مراسم بزرگداشت سلمان هراتی در حالی برگزار شد که پسر او - رسول هراتی - به این مراسم نیامد و با پخش متنی در این مراسم، موجب ناخشنودی برگزارکنندگان نخستین جایزه ادبی سلمان هراتی شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مراسم بزرگداشت سلمان هراتی که عصر روز گذشته (پنجشنبه، 9 آبانماه) در تنکابن برگزار شد.
*** قزوه: پسر سلمان باید میآمد
در این مراسم علیرضا قزوه، شاعر و مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری با بیان اینکه حوزه هنری کتاب «مانا» زندگینامه سلمان هراتی را به زودی منتشر میکند، درباره این شاعر گفت: سلمان بیش از همه متعلق به انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره)، حضرت علی (ع) و شهیدان است.
وی ضمن ابراز ناراحتی از سخنانی که درباره عملکرد او و همچنین شاعران انقلاب در رادیو گفته شده بود، در مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری، اظهار کرد: گاهی حرفهایی میشنویم که درست نیست. باید منسجم و با علم و دانش سخن گفت. سلمان بزرگ است کوچکش نکنید. باید با آگاهی و دانش حرف زد سلمان وابسته به شعر مسلمانی و اعتراض است.
قزوه همچنین در پاسخ به انتقاداتی که از او شده بود، گفت: من نیازی ندارم در این گونه مراسم بزرگ شوم. من جشنواره شعر فجر را راهاندازی کردم. در جشنواره شعر فجر طاهره صفارزاده نفر نخست شد و خواست جایزهاش را به من بدهد و من گفتم به محمدعلی مودب اهدا کند و مودب نیز جایزه را نگرفت و گفت به خانواده سلمان هراتی داده شود. امروز برای چیزی اینجا نیامدهام. ما آمدهایم شاعری که فکر میکنیم غبار فراموشی رویش مینشیند و در سطح شهرستان برایش برنامه برگزار میکنند در حوزههای بالاتر و روشن تر معرفی کنیم. امروز مهمانان خارجی از 4 هزار کیلومتر دورتر از ایران آمده بودند به این مراسم و آنها مهمان ما هستند و به احترامشان پسر سلمان هراتی باید میآمد.
در ادامه قزوه اعلام کرد: فرماندار تنکابن قول داده است 5 هزار متر زمین برای ساخت مجتمع فرهنگی هنری سلمان بدهد و انشاءلله این موضوع درست باشد. شش سال است که میخواهند مقبره قیصر را بسازند اما هنوز تمام نشده است. من گفتهام که سال دیگر با 100 شاعر داخلی و خارجی به تنکابن میآییم و همینجا باید مراسم افتتاح مجتمع فرهنگی سلمان هراتی برگزار شود.
وی با اشاره به یادداشتی که پسر سلمان هراتی در حاشیه این جایزه ادبی و در قالب کاتالوگی نوشته بود، گفت: حق سلمان خیلی بالاتر از این است. من نباید یادداشتهای اینگونه را بخوانم. آدمی که سیادت و بزرگی دارد به بزرگیاش افتخار میکند و ما امروز به بزرگی سلمان هراتی افتخار میکنیم.
*** سنتوری که به جای مضراب خاک خورد
در این مراسم رسول هراتی - فرزند سلمان هراتی - درباره شخصیت پدر اینگونه نوشته بود: «سلمان به شهادت خانواده دارای شخصیتی عجول و در بسیاری اوقات احساساتی بود که در آثارش نیز مشهود است.
رسول هراتی در بخش دیگری از این یادداشت آورد: «او بسیار اهل تفریح و تفرج با دوستان بوده و کمتر پیش میآمد که در خانه بماند. حتی گاهی خانواده را برای این کار به دردسر هم انداخته بود. در دوران سربازی هنگام بازگشت از اصفهان یک سنتور خرید و با خود به خانه آورد اما با مخالفت خانواده به دلیل ترس از حرف مردم آن سنتور برای همیشه در بام خانه ماند و به جای مضراب خاک خورد.»
