جلیل واقعطلب انتقادهایی را به جشنوارهی شعر فجر وارد کرد و گفت: سطح جشنواره شعر فجر از همایشهای استانی شعر هم پایینتر است.
این شاعر در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره جشنواره شعر فجر اظهار کرد: وقتی از جشنواره بینالمللی در هر رشتهی هنری سخن به میان میآید، معمولا انتظارها از فرایند آن بالاست و مردم هم انتظار بالایی از برگزاری آن دارند، اما جشنواره شعر فجر تا کنون دستاورد خاصی نداشته است. اگر آثار رسیده به جشنواره شعر فجر را از نظر تعداد با غزلهای کنگرهی سراسری غزل معاصر که سال 78 در رشت برگزار شده، مقایسه کنید، بسیار ناامیدکننده است و متأسفانه باندبازی در این جشنواره ریشه دوانده است.
دبیر کنگره سراسری غزل در رشت افزود: اگر به پنجمین نشریه سراسری شعر فجر نگاه مختصری بیاندازید، نام افرادی را میبینید که حتا یک شعر قابل توجه و فراگیر ندارند و مرکزنشینی باعث شده عدهای حق بقیه را نادیده بگیرند و شعر را به وضعیت کنونی برسانند. اینکه حتا پیشکسوتان شعر مرکز از این جشنواره استقبال نمیکنند، مبین این واقعیت است که از همان آغاز خشتهای اولیه این بنا کج نهاده شده است و حالا تا ثریا کج میرود.
این شاعر با مطرح کردن انتقادهایی دیگر نسبت به روند جشنواره شعر فجر گفت: من سالهاست خطری را گوشزد کردهام؛ خطری که اکنون اتفاق افتاده است و آن هم منزوی شدن شاعران خلاق و پخش اشعار زیرزمینی است، یعنی سرودن شعر اعتراض و پخش مخفیانه آن، که هیچ کس به آن توجهی نکرد.
واقعطلب سپس با اشاره به کتابهای چاپشده از سوی خانه کتاب عنوان کرد: اگر به مجموعههای چاپشده خانه کتاب که با حمایت وزارت ارشاد همراه بوده است، توجه کنید، متوجه میشوید که به ممیزیها در محتوای کتابها توجه درستی نشده است. این مجموعه به دست افرادی افتاده است که جز رفیقبازی کار دیگری ندارند و نکته حائز اهمیت دیگر این است که اینها از افرادی که با اشعارشان مطرح میشوند، بیم دارند و میترسند که جایشان گرفته شود؛ در حالیکه حاشیهنشینانی مثل من و علی معلم هرگز به پست و مقام اینها نه چشم دوختهایم و نه نیازی داشتهایم. ما فقط به دنبال شعر هستیم؛ اگر میخواستیم، در این 50 سال به این سمت میرفتیم.
این شاعر با بیان اینکه جشنواره شعر فجر آثار خود را نمایش نمیدهد، اظهار کرد: در چنین جشنوارههایی معمولا آثارشان را به نمایش میگذارند، اما در این جشنواره آیا اثری قرائت شده که دیگران و جه مشخصهی خاصی از آن ببینند؟ البته من جزو کسانی هستم که سالهاست هرگز به هیچ جشنواره و همایشی شعر نمیدهم. اصلا این کار در حد سن و سال من نیست، این کار برای شاعران جوان است. وقتی من 30 هزار بیت شعر دارم و مردم کتاب سههزار تومانی مرا 20 هزار تومان میخرند و به چاپ هفتم میرسد، دیگر نیازی ندارم که با فراخوان شعر بدهم و من را ارزیابی کنند و مثلا یک سکه ببرم.
واقعطلب اظهار کرد: آنچه الآن درد است، این است که چیزهایی در قالب شعر ارائه میشود که شعر نیست. به عنوان مثال برای نقد شعر از کلمات لاتین استفاده میکنند و میگویند اپیزود اول این شعر با اپیزود دوم آن همخوانی ندارد، آیا ما برای نقد شعر فارسی که کاملا گویاست، نیاز داریم که از کلمات لاتین استفاده کنیم؟ این به رخ کشیدن معادل غیرفارسی به رخ دیگران هیچ ملاکی برای افزایش اعتنای مقام ادبی این آقایان نیست.
او در ادامه با اشاره به نشریه جشنواره شعر فجر گفت: اگر به نشریه پنجمین جشنواره شعر فجر که آقای پرویز بیگی حبیبآبادی دبیر آن بودند، توجه کنید، متوجه میشوید افرادی که به عنوان شاعر معرفی میشدند، کسانی بودند که اصلا شعر نداشتند و نویسنده بودند. من متأسفم از اینکه بودجههای کلان را در اختیار کسانی میگذارند تا به خاطر همشغل بودن در بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس همکاران استانی خود را به عنوان منتخب معرفی کنند. آیا این جشنواره نباید حاصل چند دوره برگزاری خود را چاپ میکرد تا مشخص شود حاصل آن چیست؟
این شاعر همچنین مطرح کرد: من به عنوان کسی که مدعی شعر فارسی هستم و حاضرم با هر کدام از این افراد در هر رشتهای از شعر پنجه در پنجه خودم را مقایسه کنم و با آنها مناظره کنم، میگویم که به این بازی پایان دهند وبه ادبیاتی که به عنوان شعر فارسی و ایرانی به جهان معرفی شده است، بیش از این لطمه وارد نکنند.
واقعطلب همچنین درباره داوریها در جشنواره شعر فجر اظهار کرد: من شعر را میشناسم و چون شعر را میشناسم، داوریها را هم میشناسم. در کنگرهی چهارم جشنواره شعر فجر از قول آقای موسوی گرمارودی به من گفته شد که واقعطلب در ادبیات گیلان مؤثر نبوده است. من شاعری هستم که در استان گیلان شبهای شعر را از چهار شب مناسبتی به 48 شب رساندم، یعنی هفتهای یک شب شعر برگزار کردم. من ناقدان شعر را میشناسم، نقد شعر را هم به خوبی میدانم. از اینکه ناقدان از ناچاری به چنین شایعهپراکنیهایی دست میزنند، واقعا متأسفم.
او افزود: من کاری ندارم که این آقایان مرا قبول داشته باشند یا نداشته باشند، آثار من چاپ شده، هنوز هم چاپ میشود، به وبسایت و وبلاگ و شعر دیجیتالی هم اعتقاد ندارم و به شعر مکتوب معتقدم و از نظر من همانگونه که یک دورهگرد فروشنده شعر حافظ را میفهمد، یک استاد دانشگاه هم آن را میفهمد، یعنی مردم شعر خوب را تشخیص میدهند، قرار نیست که ما مخاطبان خود را جدا کنیم.
این شاعر درباره بحث داوریها در این جشنواره ادامه داد: در جشنواره اول شعر فجر که بدون داوری بود، اسامی را وزارت ارشاد داد و در جشنواره هم قلم زدند و چهار نفر را معرفی کردند، از جشنواره چهارم بود که داوری توسط آقای گرمارودی و گروه ایشان صورت گرفت که متأسفانه چیزی هم در آن زمان از جشنواره چاپ نشد و من به آقای گرمارودی اعتراض کردم و گفتم ادعا نکنید که چه اثری خوب یا بد است.
واقعطلب در پایان اضافه کرد: من داوری این آقایان را به هیچ عنوان قبول ندارم، چرا که اصلا داوری صورت نگرفته است.
انتهای پیام
نظرات