به گزارش ایسنا، پارسا قاسمی، رئیس انجمن ریاضی دانشگاه شیراز در مطلبی که در اختیار ایسنا قرار داده با اشاره به این تجربه که طی آن، تعدادی از استادان در این دانشگاه در زمان گذران دوره پسادکتری با همت پروفسور شریف، رییس بنیاد نخبگان استان فارس، شیوههای نوین تدریس ریاضی را در اختیار دانشجویان قرار دادند، پرداخته است.
وی با اشاره به اعضای این تیم که شامل بهمن احمدی دکتری ترکیبیات، فاطمه شریفی دکتری هندسه و مهدی هرمزی دکتری آنالیز بودند، ویژگیهای روش تدریس خاص آنها را مورد اشاره قرار داده است.
قاسمی زیربنای کار در این شیوه تدریس را «دانشجومحوری و شناخت تکتک دانشجویان از روی سابقه و عملکرد آنها» دانسته و معتقد است دانستن سابقه و تواناییهای دانشجو بر کیفیت تدریس و نتیجه آن تاثیر مهمی میگذارد.
به اعتقاد رییس انجمن ریاضی دانشگاه شیراز، دومین ویژگی این روش آموزش «مدیریت شایسته کلاس و بهرهبرداری هوشمندانه از زمان» است. «ریتم آموزش، آرام اما متغیر و در نهایت آرام است تا نه تنها از فشار روانی دانشجویان کاسته شود، بلکه جسارت آنان در رویارویی با این دانش افزایش چشمگیری بیابد. همچنین در روند کار، بازخورد آموزش مدام بررسی میشود تا اطمینان حاصل شود که فهم قابل قبولی برای همه دانشجویان ایجاد شده است.»
وی یکی دیگر از ویژگیهای شیوه تدریس این دانشمندان را «بررسی مدام بازخورد آموزش در روند کار تا حصول این اطمینان که فهم قابل قبولی برای همه دانشجویان ایجاد شده» معرفی کرده و در ادامه از اهمیت یکسان دادن به همه دانشجویان کلاس تا یادگیری درس به صورت مفهومی در این روش تدریس و از قلم نیفتادن حتی یک دانشجو در روند فعال تدریس سخن گفته است.
به گفته قاسمی در این روش نوی تدریس، راههای ارتباطی دائمی و گوناگونی بین استاد و دانشجو وجود دارد تا گرهها و چالشهای علمی، بهتر و آسانتر برطرف شود. همچنین حس کنجکاوی، پرسشگری و جستجوگری دانشجو برانگیخته میشود تا دانشجو بتواند ارتباط بین مباحث ریاضیای را که آموزش میبیند با رشته تحصیلیاش بیابد و بفهمد.
قاسمی در ادامه آموزش فلسفه، مفهوم و کاربرد یک مبحث، هدف دقیق و تفکر پویا و مشارکت فعال دانشجو را عنصر مهم اجرای این شیوه آموزش دانسته و افزوده است: «در این شیوه، سیر علت و معلولی هر مبحث به روشنی بررسی میشود و دانشجویان نظارت دقیقی بر این روند دارند تا اگر دلیل امری بیان نشود، تذکر دهند و دلیل را پیدا و بیان کنند؛ بنابراین بیان مباحث و بررسی علت و معلولها سراسر شهودی است. مثلا نمونهوار علت معادلات فوریه، لاپلاس، معادلات دیفرانسیل، انتگرال، موج، گرما و حتی مبحث اعداد مختلط به صورت شهودی بیان میشوند. انتگرالهای دوگانه با لگو آموزش داده میشود و ضریب جینی که یکی از شاخصههای مهم در علم اقتصاد است، با انتگرال مشخص میشود و ...»
به گفته وی یکی دیگر از ویژگیهای این روش، تاکید بر کاربرد مداوم کتابهای مرجع، وبسایتهای آموزشی، مقالات و ویدئوها است. فراگیری و بهکارگیری نرمافزارها و اپلیکیشنهای شناختهشده و استاندارد نیز در دستور کار قرار دارد؛ در واقع جزئی از فرآیند تدریس استفاده در خور و بجا از وسایل کمکآموزشی است و چنانچه وسیله آمادهای در دسترس نباشد، طراحی و ساخته میشود. بخش دیگر این شیوه تدریس کمکگرفتن از داستان و تکنیکهای هنری بهویژه از تکنیکهای هنرهای نمایشی و موسیقی است که در چنین آموزشی، روندی فعال، گروهی و همهگیر را ایجاد میکند تا جایی که فراریان از این درس هم برانگیخته و به یادگیری علاقهمند میشوند و کسی مجالی برای اتلاف وقت و یافتن سرگرمی پیدا نمیکند، دانشجوی منفعل به دانشجوی فعال تبدیل میشود و دانشجویان به درجهای میرسند که همزمان هم میتوانند آموزش بگیرند و هم آموزش بدهند.
