• دوشنبه / ۳ مهر ۱۳۹۶ / ۰۳:۰۲
  • دسته‌بندی: تجسمی و موسیقی
  • کد خبر: 96070201399
  • خبرنگار : 71544

دستاوردهای ما را گوشت قربانی نکنید!

دستاوردهای ما را گوشت قربانی نکنید!

حمید شانس گفت: انتظار جامعه هنری این است که دستاورد، تاریخ و آثارش را مانند گوشت قربانی تکه‌تکه در اختیار سازمان‌های غیرمربوط نگذارند و اجازه دهند فرهنگ مملکت، ارتباطش را با گذشته حفظ کند و امکان ساخت آینده‌اش را با ملاحظات سیاسی از دست ندهد.

این هنرمند مجسمه‌ساز در گفت‌وگو با ایسنا،‌ اظهار کرد: دوباره در مقطع خاصی از تاریخ قرار گرفته‌ایم که مسئله‌ساز است. نگاه مرکزی دولت آقای روحانی به معیشت مردم است که این موضوع اصلا بد نیست؛ اما اگر فکر کنیم فرهنگ، جریانی است که یا باید در اقتصاد منفعت مالی بیاورد، یا کنار گذاشته شود، اشتباه تاریخی بزرگی است.

او ادامه داد: آنچه به‌تازگی در حال رخ دادن در عرصه فرهنگ است، هشداردهنده است و نمی‌دانم تا کی قرار است بودجه وزارت ارشاد به این اندازه باشد. در مدت ۱۰ سال گذشته، عرصه فرهنگ و خواست عمومی نسبت به جریانات هنری کاملا دگرگون شده است. این را در میزان فروش سینما، تئاتر و نقاشی و اقبال عمومی به آن‌ها ببینید. جامعه به دلایل بسیاری در سال‌های آینده، رویکردی جدی‌تر به امر هنر خواهد داشت و هنر، جایگاه اجتماعی بزرگتری پیدا می‌کند، فکر نمی‌کنم مسوولان این موضوع را ندانند.

شانس گفت: اگر دولت به این فکر می‌کند که باید تصدی‌گری عرصه رو به گسترش هنر را کنار بگذارد و آن را به خودش واگذار کند، وجود مکانیزم‌های کنترلی با این شدت به چه معنا است؟ اگر فکر می‌کنند که تمام سیاستگذاری‌ها را ما باید انجام دهیم، مسلما یک خیال‌بافی است، زیرا مسیر فعالیت‌های اجتماعی، از خواست و اراده ما گذر نمی‌کند.

او تاکید کرد: در هر صورت، جایگاهی که برای وزارت ارشاد، میزان بودجه آن و نهادهای قانونی که برای فعالیت هنری تعریف شده، به‌شدت حقیر و کوته‌نظرانه است. با این مکانسیم‌ها به‌زودی در مقابل هنر، ساختارهای اجتماعی و قوانین دولتی وضع‌شده، چالشی ایجاد خواهد شد که می‌تواند به انفجار تبدیل شود.

این هنرمند بیان کرد: دولت آقای روحانی همان‌قدر که به چالش معیشت فکر می‌کند، باید به اهمیت جایگاه هنر پی ببرد. گویا مسوولان ما هیچ تصوری از هنر، بیشتر از یک وسیله تبلیغاتی ندارند. آن‌ها درکی ندارند که امروزه هنر چگونه زمینه زندگی است و چگونه با عواطف و انگیزش‌های انسانی در ارتباط است.

او با اعتقاد به این‌که هنر عنصر اصلی خلاقیت است، تاکید کرد: نمی‌توان هنر را به راحتی نادیده گرفت. میزان بودجه، قدرت و نظارت دستگاه‌هایی که برای امور هنری تعریف شده‌اند، واقعا حقارت‌آمیز است. همه ما باید با شرم در مقابل نسل آینده پاسخگو باشیم که چه شیوه و نگاه و وضعیتی داشتیم.

بعد از ۳۰ سال کار هنوز مجوز کارگاه ندارم

شانس اظهار کرد: یا دولت اجازه بدهد جریان هنر خودش رشد کند، یا مکانزیم‌های شدید کنترلی را بردارد. من بعد از ۳۰ سال  کار مداوم در عرصه هنر، هنوز کارگاه ندارم. من به‌عنوان کسی که در سیاستگذاری‌های مختلف سهیم و صاحب‌ نظر هستم، هنوز نمی‌توانم اثبات کنم که کار و کارگاهم یک مجوز قانونی می‌خواهد.