این متن موجب ناخشنودی برگزارکنندگان مراسم را به همراه داشت.
*** سلمان شاعر سالهای غربت امام بود
در ادامه این مراسم قادر طراوتپور - مدیر دفتر شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی - پیام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را خواند که در بخشی از این پیام آمده است: «سلمان هراتی شاعر سالهای غربت امام (ره) و دغدغههای دینی مستضعفان بود که لحظات ناب عرفان و حماسه را در بیکرانههای افق ادبیات جستوجو میکرد. نگاه خویش را به بسیط روزهای نیامده دوخته بود ولی ناگاه در چنین روزهای حزنانگیز همه زلالی خویش را به آسمان تقدیم کرد. سلمان، سلمانی از کاروان آرمانخواه انقلاب اسلامی، سحر به دنیا آمدهای صبحاندیش بود که هر چند عمری کوتاه داشت، اما همه همت بلند خویش را صرف پاکیها و پاکها کرد و آنگونه به امام انقلاب دلبستگی داشت که یک مرید پاک باخته به یک مراد به حق پیوسته.»
*** محمدرضا ترکی: سلمان را تحریف نکنید
در ادامه این مراسم محمدرضا ترکی، شاعر و استاد دانشگاه با بیان اینکه نخستین موضوعی که در ذهن همه درباره سلمان میآید، زلالی، معصومیت و صمیمیت اوست، گفت: این زلالی و صمیمیت عمیقا در دل سلمان جلوه کرده است. شعر سلمان، شعری است که نمیخواهد دروغ بگوید و مخاطبش را فریب بدهد و گاهی برای شخصیتی به این زلالی، مظلومیت و مصنویت نگران میشوم که بزرگداشتها او را پایین بیاورند، بدون اینکه سوءنیتی داشته باشیم، او را با بزرگداشتهای خود کوچک کنیم و این نگرانی برای همه بزرگان حتی بزرگان پیشین وجود دارد.
ترکی با بیان اینکه خیلیها کوشیدهاند چهره امروزی روشنفکر و شیک از حافظ یا مولوی بسازند، گفت: جفاست اگر از شخصیتی مانند سلمان هراتی، فردی مقدستر و روشنفکرتر از آن چیزی که بود بسازیم. وقتی به سراغ بزرگان خود میرویم، باید مراقب باشیم که از سر دلسوزی آنها را تحریف نکنیم.
وی خاطرنشان کرد: کسانی خواستهاند قیصر امینپور را مد روز و شیک ارائه کنند و تصور میکنند این خدمتی است به قیصر. برای من همیشه این نگرانی وجود دارد که سلمانها و قیصرهای پلاستیکی ارائه کنم. سلمان همان زلالیت و شفافیت ناب بود و شاعری بود که ثابت کرد برای ماندگار شدن نیازی به پزهای روشنفکری نیست و فقط باید شاعر زلال بود و وظیفه ما هم این است که این مصونیت را حفظ کنیم.
*** من هم میمیرم زیر چرخهای بیرحم یک ماشین
در بخش دیگری از مراسم، عبدالجبار کاکایی، شاعر با بیان اینکه یکی از عوامل دگرگونی شعر و ادبیات، رخدادهای اجتماعی و سیاسی است، اظهار کرد: وقتی این اتفاق میافتد زبان و ادبیات متحول میشود و همین عوامل بودند که بعد از مشروطیت، شعر را به دست عارف، ایرج و میرزاده عشقی و ... دادند. شعر «خیابان هاشمی» محمدرضا عبدالملکیان و بسیاری از قطعات سلمان هراتی از این منظر به تجدد پرداخته بود.
