شعر «دامان پر زر»
صائب تبریزی
خاک را دامانِ پر زر میکند فصل خزان
بادها را کیمیاگر میکند فصل خزان
شاخساران را به رنگ عود برمیآورد
برگها را صندلِ تر میکند فصل خزان
طوطیان سبزپوشِ عالم ایجاد را
حله طاوس در بر میکند فصل خزان
از رخِ زرین، بساط خاک را در یک نفس
آسمانِ پر ز اختر میکند فصل خزان
میپرد چون نامه اعمال، برگ از شاخسار
باغ را صحرای محشر میکند فصل خزان
رتبه ریزش بود بالاتر از اندوختن
از بهاران جلوه خوشتر میکند فصل خزان
برگ را چون میوههای پخته میریزد به خاک
پایِ خوابآلود را پر میکند فصل خزان
بوسه بر دستش، که از نقش و نگار دلفریب
برگها را دستِ دلبر میکند فصل خزان
گرچه از دست زرافشانش زمین، کانِ طلاست
خرقه صدپاره در بر میکند فصل خزان
از رخ چون زعفران، چینِ جبینِ خاک را
خندهرو چون سکه زر میکند فصل خزان
در کهنسالی عیار فکرها روشنترست
آبها را پاکگوهر میکند فصل خزان
شوق آتش را هوای سرد، دامان صباست
رغبت می را فزونتر میکند فصل خزان
میکَند از پیکر بستان لباس عاریت
برگپوشان را قلندر میکند فصل خزان
بر امید خط پاکی از جهان رنگ و بو
هر چه دارد خرج دفتر میکند فصل خزان
میزند بتخانه گلزار را بر یکدگر
کار ابراهیم آزر میکند فصل خزان
برگها را میکند در کف زدن بیاختیار
چون سماع بیخودی سر میکند فصل خزان
گر چنین از آه سرد آتش زند در بوستان
عندلیبان را سمندر میکند فصل خزان
از برات عیش، صائب دامن آفاق را
با پریشانی توانگر میکند فصل خزان
میرزا محمدعلی صائب تبریزی در سال ۱۰۰۰ هجری قمری متولد شد. او به عنوان «بزرگترین غزلسرای سده یازدهم هجری» و «نامدارترین شاعر زمان صفویه» شناخته شده است. شاه عباس دوم صفوی به او مقام ملکالشعرایی داد. علاوه بر این صائب به عنوان بنیانگذار سبک هندی شناخته میشود و دیوان شعری از او به جا مانده است.
او در سال ۱۰۸۶ یا ۱۰۸۷ هجری قمری در اصفهان درگذشت.
انتهای پیام
نظرات