این مجسمه‌ساز ادامه داد: در این ممکلت، قوانین بسیاری تصویب شده‌اند اما آیین‌نامه آن‌ها را نمی‌نویسند. آیا نوشتن آیین‌نامه‌ی معافیت مالیاتی هنرمندان باید این همه سال طول می‌کشید؟

او با بیان این‌که دولت باید به عرصه فرهنگ یارانه بدهد، اظهار کرد: این لازمه فرهنگ است، زیرا ۳۰ سال به این حوزه، امنیتی نگاه کردیم و تا جایی که می‌شد، آن را کوچک نگه داشتیم و به ابزار سیاست تبدیلش کردیم. خود آقای روحانی هم در دوره گذشته می‌گفت، هزینه بدهید تا فضای امنیتی از حوزه هنر برداشته شود.

شانس اضافه کرد: این‌که انجمن‌های هنری را پا در هوا و آن‌ها را به خانه هنرمندان وابسته کرده‌اند و به آن‌ها اجازه رشد نمی‌دهند، چه معنایی دارد؟ آیا رشد نکردن این‌ها، بیشتر به امنیت جامعه ضرر نمی‌زند؟

اداره موزه صنعتی به وظایف هلال احمر چه ربطی دارد؟

او که مدیریت تیم هنری ترمیم مجسمه‌های موزه استاد علی‌اکبر صنعتی در تهران را برعهده داشته است،‌ در ادامه گفت‌وگوی خود با ایسنا اظهار کرد: ما پیگیر این قضیه بودیم که درگیرودار کشمکش‌های اداری، مجسمه‌های مطرود مانده و نیمه‌تخریب‌شده‌ی استاد صنعتی که بخشی از تاریخ و فرهنگ تجسمی است، از بین نرود.

این مجسمه‌ساز ادامه داد: این مجسمه‌ها با هزینه سازمان زیباسازی شهرداری تهران ترمیم شدند، در حالی که این موزه صنعتی تهران به سازمان هلال احمر متعلق است. البته من نمی‌دانم موزه به چه درد هلال احمر می‌خورد! این‌که در این وضعیت، هلال احمر متولی چرخاندن این موزه باشد، چه ربطی به وظایف آن دارد؟ صرفا به این دلیل که ساختمان موزه به سازمان هلال احمر تعلق دارد؟!

شانس اظهار کرد: از طرف دیگر، موزه‌ای در بافت تاریخی شهر قرار گرفته و این بافت تاریخی و گردشگری به هماهنگی یک سازمان واحد نیاز دارد. هلال احمر یک سازمان تخصصی است که در حوزه کاری خود خوش‌نام و مورد احترام است؛ اما موزه‌داری در چارچوب حوزه کاری و تخصصی او نیست.

او بیان کرد: هلال احمر حتی اگر کادر مناسب و مجربی برای موزه داشته باشد، نمی‌تواند موزه را با آن بافت تاریخی هماهنگ اداره کند. این ساختمان باید در اختیار سازمان‌های مناسب‌تر قرار گیرد و اگر لازم است، هلال احمر هزینه‌ای بگیرد.

این هنرمند مجسمه‌ساز در ادامه گفت: نمی‌دانم تا کی قرار است برخی شیوه‌هایی که در سیاست جاری بوده، ساختار فرهنگ ما را دستخوش آسیب‌های بیشتر کند؟ هلال احمر بعد از مدتی از پس شرایط مالی این موزه برنخواهد آمد.

او تاکید کرد: آثار موزه صنعتی به‌دلیل جنس و نوع کار، در معرض آسیب هستند و باید قالب‌گیری شوند. طبیعی است که این آثار باید نسخه دومی داشته باشند. اگر هلال احمر روی اصل کارها و ساختمان، حساس است و آن را ملک شخصی می‌داند و نمی‌خواهد آن را جزو قابلیت‌های فرهنگ ملی بداند، همراهی کند تا آثار این موزه، قالب‌گیری و نسخه‌ای از آن‌ها برای موزه ارسال شود.

شانس در پاسخ به این پرسش که آیا آثار موزه تهران قالب‌گیری شده‌اند؟ اظهار کرد: این کارها مرمت شده، اما قالب‌گیری نشده‌اند. قالب‌گیری این آثار، کار حساسی است که باید برای انجام آن با خانواده استاد صنعتی و جامعه مجسمه‌سازان هماهنگی انجام شود. این کار، زمان‌بر است و حساسیت‌های خود را دارد.

او ادامه داد: باید تیمی که به مرمت، مجسمه‌سازی و مسائل اجتماعی اشراف دارد، قالب‌گیری آثار را انجام دهد. گمان نمی‌کنم بتوان در این فاصله کوتاه، این کار را انجام داد و کسی جرأت کند دست به این کار مخاطره‌آمیز بزند.

