به گزارش ایسنا، همراه با این فشارها، تحرک جدید دشمن در عرصه زمینی که پس از اشغال اراضی کشور در آغاز جنگ، برای اولین بار صورت میگرفت، جبهه خودی را تحت فشار قرار داده بود. در چنین شرایطی علاوه بر مقابله با حملات عراق به خطهای پدافندی در طول مرز، آماده شدن برای حمله بزرگ بعدی، مسئولیت دیگری بود که میبایست به آن جامه عمل بپوشاند.
تصرف منطقه استراتژیک فاو و جداسازی بخش جنوبی سرزمین عراق از این کشور اقتضا میکرد که مناطق مهمی چون بصره و امالقصر نیز مورد توجه قرار گیرد و به نظر میرسید توقف در این منطقه و عدم توسعه وضعیت، به زیان نیروهای خودی باشد. زیرا منطقه عملیات فاو به لحاظ وسعتی که داشت از این قابلیت برخوردار بود که سلسله عملیات بعدی در همین مکان انجام شود.
دلایل انتخاب منطقه
پس از پیروزی فاو که باعث به هم خوردن موازنه نظامی به نفع ایران شد، لازم بود در اقدامی دیگر که از اهمیت ویژه و هدف استراتژیک برخوردار باشد، سرنوشت جنگ به نقطه نهایی رهنمون شود. برای این منظور، منطقه جدید میبایست از شرایطی برخوردار میبود که هدفهای مورد نظر تحقق مییافت.
منطقه عمومی بصره در جنوب، مهمترین مناطقی بودند که از تابستان سال۱۳۶۱ همواره برای عملیاتهای بزرگ و سرنوشتساز مورد توجه فرماندهان بودند و عملیاتهای متعددی در این جبههها انجام شده بود:
شرق بصره (عملیات رمضان)، هورالهویزه
(عملیات خیبر و بدر) و فاو (عملیات والفجر ۸) مناطقی بودند که طی سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۴ عرصه نبرد میان رزمندگان اسلام و دشمن بودند. تنها منطقهای که در آن، عملیاتی صورت نگرفت، منطقه «ابوالخصیب»، جزیره مینو و بخشی از زمین شلمچه بود که در میان هدفهای مطرح در اطراف بصره، به دلیل نزدیکی به شهر، مهمتر از بقیه بودند. به همین دلیل، استحکامات، آرایش سلاح و یگانهای دشمن نیز در این منطقه (با تأکید بر شلمچه) بیشتر از سایر مناطق عملیاتی بود. و همین موضوع موجب شد که طی چهار سال پس از عملیات رمضان، فرماندهان نظامی توجه جدی به این منطقه کنند.
افزون بر این، اهمیت شهر بصره که هدف اصلی استراتژی نظامی جمهوری اسلامی پس از فتح خرمشهر به شمار میرفت، مهمترین عامل در انتخاب این زمین برای عملیات کربلای ۴ بود.
از دیگر ویژگیهایی که باعث انتخاب این منطقه برای عملیات شد، عوارض موجود در زمین غرب اروند در منطقه ابوالخصیب بود، زیرا وجود نهرها، نخلستانها و کانالهای کشاورزی و نیز عدم وجود استحکامات در منطقه پتروشیمی تا بصره، این منطقه را قابل تصرف و پدافند کرده بود. همچنین به دلیل آن که دو جناح منطقه عملیاتی، از شمال به آبگرفتگی شلمچه و کانال ماهیگیری و از جنوب به خور «زبیر» و زمینهای باتلاقی اطراف آن محدود شده بود، قدرت تحرک دشمن ضعیف برآورد میشد.
مزیت دیگر منطقه عملیاتی، واگذاری مسئولیت حفاظت و اداره آن به سپاههای سوم و هفتم عراق بود.
این مسئله با توجه به مانور عملیات که نفوذ از میان خط حد دو سپاه بود، یکی از ویژگیهای برجسته منطقه عملیاتی به شمار میرفت.
