به گزارش ایسنا، با ورود امام خمینی (ره) به ایران در ۱۲ بهمن و با توجه به حضور بیش از حد مردم در فرودگاه و بهشت زهرا، روایتهای متعددی از حضور ایشان در برخی از نقاط تهران مطرح میشود.
از سوی دیگر حجتالاسلام و المسلمین علی اکبرناطق نوری به عنوان یکی از شاهدان عینی اتفاقات آن روز را به طور کامل در کتاب خاطرات خود نقل میکند و حتی سازمان میراث فرهنگی در طول چند سال گذشته، مکانهایی که به این رویداد مهم، تاریخی و انقلابی مربوط میشد را در فهرست آثار ملی یا آثار معنوی به ثبت رساند.
حمیدرضا حسینی، پژوهشگر دانشنامه تهران، اما دربارهی رویدادهای آن روز به ایسنا توضیحاتی می دهد و می گوید:«ورود امام خمینی به کشور و نهایتا استقرار ایشان در مدرسه علوی، داستان جالبی دارد که شاید بهتر از همه،در خاطرات آقای علی اکبر ناطق نوری ثبت و ضبط شده است. امام خمینی (ره) پس از این که با هواپیمای ایرفرانس وارد فرودگاه مهرآباد میشوند و در ترمینال شماره یک فرودگاه مورد استقبال گروه زیادی از چهرههای سیاسی و مذهبی و قشرهای مختلف مردم قرار میگیرند، طبق برنامه پیشبینی شده به سمت بهشت زهرا حرکت میکنند تا آنجا برای مردم سخنرانی کنند. البته قرار بوده است که در میانه راه در مقابل دانشگاه تهران نیز توقف کنند و سخنرانی کوتاهی داشته باشند اما ازدحام مردم در خیابانها و هجوم آنها به طرف خودروی حامل امام باعث میشود که این برنامه کنسل شود و به طرف میدان راه آهن ادامه مسیر دهند تا از آنجا خود را به بهشت زهرا برسانند. البته در میانههای راه، خودروی حامل امام خراب می شود و ایشان را با هلی کوپتر به بهشت زهرا میرسانند.
امام پس از ایراد سخنرانی در قطعه ۱۷ بهشت زهرا، ابتدا با یک آمبولانس تا بیرون بهشت زهرا میآیند و آنگاه با هلی کوپتر به بیمارستان هزارتختخوابی واقع در ضلع شمال شرقی میدان توحید امروزی منتقل میشوند. به همین خاطر، بعدها نام این بیمارستان را "امام خمینی" گذاشتند.
دقایقی بعد از حضور امام در بیمارستان هزارتختخوابی و شگفتی و هیجانزدگی کادر بیمارستان از حضور غیرمترقبه ایشان، به پیشنهاد خودشان به خانه یکی از اقوامشان به نام آقای "کشاورز" میروند که در جاده قدیم شمیران (خیابان شریعتی امروزی)، خیابان اندیشه بوده است. تا شب و در حالی که تنها عده معدودی از نزدیکان از حضور ایشان در خانه آقای کشاورز اطلاع داشتند، در آنجا میمانند و در نهایت به مدرسه "رفاه" در پشت مجلس شورای ملی میروند.»
او که کارشناس ارشد رشتهی تاریخ با گرایش تاریخ معاصر است، با بیان اینکه مدرسه "رفاه" از طرف کمیته مردمی استقبال از امام خمینی (ره) برای استقرار ایشان آماده شده بود، ادامه میدهد: «انتخاب آن نیز بیدلیل نبود، مدرسه رفاه را شماری از اشخاص انقلابی مانند "محمد جواد باهنر"، "محمدعلی رجایی"، "سید محمد حسینی بهشتی" و "علی اکبر هاشمی رفسنجانی" تأسیس کرده بودند.
