بیستوهفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در حالی به پایان رسید که اگرچه از نظر برخی گامی رو به جلو بود، اما هنوز جای کار بسیار دارد.
به گزارش خبرنگار کتاب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، نمایشگاه کتاب از دید بازدیدکنندگان چهرهای دارد که احتمالا این چهره با چیزی که اهل ادب از آن میبینند و انتظار دارند، تا حدودی متفاوت است. شاید نگاه این گروه آرمانگرایانه باشد، اما همیشه همین آرمانگرایی است که حرکت از وضع موجود به سوی نقطه مطلوب را فراهم میکند.
***از دیدن قیمت کتابم جا خوردم!
احمد بیگدلی - نویسنده پیشکسوت - که در یزدانشهر نجفآباد اصفهان زندگی میکند، امسال برای باخبر شدن از وضعیت نشر و ادبیات داستانی به نمایشگاه کتاب آمده بود. او در ارزیابی خود از بیستوهفتمین نمایشگاه کتاب تهران به ایسنا گفت: من با توجه به اینکه سالهای پیش هم در نمایشگاه شرکت داشتم، معتقدم که نمایشگاه کتاب کلا در علاقهمندی به کتاب و مطالعه اثرگذار است و وقتی زمان برگزاری نمایشگاه فرامیرسد، همه شوق شرکت در آن را دارند و این به این معناست که نمایشگاه بیهیچ تردیدی اثرگذار است. برخی به نمایشگاه میآیند که کتاب بخرند و برخی هم برای اینکه در جریان نشر کتاب قرار بگیرند، به نمایشگاه میآیند. ممکن است برخی هم برای بودن در یک محیط فرهنگی به نمایشگاه بیایند. امسال خود من به نمایشگاه آمدم که ببینم چه آثار جدیدی در حوزه ادبیات داستانی منتشر شده است و اینکه ارشاد چقدر با دست باز با کتابها برخورد کرده و یا هنوز دستهایش از پشت بسته است.
او در ادامه اظهار کرد: به نظرم نمایشگاه کتاب از لحاظ روانی، اجتماعی و فرهنگی اثرگذار است اما با تبدیل شدن به نمایشگاهی که نقشی عمده در آشتی با فرهنگ کشور باشد، فاصله دارد و چند عامل در این میان هست که نمیگذارد نتیجه نهایی را از نمایشگاه بگیریم؛ یکی گران بودن کتاب است. وقتی من کتابهای خودم را در نمایشگاه دیدم جا خوردم. مجموعه نمایشنامههایم با قیمت 7200 تومان منتشر شده بود. اگر کتاب خودم را ناشر به من نمیداد آن را نمیخریدم چون هزینهاش برایم زیاد بود.
او متذکر شد: یکی از راههای جلب توجه مردم به سمت کتاب، پایین آوردن قیمت کتاب است. اگر مسئولان در دوران برگزاری نمایشگاه کتاب تخفیف ویژهای را قائل شوند استقبال از نمایشگاه زیادتر میشود.
بیگدلی تأکید کرد: ما نباید دلمان را به جمعیت زیاد در نمایشگاه خوش کنیم چون همه این جمعیت برای خرید کتاب نیامدهاند؛ برخی آمدهاند بین کتابها سیاحت کنند.
او با مقایسه نمایشگاه کتاب تهران با نمایشگاههای خارجی گفت: بعد از گرفتن جایزه کتاب سال، ارشاد امکان بازدید من از نمایشگاه تسالونیکی یونان را فراهم کرد. آنجا تمام غرفهها کاتالوگ مخصوص به خود را داشتند که تمام کتابها را با چاپی زیبا به همراه معرفی داستان کتاب و نویسنده منتشر کرده بودند و این به ما کمک میکرد تا تصویر بهتری از نمایشگاه کتاب داشته باشیم. در همین نمایشگاه یونان یک روز به بازدید دانشآموزان، دانشجویان و استادان اختصاص داشت و روزهای دیگر متعلق به همه بود. هر روز هم برنامههای فرهنگی مثل نمایش عروسکی، کتابخوانی و اجرای موسیقی زنده از سوی خوانندههای مطرح یونانی برگزار میشد. اما ما در حیاط نمایشگاه سیمکارت و ساندویچ میفروشیم. همه جا امکاناتی برای تغذیه و نوشیدنی فراهم میکنند. اما عجیب است که مردم ما در نمایشگاه شکم خود را به دست گرفته بودند و به نمایشگاه آمده بودند به جای اینکه پولی پسانداز کرده باشند که کتاب بخرند.
