بازيگر سريال «در مسير زاينده‌رود» گفت: اين سريال از يک زاويه، آيينه‌اي است از روابط نامطلوب خانوادگي و از سوي ديگر قياسي است بين زندگي قهرماني و منش پهلواني، تقابل بين ارزش‌هاي اخلاقي و غير اخلاقي. مهدي سلطاني در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، با اشاره به اين‌كه سريال «در مسير زاينده‌رود» از يک منظر مي‌خواهد ورزش به معناي پهلواني و اخلاقي را با ورزش حاشيه‌اي مقايسه كند، اظهار كرد: اين مقايسه، منحصر به زمان يا مکان خاصي نيست. هر چند منش پهلواني، به دليل تمدن مادي و يا زندگي ماشيني در جامعه امروز کمتر نمود مي‌يابد، اما کم و بيش وجود دارد. اين بازيگر درباره با نقشي كه ايفا كرده‌است، گفت: متن‌هاي رئاليستي متن‌هايي است كه ويژگي‌هاي سفيد يا سياه ندارند و اصطلاحا گفته مي‌شود خاكستري هستند؛ بدين معني که در اين سبک، شخصيت‌ها همه خوبند که گاهي بدي مي‌کنند. ملک بهزاد هم همانند همه شخصيت‌هاي رئاليستي درگير زندگي و خسته از واقعيات پيرامون خود و ناتوان از تغيير آنها حتي در محدوده خانواده خود است. بنابراين، مطابق با يک ساختار درام رئاليستي به عنوان قهرمان نمايشي در نظر گرفته نمي‌شود. مهدي سلطاني با بيان اين‌كه از محاسن حسن فتحي اين است كه خاستگاهي تئاتري دارد، افزود که فتحي بخشي از شناخت خود نسبت به موقعيت‌هاي دراماتيک، شخصيت پردازي و روابط بين شخصيت‌ها، هدايت بازيگر و ... را از تجربه‌هاي تئاتري خود به دست آورده است. اين بازيگر ادامه داد: از سوي ديگر، حسن فتحي فردي است که به ديدن تئاتر عادت دارد. اين امر باعث مي شود علاوه بر به‌روز شدن نسبت به جريانات و اتفاقات دراماتيک، شناخت خوبي هم نسبت به بازيگران عرصه تئاتر که تعدادشان کم هم نيست پيدا کند تا در پروژه هاي خود به خوبي مورد استفاده قرار دهد. بنابراين، بي دليل نيست اگر کارهاي حسن فتحي معمولا مورد توجه منتقدان و مردم قرار مي گيرند. وي ادامه داد: من معتقد نيستم كه صرفا چهره‌ها مي‌توانند مخاطبان سينما و تلويزيون را افزايش دهند؛ البته ستاره هاي صرف، ممكن است بعضي از تماشاگران عام را جذب كنند، اما اين موقتي است و چهره‌ها اگر بازيگر نباشند نه تنها نمي‌توانند به رشد كيفي آثار سينمايي و تلويزيوني کمک کنند، بلکه حتي ممکن است به بدنه فرهنگي اين رسانه‌ها آسيب برسانند. سلطاني گفت: بنابراين چيزي كه ما در سينما، تلويزيون و تئاتر از آن ياد مي‌كنيم، بازيگري به عنوان يك تخصص است. بازيگر اگر به عنوان يك متخصص كارش را خوب انجام دهد، قطعا مورد توجه مخاطب قرار مي‌گيرد. مهدي سلطاني با اشاره به وقت كمي كه براي اين كار و براي يادگيري لهجه‌ اصفهاني داشته است، اظهار كرد: ما در يك محدوديت زماني چهار ماهه، همزمان بازيگري، نويسندگي، كارگرداني، تدوين و آهنگ‌سازي را انجام مي‌داديم و اين روند هم‌چنان ادامه دارد. وي افزود: اين روند به گونه‌اي است كه ما هنوز پايان سريال را نمي‌دانيم؛ هرسال ماه رمضان وجود دارد، چه بهتر است كه مسؤولان با دانستن اين مطلب، شرايطي را ايجاد کنند که توليدکنندگان زمان بيشتري براي توليد آثار مناسبتي داشته باشند. اين امر قطعا به کيفيت آثار کمک زيادي مي‌کند. وي افزود که هيچ ادعايي ندارد که بازيگران به خوبي شهروندان اصفهاني، لهجه اصفهاني را ادا مي کنند. شايد اگر فرصت بيشتري وجود مي‌داشت، مي‌توانستيم به کيفيت لهجه بيفزاييم. او گفت: قطعا مردم خوب اصفهان يا كساني كه به دلايلي انتقاد مي‌كنند، شرايط را درک خواهند کرد و با ديده اغماظ به ارائه لهجه نگاه خواهند کرد. سلطاني با اشاره به اين‌كه فرصت کم در ساخت اين سريال، قطعا به لحاظ متن، بازيگري، كارگرداني و ديگر زمينه‌ها به نفع کار نبوده است، گفت: اگر فرصت بيشتري وجود مي‌داشت به همان نسبت نويسنده، کارگردان، بازيگر و عوامل ديگر قادر بودند به لحاظ کيفي، بازدهي کارهاي خود را بالا برند. انتهاي پيام