امام کمتر از ۲۴ ساعت در مدرسه رفاه حضور داشتند و پیش از ظهر روز ۱۳ بهمن ۱۳۵۷ به مدرسه علوی در خیابان ایران رفتند. گویا علت خروج از مدرسه رفاه این بوده که این مدرسه فضای لازم برای دیدارهای مردمی امام و ورود و خروج جمعیت را نداشته است.
به هرحال، امام از ۱۳ بهمن ۵۷ تا ۹ اسفند همان سال که از تهران به قم رفتند، در مدرسه علوی بودند و آن طور که آقای "محمدرضا توکلی بینا" در خاطرات خود نقل کرده است، در این فاصله یک بار به زیارت حرم شاه عبدالعظیم حسنی در شهر ری رفتند و دو سه شبی را نیز در خانه دامادشان، مرحوم محمود بروجردی گذراندند.
امام خمینی (ره) از ۱۰ اسفند ۵۷ تا ۴ بهمن ۵۸ در قم بودند تا این که دچار عارضه قلبی شدند و به تهران بازگشتند. نهایتا نیز در جماران ساکن شدند و تا پایان عمر در آنجا بودند.»
حسینی در ادامه با تاکید بر اینکه در خط سیر بازگشت امام از پاریس به تهران، چند مکان مهم قرار گرفته است؛ این مکانها را این طور توضیح میدهد: «ترمینال شماره یک فرودگاه مهرآباد که سال گذشته و در ۱۲ بهمن ۹۵ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد.
دومین مکان "قطعه هفده بهشت زهرا تهران" که آن نیز باقی است، هر چند در طول زمان دچار دگرگونیهایی شده است. مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) که محل فرود هلیکوپتر حامل امام (ره) در آنجا قطعا قابل شناسایی است و اگر تا کنون نشانه یا تابلویی در آنجا نصب نشده باشد، میتوان در آینده چنین کاری را انجام داد، سومین مکان مهم در ان رویداد است.
هر چند در سالهای گذشته ساختمانهای جدید و ناهمگون در محوطهی بیمارستان امام خمینی (ره) ساخته شدهاند که مشخص نیست محوطه فرود هلی کوپتر، را به همان حالت باقی نگه داشتهاند، یا به ساختمان تبدیل شده است؟»
وی در ادامه خانه آقای "کشاورز" در خیابان اندیشه را چهارمین مکانی میداند که ارزش توجه نسبت به این رخداد را دارد و بیان میکند: این خانه را میتوان از طریق حجتالاسلام و المسلمین ناطق نوری شناسایی کرد، البته اگر در هجوم ساختوسازهای این سالها ، به آپارتمان تبدیل نشده باشد، خوب است که آنجا نیز تابلویی نصب و خاطره حضور چند ساعته امام ثبت و ضبط شود.
او مدرسه "رفاه" و پنجم، مدرسه "علوی" را از دیگر مکان رویدادهای مهم در این رخداد انقلابی میداند و میگوید: «معتقدم این دو مدرسه حتی اگر شاهد حضور امام خمینی (ره) نبودند، باز هم مکانهای مهمی تلقی میشدند. زیرا علاوه بر اینکه بر جریانهای سیاسی روزگار خود تاثیر گذار بودند، بر جریانهای مذهبی و بر سمتوسوی آموزش و پرورش ایران اثرگذار بودهاند.
طبیعی است که حضور امام در این دو مدرسه، صبغه مکان – رویدادی آنها – خصوصا مدرسه "علوی" – را دو چندان کرده است. چون مدرسه علوی کانون مهمترین رخدادهای کشور در دوره انتقال از نظام شاهنشاهی به نظام برآمده از انقلاب بوده است.
دیدارهای مردمی امام، رفت و آمد مهمترین رجال سیاسی کشور، اعلام همبستگی همافران با امام و انقلاب، معرفی دولت موقت مهندس مهدی بازرگان و بازداشت، محاکمه و اعدام مقامهای رژیم پهلوی تنها بخشی از رخدادهای مهم مدرسه علوی در یک دوره کوتاه ۲۶ روزه است.»
