یک مدرس ارتباطات معتقد است: امروزه به دلیل دید سطحی، بیملاحظهگری، بیتوجهی و حتی جهتگیری، خیلی از مواقع به دقت و صحت خبر آنطور که شایسته و بایسته است توجهی نمیکنند و این در بلندمدت هم آن رسانه و مسئول مربوطهاش را زیر سوال میبرد و هم میتواند تاثیر سویی بر روی مخاطب بگذارد.
دکتر غلامرضا آذری در گفتوگو با خبرنگار بخش رسانه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درخصوص لزوم ارائهی اخبار صحیح توسط رسانهها، دلیل انتشار اخبار نادرست و کذب را اینگونه تشریح کرد: در شرایط فعلی در دنیا صحت و سقم یک خبر اساسا به منبع خبر بستگی دارد و اگر منبع خبری نتواند آنطور که شایسته است وظیفهاش را به عنوان یک رسانه حرفهای و تخصصی درست انجام دهد، خبری که به دست مخاطبان میرسد، یک خبر کذب است. در این خصوص رسانههای ما دو وظیفه دارند؛ اول اینکه بهترین و غنیترین خبرنگاران را استخدام کنند و دوم اینکه از آنها بخواهند به مرامنامه، اساسنامه و از همه مهمتر قسمنامه حرفه خبری و روزنامهنگاری توجه شایان داشته باشند.
این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه چندین سال است از حوزه روزنامهنگاری و خبر فاصله گرفته و به دنیای فلسفه ارتباطات و مکاتب و بحثهای کاملا انتزاعی روی آورده است، علت این اقدام را اینگونه توضیح داد: به این نتیجه رسیدم در این مملکت کار خبرنگاری نه اینکه نمیشود انجام داد بلکه باید آن را به دست کسانی سپرد که میتوانند خودشان را با شرایط و این موقعیت و مواضع تطبیق دهند.
دکتر آذری درباره اخبار نادرستی که دربارهی چهرهها در رسانهها مطرح میشود، گفت: وقتی شما یک مجلهی سینمایی درست میکنید که روز و شب کارش دخالت کردن در زندگی یک بازیگر است و ببینید آن افراد چند بار ازدواج کردهاند، چند بار طلاق گرفتهاند و چه تعداد بچه دارند، میخواهم سوال کنم آیا این خبر، خبر اول است یا اینکه ببینیم نیازمندیهای واقعی مردم چه چیزهایی است؟ هر چند درست است که بازار دنیا به خاطر ستارهسازی، یکی از کارهایش همین است، ولی نه در کشور ما که مثلا ازدواج آقای ایکس با مجری و گوینده تلویزیون که حالا منجر به طلاق شده، سرلوحه و سرتیتر تمام خبرگزاریها قرار بگیرد و حالا چون فلان مقام مسئول مملکتی هم آنها را عقد کرده است، این بهانهای میشود برای اینکه صدها خبرگزاری آن را خبر اولشان درج کنند.
این مدرس دانشگاه با اعتقاد بر اینکه در حال حاضر دنیای خبر بیشتر به سمت یک نوع کپیبرداری، زردنویسی و بیسامانی حرکت میکند، گفت: اصلا با این شرایط موافق نیستم.
دکتر آذری دلیل پدید آمدن شایعات برای برخی چهرهها در سایتها و رسانهها را اینگونه توضیح داد: پدید آمدن شایعات برای برخی چهرهها کار کسانی است که به رفتارهای چیپ و بیمحتوا بیش از پیش اهمیت میدهند و به نوعی میخواهند دل مخاطبانی که به این طور اخبار توجه دارند را شاد کنند.
وی افزود: یکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که خبرگزاریهای بزرگ باید با خبرگزاریهای کوچک اتحاد داشته باشند. با اتحاد و چارچوب است که آنها میتوانند کذبیت خبر را خیلی سریع به اطلاع اذهان و افکار عمومی برسانند. بیشتر خبرنگاران به دلیل اینکه میخواهند یکهتازی کنند و خودشان در محور بحث باشند، حتی عکاسان خبری، شایعهپراکنی میکنند. خبرگزاریهای کلان و بزرگ میتوانند در اعلام کذبیت این خبرها و اینکه اینگونه خبرها تا چه اندازه درست هستند، تعیینکننده باشند ومیتوانند به کمک افکار و اذهان عمومی بیایند.
