به گزارش ایسنا، مجتبا نریمان، سردبیر و مدیرمسئول این فصلنامه در بخشی از سخن سردبیر به موضوع این ویژهنامه اشاره کرده و آورده است:«اینکه در سالهای اخیر میگویند ما ایرانیها در واکنش به هر اتفاق و فاجعهای لطیفه یا جوک میسازیم، جای کنایه و تمسخر و تحقیر، باید از زوایای دیگری دیده شود. اینکه این جمله تا چه حد درست است و ما کجای این واکنش قرار داریم خود جای بررسی دارد؛ اما فرض را بر این میگیریم که این جمله تا مقداری هرچند اندک حقیقت داشته باشد. در این صورت باید ببینیم ما را چه میشود که گاهی در واکنش به هر فاجعهای اعم از گرانی و قتل و قحطی، جملهای خندهآور میسازیم و مینویسیم یا دستکم از شنیدن لطیفهای در باب یک ویرانی، در دل، حتا به اکراه میخندیم. آیا طنز را مانند سعدی ابزاری کمخطرتر برای نصیحةالملوک تصور میکنیم یا حقیقتا میخواهیم از شدت فاجعه بکاهیم و واکنشی است به استیصال ما در آن بحران؟ و یا اینکه چه میشود که در دورههایی چون مشروطه، زبان اعتراض زبان طنز میشود؟ که البته این جمله را میتوان جابهجا نیز خواند. شاید سؤال دقیقتر این باشد که کاربرد طنز در ادبیات چیست و چه وقت به داد میرسد؟ و چرا طنز در زمانۀ استبداد گاهی پررنگتر میشود؟ سؤالهای بسیاری در این باب که سعی کردیم در دل مقالات و داستانها و نقدها و گفتوگوهای این شماره به جوابشان برسیم.»
در نهمین شمارۀ مجله ادبی نوپا میخوانید:
سخن سردبیر، مجتبا نریمان با عنوان «چرا طنز؟»، بازچاپ «احمِدو» نوشته سعیدی سیرجانی.
پرونده این شماره با این مطالب همراه است: «ماشینها شوخی نمیکنند: امر سیاسی، طنز و هوش مصنوعی» نوشته ناصر فکوهی، «خدابیامرزدش، آدمِ بیشرفی بود!» گفتوگو با ایرج پارسینژاد، «طنز چرخهایست میان خنده و اندیشه!» گفتوگو با داریوش مؤدبیان، «طنزنویسی که دیگر طنز نمینویسد، گفتوگو با پوریا عالمی، «درآمدی بر طنز در تاریخ بیهقی» رؤیا صدر، «طنز در شعر احمد مطر» ترجمه و اقتباس ستار جلیلزاده، «عبور از جهانِ تیره» نوشته محمدرضا ایوبی، «هنر درآمیختن جنایت با شوخی» از دریا سهرابی، «نگاهی به طنز در غرلیات بیدل دهلوی» نوشته مهرداد مهرجو و «پاسخ به چند پرسش از پرسشهای ماکس فریش» نوشته نسیم خاکسار.
در داستان فارسی این شماره از نوپا این داستانها را میخوانیم: جواد مجابی با عنوان «تو خود عدوی خویشتنی!»، محمد قاسمزاده با عنوان «دزدی» و فرهاد حسنزاده با عنوان «لطفاً نمیر آقای میرمیریان»، «خانهمانده» از زهرا علیپور، «مادربزرگ عزیزم» از پدرام اجتماعی، «بافتنی در تابستان» از حمیدرضا مهاجر، «عروس تعریفی» نوشته سولماز مسعودیان، «آمدیم ثواب کنیم»، «کباب شدیم» از نیلوفر وفایی مرادی، «سنگ خدا» از مصطفی مهذّب و «دستدندانِ پدربزرگ» نوشته مجتبا نریمان.
در بخش تـرجمه هم این مطالب را میخوانیم: «مادران خوب در پارکینگ» نوشتۀ کارن بندر با ترجمۀ اسدالله امرایی، «دو داستان طنز» نوشتۀ زیگفرید لنتس با ترجمۀ علی عبداللهی، «زاویۀ دید» نوشتۀ لوسیا برلین باترجمۀ نیلوفر صادقی، «دست لیتوانیایی» نوشتۀ یولیا کیسینا با ترجمۀ فرناز قضاتلو، «تو کف» نوشتۀ وودی اَلن با ترجمۀ محمد حیاتی، «وقتی همه رئیسجمهورند» نوشتۀ مریآن ایتا با ترجمۀ مهدخت احتشامی و «کلوپ شبانه» از بیلی کالینز با ترجمۀ طناز تقیزاده.
«آمیختگی ایران و ایرانیان» نوشته آرمان فاتح و «پوزخندِ پهلوانان در شاهنامه فردوسی» نوشته فریما دستیار مطالب بخش «شاهِ نامهها» هستند.
در بخش «اساطیر و اساطیروارهها» این مطالب درج شده است: «اسطوره علم نیست اما اسطورهشناسی علم است» (گفتوگو با عباس مخبر)، «اساطیر یونان در آثارالباقیه؟» از محمد بیانی، «شادی در ایران باستان» از شایان ریحانی و «شاعر به مثابۀ ژانوس: اصالت و تقلید در شعر مدرن» از کارلوس بِیکِر/ سامان طاهری.
«بیماری که در اتاق عمل آتش گرفت» نوشته سرمد قباد، «دوئلِ واژههای کاریزماتیک» از احمد اکبرپور در بخش «به عبارت دیگر» و «مشخصههای معنایی اسمهای مستعار طنز» نوشته محمدرضا اصلانی، «درهمتنیدگی اسطوره و طنز» نوشته سمیرا نیکنوروزی، «گروتسک» از نوشین خلیفهسلطانی، و معرفی کتاب در بخش «مقالهها و نقدها» منتشر شده است.
نهمین شمارۀ مجلۀ ادبی نوپا ویژۀ «طنز در ادبیات» در ۴۰۰ صفحه و باقیمت ۳۰۰ هزار تومان زمستان ۱۴۰۳ روانۀ کتابفروشیها شد.
تصویر روی جلد این مجله، برخی از طنزپردازان تاریخ ادب پارسی به قلم شراره جلیلوند
ایستاده از راست: محمدعلی جمالزاده، نسیم شمال، عبید زاکانی، عمران صلاحی
نشسته از راست: صادق هدایت، ایرج پزشکزاد، منوچهر احترامی، ایرج میرزا
انتهای پیام
نظرات