نویسنده تقدیرشده جایزه جلال آل احمد با بیان اینکه کارکرد جوایز ادبی بهبود اوضاع بازار کتاب نیست، میگوید: جایزه جلال آثاری را که در مناسبات بازار دیده نشده معرفی میکند و از این طریق اطمینان میدهد که همه آثار دیده میشود.
در هشتمین دوره جایزه جلال آل احمد، کتاب «آیا بچههای خزانه رستگار میشوند» نوشته مهدی اسدزاده در بخش مجموعه داستان قابل تقدیر شناخته شد. این نویسنده پس از دریافت جایزه خود گفت: اگر قرار باشد نگران باز و بسته شدن چیزی باشیم باید نگران بسته شدن کرکرههای کتابفروشیها باشیم.
مهدی اسدزاده در گفتوگویی با خبرنگار ادبیات و نشر ایسنا، درباره برگزاری جایزه جلال گفت: به نظرم روند توجه به جایزه و حواشی پیرامون آن ما را از توجه به کارکرد اصلی این جایزه و سایر جوایز دور کرده است. نظرات موافق و مخالفی درباره جایزه شکل گرفت که دور کردن جایزه از آن نظرات باعث ثبات در این دوره شد.
او در ادامه ااظهار کرد: هدف این جایزه حمایت از ادبیات داستانی و امید دادن به جامعه ادبیات داستانی است تا نویسندگان داستان بدانند کارشان دیده و خوانده میشود و در این دوره این اتفاق به خوبی رخ داد. بخشی از حواشی به وجود آمده در حاشیه جایزه جلال خودخواسته و بخشی ناخواسته بود. به نظرم در یک یا دو دوره اخیر با کم کردن مسائلی که منجر به حواشی میشد جایزه به سمت هدف و رویکرد اصلی خود رفت.
این نویسنده درباره تاثیر کم شدن حواشی بر جایزه جلال اظهار کرد: جایزه جلال در دو سه دوره اخیر به علت کم شدن حواشی موثرتر شد. نمونهاش را در همین ببینیم که تا دو سه سال اخیر آنقدر که در این دوره محل، منشا و موجب بحث جدی بود، موجب بحث نمیشد. در این دوره انتخاب کاندیداها و نوع داوریها باعث جبههگیری مخالف و موافق شد که نشان میدهد جایزه به هدفش رسیده است. در این دوره به جای اینکه درباره رویکرد جایزه صحبت شود در محافل ادبی درباره کیفیت آن صحبت شد، و به نظرم این حرکت مثبت است.
اسدزاده درباره کتاب «آیا بچههای خزانه رستگار میشوند» بیان کرد: کتاب مجموعه هشت داستان کوتاه است که از حدود سال 87 تا 89 نوشته شد و از سال 89 تا 93 در دست چاپ و بررسی بود. در نهایت بعد از حدود شش سال به چاپ رسید. موضوعات، سبک، تکنیک نوشتاری و زبان در هر داستان مختلف است. عمدتا داستانها درونمایه مشترک دارند و به تنهایی، ترس و رویارویی انسان با تقدیر میپردازند. اما آنقدر که سعی شده تنوع در ساختار، تکنیک و فضا رعایت شود، وحدت مضامین کمتر به چشم میآید.
نویسنده تقدیرشده جایزه جلال آل احمد درباره تاثیر جوایز ادبی گفت: ما در کشور هدفمان را از برگزاری جایزه گم کردهایم. هدف این جایزه ایجاد نشاط و حرکت داستانخوانها و داستاننویسهاست؛ اما وقتی ما تمام بار اتفاقات مثبت در داستان را بر دوش یک جایزه ادبی بگذاریم، ممکن است ناامید بشویم.
او ادامه داد: هدف از جوایز معرفی کتابها نیست؛ معرفی کتاب کارکرد رسانه است. کار جوایز این نیست که اوضاع بازار کتاب را بهبود ببخشد. البته بهبود بازار جزو آثار و عوارض بعدی جایزه است، اما هدف اصلی نیست. اینکه ما همه نوع توقع را از یک جایزه داشته باشیم آن هم در نبود سایر جوایزی که پیشتر برگزار میشد، این باعث میشود نتیجه خوب نگیریم.
اسدزاده با بیان اینکه جایزه جلال در حال حاضر با اصلاح رویکرد برگزار میشود، اظهار کرد: هدف جایزه این است که به نویسنده و مخاطب و علاقهمندان به ادبیات داستانی این اطمینان را بدهد که اگر اثر داستانی به خوبی دیده و خوانده نشود در جایزه جلال مورد داوری قرار میگیرد. بسیاری از آثاری که امسال به دوره پایانی رسیدند آثاری بودند که در بازار و مناسبات نقد و نشر و ... دیده نشده بودند.
او همچنین افزود: یکی از کتابهایی که به مرحله نهایی رسید شمارگانش تنها 300 نسخه بود. زمانی که ما بخواهیم همه این کارها در اختیار یک جایزه قرار بدهیم، طبعا ناامید خواهیم شد. هدف همین بود که به نویسندهای که اثرش تنها 300 نسخه منتشر شده، اطمینان داده شود که اگر کتابش در مناسبات بازار دیده نشد، در جایزه مورد تقدیر قرار میگیرد و از آن طریق دیده خواهد شد.
اسدزاده در پایان متذکر شد: باید کمی توقعمان از تنها جایزه رسمی ادبیات داستانی را که مهمترین جایزه است پایین بیاوریم. اگر ممکن بود همچون سالهای پیش و دیگر کشورها جوایز متعددی برگزار شود، میتوانستیم برای هر یک کارکرد و رویکرد جدا داشته باشیم؛ اما نیاز است که توقعات را از جایزه جلال کمتر کنیم.
انتهای پیام
نظرات