به گزارش ایسنا، عملیات والفجر ۸ با طراحی و فرماندهی سپاه پاسداران در ۱۳۶۴/۱۱/۲۰ الی ۱۳۶۴/۱۲/۱ اجرا شد. برای پشتیبانی از این عملیات، سپاه یک تک فریب در هور و یک تک پشتیبانی در ام الرصاص انجام داد.
تک فریب در هور که بیشتر بر فعالیتهای مهندسی استوار بود، سبب غافلگیری نیروهای عراقی شد و به نیروی خودی امکان داد قبل از هوشیار شدن عراقیها، موقعیت خود را در منطقه فاو مستحکم سازند. همچنین تک پشتیبانی سپاه در جزیره ام الرصاص که به شکستن خط دشمن و آزادی این جزیره انجامید، تأثیر مهمی در پشتیبانی عملیات والفجر ۸ داشت، هرچند در این عملیات، پس از ۴۸ ساعت، براثر فشار دشمن، منطقه تصرفشده تخلیه گردید.
عملیات اصلی در فاو، درحالیکه دشمن غافل بود، با عبور نیروهای غواص از رودخانه عریض اروند آغاز شد و در زمانی کوتاه با گسترش سرپل گرفتهشده، رأس البیشه، کارخانه نمک، سایتهای موشکی و شهر فاو تصرف شد و نیروهای خودی آماده مقابله با پاتکهای دشمن شدند.
از سوی دیگر، دشمن که در آغاز عملیات با یگانهای موجود خود در منطقه به مقابله با رزمندگان برخاسته بود، پس از فرو ریختن مواضعش، یگانهای گارد را به سرعت وارد نبرد کرد تا با ایجاد تأخیر، فرصت لازم را برای ورود یگانهای احتیاط ارتش عراق فراهم آورد.
اما یگانهای گارد نهتنها نتوانستند در تثبیت مواضع آزادشده تأخیر ایجاد کنند، بلکه سازمانشان نیز متلاشی شد و عقبنشینی کردند. ورود یگانهای احتیاط ارتش عراق به میدان نبرد نیز مؤثر نبود و ۷۵ روز پاتک آنها فقط بر آمار تلفات و خسارتهای دشمن افزود، چندانکه سرفرماندهی ارتش عراق بهیقین رسید که تلاش برای بازپسگیری فاو بهجایی نمیرسد و بهجز انهدام یگانهایش نتیجهای ندارد، لذا پاتکها را متوقف کرد.
بدین ترتیب سواحل عراق در کنار خلیجفارس و هممرز باکویت، در تصرف رزمندگان ایران باقی ماند.
نبرد گردان حضرت معصومه (س) لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) در عملیات والفجر ۸
به مناسبت سالروز این عملیات پرافتخار و پیروزمندانه، نبرد و نقش گردان حضرت معصومه (س) لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) در پاکسازی سنگرهای فتحشده دشمن در منطقه فاو بررسی میشود:
با آغاز عملیات، گردان حرکت خود را از نقطه عزیمت در ساحل شرقی اروند آغاز کرد تا هرچه سریعتر خود را، آنسوی ساحل اروند برساند اما در میانه راه وسط رودخانه وحشی اروند، یکی از قایقها با بیش از ۲۰ رزمنده واژگون شد.
یکی از نیروها سرش به پروانه موتور قایق برخورد کرد و همانجا به شهادت رسید. بقیه نیروها با کمک سرنشینان دیگر قایقها نجات یافتند و با عبور از عرض ۸۰۰ متری اروند، پس از یک ساعت خود را به اسکله رساندند.
سه گردان در اسکلهای پیاده شدند که ظرفیت بیش از یک گروهان را نداشت موقعیت این اسکله هم مناسب نبود و بیشتر به یک شناور ثابت شباهت داشت که نه در کنار ساحل بود و نه متصل به خشکی. به همین دلیل رزمندگان پس از پیاده شدن از قایق بهناچار به آب زدند و با عبور از موانع دشمن، خود را به خشکی رساندند.
ساعت ۱: ۳۰ نیروهای گردان پس از خروج از آب درحالیکه براثر سرمای بهمنماه بهشدت میلرزیدند به ستون یک، کنار جادهای خاکی پشت همان اسکله مستقر شدند.
ساعت ۳ گردان در مسیری حرکت کرد که قبلاً از روی کالک نسبت به آن توجیه شده بود. در جناح راست لشکر ۳۱ عاشورا خط دشمن را شکسته بود اما براثر مقاومت نیروهای عراقی موفق نشده بود کاملاً خود را جلو بکشد؛ ازاینرو سمت راست گردان از پوشش کافی برخوردار نبود.