طرح مانور
مانور در این عملیات، نقش اساسی و تعیین کنندهای داشت. زیرا تجربه عبور از عرض رودخانه اروند، این بار میبایست در طول رودخانه انجام میگرفت. و این عبور که خود تاکتیک ویژه و ابتکار عملیات به شمار میرفت در صورت تحقق، جنبههای دیگر آن که شامل شکستن خط، پاکسازی، نفوذ در عمق و تسلط بر چند راه (ورودی شهر بصره) میشد، تحول عظیمی در جنگ ایجاد میکرد . از این رو، از اردیبهشت تا مهر ۱۳۶۵ و سپس آذرماه همان سال، بحثهای مختلف و طرحهای گوناگونی ارائه شد ولی بدلیل معایب آنها منتفی شد. یکی از موضوعات اساسی در طرحهای ارائه شده، از نظر فرماندهان سپاه، وابستگی ابتکار ویژه به غافلگیری دشمن بود.
بدین ترتیب پس از یک دور بحث، طرحی تصویب شد که مورد توافق تمامی فرماندهان بود.
در جلسه روز ششم مهر ۱۳۶۵ پس از بحث و گفتوگو، سرانجام فرماندهان یگانها مانور عملیاتی از «پنج ضلعی» در شلمچه تا جزیره «سهیل» در مقابل جزیره مینو را پذیرفتند. آنها پذیرفتند که زمین شلمچه بر زمین مقابل جزیره مینو ترجیح دارد. همچنین، اهمیت زمین دو طرف اروند و ابوالخصیب و نیز تاکتیک ویژه برای عبور از تنگه مورد قبول واقع شد. در پایان این جلسه، فرمانده سپاه گفت: «برادران عزیز، همه توجیه هستند و احتیاجی به توضیح اهمیت عملیات نیست. این سومین منطقهای است که برای رفتن به سمت بصره در آن عمل میکنیم. منطقه رمضان شرق بصره هور الهویزه و اینجا، خدای ناکرده اگر از ما کوتاهی سربزند، مسئولیت ما خیلی سنگین است. ما باید با تمام قدرت تکلیفمان را انجام دهیم آن وقت، هر چه خدا خواست. اینجا یک شجاعت بزرگ و تدبیر و دقت بالایی میطلبد. این تاکتیک و شیوه جنگی که ما برای این عملیات مهیا کردهایم، دشمن آمادگیاش را ندارد و از طرف ما احتیاج به توکل و ایثار بالایی دارد. برادرها باید همه مسائل را با هم حل کنند و تا آخر عملیات، دست اخوت و برادری به هم بدهند، چون این عملیات با همیاری و همکاری پیش میرود. لذا، باید تقسیم کار کنید و همدیگر را کمک کنید.»
از نیمه دوم مهرماه کار آمادهسازی منطقه عملیات با جدیت پیگیری شد. در حین این پیگیری و پیشبرد امور، بحث مانور باز هم مطرح شد و سرانجام، در آذرماه فرمانده سپاه با دریافت نظرات و مسائل جدید، طی جلسهای با آقای هاشمی، خط جدید کاری را به نیروی زمینی سپاه ابلاغ کرد.
مطابق آخرین تصمیم گیری و جمعبندی وضع موجود، برای انجام عملیات کربلای ۴، چهار زمین شلمچه، ابوالخصیب، منطقه مقابل جزیره «امالرصاص» و جزیره مینو انتخاب شد. این چهار منطقه از نظر مانور آتش و عقبه و پشتیبانی به یکدیگر وابستگی داشتند. از این رو، هر کدام به یک قرارگاه سپرده شد.
خط حد قرارگاهها نیز به شرح زیر مشخص شد:
۱- قرارگاه نجف، از شمال پنج ضلعی در شلمچه تا جزایر بوارین و امالطویله.
۲- قرارگاه قدس، عبور از تنگه و پیشروی در پتروشیمی و ابوالخصیب.
