به گزارش ایسنا، زمانی با شروع تعطیلات تابستان، کوچهها با صدای بازیهای مختلف بچهها پر میشد، از فوتبال با توپ دولایه پلاستیکی گرفته تا کِشبازی، بالا بلندی، قایمباشک و بازیهای متنوع دیگر؛ اما حالا در محله حداقل یک زمین فوتبال است و کلی کلاس تابستانی که خانوادهها ترجیح میدهند فرزندانشان را به جای مطمئنی بسپارند تا هنر و چیزی یاد بگیرند.
این روزها صدای بچهها کمتر از گذشته در کوچهها میپیچد. حالا بچهها در دنیای بازیهای کامپیوتری میچرخند، کمتر تحرک دارند و ترجیح میدهند دنیا را از پشت یک کامپیوتر و یا یک گوشی موبایل در اتاقشان کشف کنند.
زمانی بچهها در هر شهر و روستا با بازیهای بومی که ابزار آن یک تکه چوب و چند عدد سنگ بود، سرگرم میشدند؛ بازیهایی که نسلهای قدیمیتر هم آنها را تجربه کرده بودند و به نسلهای جدیدتر پیشکش میکردند. بعضی بازیها مثل بالابلندی یا قایمباشک معروفتر از بقیه بودند و تقریبا مردم همه شهرهای ایران آنها را میشناسند.
گاهی بازیها آنقدر اهمیت پیدا میکردند که در مجالس عروسی و جشنها نیز کاربرد داشتند و جماعتی را سرگرم میکردند و در عین حال درس درست زیستن و ادب و احترام به همنوعان را آموزش میدادند.
بازیها همچنان نشانههایی از حیات فرهنگی جامعه هستند. در ایران نیز بازیهای سنتی متنوع و گسترده هستند که نشاندهنده ژرفا و غنای فرهنگی کشورمان است اما برخی از آنها کمتر شده یا دیگر انجام نمیشوند و رو به فراموشی هستند؛ گرچه برخی از بازیهای محلی و بومی توسط سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در حال شناسایی و جمعآوری هستند و چند وقت یکبار جشنوارههای بازی محلی برگزار میشود و خاطرات این بازیها برای نسل قدیمیتر زنده میشود.
احمد تمیم داری در کتاب «فرهنگ عامه» به برخی از بازیهای محلی در استان کرمان اشاره کرده و به چند نمونه رایج آنها از جمله «ماچلوس»، «قایمموشک»، «چوببازی»، «چوگو»، «الک و دولک»، «الکیبازی»، «تخم مرغبازی»، «گردوبازی» و «هفتسنگ» پرداخته است.
در بازی «ماچلوس» بازیکنان به دو گروه تقسیم میشوند. اعضای یک گروه، «گروه بالا» دور دایرهای می ایستند که با آب و یا هر چیز دیگری روی زمین کشیدهاند و گروه دیگر در وسط دایره قرار میگیرند. یک نفر از گروه بالا گرگ میشود و پای خود را بلند کرده و به صورت «لیلی» دنبال افراد در وسط دایره میدود. گرگ دستش را به هر یک از آنها بزند، آن بازیکن سوخته و کنار میرود. وقتی همه سوختند، دو گروه جای خود را با هم عوض میکنند. این بازی را به صورت دونفره هم میتوان اجرا کرد.
ابزار بازی دیگری به نام «چوگو» (چوب و توپ) یا گوبازی، تعدادی توپ پشمی و چوب گردی به قطر پنج سانتیمتر و طول یک متر است که در فضای باز و در دو گروه مساوی (دست کم ششنفره) اجرا میشود.
دو نفر سردسته به نام «سَلار» انتخاب شده، یارگیری و سپس نقطهای را برای شروع بازی مشخص و در فاصله ۴۰ متری آن، جایی را به نام «دَک» انتخاب میکنند و بعد به روش «بر انداختن» مشخص میکنند کدام گروه باید بازی را شروع کنند. گروه برنده توپ را در اختیار و گروه بازنده در داخل زمین جا میگیرد. یک نفر از گروه بازنده به نقطه شروع بازی، جایی که گروه برنده از آنجا توپ را پرتاب میکند، میرود تا توپ را به توپزن پاس دهد. بازیکن گروه برنده که چوب در دست دارد باید توپی را که بازیکن گروه بازنده به آن پاس داده است، با چوب بزند و بازیکنان گروه پایین کوشش میکنند بدون آنکه توپ به زمین اصابت کند، آن را در هوا بگیرند. اگر موفق شوند، جای دو گروه عوض میشود.
بازیکنی که توپ را با چوب زده است باید بی درنگ با حالت دویدن خود را به «دک» برساند و برگردد. در این فاصله، افراد گروه پایین که توپ را به دست آوردهاند، تلاش میکنند او را بزنند که اگر موفق شوند، جای دو گروه عوض میشود. اگر گروه بازنده نتواند دونده را بزند، نوبت به یک نفر دیگر از اعضای همان گروه میرسد که توپ را با چوب بزند.
بازی دیگری در این استان وجود دارد که به آن چوببازی (ترکهبازی) گفته میشود که در مجالس جشن و عروسی کاربرد دارد. برای این بازی فقط به یک چوب بلند کلفت دو یا سهمتری، یک چوب نازک و کوتاه، طبل و شیپور نیاز است.
طبل و شیپور نواخته میشود و دو بازیکن به میدان میآیند. یکی چوب بلند و دیگری چوب کوتاه را در دست میگیرد. برای گرم شدن، مدتی حرکات نمایشی اجرا میکنند و سپس بازیکنی که چوب بلند در دست دارد آن را در زمین فرو میکند و دیگری تلاش میکند با چوب کوتاه خود به پای او بزند و بازیکن مقابل جا خالی میدهد. هرگاه چوب به پای بازیکن بخورد، بازیکنی که چوب را زده چوب بلند را تصاحب میکند و با آن به بازی ادامه میدهد در غیر این صورت بازی به همان شکل ادامه پیدا میکند. این بازی گاهی اوقات رنگ خشونت به خود میگیرد اما آنچه موجب تشویق تماشاگران میشود، حرکات زیبای دو طرف و نه کارهای خشن آنها است.
انتهای پیام
نظرات