این پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی در گفتوگو با ایسنا، در خصوص ریشه شب چله در ایران اظهار کرد: یلدا واژه سریانی و به معنای ولادت خورشید یا مهر است که رومیها به آن ناتالیس اینویکتوس میگفتند؛ به معنای روز تولد خورشید.
وی ادامه داد: بنا بر باوری که در گذشته وجود داشته، در پایان این شب دراز که اهریمنی و نامبارک بوده، تاریکی شکست میخورده و روشنایی پیروز میشده است؛ اما آنچه مهم است مبحثی است که ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه در مورد شب چله بیان میکند. ابوریحان میگوید که نام این روز میلاد اکبر است و مقصود از آن انقلاب شَتَوی است. پس از آن تعریف میکند که میگویند در این روز نور از حد نقصان به حد زیادت خارج میشود و در حقیقت نام زایش خورشید و آغاز دی را شب چله گذاشتند.
این پژوهشگر با تاکید بر اینکه به کار بردن واژه یلدا اشتباه است، ادامه داد: صحیحتر آن است که از واژه چله به جای یلدا استفاده کنیم؛ به این جهت که واژه یلدا از نظر ریشهای واژه بیگانهای است.
جاوید در ادامه تصریح کرد: 6 و 7 هزار سال پیش، زمانی که ایرانیان میتراپرستی یا مهرپرستی و خورشیدپرستی داشتند؛ این روز، روز مقدسی برای مهرپرستان بود. در سده چهارم میلادی بر اثر اشتباهی که در محاسبه کبیسهها رخ داد، روز 25 دسامبر را به جای روز 21 دسامبر، روز تولد میترا دانستند و تولد عیسی را در این روز آغاز سال قرار دادند. سنایی اشارهای به این قضیه دارد و میگوید:
به صاحب دولتی پیوند اگر نامی همی جویی
که از پیوند با عیسی چنان معروف شد یلدا
این پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی خاطرنشان کرد: در حقیقت نوئل همان یلدای اروپایی میشود یا به قول امروزیها همان یلدای ایرانی است؛ نوئل یعنی انقلاب شتوی که 30 آذر برابر با 21 دسامبر است.
وی با اشاره به پژوهشهای انجام شده در این خصوص افزود: در مقالات فراوانی، پژوهشهایی درباره یلدا انجام شده است؛ در لغتنامه دهخدا چکیدهای از برهان قاطع، آنندراج، حواشیای که علامه قزوینی بر آثارالباقیه دارد و حتی شرح پورداود بر یشتها و فرهنگ فارسی دکتر معین نیز میبینیم که همه اشاره میکنند یلدا لغت سریانی به معنای میلاد عربی است و چون شب یلدا را با میلاد مسیح تطبیق میدادند، از این روبه این نام نامیده شد.
وی بیان کرد: ما میبینیم که شعرهای شاعران ایرانی مانند معزی، سنایی، خاقانی، سیف اسفرنگی و... رابطه بین مسیح و یلدا را نشان میدهند؛ یعنی در حقیقت یلدا همان نوئلی است که اکنون در اروپا میگیرند ولی در گذشته در همین شب گرفته میشده است. یلدا برابر با شب هفتم دی ماه جلالی و شب بیست و یکم دسامبر فرانسوی میشود.
انگیزههای پایدار ماندن یلدا
این پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی در این خصوص اظهار کرد: این شب، شب زایش خورشید است و از باورهای دینی کهن ایرانیان است، بلندترین شب سال و طولانیترین تاریکی است و پایان برداشت محصول صیفی است و همه جا تا این روز محصولات را برداشت میکردند، زمین را برای کشت مجدد آمادهسازی میکردند و همه قشرها و گروهها برای استراحت و شادمانی کردن میرفتند.
وی با بیان اینکه ایرانیها چله بزرگ و کوچک را به عنوان برادر میدانستند، عنوان کرد: برادر کوچکتر سرما، برف و بارانریزی بیشتری دارد و به دلیل اینکه طولانی بودن شبهای چله بزرگ و سرمایی که در شب دارد، خیلی سخت میگذشته، به آن چله بزرگ میگفتند؛ اما چله کوچک به گونهای بوده که دو روز آفتاب، دو روز باران و برف و...دارد. چله تابستان هم به همین صورت یعنی چله بزرگ و کوچک تابستان است؛ به این معنا که یک نوع همنوایی و همذاتپنداری با طبیعت داشتند و اینها را برادر میدانستند.
