حامد ابراهیمپور معتقد است که دود شرکت نکردن طیف گسترده شاعران در جشنواره شعر فجر به چشم همه اهالی ادبیات میرود و برگزارکنندگان باید از نگاه تکحزبی به این جشنواره فاصله بگیرند.
این شاعر در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره جشنواره شعر فجر گفت: برخوردها با جشنواره شعر فجر همیشه ضد و نقیض بوده است. میبینیم که در بخشهای موسیقی، تئاتر، سینما و غیره بزرگان این هنرها در کنار جوانان، حاضران همیشگی جشنواره هستند. در تئاتر از حمید امجد و محمد رحمانیان و گلاب آدینه و محمد یعقوبی و علیرضا نادری گرفته تا جوانترها حضور دارند. در سینما هم از بیضایی و مهرجویی و کیمیایی و تقوایی گرفته تا منیژه حکمت و اصغر فرهادی و دیگران شرکت میکنند. در موسیقی هم از حضور جلال ذوالفنون و وارطان ساهاکیان و حشمت سنجری و محمد سریر گرفته تا گروه آرین و رضا یزدانی اجرا داشته و دارند.
حضور و جایزه گرفتن بازیگران از عزتالله انتظامی و علی نصیریان و جمشید مشایخی و پرویز پرستویی و رضا کیانیان تا جوانهایی مثل حامد بهداد و گلشیفته فراهانی و پگاه آهنگرانی و هدیه تهرانی و نیکی کریمی و ترانه علیدوستی و غیره جای خود دارد!
او در ادامه افزود: اما در بخش شعر جشنواره فجر همیشه وضعیت فرق میکرده و حرف و حدیثها زیاد بوده است. انگار نه انگار که ساز و کار و بانی جشنواره در بخشهای مختلف آن مشترک است. چطور است که از نظر دوستانی، شرکت در بخشهای سینمایی و موسیقی و تئاتر یک جشنواره خوب است، اما شرکت در بخش شعر آن بد است؟! چطور است که یک جشنواره در بخشهای دیگرش محکوم به دولتی بودن و فرمایشی بودن نمیشود، اما در یک بخش خاص میشود؟! این سؤالی است که همیشه در ذهن من و شاید خیلیهای دیگر، بوده و سعی کردهایم دنبال جواب درست بگردیم.
ابراهیمپور ادامه داد: شماری از این موضعگیریها به دلیل سیاستهای اشتباه جشنواره شعر فجر در سالهای گذشته بوده است؛ از شورای سیاستگذاری معمولا بدون تغییر - با تعدادی چهره ثابت - و اعمال سیاستهای غیرشعری و ورود جناحبندیهای مرسوم سیاسی به حوزه ادبیات گرفته تا هیأت داورانی با گرایشهای فکری و ادبی یکسان و بهکار گرفتن داوران در بخشهای غیرتخصصیشان و بخشهای فرعی سفارشی و موضوعی و جایزه گرفتن کلیشهیی تعدادی شاعر ثابت جشنوارهیی و غیره.
این شاعر اظهار کرد: همین جایزه گرفتن تعدادی معمولا مشخص هم دو آسیب را به جشنواره وارد کرد. آسیب اول اعتراض شاعرانی بود که مدعی بودند اثرشان به دلایلی دیده یا خوانده نشده و دیگر اعتراض شاعرانی بود که معمولا مورد توجه قرار میگرفتند و اگر در دورهای مقام نمیآوردند، به دلیل همین عادت به جایزه گرفتن، اعتراض میکردند که حق ما خورده شده است!
او افزود: این رویه، چه از طرف برگزارکنندگان و چه از سمت شرکتکنندگان در بخشهای دیگر جشنواره فجر (سینما، موسیقی و...)، کمتر دیده شده یا اصلا دیده نشده است و این دودی است که به اعتقاد من به چشم همه اهالی ادبیات میرود. مهمترین رویداد شعری یک کشور اگر از طرف خود اهالی ادبیات فرمایشی و سفارشی محسوب شود، به تدریج عموم مردم نیز اعتمادشان را به شعر اگر نه به رقابتهای شعری از دست خواهند داد و هنری که خاصیت رقابتی خود را از دست بدهد، به تدریج دچار فرسایش، تکرار و عقبگرد خواهد شد. بنابراین به اعتقاد تمام اهالی ادبیات و صد البته چهرههای بیطرف، باید حرکتی در جهت بهبود این اوضاع انجام شود که به نظر میرسد با انتخاب دبیر جدید جشنواره شعر فجر، قدم اول در جهت اعتمادسازی و بهبود شرایط برداشته شده است و باید نظارهگر بود و فرصت داد تا ببینیم چه میشود.