قاسمی معتقد است این شیوه تدریس با تکنولوژی آموزشی ویژهای که دارد، میتواند در آموزش هر درس و مبحثی به کار گرفته شود. در این روش تدریس با کنار همچیدن خلاقانه راهها و روشها بر حلپذیر بودن مسئلهها تاکید میشود. بدیت ترتیب که اگر تصور کنیم که حل مسئله شامل چهار بخش فهم مسئله، در نظرگرفتن روشی برای حل آن، عملیاتی کردن روش و رسیدن به پاسخ است، دانشجو برای حل مسئله اعتماد به نفس کافی دارد؛ زیرا با توجه به آموزشهایی که دیده است، مشکلی برای بهکارگیری مرحلههای یک تا سه ندارد و بنابراین راه رسیدن او به پاسخ هموار است؛ اگرچه تاکید استاد، بیشتر بر مرحلههای یک تا سه است اما رسیدن به مرحله آخر یعنی پاسخ هم اهمیت دارد. آموختن و بهکارگیری روش علمی، آن هم به صورت شهودی، اتفاق مهمی است که در این فرآیند میافتد.
همچنین در این شیوه دانشجو تماشاگر و شنونده صرف نیست و استاد هم متکلم وحده نیست. آنان بازیگران اصلی درامی هستند که نامش «آموزش ریاضی» است. در این درام، مونولوگ استاد، به دیالوگ تبدیل میشود؛ گفتگوهای «استاد با دانشجو» و «دانشجو با دانشجو». این گفتگوی دراماتیک، خود، کنشی است که پیشبرنده کنش اصلی این نمایش است. دیالکتیک و تضادی که عامدانه و آگاهانه از سوی استاد اعمال میشود و تجاهلی که وی وانمود میکند، او و دانشجویان را همزمان به پاسخ و نتیجه نهایی میرساند و بدیهی است که شناخت تکنیکها و عنصرهای هنر نمایش، کار را به شیوه منظمتر و قدرتمندتری پیش خواهد برد.
وی در ادامه این مطلب افزوده است: «شکی نیست که در فنون تدریس مقطع ابتدایی بر مشارکت دانشآموز در فرآیند تدریس تاکید میشود، اما بهکارگیری این تکنیکها در آموزش عالی، نکتهای است که باید به آن توجه شود.»
رییس انجمن ریاضی دانشگاه شیراز در ادامه معرفی ویژگیهای روش تدریس این دانشمندان جوان یادآور شده است که اصولا استادان دانشگاه، فن تدریس و درسهای مرتبط را فقط به صورت تجربی و سینه به سینه فرا میگیرند و آموزش کلاسیکی در این زمینه نمیبینند. اگر تلاشی هم در این زمینه شده آنقدر کمرنگ بوده که قابل اشاره کردن هم نیست؛ بنابراین کاری که این دانشمندان جوان انجام دادهاند بازخوانی و بازانجامی روشهای پیشین در ساختاری روشمند و نو است که قابل آموزش و فراگیری هم هست، خود به روشهای پیشین افزودند و همچنان پرانتز تجربههای نوی دیگر هم در این ساختارِ پویا باز است و از این نظر آغازگر روشی نو هستند.
وی در پایان نوشته است: طرفه سخن اینکه، برای اغلب مردم اصطلاح «درس شیرین ریاضی» اصطلاحی طعنهوار و مضحک است، اما چنین روشهایی میتواند متن جامعه را با ریاضی آشتی دهد؛ زیرا از روی مفهوم و کاربرد آن فراگرفته و این دانشِ انتزاعی و ذهنی به تجربهای عینی و ملموس، تبدیل میشود. در این صورت، شیرینی راستینِ آن چشیده خواهد شد و طفلانِ گریزپای را به مکتب باز خواهد گرداند، حتی اگر روزِ جمعه باشد.»
انتهای پیام
نظرات