جاوید ادامه داد: شب چله، شب جشن خانوادگی است؛ چراکه گردهماییها از سوی خویشاوندان و اهل خانه صورت میگیرد، دوستان نزدیک هم در این جشن حضور داشتند. خیلی جالب است که ابوریحان بیرونی میگوید روز اول دی را خرمروز میدانند؛ چراکه شب آن را به خرمی و شادی گذرانده بودند و اشاره میکند که در دستگاه حکومتی و پادشاهی آیین خرمروز را نگه میداشتند. همچنین خوراکیهای خاص و بخشی از نعمتهایی که خداوند در طول تابستان عطا کرده بود، را میآوردند؛ حتی ایرانیان برای نگهداری میوهها روشهای خاص هم پیدا کرده بودند.
این پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی افزود: به عنوان نمونه انگور یا هندوانه را زیر خاک رس و کاه پنهان میکردند و یا انگور را در ظرفهای گِلی خاصی زمانی که خشک میشد، زیر خاک پنهان میکردند. بعد از مدتی در شب چله این ظرفها را میشکستند یا اینکه اصطلاحا انگورها را آونگ میکردند. همچنین آجیلهای مختلف، گندم برشته، نخود برشته، برنج بوداده، تخمه هندوانه و کدو، بادام، پسته، فندق و... را میآوردند و خودشان را با همه دانههایی که خداوند به عنوان نعمت به انسانها عطا کرده بود، سرگرم میکردند و اصطلاحا شبچرهای انجام میدادند.
آیینهای ویژه شب یلدا
جاوید پیرامون آیینهایی که در این شب برگزار میشود، اظهار کرد: همچنین برای اینکه این شب به راحتی بگذرد، آیینهایی جهت سرگرمی برای این شب طولانی ایجاد کرده بودند. مانند فال حافظ گرفتن و تفأل که از زیباترین کارهایی بوده که در این شب صورت میگرفته است. از جمله این آیینها این بود که هر کسی نشانهای را داخل یک کوزه و کاسهای میانداخت و یک پارچه هم روی آن میانداختند و بعد گفته میشد یک دختر نابالغ دستش را داخل کوزه کند و موقعی که میخواست یکی از این اشیاء داخل کوزه را درآورد، یک نفر یک دوبیتی یا شعری از حافظ میخواند و این تقأل نیک، بد یا متوسط میشد و به این صورت روزگار خودشان را میگذراندند.
وی تصریح کرد: همچنین تلاش میکردند آن لحظات را با ادبیات، هنر، ساز و آواز پر کنند. بعضی اوقات هم برای بچهها بازیهای زیبایی داشتند؛ بازیهای شب چله پای کرسی که اکنون از بین رفتند، یعنی دیگر نه کرسیای مانده و نه چله به آن صورت جدی گرفته میشود؛ حتی ما در زمستان آداب برفی کردن هم داشتیم که بیشتر اوقات قبل از اینکه چله زمستان بیاید، آدمها را برفی میکردند که شب چله را مهمان شوند؛ یعنی اگر طرف میباخت مجبور بود خانوادهای که او را برفی کردند را مهمان کند و به این شیوه نزدیکیها و همدلیها بیشتر میشد.
این پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی با تاکید بر این که شب چله به نوعی مانند نوروز شب وحدت و همدلی هم محسوب میشود؛ خاطرنشان کرد: جشن خانوادگی شب چله سبب میشد آنهایی که با هم قهرند و کدورت و نگرانی و دلخوری دارند، با یکدیگر آشتی کنند تا مهربانیها در جهان بیشتر شود که این از جمله زیباییهای شب چله ماست که امروزه کمتر به آن توجه شده است.