۳- قرارگاه کربلا، مقابله با پاتک دشمن از مقابل جزیره امالرصاص و پیشروی تا جاده دوم و سوم. این قرارگاه تأمین کل منطقه عملیاتی را نیز به عهده داشت؛
۴- قرارگاه نوح، تأمین جناح چپ و پیشروی در مقابل جزیره مینو.
نیروی مورد نیاز برای عملیات،۳۵۲ گردان برآورد شد، اما تنها ۲۵۰ گردان مهیا شد که در قالب ۱۳ لشکر و ۱۲ تیپ مستقل وارد عملیات شدند.
آمار نیروها عبارت بودند از:
۲۳ هزار و ۷۳۳ پاسدار رسمی، ۶۶ هزار و ۸۴۷ سرباز و ۱۱۳ هزار و ۲۳۱ نیروی بسیج. در مجموع، ۲۰۳ هزار و ۸۱۱ تن نیروی انسانی برای عملیات در اختیار سپاه پاسداران بود.
شرح عملیات
طی چند روزی که به زمان عملیات باقی مانده بود بمباران و آتش توپخانه عراق روز به روز افزایش مییافت. صبح روز سوم نیز اطراف پل فجر، نهر عرایض، سواحل کارون، اوایل جاده خرمشهر، حوالی ایستگاه هفت و برخی نقاط دیگر، بمباران شد و آتش توپخانه دشمن نیز فزونی یافت. پس از تاریک شدن هوا در روز سوم، (زمان آغاز عملیات) عراقیها به ریختن فلر به وسیله هواپیما و شلیک منور دست زدند.
از ساعت ۱۹ تا ۲۱ بیش از پنج مورد گزارش در مورد اقدامات دشمن به قرارگاه مرکزی رسید. با آنکه اوضاع نگران کننده بود، اما تحلیل کلی فرماندهی آن بود که شرایط عادی است. از ساعت ۲۱ غواصها به درون رودخانه رها شدند، اما پس از حدود نیم ساعت، در ساعت ۲۱:۳۵ برادر عزیز جعفری اطلاع داد، دشمن با تیربار نیروها را زیر آتش گرفته است. این تحرک دشمن نیز مانند شبهای گذشته عادی فرض شد،لذا دستور داده شد همه در ساعت ۲۲:۳۰ پای کار باشند. اما ساعت ۲۱:۳۸ دقیقه «لشکر ۱۴ امام حسین (ع)» خبر داد که دشمن روی خط، منور زیادی انداخته و داخل رودخانه نیز با تیربار به نیروها حمله کرده است. تمام این اقدامات دشمن داخل تنگه متمرکز شده بود. همان جایی که میبایستی تاکتیک ویژه عملیات انجام میگرفت.
در ساعت ۲۲، فرمانده «قرارگاه قدس» اعلام کرد که «لشکر ۳۱ عاشورا» متوقف شده است و امکان استفاده از «لشکر ۴۱ ثارالله(ع)» نیز وجود ندارد، و تیربار دشمن در خط و روی آب نیروها را هدف قرار داده است در محور قرارگاه قدس لشکرهای ۱۴ امام حسین (ع)،«۲۱ امام رضا (ع)» و «۳۱ عاشورا» در ساعات نخست حمله و قبل از درگیری، تلفات زیادی متحمل شدند. با این همه، فرمانده قرارگاه ابراز میداشت، شرایط حاد نیست. عدم تحرک خاص دشمن در محورهای قرارگاههای نوح،کربلا و نجف و نیز عادی بودن شرایط در آن محورها،موجب تقویت این برداشت فرماندهی شده بود، اما شرایط در محور قرارگاه قدس به کلی با شرایط محورهای دیگر متفاوت بود.
به هر صورت، حدود ساعت ۲۲:۰۸ با خبرهای گوناگونی که رسید، فرماندهی پی برد که دشمن تک را کشف کرده است. اما اوضاع به سختی قابل اداره و بازگشت به شرایط قبل از حمله بود و از سوی دیگر، هنوز تا اندازهای امیدواری وجود داشت. از این رو، در ساعت ۲۲:۳۰ سوم دیماه ۱۳۶۵ رمز عملیات قرائت شد و یگانها در تمام محورها عملیات را آغاز کردند و این در شرایطی بود که این بار، دشمن عملیات را آغاز کرده بود.