آتش بارهای لشکر ۳۱ عاشورا هم منطقهای را هدف قرار میدادند که گردان باید در آن محدوده پیشروی میکرد؛ به همین دلیل با هماهنگیهای انجامگرفته فعالیت آتشبارهای لشکر ۳۱ متوقف شد.
تلاش گروهان سوم برای خاموش کردن آتش دشمن
گردان به راه خود ادامه داد تا به سهراهی فاو رسید. این در حالی بود که هنوز سهراهی پاکسازی نشده بود. در این میان، مقر دشمن که با تیربار چهارلول از آن مراقبت میشد، ادامه حرکت گردان را غیرممکن کرد.
دسته سوم گروهان یکم، برای خاموش کردن تیربار دشمن وارد عمل شد. فاصله بین نیروهای خودی و آن مقر، ۵۰۰ متر بود که نیروهای دسته سوم این فاصله را خمیده و گاه سینهخیز طی کردند.
دورتادور مقر، خاکریز و سیمخاردار بود. فرمانده دسته، علی دنیادیده همراه نیروهایش، راهی برای ورود به مقر یافتند و از گوشهای وارد آن شدند.
نیروهای عراقی با مشاهده آنان شوکه شدند و فرار کردند. سپس رزمندگان بهمنظور ایجاد وحشت در دل دشمن، چهار کامیون و یک آمبولانس را در مقر آتش زدند که از قضا براثر اصابت گلوله آرپیجی به انبار مهمات عراقیها آتش عظیمی برپا شد و منطقه عملیات را روشن کرد.
گردان زیر نور آتش، مقر دیگر دشمن را شناسایی کرد که در فاصله یک کیلومتری بود. پس از عبور از موانع، آن مقر را نیز کاملاً منهدم کردند.
مجروحیت فرمانده گردان
هنگامیکه فرمانده گردان همراه یکی از گرو هانهایش بهمنظور پاکسازی کامل وارد مقر شدند، یک عراقی که خود را پنهان کرده بود، از پشت، فرمانده گردان را هدف قرار داد و او را از ناحیه کتف مجروح کرد. پسازآن عباس حسینی جانشین وی هدایت گردان را بر عهده گرفت. بهاینترتیب پاکسازی مواضع دشمن در امتداد جاده فاو- القصر آغاز شد.
گروهان یکم در حال پیشروی بود که یک نفر از سنگر کنار جاده، فرمانده گروهان سیدابراهیم جنابان را هدف قرارداد. او درحالیکه از درد به خود میپیچید از همراه خود محمد سعادتمند خواست تا سید جواد موسوی جانشینش را که چند قدم عقبتر بود، خبر کند.
وقتی فرمانده مجروح معاونش را دید، درحالیکه دیگر نمیتوانست قدم بردارد با دست راست خود به او اشاره کرد که فرماندهی گروهان را بر عهده بگیرد و به عملیات ادامه دهد. گروهان پس از انهدام سنگر کنار جاده به پیشروی ادامه داد.
اقامه نماز در حال حرکت/تلاش برای تداوم پاکسازی منطقه
وقت نماز صبح فرارسید، اقامه نماز در حال حرکت، تجلی توصیفناپذیری از عبادت و بندگی بود. گردان تا ۸ کیلومتری عمق مواضع دشمن یعنی تا پایگاه موشکی پیشروی کرده بود و باید پیش از روشنایی صبح در خط پدافندی مناسبی آرایش میگرفت.
با تدبیر فرمانده تیپ، پس از یک کیلومتر عقبنشینی، پشت خاکریزهای نهچندان بلندی مستقر شدند که سمت راست جاده در حدفاصل پایگاه موشکی تا سهراهی فاو به طول ۱۰۰ تا ۱۵۰ متر احداثشده بود.
با روشن شدن هوا، معلوم شد یکی مقرهای منهدم شده دشمن در شب گذشته بهطور کامل پاکسازی نشده است. ازاینرو گردان ابتدا آن مقر را که هنوز ۱۰ عراقی در آن مستقر بودند پاکسازی کرد و سپس آماده مقابله با پاتکهای احتمالی دشمن شد.
ساعت ۱۱، دشمن با جمعآوری نیروهایش خاکریزهای تعجیلی گردان را هدف قرار داد. سطح جاده را هم بهمنظور جلوگیری از پشتیبانی نیروها با آتش مستقیم ناامن کرده بود و امکان مهمات رسانی با خودرو وجود نداشت.
انتقال مهمات با موتور هم مشکلات خودش را داشت. در نتیجه، تنها راه مهمات رسانی استفاده از نیروی انسانی بود که با گونی و دستبهدست کردن مهمات را به خط میرساندند.
انتقال دستبهدست مهمات
تعدادی از رزمندگان در حال مهمات رسانی به شهادت رسیدند با مجروح شدند؛ تعدادی هم در خط پدافندی و در حال مقابله با بانک دشمن شهید شدند.
