یک منتقد با نگاهی به عملکرد صداوسیما در قبال جنگ غزه نوشته است: شبکههای داخلی نتوانستند در چارچوب استانداردهای خبری رسانههای حرفهای عمل کنند؛ به همان نسبت که به بمباران تصاویر خشن و فاجعهآمیز جنگ غزه در قاب تلویزیون روی آورده بودند، به همان سرعت نیز از جریان خبری غزه کنار کشیدند؛ در حالی که هنوز مسئولان فلسطینی در حال مذاکره هستند و میتوان گزارشهای خوبی از عمق خرابیها و مقاومت مردم درجنگ 30 رزوه تهیه کرد.
هوشنگ صدفی - منتقد و روزنامهنگار - در مطلبی که به بخش رسانه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ارسال کرده آورده است:
«در رسانه ملی عادت کردهایم به تصاویر چهرههای خونآلود کودکان، زنان و سالخوردگان.
وقتی جنگی در خاورمیانه رخ میدهد همیشه تولیدکنندگان برنامه خبری تلویزیون دوست دارند فارغ از جریان جنگ، تصاویری را به خورد مخاطبان بدهند که مسئولان سیاسی خواستهاند به عبارتی کلید واژههای گزارش و انتشار اخبار در چارچوب نگره تبلیغاتی صرف تدوین شده است. اینجاست که رسانه دیگر قابلیت لازم برای پوشش اخبار و رویدادها را ندارد و رسانه ملی خود را صرفا در همان محدوده محبوس میکند. کافی است نگاهی به مجموعه تصاویر تکراری رسانه ملی از شبکههای داخلی و خارجی در طول جنگ یک ماهه مردم فلسطین با اشغال گران جنایتکار بیاندازید.
تصاویر زنان در حال فریاد کشیدن، سراسیمگی اطرافیان مجروحان، شعار دادن زنان آسیب دیده، شلوغی محوطه بیمارستان درحین تخلیه مجروحان، نمای تخریب منازل و سایر تصاویر کلیشهای که بعد از مدتی مخاطب را از دیدن برنامههای خبری تلویزیون ایران ناامید میکند.»
او نوشته است:
«شاید شبکههای پرس تیوی و العالم در طول جنگ 30 روزه غزه توانستند تا حدودی ازعهده تنوع خبری متناسب با شبکه های برون مرزی برآیند اما شبکههای داخلی برای تهییج مردم در روز قدس برنامهریزی کرده بودند از این رو نتوانستند در چارچوب استانداردهای خبری رسانههای حرفهای عمل کنند به همان نسبت که به بمباران تصاویر خشن و فاجعه آمیز جنگ غزه درقاب تلویزیون روی آورده بودند به همان سرعت نیز از جریان خبری غزه کنار کشیدند، در حالی که هنوز مسئولان فلسطینی در حال مذاکره هستند و میتوان گزارشهای خوبی از عمق خرابیها و مقاومت مردم درجنگ 30 رزوه تهیه کرد.
اگر منظور از این نوع روش خبری، تبلیغات برای اقناع برخی از افراد با گرایش و رویکرد سیاسی خاص در جامعه است نشان دادن تصاویر فاجعهآمیزغزه تاثیرگذارخاصی در آنان نخواهد داشت؛ چراکه این گونه شهروندان در خلاء خبری قرار ندارند و میتوانند با مراجعه به شبکههای ماهواره ای اطلاعات خود را بدست آورند ولی اگر منظور فراهم کردن حضور پرشور مخاطبان درروز قدس است، باید گفت روز قدس و مظلومیت فلسطین نزدایرانیان نوعی باورعرفی ومذهبی نهادینه است؛ چرا که ایرانیان موضوع جنگ غزه را از منظر انسانی دنبال میکنند و هر فردی با هر گرایش سیاسی این موضوع را مدنظر قرار میدهد حتی هموطنان یهودی ایرانی.
از این رو رسانهملی فارغ از رویکرد سیاسی و تبلیغاتی، باید به جنگ غزه به شکل مطلوب رسانهای بپردازد؛ جنگ غزه هنوز هم به پایان نرسیده است ولی از منظر برنامهسازان تلویزیونی بعد از پایان راهپیمایی روز قدس، جنگ غزه خاتمه یافته است!»