نمی‌توانستیم مرمت کامل انجام دهیم

این مجسمه‌ساز درباره میزان آسیب‌دیدگی مجسمه‌های موزه استاد علی‌اکبر صنعتی در تهران، گفت: میزان آسیب‌دیدگی مجسمه‌های موزه تهران متفاوت بود. آثاری بود که حداقل آسیب‌دیدگی را داشت و کارهایی بود که در مرمت‌های ناشیانه، دستخوش آسیب شده بودند. این کارها چند لایه مرمت داشتند که من گمان نمی‌کنم همه مرمت‌ها، کار خود استاد بوده باشد.

شانس ادامه داد: اگر می‌خواستیم یک مرمت کامل انجام دهیم، باید به عمق کارها می‌رفتیم که در این صورت امکان آسیب دیدن آن‌ها وجود داشت. عاقلانه‌ترین کار این بود که با احتیاط هرچه تمام‌تر، آثار از یک استحکام‌بخشی نسبی برخوردار شوند، ظاهر آن‌ها مطلوب و به‌شکل اولیه کار نزدیک شود. قرار بود بعد از تمام شدن کار، فرصتی ایجاد شود که کارها به آرامی قالب‌گیری شود، آن‌وقت اگر لازم بود و با اطمینان از این‌که قالب اثر وجود دارد، مرمت اساسی‌تری روی مجسمه‌ها انجام شود.

این مجسمه‌ساز گفت: با توجه به فشاری که جامعه هنری شکل داد و رویکردی که شهرداری و سازمان زیباسازی در آن زمان درباره حفظ بناها و میراث تاریخی داشتند، سازمان زیباسازی داوطلب شد که متولی این کار شود، هلال احمر نیز صبر کرد وقتی کار زیباسازی تمام شد، آنجا را دوباره در اختیار گرفت.

شانس درباره ارزش موزه صنعتی تهران، توضیح داد: اولین ارزش این موزه به ساختمان تاریخی آن مربوط است که در بافت تاریخی تهران، نقش ویژه خود را دارد و باید باقی بماند. دوم این‌که از تاریخ ساخت این ساختمان تا تکمیل مجسمه‌ها، پروسه‌ای تاریخی را دربرمی‌گیرد و نمایشی از مجموعه‌ای از اتفاقات است. از طرفی، آثار استاد صنعتی بخش تکرارناپذیری از تاریخ هنر کشور هستند. از نظر چهره‌شناسی، این آثار دوران تحول جامعه سنتی به جامعه مدرن را نشان می‌دهند، به‌گونه‌ای که چهره‌ها شامل چهره‌های بسیار قدیمی و معاصر است.

اتفاقی که در کرمان افتاده، فجیع است

او درباره موزه هنرهای معاصر صنعتی کرمان نیز اظهار کرد: اتفاقی که در کرمان افتاده، فجیع است. شاید بودجه‌ای که برای اداره این موزه اختصاص پیدا می‌کند، چیزی نزدیک به ۳۰۰ میلیون تومان و بودجه مرمت آثار حدود ۵۰ میلیون تومان باشد.

شانس بیان کرد: موزه کرمان حداقل بودجه را در اختیار دارد و با این وضعیت، امکان این‌ را نخواهد داشت که همین آثار را نگه دارد و سرپا بایستد. رفتاری که با دومین موزه تجسمی ایران می‌کنند، به نوعی تحقیر جریان هنر و فرهنگ است.

او درباره میزان آسیب مجسمه‌های موزه کرمان نیز گفت: میزان آسیب‌دیدگی بالا نیست؛ اما شرایط نگهداری از آثار مطلوب نیست. موزه یک موجود زنده است که باید تنفس کند و رشد داشته باشد. آنجا نام موزه را دارد، اما از عملکرد یک موزه فاصله گرفته است. اگر مجموعه‌ای بخواهد به یک موزه کامل تبدیل شود، باید خلأهایش را پر کند. موزه کرمان، کار کم دارد و کار تازه نخریده، جایی برای نگهداری آثار ندارد و بیش از دو میلیارد تومان نیاز دارد تا فضای خود را درست کند، اکنون از پس آبیاری فضای سبز هم برنمی‌آید.

این مجسمه‌ساز ادامه داد: وقتی کسی را رئیس موزه می‌کنید و دستش را می‌بندید، عملا او را به یک آدم منفعل و فضا را نیز به همین حال تبدیل می‌کنید.

او اضافه کرد: شکی نیست که ما در کشور، کمبود بودجه و سرمایه‌گذاری داریم؛ اما این‌که بودجه‌ای را که داریم به چه نسبت تقسیم می‌کنیم، موضوع دیگری است؛ ببینید نهادهای رسمی و غیررسمی جانبی، چه حجمی از بودجه را در اختیار دارند. من در ۵۵ سالگی، در کلاس‌هایی شرکت کردم و چیزهایی را یاد گرفتم، این کار، هیچ ایرادی ندارد. اگر لازم است، سیاستمداران ما باید آموزش ببینند تا متوجه شوند که لازمه وجود هنر در جامعه چیست.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha