مهدی منتظرقائم در گفتوگو با ایسنا درباره خروجی بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها اینگونه گفت: شکل ظاهری نمایشگاه به عقیده من بهتر از سالهای گذشته بود؛ یعنی چینش سالنها و دکوراسیون و غرفهها به فضای ارتباطاتی نزدیکتر شده بود. حال این را مثبت تلقی کنیم یا به آن بگوییم پرداختن به ظاهر، همیشه هم مثبت نیست بلکه ناکارآمدیهای محتوایی را امکان اینکه پوشش بهتری بدهد، افزایش میدهد؛ بنابراین اگر به لحاظ ماهوی و چه در عمل آن را منفی تلقی کنیم، اینها محل بحث است.
منتظرقائم درباره شکل ظاهری نمایشگاه مطبوعات اظهار کرد: فکر میکنم نمایشگاه مطبوعات شکل ظاهر غرفهها و نحوه عرضه آثار و محصولاتشان یک جنبه مثبت است اما نه براساس مشاهداتی که خودم داشتم بلکه براساس اطلاعاتی که از شبکههای اجتماعی یا رسانهها یا گفتوگو با صاحبنظران و اهالی رسانه داشتم نمایشگاه امسال در محتوا خیلی موفق نبوده است.
این استاد ارتباطات در ادامه درباره محتوای نمایشگاه مطبوعات توضیح داد: رسانهها در طرح کردن مسائل جدی و مبتلابه جامعه در مقایسه با سالهای گذشته میتوانستند حرکت بهتری انجام دهند. مطبوعات ما مسائل و مشکلات، امور ساختاری، بحثهای فنی، ساختاری، مالی، تخصصی قانون و مقررات نحوه تعامل قوای حاکمیتی دارند که متأسفانه این مسائل طرح نمیشوند و اگر مطرح هم شوند در قالب جلسه سخنرانی، دیدار یا ملاقاتهای غیررسمی اصلا در فضای نمایشگاه نمیتواند جایی داشته باشد یا منتج به نتیجه شود؛ بنابراین اینجا صرفا یک نمایشگاه است، نمایشگاهی که مخاطبان و تودههای مختلف مشتریان بالقوه و بالفعل محصولات ما را هم نمیتوانند جدی بگیرند. برای مثال ما سنت اشتراک را هم نداریم. نشریاتمان هم نمیتوانند چند صد هزار مشترک جذب کنند بنابراین نمایشگاه یک گردهمایی و گردهای است که حداقل سالی یک بار از سراسر کشور جمع شوند و همدیگر را زیارت کنند.
او در عین حال ادامه داد: آدمهای همفکر یک وقتهایی پاسخگوی مشتریان خود در غرفهها هستند و بخش زیادی از کارکرد نمایشگاه دید و بازدید و رفتن در غرفههاست. اینها کارکرد خوبی تلقی میشوند اما کارکرد نمایشگاه را با توجه به اینکه سالی یک بار برگزار میشود، حرکت به سمت طرح مسائل و پیدا کردن راهحلها و مشکلات اصلی باید بدانیم. متأسفانه نظام برگزاری نمایشگاه در بعضی کارکردها دورتر میشود.
منتظرقائم در بخش دیگری از گفتوگوی خود درباره جایگاه مردم در نمایشگاه مطبوعات نیز اظهار کرد: جایگاه خیلی اثرگذاری را برای مردم نمیبینم؛ به عنوان مثال فرض کنید اگر مطبوعات یک کالای فرهنگی جدی برای جامعه ما بود والدین، نوجوانانشان را به این محل میآوردند یا مدارس تورهایی میگذاشتند که طیف متنوع مطبوعات در کشور را به بچهها نشان دهند و آنها را به سمت نشریات، روزنامهها، مجلات تخصصی و ... جهت دهند که در آینده مشتری این کالا و محصولات شوند. ما واقعا این را خیلی نمیبینیم.
وی با طرح این پرسش که آیا جامعه ما در حال حاضر به سمت صفحه کلید و فضای مجازی نرفته است؟ گفت: در حال حاضر در نمایشگاه چند اپلیکیشن عرضه شد؟ آیا نیازهای اطلاعاتی یا نوع الگوها و عادتهای مصرف مخاطب و آن چیزی که در نمایشگاه عرضه میشود تناسب جدی دارد یا نه؟ شکل و میزان تنوع ژانری در محتوا، نیاز جامعه را میتواند برآورده کند یا نه؟ حال اگر مخاطبان بالقوه ما احساس کنند نیازهایشان با این تکنولوژیها و خروجی برآورده میشود، قاعدتا سرودست میشکنند و رسانهها هم حضور مردم را میبینند. در حالی که در حال حاضر اگر حضوری هم باشد بیشتر نگاه کردن و گردش چشمی است.
این استاد ارتباطات در پایان گفتوگوی خود با طرح این پرسش که چقدر از سوی مردم با پرسش و پاسخهای جدی مواجه میشویم؟ گفت: این امر میتواند شاخصی باشد که میزان درگیری مخاطب را در مقوله مطبوعات و خبرگزاریها به شما نشان دهد. احتمال میدهم بر اساس شنیدهها و تحلیلها و شاهدان امسال خیلی نسبت به سال گذشته و سالهای قبل اتفاق خاصی در مسیر مثبت نیفتاده باشد.
انتهای پیام
نظرات