هوشنگ صدفی پس از مقدمهای که نوشته، در ادامهی مطلبش آورده است:
«باید گفت رسانههای تصویری و مکتوب ایرانی در جنگ غزه باید نوعی رویکرد رسانهای در پیش بگیرند تا در جنگ تبلیغاتی و رسانهای دشمن، پیروز از میدان خارج شوند بازنگری در موارد زیر میتواند در مطلوبیت اطلاعرسانی اخبار و رویدادهای جنگهای منطقهای موثر باشد:
1- انتشاررویدادهای جنگ غزه، لبنان، سوریه و عراق نشان داد مسئولان خبری رسانه ملی چارچوب مدونی برای انتشار اخبار این گونه تهیه نکردهاند. در مواقعی لازم است از انعکاس برخی اظهارنظرهای مستقیم مسئولان داخلی درباره ارتباط با نیروی مقاومت، اعزام نیروهای جهادگر به لبنان، سوریه و عراق پرهیز شود چون این گونه اخبار داخلی بازتابهای مثبت و منفی در سطح رسانههای خارجی دارد و میتواند در حوزه دیپلماسی به منافع ملی لطمه بزند.
2 - تصاویر خبری رسانههای اروپایی و امریکایی نشان داد متجاوزین صهیونیستی چگونه از همین نوع اخبار کوتاه با به راه انداختن جنگ روانی به نفع خود بهرهبرداری تبلیغاتی کردند و خود را در بین ملل اروپایی مظلوم جلوه دادند.
3 - نشان دادن مظلومیت مردم غزه، لبنان، سوریه و عراق در جنگهای پیش روی با اشغالگران و تروریست ها شاید تاکتیک خوبی در اخبار رسانه ای باشد اما وقتی اعتقاد داریم مردم ایران شعور و درک خوبی از ماهیت جنگطلبان خاورمیانه دارند چه نیازی به تکرار تصاویر کلیشهای و هم سان از قاب تلویزیون داریم مگر اینکه بخواهیم مخاطبان را از رسانه ملی منزجر کنیم !
4- رسانه ملی در این جنگ رسانه ای نتوانست توانمندی نیروهای مقاومت را در جنگ غزه به خوبی نشان دهد به عبارتی این نکته بیشتر در ذهن مخاطبان شکل گرفت چرا مسئولان سیاسی فلسطین برای حمایت از مردم و جلوگیری از کشتار تن به صلح نمیدهند؟ اما تصاویر خبری بی بی سی از جنگ غزه در کوران بمباران ها نشان داد برنامهسازان تلویزیونی میتوانند چهره مسئولان سیاسی فلسطین را به راحتی با یک تصویر کوچک تخریب کنند. گزارش خبری بی بی سی، نخست وزیر حماس را در اوج جنگ غزه در حین تناول غذا نشان می داد در حالی که مردم غزه برای گرفتن غذا در صف بودند!
5- با وجود خبرنگاران محلی در غزه میتوانستیم گزارشهای خبری متنوع و دست اولی از شیوه زندگی آوارگان، جنگ نیروی مقاومت با اشغالگران، قطعی آب و برق درغزه، گزارشی از بیمارستانها، مدارس و مساجد بمباران شده و در نهایت حقانیت مردم غزه تهیه کنیم چرا کمتر به این موضوع پرداختیم ؟
6- گفتگوهای خبری تکراری رسانه ملی صرفا درباره متن جنگ غزه متمرکز بود و کمتر درباره اختلاف نگاههای مصر، اعراب، گروه محمود عباس و خواستههای مسئولان نیروی مقاومت و دلایل عدم صلح با متجاوزان متمرکز بود. باید پذیرفت در جنگ غزه نتوانستیم شاید و باید از رسانه ملی برای حمایت تبلیغاتی وروانی مردم غزه دربین مخاطبان بهره کافی بگیریم وگرنه نشان دادن تصاویر شهدا و مجروحان در بیمارستان ها کمترین کار خبری است که تاکنون انجام داده ایم وچه بسا برخی از مخاطبان برای ندیدن تصاویرفاجعهبار از تلویزیون قید دنبال کردن اخبار از رسانه ملی را زدند.»
انتهای پیام
نظرات