با آغاز حمله سراسری در منطقه عملیاتی، در محور قرارگاههای نجف، قدس، نوح و کربلا نیروها دست به پیشروی زدند و هدفهایی نیز تصرف شد. این وضعیت موجب آرامش در قرارگاه شد، اما در ساعت ۲۴:۱۰ دقیقه لشکر ۱۴ امام حسین (ع) خبر داد، این یگان نتوانسته است در جزیره «بلجانیه» قایقهای حامل نیرو را پیاده کند و دشمن از سمت جزایر «بوارین» و ماهی مانع عبور این قایقها شده و تعدادی از آنها نیز منهدم شدهاند. قرارگاه قدس نیز اطلاع داد، نوک جزیره ماهی پاکسازی نشده است و دشمن روی تنگه به شدت تیراندازی میکند.
در جزیره امالرصاص، «لشکرهای ۸ نجف»، ۱۴ امام حسین (ع)، ۲۵ کربلا و ۴۱ ثارالله وارد عمل شده و ضمن شکستن خطهای اول دشمن، پیشروی در عمق را آغاز کردند.
لشکر ۲۵ که وارد جزیره امالرصاص شده بود، نتوانست تا صبح سرپل به دست آمده را توسعه دهد.
در محور قرارگاه نجف، «لشکر ۱۹ فجر» توانست وارد پنج ضلعی شود و در محور دیگر نیز، لشکر ۵۷ حضرت ابوالفضل پیشروی کرد. وضعیت در منطقه شلمچه از شرایط بهتری نسبت به سایر محورها برخوردار بود.
در منطقه جزیره مینو، قرارگاه نوح «تیپ ۳۳ المهدی» توانست خط را بشکند اما با نیروهای دشمن مواجه شد که با سختی توانست پس از پاکسازی، با تیپ ۳۲ انصارالحسین (ع) در خط اول الحاق کند. اما وجود آتش در جناح راست، این محور را تهدید میکرد. در این حال، لشکر ۷ ولیعصر (عج) نیز توانست وارد جزیره سهیل شود.
بر پایه خبرهای رسیده از اطلاعات قرارگاه خاتم (سپاه) دشمن دو اقدام اساسی را در دستور کار خود قرار داد: اول اجرای آتش روی دهانه کارون و تنگه، دوم جلوگیری از پیشروی لشکر ۱۹ فجر و تیپ ۵۷ ابوالفضل در داخل پنجضلعی در محور شلمچه.
علاوه بر این، در ساعت یک بامداد، رادیو عراق خبر حمله ایران را همراه با نقطه و محورهای آن اعلام کرد، موضوعی که درگذشته سابقه نداشت. به ویژه در این خبر اعلام شد که این حمله بین سپاههای هفتم و سوم انجام گرفته است و لشکرهای ۱۱ و ۱۵ درگیر هستند. این خبر، احتمال هوشیاری و آگاهی دشمن را از حمله، در ذهن فرماندهی بیشتر تقویت کرد.
پس از آن که عبور از تنگه (محور اصلی عملیات) ناممکن شد، عبور از جزایر امالرصاص و امالبابی، محور تلاش جبهه خودی قرار گرفت. اما در ساعت ۲:۱۰ بامداد قرارگاه کربلا اطلاع داد که دهانه کارون از ناحیه پشت امالرصاص، زیر آتش دشمن قرار دارد و همه قایقهای حامل نیروهای تیپ انصارالحسین (ع) آسیب دیدهاند. فرمانده قرارگاه نوح نیز وضع تیپ ۳۳ المهدی را نامناسب گزارش کرد.
علاوه بر این، در ساعت ۲:۲۰ بامداد فرمانده لشکر ۸ نجف شرایط یگان خود را در جزیره امالرصاص سخت توصیف کرد. و این در حالی بود که انهدام وسیع قایقها به دست دشمن، امکان انتقال نیرو را به جلو با مشکل مواجه کرده بود. ضمن آن که تردد نیروها به دلیل آتش دشمن به سختی امکانپذیر بود.