این پژوهشگر تهران ادامه میدهد: «مدرسه علوی چه از نظر کالبدی و چه از نظر کارکردی حفظ شده است اما باید به بافت پیرامونی آن نیز توجه کرد. در واقع، باید دانست که چرا بنیانگذاران مدارس علوی و رفاه این نقطه از شهر تهران را برای استقرار نهاد آموزشی مورد نظر خود انتخاب کردند و این دو در چه شرایطی میتوانند به حضور تاریخی و تأثیرگذار خود در خیابان ایران تداوم ببخشند؟
خیابان ایران که سابق بر این خیابان "عینالدوله" نام داشت، یکی از محلههای قاجاری تهران است و از قدیمالایام محلهای مذهبی و بازارینشین بوده است. با توجه به نقشی که گروههای مذهبی و بازاریان در تحولات دوره معاصر داشتهاند.
این خیابان از دهه ۱۳۲۰ تا کنون برکنار از پویشهای سیاسی نبوده است. احتمالا کسانی که مدارس رفاه و علوی را بنیان گذاشتند، در مکانیابی این دو نهاد آموزشی، پیشینه تاریخی و بافت اجتماعی-فرهنگی خیابان ایران را در نظر گرفته و برآورد کردهاند که این دو مدرسه در خیابان ایران از عقبه اجتماعی قویتری برخوردار خواهند بود.
در نتیجه، وجود مدارس علوی و رفاه در این نقطه از شهر، در تداوم یک سیر تاریخی بوده است که انقطاع آن به معنای جداسازی آنها از بستر تاریخی، فرهنگی و اجتماعیشان است.»
حسینی بیان میکند: «این جداسازی از دهه هفتاد و با اجرای طرح نسنجیده و شکست خورده زیرگذر خیابان "گوته" آغاز و باعث شد که علاوه بر تخریب تعداد زیادی از خانههای تاریخی ارزشمند، بافت مسکونی بخش جنوبی خیابان ایران – که مدرسه علوی نیز همانجا قرار دارد – دچار از هم گسیختگی شود.
از آن به بعد، بازار لوازم خانگی به طور مداوم از سمت سه راه امین حضور به سمت شمال در حال پیشروی است و بافت مسکونی و اصیل پیرامون مدرسه علوی را به شکل نگران کنندهای مضمحل کرده است.»
او به توصیف وضعیت خیابانهای این منطقه میپردازد و میگوید: «اکنون اگر در آن حوالی قدم بزنید، با طنز تلخی روبرو میشوید و ملاحظه میکنید که مدرسه علوی به عنوان کانون انقلابی که یکی از شعارهایش استقلال سیاسی و اقتصادی کشور بود، در محاصره مغازههایی است که تماما تابلوی برندهای خارجی را بر فراز خود نصب کردهاند و در خیابانی که نام "ایران" را بر تارَک دارد، کمتر نشانی از اقتصاد ملی دیده میشود!»
این پژوهشگر دانشنامه تهران اظهار میکند: «ماجرا به همین جا ختم نمیشود. چند سالی است که طرح توسعه مجلس شورای اسلامی، بافت مسکونی غرب خیابان ایران را نیز در هم کوبیده و حتی خیابان پشت مجلس را که زمانی مرز این محله بود، به کام خود کشیده است!
حاصل این دو تهدید که یکی از جنوب و دیگری ازغرب خیابان ایران هجوم آوردهاند، چیزی نیست مگر در هم ریختگی کالبدی؛ ترافیک شدید ناشی از بستن خیابان پشت مجلس و سد معبر بازار لوازم خانگی، بروز ناهنجاریهای اجتماعی، شب مردگی، ناامنی روانی و اجتماعی و مواردی از این دست که بسیاری از ساکنان خیابان ایران را به کوچیدن از این محل مجبور ساخته و بنیانهای اجتماعی آن را مورد تهدید قرار داده است.
در این شرایط، مدرسه علوی چه از نظر کالبدی و چه از نظر کارکردی، حالت جزیرهای به خود گرفته و از بستر تاریخی خود جدا شده است.»
انتهای پیام
نظرات