یک کارشناس بینالملل سینما گفت: گزینش آثار در هفتههای فرهنگی و فیلم ایران در خارج از کشور آینهی تمامعیاری از ظرفیتهای واقعی سینمای ایران نیست.
محمد اطبایی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دربارهی برپایی هفتههای فرهنگی ایران در خارج از کشور، بیان کرد: مسئولیت برگزاری این هفتهها بهطور مشخص با سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و زیرمجموعههای آن، یعنی رایزنیهای فرهنگی ایران در خارج از کشور است. من در مدت 25 سال گذشته به جمعآوری اطلاعات و نیز تحقیق و تحلیل فعالیتهای صورتگرفته در حوزهی بینالملل پرداخته و در دو مقطع نیز به واسطهی مسئولیتهایی در ارتباط مستقیم با نهادهای مرتبط با هفتههای فرهنگی ایران در خارج از کشور بودهام. باید متذکر شد که با وجود نیت خیر سیاستگذاران در این حوزه و نیز تجمیع فعالیتها در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، نتایج حاصله هیچ نسبتی با حجم بودجهی صرفشده و نیروی انسانی شاغل در این مجموعه ندارد. به عبارت دیگر، این سازمان چندان به اهداف تعریفشده در ابتدای فعالیت خود دست نیافته است.
وی ادامه داد: بخشی از این مشکلات به سیاستگذاریهای کلان و بخشی دیگر به مجریان این سیاستها برمیگردد. متأسفانه بیشتر دوستان شاغل در رایزنیهای فرهنگی تخصص و تجربهی لازم را در حوزهی فرهنگ و هنر ندارند و کارنامهی آنها در پایان دورهی مأموریت، قابل دفاع نیست.
او اظهار کرد: بسیار دیده شده که پست رایزنی فرهنگی، هبهی سیاستمداران و مدیران معزولشده است که همچنان تجربه و تخصصی در زمینهی فرهنگ و هنر ندارند.
اطبایی به تجربهی دیگری در دوران مسئولیت خود و ارتباط با رایزنیهای فرهنگی اشاره و بیان کرد: این رایزنیهای فرهنگی بهطور معمول دارای بودجهی مناسب برای حمایت از گروههای هنری در کشورهای حوزهی مأموریت خود نیستند و امکان جذب مشارکت مالی از نهادهای فرهنگی کشورهای مختلف را ندارند. یکی دیگر از نقاط ضعف مشهود در عملکرد رایزنیهای فرهنگی، ضعف ارتباطی با سازمانها و نهادهای فرهنگی حوزهی مأموریت خود است و مصداق این ادعا، ضعف در جذب مشارکت گروههای هنری برای حضور در جشنواره و رویدادهای فرهنگی و هنری ایران است. بیش از 80 درصد رایزنیها، حتا پاسخی به فراخوانهای ارسالی جشنوارههای بینالمللی ایران نداشتند.
اطبایی دربارهی اثرگذاری هفتههای فرهنگی ایران در خارج از کشور، توضیح داد: جدا از کمبود تخصص و ارتباطات لازم که پیش از این ذکر آن رفت، کیفیت بستههای فرهنگی ارائهشده در این هفتهها خود مشکلی دیگر است، چراکه آینهی تمامعیاری از کیفیت و ظرفیتهای واقعی فرهنگ و هنر ایران نیست. متأسفانه در حوزهی سینما، انتخاب و نمایش فیلمها محدود به آثار خاصی است و برای نمونه، سینمای اجتماعی و مستقل ایران راهی به این بستههای فرهنگی ندارد. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی طبق سیاست خبری خود، در سال 1390، 50 هفته فیلم یا برنامهی نمایش در 33 کشور مختلف جهان داشت که با نگاهی به فیلمهای این رویدادها، فقدان استراتژی و از آن مهمتر، تأثیرگذاری بهوضوح دیده میشود. در شمار قابل توجهی از این رویدادها، مجموعهی مشترکی از فیلمها دیده میشوند که نشانگر ارسال دورهیی یک بسته فیلم به رایزنیهای مختلف است و توجهی به شناخت مخاطب و تأثیرگذاری بر سلیقه و تغییر نگاه آنها نسبت به مسائل ایران دیده نمیشود. در صورتی که بخش خصوصی در برنامههای مشابه در جشنوارههای سالانهی سینمای ایران در کشورهای مختلف، بهخوبی توانسته است هم یک مخاطب برای تولیدات ایرانی ایجاد کند و هم نگاه سیاسی و تحت تأثیر رسانهها را در تماشاگران فیلمهای ایرانی تغییر دهد.
این کارشناس بینالملل سینما ادامه داد: متأسفانه آثار انتخابی این هفتههای فیلم، تنوع گونه و کیفیت لازم را برای مخاطب غیرایرانی ندارد و براساس ارتباط سازمان با نهادهای رسمی و دولتی خریده میشوند و بخش خصوصی کمتر به این هفتههای فرهنگی یا فیلم، راه دارد. البته نرخ خرید این حقوق نیز خود جای بحث بسیاری دارد.