در ساعت ۳:۱۷ بامداد لشکر ۷ ولیعصر (عج) اعلام کرد، قایقی در اختیار ندارد و بخشی از جزیره سهیل را نیز پاکسازی نکرده است. در شلمچه نیز، لشکر ۱۹ فجر و تیپ ۵۷ ابوالفضل (ع) توان حفظ پنج ضلعی را نداشتند و در محور بوارین نیز مشکل به وجود آمده بود. از این رو، در ساعت ۶:۱۰ صبح به قرارگاه نجف اجازه داده شد، عقبنشینی کند.
اوضاع در قرارگاههای دیگر نیز مساعد نبود؛ داخل جزیره ام الرصاص الحاق صورت نگرفته بود، لشکر ۲۵ کربلا نتوانست سرپل خود را در جزیره امالبابی توسعه دهد، لشکر ۸ موفق به پاکسازی هدفهای خود در جزیره امالرصاص نشد و تیپ انصارالحسین نیز نتیجه روشنی به دست نیاورد. یگانهای دیگر نیز شرایط مشابهی داشتند. از این رو، فرماندهی با تشکیل جلسهای دستور داد جزیره امالرصاص حفظ شود و در محورهای دیگر یگانها عقبنشینی کنند. اما در پی اظهار خوشبینی چند تن از فرماندهان و دریافت برخی خبرها، بار دیگر برای ادامه عملیات امیدواری ایجاد شد و برخی تلاشها نیز صورت گرفت، اما از حدود ساعت ۱۱ صبح عراق علیه مواضع رزمندگان دست به پاتک زد و سرانجام، در ساعت ۲۳:۴۵ دقیقه شب (چهارم) توقف عملیات اعلام شد.
بدین ترتیب، به منظور حفظ قوا و طراحی دوباره عملیات آتی، از ادامه نبرد اجتناب شد. در این عملیات، ۹۸۵ تن از نیروهای خودی شهید و ۸۰۷۱ تن مجروح شدند.
علل موفق نبودن عملیات
عوامل تاکتیکی و استراتژیکی مختلفی در ناکامی کربلای ۴ دخالت داشتند، اما نقش عوامل زیر برجسته و تعیین کنندهتر بود:
۱- آگاهی عراق از مکان و زمان عملیات که بیشتر مرهون اطلاعاتی بود که آمریکا به تلافی ماجرای مکفارلین در اختیار این کشور قرار داده بود.
منابع اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا دقیقترین و جزئیترین خبرها را درباره عملیات کربلای ۴ در اختیار عراقیها قرار داده بودند. اظهارات مقامات عراقی در مورد اهداف عملیات و نتیجه آن حاکی از آن بود که اطلاعات ارسالی به عراق حاوی نکات قابل ملاحظهای بوده است. در این باره وزیر دفاع عراق گفته بود: «هدف ایران شهر بصره بوده و هست. ایرانیها اگر موفق میشدند هدفهای خود را تحقق بخشند، ارتباط میان سپاه سوم و هفتم را قطع میکردند و تمام فاو و خورعبدالله و شمال بصره را به اشغال خود درمیآوردند. علت شکست کنونی این است که ما آماده بودیم و نقشههای لازم را طرح کردیم و از درسهای فاو استفاده کردیم. »
وزیر دفاع وقت عراق ضمن تشکر از امریکا اظهار داشت:ما به خاطر این اطلاعات از آنان تشکر میکنیم، اما به آنان خاطر نشان میکنیم که در مقایسه با برخوردشان با ایران، در این مورد تعادل برقرار نبوده است. »
۲- تجربه دشمن از عملیات فاو و عبور غواصها از اروند و نیز مسلح کردن زمین در محورهای حمله، آن گونه که امکان مقابله با مهاجمان را برای آنها فراهم میساخت.
انتهای پیام
نظرات