این مدرس ارتباطات در بخش دیگری از گفتوگوی خود در پاسخ به پرسشی درباره لزوم ارائهی صحیح اخبار توسط رسانهها و اینکه چرا برخی رسانهها دقت را فدای سرعت میکنند؟ توضیح داد: سرعت و دقت هم پای هم میتوانند رشد کنند و اعتدال خبری را موجب شوند و تا حد زیادی میتوانند نقش تعیینکنندهای را در تعادل و تفاهم و یکرنگی و همسانی جامعه ایجاد کنند. جامعهای که به خبرنگار معتدل توجه میکند، بیتردید هیچ توجهی به خبرنگار سریع یا خبرنگار هوچی و تبلیغاتی نخواهد داشت.
وی افزود: سالها پیش درسی را در دانشکده صداوسیما به نام روانشناسی و جامعهشناسی خبری تدریس میکردم. در آن درس بر روی این نکته خیلی تاکید داشتم که خبرنگاران پیش از هر چیزی باید به این مساله توجه داشته باشند که خبرشان را چگونه سازمان دهند، بیشتر خبرنگارانی که نمیتوانند اخبارشان را سازمان بدهند و نمیتوانند نقش تعیینکنندهای در سازماندهی یک خبر داشته باشند، بزرگترین لطمه را به فهم و درک یک خبر میزنند.
او با تاکید بر اینکه هیچ وقت سرعت نمیتواند در راستای دقت و تمرکز پیش برود، بر لزوم آموزش نیروی انسانی در خبرگزاریها توسط استادان وقت تاکید کرد.
دکتر آذری با بیان این مطلب که چیزی به عنوان خبرنگاری در این کشور جدی تلقی نمیشود، مطرح کرد: اکثر اخباری که مشاهده میکنید کپینویسی از روی هم است و اغلب این سایتها نقش خبری مشابه را ایفا میکنند و خبرنگاران ما هم خبرنگاران حرفهای قلمداد نمیشوند، به جز تعداد محدودی؛ چرا؟ برای اینکه خبرنگار حرفهای خبرنگاری است که خودش عکاس خبری خودش باشد، به موقع بتواند خبرش را تهیه کند، نقش تعیینکنندهای در لید، تیتر و سوتیتر داشته باشد. حتی تیترهای اقناعکننده که برانگیزنده باشد و با اصل خبر همخوانی داشته باشد، بزند. ما در این حوزه با معیارهای جهانی خیلی فاصله داریم؛ معلوم نیست کدام یک از مدیران رسانهها و مسوولان تلویزیون به این نکات توجه میکنند و چقدر حاضرند برای ترمیم و اصلاح این قضیه کار شود و از منابع و تجهیزاتشان مایه بگذارند و چقدر حاضر هستند آموزشهای خبریشان را بهروز کنند.
وی با شاره به اینکه با معیارهای واقعی و اساسی خیلی فاصله داریم، مطرح کرد: بسیاری از خبرنگاران نه مطالعه تاریخی دارند، نه مطالعهی اجتماعی نه مطالعهی جدی روز و مسائل اقتصادی را دنبال میکنند، نه رسانههای مختلف را نگاه میکنند که آنها را با هم مقایسه کنند و ببینند که به لحاظ تطبیقی چقدر محتوا با صورت ظاهری همخوانی دارد. ازهمه اینها گذشته، ما ناظران خبری نداریم. در سازمانهای خبری و خبرگزاریها باید ناظران خبری داشته باشید. این ناظران باید روی دبیران و سرخبرنگاران و خبرنگاران نظارت داشته باشند و به آنها آموزش دهند.
