آموزش، تمرين و مدارا ميتواند از راهكارهاي پيشبرد اخلاق حرفهيي رسانهها باشد.
دكتر محمدعلي الستي - استاد ارتباطات - در گفتوگو با خبرنگار رسانه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره اخلاق رسانهيي اظهار كرد: اساسا ميشود از اخلاق رسانهيي به عنوان يك نرمافزار نظمدهنده ياد كرد مانند اخلاق اقتصادي و اخلاق جنسي كه روابط بين انسانها را منظم ميكند.
او ماهيت عمل رسانهها را شامل دو بعد دانست و گفت: ماهيتي جستوجوگر و پررنگكننده دارند و در اين حوزه به اطلاعاتي دست مييابيم كه ميتواند به شكل اغراق شده يا بدون ارتباط با اطلاعات وابسته به خود مطرح شود و به ظاهر كار رسانه را كه جذب مخاطب است راه بيندازد و به ايجاد جذابيت در محتوا كمك كند اما ميتواند با زير پا گذاشتن اخلاق و مخصوصا اخلاق معنوي موجب عدم رعايت حرمت افراد و مخدوش شدن زندگي خصوصي افراد شود.
وي با بيان اين كه اين روند حتي ميتواند موجب جوسازيهايي شود كه حق اشخاص حقيقي و حقوقي را ضايع كند، به وضعيت رسانههاي حال حاضر اشاره و اذعان كرد: با توجه به اينكه در مراكز آموزش عالي ارتباطات، روزنامهنگاري و مطالعات رسانهيي توفيق چنداني در ايجاد و هماهنگي بين دانش نظري و مطالعات آكادميك با مهارتهاي عملي و اجرايي، به نحوي كه بتواند بهرهوري بالايي را سبب شود، ايجاد نشده است، بنابراين روزنامهنگاران ما حتي آنهايي كه تحصيلات عالي ارتباطي دارند، بيشتر از تجربيات نسل قبل بهره ميبرند.
او گفت: بنابراين فعاليتهاي رسانهيي ما فعاليتهايي نيستند كه به عنوان فرآيندهاي جاري در جامعه مدني شكل بگيرد، زيرا رسانهها خودشان نهادهاي مدني هستند كه بايد در جامعه مدني فعاليت كنند.
الستي درباره دلايل اينكه گاهي اوقات رسانهها كاركردهاي ساير نهادها را پيدا ميكنند، عنوان كرد: به واسطه ضعف احزاب، سازمانهاي مردم نهاد، اتحاديهها و سنديكاها بسيار اتفاق ميافتد كه رسانهها مجبور ميشوند كاركرد ساير نهادها را پيدا كنند و اين يعني ايجاد رقابت با سرعتي سرسامآور كه بيش از هر چيز به اخلاق رسانهيي آسيب ميزند و در نتيجه اخلاق رسانهيي نقض ميشود.
اين جامعهشناس ارتباطات، موضوع انتقاد را بيارتباط با اخلاق رسانهيي عنوان كرد و گفت: انتقاد يكي از كاركردهاي اصلي رسانههاي مستقل و آزاد در جامعه مدني است؛ هرچند انتقاد در جامعه ما به دليل ظرفيتهاي نقدپذيري بسيار پايين، جا نيافتاده است اما در يك جامعه مدني اصحاب رسانه بدون نقض ضوابط و معيارهاي اخلاقي به نقد و انتقاد ميپردازند.
او افزود: ظرفيتهاي پايين نقدپذيري ما ناشي از اين است كه نه بلديم انتقاد كنيم و نه انتقاد ديگران را برميتابيم؛ مثلا هنگامي كه ميخواهيم دست به نقد بزنيم، ضوابط اخلاقي را زير پا ميگذاريم و در بسياري از موارد ديگراني نيز كه ما را نقد ميكنند به عدم رعايت اخلاق حرفهيي متهم ميكنيم.
وي بخشي از ايجاد فرهنگ نقد را در ارتباط با رسانهها ميداند و معتقد است: نقش اصلي را در اين راستا نظام آموزشي و پرورشي ايفا ميكند و اين نظام در كنار مربيان خود و خانوادهها بايد مجموعا فرهنگ نقدپذيري را ايجاد كنند.
الستي در پايان راهكارهايي براي حرفهيي شدن اخلاق در رسانهها ارائه داد و خاطر نشان كرد: آموزش، تمرين و مدارا ميتواند اخلاق حرفهيي رسانهها را شكل دهند و هر زمان آموزش ميدهيم بايد با در نظر داشتن زمينههاي اشتباه، با توضيح و اغماض پيش رويم تا ديگران نيز جرات خطر كردن براي ورود به اين حوزه را داشته باشند.
انتهاي پيام
نظرات