شهریار عباسی میگوید: متاسفانه مردم ما سرگرم پیتزا و کاپوچینو هستند و کتاب را فراموش کردهاند. ایرانیان هر روز ساندویچ میخورند و سیگار میکشند اما برای کتاب پول خرج نمیکنند.
به گزارش ایسنا، در هشتمین جایزه جلال آل احمد، شهریار عباسی برای کتاب «دختر لوتی» برگزیده بخش رمان شد. او هنگام دریافت جایزه خود گفت: کار نویسنده نوشتن است نه صحبت کردن و من تنها میتوانم در این محل از خانواده بهخصوص پدرم، حاضران در جمع و داوران تشکر کنم.
این نویسنده در گفتوگویی با خبرنگار ادبیات و نشر ایسنا، درباره برگزاری جایزه جلال آل احمد گفت: برگزاری جایزه امسال به نظرم بهتر از سال گذشته بود. من سال قبل حضور نداشتم، اما از روند کار، هیئت داوران و هیئت علمی مشخص است که جایزه روند رو به رشدی دارد.
او در ادامه بیان کرد: هیئت داروان را میشناسیم و میدانیم که این افراد کارشان داستان است و داستان را میشناسند. در مجموع این مهمترین نشانه است که میتوان یک جایزه را از طریق آن ارزشسنجی کرد. جایزه جلال به علت افرادی که در آن حضور دارند جایزه معتبری محسوب میشود.
عباسی درباره کم شدن مبلغ جایزه نیز گفت: نمیدانم چرا میزان جایزه را کم کردند؛ اما هر فردی که در جشنوارهای برگزیده شود مایل است جایزه بیشتری دریافت کند. چیزی من شنیدم این است که در سالهای گذشته 110 سکه اعلام شده بود اما میزان کمتری به برگزیدگان داده میشد. امسال دست کم صادقانه گفتند 30 سکه و آن را پرداختند. کتاب حوزهای نیست که درآمدزا باشد و یا خود جایزه باعث فروش کتاب شود، بنابراین مبلغ جایزه میتواند کمکی برای نویسندگان باشد.
این داستاننویس درباره تاثیر جایزههای ادبی بر دیده شدن کتابها بیان کرد: من پیشتر جوایزی گرفتهام؛ اما متاسفانه در جامعه ما گوشی شنوای فرهنگ و کتاب نیست. کار جایزه ادبی دقیقا همین معرفی و شناساندن است. اگر واقعا جوایز در فروش کتاب موثر باشند اصلا مبلغ جایزه مهم نخواهد بود، اما عملا اینچنین نیست. تا کنون به این شکل نبوده اما امیدوارم پس از این چنین کارکردی داشته باشند.
او با بیان اینکه کارکرد اصلی جوایز ادبی شناساندن آثار برتر است، تشریح کرد: اصلیترین کار جوایز ادبی همین است که تعدادی افراد خبره یک حوزه بنشیند، آثار یک سال را زیرورو کنند و در نتیجه به یک یا چند کتاب برسند. سپس این آثار را به عنوان برترینهای سال به تشنگان این حوزه معرفی کنند.
عباسی گفت: جوایز برای این کار به وجود آمدهاند و درواقع باید چنین کاری انجام دهند اما ما حرکت موثری ندیدیم و بازخوردی از مردم دریافت نکردیم. پول یک کتاب با یک ساندویچ برابری میکند. ایرانیان هر روز ساندویچ میخورند و سیگار میکشند اما برای کتاب پول خرج نمیکنند.
این نویسنده درباره کمتوجهی به کتاب اظهار کرد: قابل قبول است که برخی توانایی خرید کتاب نداشته باشند، اما در یک جامعه 80 میلیونی با درصد بالایی از دانشجو و افراد باسواد این آمار تیراژ کتاب تعجبآور است. زمانی که به آمار نگاه میکنیم توقع میرود تیراژ حداقل چهار یا پنجهزار نسخه باشد. این عدد کاملا معمولی است. اما تیراژ کتاب به 400 نسخه رسیده است. ما در ایران بیش از هزار شهر مهم داریم، و این 400 جلد یعنی حتی به هر شهر یک کتاب هم نمیرسد.
او درباره کتاب «دختر لوتی» نیز بیان کرد: من اساسا به دستهبندی و محوریت تعیین کردن اعتقادی ندارم. رمان درباره زندگی و چیستی هستی است، یک کاوش و پژوهش با روش روایت است. این که زندگی و افراد داستان یک محوریت را به وجود بیاورند، قبول، اما من با محدود کردن رمان به محور موافق نیستم. این کتاب در زمان جنگ در جنوب کشور میگذرد اما من به رمان جنگ و دفاع مقدس هم معتقد نیستم.
عباسی با بیان اینکه رمان هنری است که باید خواند، اظهار کرد: رمان را نمیشود خلاصه کرد. مشکل اصلی خوانده نشدن رمان هم این است که به صبر نیاز دارد. ما یک نقاشی را در چند ثانیه، یک موسیقی را در چند دقیقه و یک فیلم را در چند ساعت میفهمیم. اما برای کتاب، خواننده باید روزها و هفتهها در خلوت قرار بگیرد تا بتواند کتاب را بفهمد و بتواند نظرش را بگوید.
انتهای پیام
نظرات