او به نکتهی دیگری نیز اشاره کرد که آن را اوج غیرحرفهییگری در عملکرد سازمان دانست و گفت: تا کنون چندبار شاهد نمایش فیلمهایی که بهطور رسمی تحت قرارداد من بهعنوان یک پخشکنندهی خصوصی هستند، در هفتههای فیلم بودهام و پیگیریهای صورتگرفته نیز هیج نتیجهای نداشته است و به نظر دوستان مسئول، با خرید دیویدی فیلم از یک سوپرمارکت، حق نمایش آن را نیز در برنامههای خود میتوانند پیدا کنند!
اطبایی توضیح داد: شهریورماه گذشته، سه فیلم من در جشنوارهی وارنای بلغارستان از سوی سازمان بهنمایش درآمد که حقوق دو فیلم فقط برای هفتههای فیلم خریده شده بود. بنابراین حق نمایش آن را در هفتهی فیلم نداشتند و فیلم سوم را نیز حتا بدون هماهنگی و اجازه بهنمایش درآوردند. همچنین در هفتههای فیلم، چندینبار فیلم «جدایی نادر از سیمین» پخش شده، در حالی که حقوق پخش این فیلم با یک شرکت فرانسوی است و ما اجازه نداریم فیلم را در هفتههای مختلف فرهنگی یا فیلم نمایش دهیم.
وی گفت: بارها در خبرها خواندهام که به نقل از رایزنان فرهنگی، از موفقیت این رایزنیها در نمایش رایگان فیلمهای ایرانی در شبکههای تلویزیونی محل مأموریت خود اطلاع دادهاند! کدام قرارداد یا توافقی چنین اجازهای به آنها میدهد تا فیلمی را که صرفا برای نمایش در هفتههای فرهنگی خریدهاند، بهطور رایگان در اختیار شبکههای تلویزیونی قرار دهند؟! این کار که موفقیت نیست، بلکه یک شکست تمامعیار است. دیگر بازاریابی فیلمهای ایرانی با این اقدامات چه مفهومی دارد؟!
او دربارهی تأثیرگذاری هفتههای فرهنگی یا فیلم ایران در شرایط سیاسی جهان، اظهار کرد: واقعیت این است که میتوانیم شاهد اثرگذاری این نوع برنامهها، بویژه در هفتهی فرهنگی باشیم؛ ولی باید آثار بهنوعی انتخاب شوند که با مخاطب بینالمللی ارتباط برقرار کنند، اما آنچه تا کنون وجود داشته، نشان میدهد باید آسیبشناسی صورت گیرد زیرا بهنظر میرسد این اتفاق به هیچوجه رخ نداده است.
اطبایی گفت: برخی فیلمهای ما عنوان فاخر دارند (که البته این مفهوم در کشور ما تعبیر دیگری پیدا کرده است) اما کمتر ظرفیتهای لازم برای ایجاد ارتباط با مخاطب بینالمللی را دارند و این امر به ساخت و محتوای این آثار برمیگردد. شخصا شاهد مصاحبههای مختلف تهیهکنندههای این آثار مبنی بر نمایش گستردهی فیلمها در سراسر جهان بودهام که در پایان هیچ اتفاق خاصی نیفتاده و هیچ نهاد بازرسی و قانونی نیز پیگیر این تعهدات انجامنشده و هزینههای گزاف نبوده است. عدم شناخت این افراد از بازارهای جهانی و شیوههای منسوخ عرضه و بازاریابی تولیدات سینمایی، از مهمترین دلایل این شکستهاست. آیا باید تمام مشکلات و ضعفهای خود را در پایان به گردن استکبار جهانی و توطئههای آنها انداخت؟ منکر سیاستهای خصمانه و تأثیر منفی تحریمها بر عرضهِ تولیدات هنر ایران در خارج از کشور نیستم، اما دنیای فرهنگ و هنر در دورهی تنشهای سیاسی، نقش حیاتی و تأثیرگذاری در ایجاد تعادل دارد.
او بیان کرد: یکی دیگر از مشکلات سازمان، شیوهی خبررسانی دربارهی فعالیتهایش است که غالبا شخص محور است، یعنی یک فرد مسئول مورد توجه و تمرکز اصل خبر است و اصول اولیهی خبررسانی نیز در آن رعایت نمیشود. در بسیاری از اخبار ارسالی، یا عنوان فیلمها ذکر نمیشود یا تاریخ آن کامل نیست و یا محل دقیق نمایش آثار.
این کارشناس بینالملل سینمای ایران اضافه کرد: بهطور کلی، با این حجم بودجه و نیروی انسانی که برای اینگونه فعالیتها در نظر گرفته شده است، عملکرد مناسبی را شاهد نیستیم و این جای آسیبشناسی جدی برای عملکرد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی دارد.
انتهای پیام
نظرات