کاکایی ادامه داد: این تجددستیزی برای برخی منتقدان شائبهای ایجاد میکند که سلمان هراتی اساسا با شهرنشینی و تجدد مشکل داشته است. اما کسانی که مطالبات مردم در سال 57 را دریافته باشند، میدانند که این چنین نیست.
این شاعر با بیان اینکه درباره سلمان کار پژوهشی صورت نگرفته است، گفت: اگر شرایط شاعر تشریح شود و کار پژوهشی درباره او صورت بگیرد، چنین برداشتهایی از شعرش نمیشود. این شاعر صمیمانه شعر میگفت و البته فرصت 10 ساله به او اجازه نداد که زبان ساختارمندی به خود بگیرد. او در اشعارش از شعر گرمارودی بهرهوری کرده است و دست بر قضا برخی از اشعار او بهتر از اشعار گرمارودی است و در غزلهایش هم به سهراب و گاهی فروغ نزدیک شده است.
او عنوان کرد: سلمان از فرصت 10 سالهاش مترصد دست یافتن به زبان جدید بود؛ همچون نیما که پس از مشروطیت به آن شکل داد.
وی همچنین با اشاره به خاطرهای از سلمان هراتی، گفت: یک هفته پیش از مرگ سلمان، من به همراه علیرضا قزوه در حوزه هنری پیش سلمان بودیم، او نیز بر سکوی پنجره اتاقی نشسته بود و باران به شدت میبارید و او این شعر را خواند: «من هم میمیرم، اما نه مثل غلامعلی، من هم میمیرم زیر چرخهای بیرحم یک ماشین، ماشین یک پزشک عصبانی که از بیمارستان دولتی برمیگردد» که البته بخش پایانی شعر در بنرهایی که در این مراسم زده شده، حذف شده است.
وی در پایان سخنانش گفت: امیدوارم نسل امروز بیش از پیش از سلمان بیاموزند. او 27 ساله بود که به چنین درجاتی نایل شد و 27 سالههای امروز باید بیش از پیش تلاش کنند.
در ادامه مراسم، دکتر درمین درنات، شاعر، محقق و پژوهشگر کشور هند به شعرخوانی پرداخت.
او با پای برهنه بر روی صحنه حاضر شد و دلیل این کارش را این گونه عنوان کرد که بر روی صحنه نام امام حسین (ع) آورده شده است و به احترام ایشان بدون کفش بالا آمد. این شاعر هندو بر سر مزار مرحوم سلمان هراتی هم با پای برهنه حاضر شده بود.
محمد سرور رجایی، شاعر افغانستان و دبیرخانه ادبیات افغانستان در ایران نیز با بیان اینکه ادبیات افغانستان به ویژه شعر افغان رفاقت بسیار صمیمی با ادبیات شعر ایران دارد، گفت: سلمان هراتی من را همیشه به یاد قهارعاصی، شاعر فقید افغانستان میاندازد و با دیدن او و خواندن شعرهایش به یاد کشورم میافتم.
در ادامه رستم اعجمی شاعر تاجیک نیز به شعرخوانی پرداخت.
همچنین شریعتنژاد، نماینده مردم تنکابن در مجلس شورای اسلامی راه سلمان هراتی در حوزه فرهنگ را راه شهدا دانست و گفت: سلمان هراتی با فهم صحیحش در حوزه فرهنگ و ادب و شعر پیام انقلاب را به مخاطبانش رساند. سلمان کسی بود که در 27 سالگی عمرسوزی نکرده بود و امروز او یک چهره جهانی است.
اسماعیل آذر، شاعر و مجری برنامههای تلویزیون نیز در سخنانی درباره شعر کشورمان، گفت: اگر قطر کشور نفت است و کوبا کشور شکر است، ایران کشور شعر و حسن فرهنگ جهان است. هر شاعر و هر انسانی به دنبال گمشدهای است و سلمان هراتی نیز در اشعار دعاگونه و نیایشوارش به دنبال گمشده خود بود.
انتهای پیام
نظرات