***چرا به نمایشگاه کتاب بینالمللی میگویند؟
مهدی غبرایی - مترجم پیشکسوت - هم که امسال در نمایشگاه کتاب حضور داشته در ارزیابی از وضعیت نمایشگاه گفت: امسال نمایشگاه تغییراتی در سطح داشت، مثل اینکه دخالت نیروی انتظامی و غیره در آن کمتر بود، اما ناشران زیادی هم از جمع کردن برخی کتابهای خود از نمایشگاه گله داشتند. برخی از ناشران هم نتوانسته بودند در نمایشگاه شرکت کنند. البته اینها مسائل جزیی است. مسئله اصلی این است که نمایشگاه کتاب یک فروشگاه بزرگ است. البته من با نفس این موضوع مشکل ندارم و باید بگویم با تغییراتی که رخ داده بود نمایشگاه به نسبت دو دوره قبل بهتر بود و در این بحثی نیست. اما نمایشگاه هنوز جای کار بسیاری دارد.
او همچنین درباره آمار بازدیدکنندگان نمایشگاه کتاب گفت: مسئولان به بازدیدکنندگان نمایشگاه اشاره میکنند، اما حضور این همه بازدیدکننده به دلیل این است که نمایشگاه، فروشگاه است نه جایی برای بحث و نظر یا سمینار و جلسه. در نمایشگاه اگر جلسه فرهنگی هم برگزار میشود فرمالیته است. من جزو مترجمان قدیمی هستم اما هیچ جلسهای با حضور من یا مترجمان همدوره من برگزار نشد. به قول بسیاری از ناشرها، ساندویچفروشها در نمایشگاه بهتر از همه فروختند. البته باید بگویم که من از اینکه نمایشگاه جنبوجوش دارد و فضایش سرزنده است لذت میبرم اما باید قبول کنیم که این فضا، فضای نمایشگاهی نیست. موضوع دیگر اطلاق عنوان بینالمللی به نمایشگاه است که جای تردید دارد. حتا ناشرانی از لبنان و سوریه هم که سالهای گذشته به نمایشگاه میآمدند دیگر در نمایشگاه حاضر نیستند. ما 130، 140 کشور در جهان داریم که حداقل نصف این کشورها باید در نمایشگاه باشند. با همه اینها اگرچه فضای نمایشگاه سرزنده است اما باید بگویم که نمایشگاه در شأن کتابخوانها نیست و باید تلاش بیشتری در این زمینه شود.
***مثل مقایسه سینمای ایران با هالیود!
همچنین محمدحسن شهسواری - نویسنده و مدرس داستاننویسی - که امسال چهار روز در نمایشگاه کتاب حاضر بوده است، درباره وضعیت نمایشگاه گفت: مهمترین نکته به نظرم این بود که نمایشگاه امسال کمی خنکتر بود و تهویهها بهتر کار میکرد.
او در ادامه اظهار کرد: برخی انتقاد میکنند که نمایشگاه بیشتر شبیه فروشگاه است. اما باید این نکته را درنظر بگیریم که ما ساختار عمیق کتابخوانی، کتابخوانهای جدی، کتابفروشیهای جدی و ناشران فعال، همچنین کتابخانههای مدرن و مجهز نداریم. داشتن نمایشگاه حرفهیی خوب است. درست است که نمایشگاه ما شکل نمایشگاه فرانکفورت و لندن و ابوظبی نیست، اما اینجا تهران است. مقایسه به این شکل مثل این میماند که ما فیلمهای خودمان را با فیلمهای هالیوودی مقایسه کنیم.
او افزود: نمایشگاه کتاب یک کتابفروشی بزرگ است، چون هدف ناشران بزرگ ما هم فروش کتابهای بیشتر است و نباید انتظار داشت که نمایشگاه همراه با برنامههای فرهنگی جدی برگزار شود. شکل برگزاری نمایشگاه مبتنی بر هدفگذاری آن است و اگر میخواهیم نمایشگاه شکل دیگری داشته باشد باید هدف آن را تغییر دهیم.
انتهای پیام
نظرات