• سه‌شنبه / ۱۹ مرداد ۱۳۸۹ / ۰۸:۰۲
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 8905-18051
  • منبع : مطبوعات

* 8 سال حماسه، 30 سال پايداري* رمز موفقيت راديو در تبليغات جنگ، مردمي بودن آن بود گفت‌وگو با مديرگروه دفاع مقدس دراديو در جنگ تحميلي

* 8 سال حماسه، 30 سال پايداري*
رمز موفقيت راديو در تبليغات جنگ، مردمي بودن آن بود
گفت‌وگو با مديرگروه دفاع مقدس دراديو در جنگ تحميلي
علي فتح‌آبادي در دوران جنگ تحميلي، مسوول برنامه سپاه پاسداران و مدير گروه دفاع مقدس بود. او و همكارانش نقش انكارناپذيري در انعكاس صداي مقاومت و پايداري ايران در طي هشت سال دفاع مقدس داشتند. به گزارش سرويس «فرهنگ و حماسه» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، علي فتح‌آبادي در كتاب «قرارگاه بي‌قرار»از نحوه حضورش در راديو چنين مي‌گويد: قبل از 31 شهريور 1359 در نشريه پيام انقلاب (ارگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي) فعاليت مي‌كردم. در مجموعه‌اي شيرين و به يادماندني، فكر فرهنگي داشتيم و بر آن بوديم كه فرهنگ اسلامي و افكار انديشمندان انقلاب را به مردم انقلابي‌مان عرضه كنيم. اين فكر در همه نيروهاي سپاه وجود داشت كه هرچند سلاح در دست دارند، اما در عين حال رسالتمداران فرهنگي نيز هستند و به قول امام علي (ع) شمشيرها را بر بصيرت‌ها استوار كرده‌اند و اين بصيرت، همان فكر و فرهنگ و ايدئولوژي اسلامي است. وي افزود:روز 31 شهريور 1359 همه ما ديديم كه آمريكا به قصد درو كردن انقلاب و برچيدن آن وارد صحنه شده است. اين ديگر ماجراي كودتاي پادگان شهيد نوژه، يا توطئه هجوم نظامي از طريق طبس، يا حركت‌هاي ايذائي از طريق منافقين و ضدانقلاب نبود؛ بلكه يك هجوم همه‌جانبه و تمام عيار بود كه در آن، صدام با تمام قوا و به نيابت از آمريكا، در جبهه‌اي به طول صدها كيلومتر به خاك ايران وارد شده بود. فتح‌آبادي اظهار كرد: سپاه پاسداران انقلاب اسلامي برنامه‌اي نيز در راديو داشت (و دارد) كه آن زمان مسووليت آن با دوست عزيزم آقاي رضا انصاريان بود و من هرازچندگاهي مقاله‌اي به اين برنامه مي‌دادم. با هجوم صدام، احساس كردم پوشش بيشتر راديو ايجاب مي‌كند كه مستقيما در آنجا قلم بزنم. وي يادآور شد: روز 31 شهريور 1359 لحظه‌اي كه فرودگاه تهران بمباران شد، روزهاي اول ازدواجم بود و با همسرم مشغول اثاث‌كشي به منزل جديد بودم. لاجرم خانم را در منزلي كه هنوز چيده نشده بود تنها گذاشتم و به محل سپاه رفتم. همه در موقعيت آماده‌باش بوديم. ور در پاسخ به اين سوال كه به نظر شما صداي جمهوري اسلامي ايران در زمان جنگ چه وظيفه‌اي را برعهده داشت و برنامه‌سازي در راديو در آن برهه از زمان چگونه بود؟ راديو به اقتضاي اينكه به راحتي در دسترس همگان است، بهترين وسيله ارتباطي است. به ويژه زماني كه تحولات مهم و سريعي مثل حوادث جنگ در يك جامعه وجود داشته باشد، اهميت راديو بيشتر مي‌شود. چنين رسانه‌اي، طبعا وظيفه اطلاع‌رساني و آگاه‌گري و بسيج عموم مردم را به عهده دارد. در دوران دفاع مقدس، اين وظيفه و رسالت، بيشتر از همه رسانه‌ها بر دوش دست‌اندركاران راديو بود. خوشبختانه اين وسيله، در اختيار جمعي از علاقه‌مندان پرشور و خستگي‌ناپذير انقلاب قرار گرفته بود كه آمده بودند با سلاح سخن و در قالب كلام و هنر و استدلال، از انقلاب خود دفاع كنند. هرچند امكانات راديو نيز كم بود و بعضي وقتها ما محتاج يك دستگاه ضبط براي اعزام گزارشگر به جبهه مي‌شديم؛ يا حتي براي آماده كردن نوار گزارش‌ها چسب اديت نداشتيم. اما اين محدوديت‌ها و نظاير آن‌ها نمي‌توانست جلوي شور انقلابي و احساس وظيفه اسلامي را بگيرد. اگر ضبط صوت ناگرا نبود، ضبط كاست را به جبهه مي‌فرستاديم، اگر چسب اديت نبود، از نوار چسب معمولي استفاده مي‌كرديم. اگر اداره راديو خودرو آماده براي رفتن به جبهه نداشت، سريعا از سپاه يا ارتش تهيه مي‌كرديم. علي كريمي گوينده برنامه‌هاي جنگي، مجبور مي‌شد گرماي تابستان را در استوديو به گونه‌اي تحمل كند كه