به هر صورت پانک دشمن خنثی شد اما عراقیها دست برنداشتند و با سازماندهی دوباره بار دیگر حمله کردند. در این میان یک کامیون نیرو مجهز به تیربار از روی جاده روانه مواضع گردان شده بود که هدف آرپیجی رزمندگان قرار گرفت و منهدم شد.
ساعتی بعد بالگردهای دشمن درحالیکه با بلندگو و به زبان فارسی رزمندگان گردان را دعوت به تسلیم شدن میکردند؛ در آسمان ظاهر شدند؛ بانکهای عراقیها نیز همچنان ادامه داشت.
هنگام عصر تعدادی از آر بی جی زنهای گردان امام حسین (ع) به کمک گردان حضرت معصومه آمدند و چند خودرو و تقریر را منهدم کردند و تعدادی از سربازان دشمن را به هلاکت رساندند. در جریان این نبردها، دو نفر از آرپی جی زن های گردان امام حسین از جمله سید جلال خاتمی به شهادت رسیدند و چهار نفر هم مجروح شدند.
با فرارسیدن غروب، دشمن عقبنشینی کرد، درحالیکه تعدادی از ادوات زرهی و خودروهایش را ازدستداده و تلفات زیادی به نیروهایش واردشده بود.
فرمانده ای که فدایی نیروهایش شد
پیشروی بهسوی کارخانه نمک آغاز شد و گردان در مسیر خود به مقر یکی از تیپهای دشمن رسید و در آنجا موضع گرفت. تیربارچی دشمن گردان را هدف قرار داد. برای خاموش کردن آن به محمد سعادتمند مأموریت دادند. او و یک گروه ششنفری خود را به مقر دشمن رساندند.
محمد سعادتمند نیروهایش را پشت خاکریز مقر مستقر کرد و خود پس از شناسایی محل دقیق تیربار، آر.پی.جی به دست وارد مقر شد اما تیربارچی متوجه او شد و سه گلوله به سمتش شلیک کرد.
محمد سعادتمند درحالیکه مجروح بود با فریاد به نیروهایش میگفت که از این معبر وارد نشوند و برای نفوذ به سنگر تیربار، مقر را دور بزنند.
پس از مجروح شدن محمد سعادتمند، فرمانده گردان، علی دنیادیده را مأمور خاموش کردن تیربار دشمن کرد. او همراه یک گروه از همرزمانش از گوشه خاکریز داخل مقر شد و بهطرف تیربار دولول مستقر در وسط مقر حرکت کرد تا جایی که میسر بود، به سنگر تیربار نزدیک شدند و تیربارچی را بهطور همزمان زیر آتش گرفتند و او را به هلاکت رساندند.
در این مأموریت یک نفر از نیروهای خودی مجروح شد. سپس نیروهای مستقر در مقر به سمت کارخانه نمک متواری شدند. پس از فرار عراقیها تکتک سنگرهای مقر پاکسازی و گردان حضرت معصومه (س) وارد آن مقر شد. این سومین مقری بود که گردان آن را تصرف کرد.
در ادامه نیز یکی دیگر از مقرهای دشمن که هفتاد تا هشتاد عراقی در آن مستقر بودند شناسایی و تصرف شد. ابتدا یکی از عراقیها را به اسارت گرفتند و پس از تخلیه اطلاعاتی با دو گروه دهنفری به آن مقر حمله و آنجا را تصرف و پاکسازی کردند
پاکسازیها ادامه داشت و نیروهای دشمن بهطرف کارخانه نمک فرار میکردند. نیروهای گردان نیز در مقر نزدیک ضلع جنوبی کارخانه نمک مستقر شدند. دشمن هم روبه روی آنها آرایش گرفت.
فرمانده گردان برای تقویت خطوط پدافندی با استفاده از لودرهایی که در منطقه بود خاکریزهای موقعیت خودی را تقویت کرد و با احداث خاکریزهای جدید با سه گروهان خود، سه رده پدافندی ایجاد نمود تا پاتکهای احتمالی دشمن را خنثی کنند.
گردان حضرت معصومه در ادامه عملیات در کنار دیگر گردانها تا پایان روز پنجم عملیات شرکت داشت و در عصر پنجمین روز، گردان امام حسین (ع) جایگزین این گردان شد. صبح روز ششم عملیات، ۲۶ بهمن ۱۳۶۴ گردان از منطقه عملیاتی فاو به پادگان اندیمشک منتقل شد.
منبع:
زارع زاده، نادر، اطلس لشکر ۱۷ علیبنابیطالب (ع) در دوران دفاع مقدس، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۳۹۹، صص ۲۲۶، ۲۲۷
انتهای پیام
نظرات