 ميليون بشكه بازگرداند. دولت آقاي رفسنجاني، آقاي خاتمي و آقاي احمدينژاد، هيچ يك نتوانستهاند اين كار را انجام دهند. اكنون حدود 10 سال است كه ما روزانه 4 ميليون بشكه نفت را توليد مي كنيم. همه حرف ما اين است كه اگر تزريق گاز به مخازن نفتي صورت نگيرد، توليد نفت ما در 15 سال آينده به 2 ميليون بشكه در روز كاهش خواهد يافت.
به اين ترتيب تا 15 سال آينده با در نظر گرفتن مصرف بنزين و سوخت در كشور مجبور به واردات نفت نيز خواهيم بود. اما اگر تزريق گاز به مخازن نفتي انجام شود مي توانيم تا حدود 30 سال آينده برداشت نزديك به 4 ميليون بشكه در روز را ميتوان حفظ نمود. مردم بايد با اين واقعيت آشنا شوند. ما بايد به تعبير قرآن كريم، از افراد امين و عليم استفاده كنيم و ديدگاه آنها را بپرسيم.
برخي ميگويند كه ما اروپا را از دست مي دهيم. اما اين مساله كه ما بازارهاي نفتي را از دست خواهيم داد نمي تواند درست باشد. كشورهاي خارجي هميشه محتاج نفت و گاز انرژي ما خواهند بود.
دكتر درخشان:
مطالعات شركتهاي خارجي نشان داده كه در آينده اين كشورها به شدت نيازمند گاز خواهند بود، چنانكه امروز روسيه ميگويد آمادگي ندارد كه به روال قبلي به صدور گاز ادامه دهد . لذا روسيه با آگاهي از اين كه آينده انرژي جهان در بحران است، و اين كشور به خاطر ذخاير انرژي اش قوي است. به همين دليل امروز روسيه قيمت گاز خود را افزايش ميدهد.
دانشيار:
لذا توجه داشته باشيد كه بازار نفت خام و گاز طبيعي هيچ گاه از بين نخواهد رفت و كشورهاي خارجي هميشه محتاج ما خواهند بود. بنابراين در صورت عدم صدور گاز هيچ بازاري را از دست نخواهيم داد.
در برابر تغيير ساختارها مقاومتهاي جدي شكل ميگيرد
ممكن است منافع خاصي در ميان باشد
بحث شركتهاي شركتهاي نفتي خارجي مطرح است
دكتر درخشان:
مشكل اين جاست كه در كشور ما معمولا مسايل اساسي و اصلي به حاشيه رانده شده و مسايل فرعي جاي آن را مي گيرند و به مسايل متفرقه پرداخته مي شود. شما فكر نكنيد كه دكتر سعيدي يا دانشيار يا هرشخص ديگري مي توانند اين مسايل را حل كنند، بلكه بايد نهادها و ساختارهايي وجود داشته باشد كه مسووليت پرداختن به اين مسائل را داشته باشد. شما خود را جاي رييس جمهور بگذاريد. ممكن است او نيز به درستي اين حرفها اعتقاد داشته باشد، اما تا زماني كه ساختارها و نهادهاي متناسب را ايجاد نكرده است، هيچ كار اساسي نميتوان انجام داد حتي اگر وزير نفت را هم عوض كند، باز هم بدنهي آن وزارتخانه همان بدنه قبلي خواهد بود. برخي ديگر هم اين بحث را مطرح ميكنند كه فشار به وزارت نفت وارد نكنيد اگرچه اين وزارتخانه مشكل دارد اما به هر حال تاكنون توليد داشته و نيازها را برطرف نموده و در صورتي كه به آن فشار بياوريد ممكن است همين ميزان توليد فعلي نيز قطع شود. لذا ميگويند بگذاريد وضع به همين منوال ادامه يابد، انشاءالله درست خواهد شد.
اما همين استدلالها باعث شده كه ما مجبور به واردات ميلياردها دلار بنزين و گازوئيل به كشور هستيم. شما بايد به اين موضوع فكر كنيد. ما بايد نهادهاي پيشرفتهاي به وجود بياوريم. اين ساختارها بايد تغيير كند و ما با مقاومتهاي جدياي در اين زمينه مواجه خواهيم شد. خداي نكرده منافع خاصي ممكن است در ميان باشد. بحث شركتهاي نفتي خارجي مطرح است. شما بايد فرهنگسازي كنيد.
دكتر سعيدي:
البته اگر اين نهادها هم ايجاد شود باز هم ما با همان مشكل مديران جهشي و نالايق روبهرو هستيم. لذا اين مشكل نيز بايد حل شود و افرادي سليم و امين در راس اين نهادها قرار گيرند كه داراي تخصص و آگاهي كافي باشند.
انتهاي پيام.
نظرات