تحفه نطنز
جاوید با اشاره به علت استفاده از این میوهها در شب چله عنوان کرد: به عنوان نمونه گلابیهای نطنزی در آن زمان ماندگار بود و تا سه چهار ماه هم عمر میکرد. شب چله آنها که دستشان به دهانشان میرسید، سفارش این گلابی را به وقتش داده بودند و زمانی که به دستشان میرسید، نگه میداشتند و تحت عنوان تحفه شب چله روی کرسی میگذاشتند که همه بخورند و به همین جهت گلابی نطنز، «تحفه نطنز» نام گرفته بود که اکنون بیشتر بهصورت کنایه و اصطلاح درآمده است؛ ولی طرز نگهداری خود میوهها برای این شب از نظر فناوری نگهداری میوه در ایران خود یک تکنولوژی است که برآمده از برگزاری آیین شب چله است که نسل جوان امروز کمتر به این قضایا توجه دارند و امیدوارم دستگاههای فرهنگی توجه جدیتری نسبت به این قضیه داشته باشند تا معنویتی که درون این آیینهاست را به نسل جوان بشناسانند که فراموش نشود و امیدوارم همانطور که آیین نوروز در ایران به رسمیت جهانی شناخته شد، دوستان میراث فرهنگی همتی کنند و آیین شب چله ایرانی را هم به عنوان آیین جهانی، ثبت معنوی و جهانی کنند.
وی در پاسخ به سوالی در خصوص وجود موسیقی خاصی در این شب اظهار کرد: موسیقی خاصی برای این شب وجود نداشته؛ اما اگر کسی صدای خوبی داشته، آواز میخوانده، قصهگوییهایی با ساز و قصهگوییهای آوازی انجام میدادند ولی این که ویژه شب یلدا و مخصوص آن شب باسد، چنین نیست. غالبا در همه جا دوبیتیخوانی انجام میشد و ساز، آواز و نقالی انجام میدادند.
این پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی با بیان این که از همه هنرها در این شب بهره گرفته میشده، ادامه داد: ویژه این شب موسیقی خاصی نداشتهایم؛ فقط تنها چیزی که بوده این که اول هر ماه در ایران برای اعلام وقت و رسیدن اول ماه رسم بر این بوده که طبل خاص و نقارهنوازی خاصی انجام میدادند. برای شب چله هم نقارهنوازی میکردند چون ماه عوض میشود و یک فصل و ماه کاری جدید بالا میآید.
برای تاریخگذاری شب چله باید به چهار و پنج هزار سال پیش رجوع کرد
جاوید افزود: شب چله در تمام اقوام ایرانی حائز اهمیت است؛ به خاطر اینکه سه ماه زمین در استراحت میرود و مردم هم در هر شغلی مانند دامدار، کشاورز و باغدار و... که باشند، همه در استراحت بودند اما اینکه بگوییم شب چله از چه زمانی به صورت جدی مطرح شد، بیگمان بعد از انقلاب کشاورزی بوده است.
وی ادامه داد: ما سه دوره برای زندگی بشر ایرانی داریم؛ یکی غارنشینی، بعد از غارنشینی ورود به دامداری است که البته این حرکت عشایری را هنوز هم در ایران داریم و بعد انقلاب شبانی هم انقلاب کشاورزی است که ایرانیها به یکجانشینی عادت پیدا میکنند. از همان جایی که یکجانشینی صورت میگیرد و کشت و کشاورزی و باغداری مهمتر از پرورش دام میشود، قطعا ریشههای این شب محکمتر شده اما نمیتوان تاریخ مشخص را تعیین کرد.
این پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی تصریح کرد: اگر بخواهیم بر اساس آیین زرتشت پیامبر هم به این قضیه نگاه کنیم، چیزی حدود 4800 تا 5000 سال پیش، ایرانیها شب چله برایشان مهمتر شده است البته قطعا قبل از آن هم وجود داشته است؛ چون همه در بیشتر نقاط ایران تقویم کار خودشان را دارند؛ البته که تقویم کار در ایران با تقویم رایج همواره متفاوت بوده است و آنها بر اساس تقویم کار خودشان این شب را مهم میدانستند و از آن بهره میگرفتند.
جاوید با تاکید بر این که برای تاریخگذاری باید به چهار و پنج هزار سال پیش رجوع کنیم، ادامه داد: هیچ کس نمیتواند تاریخ مشخصی برای بسیاری از آیینهای ایرانی که تمدن کهنی دارند، مشخص کند. تمدن ایران بیش از هشت هزار سال تا ده هزار سال دارد و بسیاری از آیینهایی که برآمده و حتی بعضی از آیینها مربوط به دوران کیش است که ایرانیها هنوز به دین ورود نکرده بودند و بعد از آمدن زرتشت و ورود به دین ایرانیان شروع میشود. از آنجا به بعد روی هر آیینی که بخواهید دست بگذارید باید به 5000 سال پیش برگردید و نمیتوان مانند سایر نقاط جهان که به اندازه ما تمدن جدی ندارند، نقطه عطف خاصی بگذاریم.
انتهای پیام
نظرات