او درباره دبیر جشنواره شعر فجر نیز گفت: آقای عبدالجبار کاکایی با وجود اینکه از ابتدا در گروه شاعران انقلاب قرار گرفته است، اما با شناختی که از او و عملکردش در سالهای اخیر دیدهایم، میبینیم که مرزبندی ایدئولوژیک ندارد و سعی دارد که از مرزهای شعر آنسو نرود. به همین دلیل هم هست که تا اندازه زیادی همراهی شاعران جریانهای مختلف فکری و ادبی را پشت سر خود دارد. تجربه سابق چندساله او در برگزاری جشنواره شعر شبهای شهریور و حضور و استقبال طیفهای مختلف شاعران جوان در آن جشنواره هم درصد احتمال موفقیت او را در نجات جشنواره شعر فجر بیشتر میکند.
ابراهیمپور همچنین درباره شورای سیاستگذاری جشنواره شعر فجر اظهار کرد: با نگاهی به اسامی دادهشده میبینیم که اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره شعر فجر جز گمانم دو نام (دکتر فاطمه راکعی و آقای افشین علاء) تغییری با گذشته نکردهاند و میدانیم که تصمیمات فردی دبیر اگر مورد تأیید و حمایت شورای سیاستگذاری نباشد، به جایی راه نخواهد برد. با توجه به تصمیمات جناب عبدالجبار کاکایی و آنچه از گفتوگوهای ایشان در مدت اخیر استنباط میشود، تلاششان بر این است که با بها دادن به جریانات مستقل و دگراندیش شعری - کاری که در تمام این سالها انجام نشده است - و دادن تریبون مناسب به شاعران جریانساز و طرد یا انکارشده این سالها و در کل مشارکت دادن همه جریانات شعری، با زدودن انگ دولتی بودن از پیشانی این جشنواره، در کنار احیای آن، اتفاق فرهنگی مهم و مؤثری را از نو پیریزی کنند؛ کاری که گویا با تغییر زمان برگزاری جشنواره قدم اول آن برداشته شده است.
او ادامه داد: اما اگر شورای سیاستگذاری در این مهم با دبیر جشنواره همسو و همگام نباشند و چون سالهای پیش، سیاست اتخاذشده توسط مدیران فرهنگی بر نظرات خود شاعران ارجحیت داشته باشد، تلاشهای انفرادی دبیر جشنواره به نتیجهای نخواهد رسید و اوضاع جشنواره همان خواهد ماند که بود و از جو سنگین بیاعتمادی بیرون نخواهیم آمد.
این شاعر در پایان خاطرنشان کرد: البته باید به دبیر و اعضای شورا فرصت داد و نمیتوان پیشاپیش قضاوت یا پیشبینی کرد، اما میتوان این توقع را از اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره داشت که با توجه به این امر که این دوستان نمایندگان تمام جریانهای ادبی ایران نیستند، دست کم تمام تلاششان را به عمل بیاورند که امانتدار باشند و در این عرصه مهم نقش امین شاعران را ایفا کنند، به عدالت برخورد کنند و به ادبیات چون تمام سالهای گذشته جناحی و حزبی نگاه نکنند. نباید اجازه بدهند که پسوند شاعر انقلاب بودن برایشان تصمیمگیری کند. نباید احساسات و اندیشهها و ایدئولوژی خود را داخل تصمیمگیریهایشان برای شعر معاصر کنند و اگر دوستان بتوانند به این مرز از بیطرفی و عدالت در نگاه و تصمیمگیریهای خود برسند، بیشک ما شاهد اتفاقهای خوبی در جشنواره شعر فجر امسال خواهیم بود.
انتهای پیام
نظرات