این مدرس دانشگاه زشتترین و کریهترین اخلاق خبرنگاری را پرداختن به روابط خصوصی و پشت پرده افراد دانست و عنوان کرد: اغلب خبرهایی که در رسانهها منتشرمیشود، خبرهای روتینی است. اغلب رسانهها میخواهند سر از کار یک هنرمند، سیاستمدارو مسئول کشور دربیاورند تا اینکه واقعا بخواهند اثراو، افکار، نوشتهها و ایدئولوژیهایش را بدانندو رسانهها بیشتر به روابط خصوصی و پشت پردهی افراد توجه میکنند که این زشتترین و کریهترین اخلاق خبرنگاری است. در حال حاضر اغلب مجلات و نشریاتمان نشریات و مطبوعات زرد هستند.
این مدرس دانشگاه صداوسیما با طرح این پرسش که چرا بعد از اتمام دورههای خبری برای خبرنگاران مشخص نمیکنند که نیاز به قسمنامه دارند؟ گفت: چرا بعد از اتمام دورههای خبری برای خبرنگاران مشخص نمیکنند که نیاز به قسمنامه دارند؛ مثل حرفه پزشکی، مهندسی و خیلی از حرفی که فارغ التحصیل میشوند قسم میخورند که به چه موازینی پایبند باشند و از چه اصولی پیروی کنند. در مملکت ما این اتفاق نمیافتد. در دانشکده خبر آقایانی که دوست دارند به میزهایشان بچسبند و قدرت آموزشی را دست بگیرند تا چیزهای دیگر، چرا مرامنامه برای حرفهی خبرنگاری و روزنامهنگاری نداریم.
دکتر آذری در ادامه گفت: در آخر کلاس دورهی خبرنگاری حرفهای در دانشکده خبر، خودم در کلاس، قسمنامه میخواندم و دانشجویان هم تکرار میکردند. مرامنامه را از آموزش بینالمللی گرفته بودم؛ به صورت پیماننامه یک میثاقنامه بود که بین آن فرد و حرفه خبرنگاری آشتی ایجاد شود از آنها قسم گرفتم که اگر در حرفه خبرنگاری هستند، امانتدار و با اخلاق باشند، توهین نکنند، افترا به کسی نزنند. در خبرها آب نبندند، همین طور مطلبی را به مخاطب ندهند و خیلی از این بحثها. اما بعد از این دوره دیگر به این دانشگاه دعوت نشدم و شاید یکی از دلایلش این بود که بنده کار حرفهای کردم.
این مدرس دانشگاه با طرح این سوال که الزاما هر کسی که مدرک مقوایی به دست گرفت، فرد معتقدی است و حاضر است بخشی از زندگی خود را به تخصصی که دارد اختصاص دهد؟ تصریح کرد که در حال حاضر دکتر مقوایی و مهندس مقوایی فراوان در جامعه وجود دارد.
او اینگونه صحبتهایش را ادامه داد: باید ببینیم این مدارجی که همکاران محترم ما طی کردند تا چه اندازه میتوانند برایش فرصت و زمان بگذارند، وقتی چنین اتفاقی نمیافتد و هرکسی هر کاری که دلش میخواهد انجام میدهد و نه نظارتی وجود دارد و نه دقت و توجه و تمرکزی وضعیت اینگونه میشود. الان تعداد فراوانی از خبرنگاران خبرگزاریهای خارجی اینجا وجود دارند آنها هم همین طور کار میکنند. اخبار کذب و اخباری که در داخل به این وضعیت است به خارج منعکس میکنند.
دکتر آذری در پایان گفتوگوی خود با ایسنا گفت: مجله یا روزنامهای که حاضر نیست 15 روز یک بار برای خبرنگار خود یک دوره آموزشی بگذارد، موجب میشود خبرنگار دچار توهم و خودبزرگبینی و انحراف و تحریف شود و دهها اتفاق ناخوشایند از ذهنش سرچشمه بگیرد و آن را روی کاغذ بیاورد، تا خبرنگاری که واقعا اعتقاد دارد، باور دارد، اندیشهاش را دوست دارد، به ایدئولوژی و ساختاری که در سازمانهایش هست پایبند است وقتی اینها با هم و در یک راستا به کار گرفته نمیشود، ما متوجه میشویم که چقدر حرفه خبرنگاری میتواند تحتالشعاع مصدایق قرار بگیرد.
انتهای پیام
نظرات