رزمنده‌ها در جبهه تحمل مي‌كردند. با اينكه هرروز خبر شهادت از جبهه‌ها مي‌آمد، گزارشگران راديو مشتاق بودند كه به جبهه‌ها بروند. مسوول گروه گزارش راديو (در مقطعي آقاي نظام اسلامي و در مقطعي آقاي افشار) خود به جبهه مي‌رفتند و با دست پر برمي‌گشتند. آقاي مجيد جيران‌پور كه گزارشگر برنامه سپاه بود هميشه يك هفته قبل از عمليات در جبهه‌ها بود. به طور خلاصه، برنامه‌سازي هم مثل خود جنگ، بيشتر ناشي از شور و شوق و عشق و علاقه بود، تا تكيه بر امكانات و ملزومات. فتح‌آبادي در مورد نقش راديو به عنوان تنها رسانه مردمي در قبال جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها گفت: هدف راديو، ايجاد ارتباط بين جبهه و پشت جبهه بود؛ يعني اينكه اولا ماجراي رشادت‌هاي موجود در جبهه را به مردم منتقل كنيم و ثانيا حمايت مردم سراسر ايران را به سربازان جبهه‌ها برسانيم. انصافا هم، برنامه‌ها موفق بودند و چندبار نقش راديو در اين خصوص مورد تقدير مسوولان نظام قرار گرفت. سلسله برنامه‌هايي را خود من با عنوان «نگاهي به نبرد دفاعي ملت ايران» نوشته بودم كه مستند و مستدل بود. هرچه صدام و رسانه‌هاي غربي و سران كشورهاي خارجي مدرك مبني بر تجاوزگري خود به جاي گذاشته بودند، در اين برنامه با صداي رساي آقاي دوستي پخش مي‌شد. اين شيوه بعدها از سوي بقيه دوستانش كمابيش ادامه يافت. وي توضيح داد: مي‌توان به جرأت گفت كه راديو در آن روزها با زندگي مردم عجين شده بود؛ نه تنها در خانه‌ها بلكه در دست مردم و جيب مردم نيز راديو بود و همراه كوچه و بازار آنان شده بود. همه يا منتظر اخبار يا گوش به زنگ شنيدن مارش عمليات بودند. اين انتظارها نشان مي‌داد كه راديو كار خود را خوب انجام داده است. فتح‌آبادي اظهار كرد: در سال‌هاي بعدي جنگ، به تدريج، هم نياز و هم زمينه برنامه‌هاي ديگري در خصوص جنگ و جبهه ايجاد شد. ما كه گروه برنامه سپاه و گروه جنگ بوديم، مشتاق بوديم كه در آن برنامه‌ها نيز فعال باشيم. طراحي اين برنامه‌ها در شوراي طرح و برنامه راديو صورت مي‌گرفت. بعضي از اين برنامه‌ها مثل «برنامه ارتش» و «پيام جبهه»؛ قبل از ورود من ايجاد شده بودند؛ و بعضي‌ها هم مثل برنامه «در جبهه چه مي‌گذرد» با حضور من در شوراي طرح و برنامه تصويب شد. در اين زمان آقاي ابطحي كه مدير راديو بود، مسووليت گروه جنگ راديو را به من سپرده بود. برنامه «در جبهه چه مي‌گذرد» كه صبح‌ها پخش مي‌شد و «برنامه سپاه و ارتش» كه ظهر و بعدازظهر پخش مي‌شد و نيز برنامه «پيام جبهه» از برنامه‌هاي موفق راديو در زمينه جنگ و دفاع مقدس بودند. وي در مورد نحوه شكل‌گيري راديو جبهه هم مي‌گويد: برنامه‌هاي جبهه و جنگ كه در راديو وجود داشت، زمينه‌اي براي راديو جبهه بود. يادم مي‌آيد در اوايل جنگ، با احساس نيازي كه رزمنده‌ها در يكي از شهرهاي جبهه ديده بودند، با به دست آوردن يك فرستنده، راديو جبهه محدودي درست كرده بودند. اين كار آن‌ها هرچند با ضوابط سازگار نبود، ولي بيانگر يك نياز زمان بود و نشان مي‌داد كه اگر ما راديو جبهه ايجاد مي‌كرديم. آنها به كار اصلي‌شان مي‌پرداختند. طبيعتا وقتي هنرمندان و قلمزنان و گزارشگران و اهل فن راديو جمع شدند، راديو جبهه‌اي با پوشش سراسري به وجود آمد كه نياز را مرتفع كرد. افراد و سازمان‌ها و ادارات با انگيزه‌اي بودند كه مي‌خواستند در زمينه تبليغات جنگ فعاليت كنند يا فعاليت‌هاي خود را اعلام و پخش كنند، اما در برنامه‌هاي موجود فضاي كافي نبود؛ راديو جبهه اين فضا را ايجاد و آن نياز را رفع كرد. روزانه حدود سه ساعت برنامه به نام راديو جبهه پخش مي‌شد. همه دوستان همكاري مي‌كردند؛ به ويژه دست‌اندركاران برنامه سپاه كه با پشتيباني آنها گزارش‌هاي متنوع و مختلف از خطوط جبهه و از پشت جبهه در اين راديو پخش مي‌شد. فتح‌آبادي در پاسخ به اين كه به عنوان مدير گروه جنگ راديو و مسوول برنامه‌هاي سپاه پاسداران نقش راديو را تا پايان جنگ چگونه ارزيابي مي‌كنيد و چه مقايسه‌اي ميان نقش رسانه در ايران و ساير كشورها در مقاطع حساس چون هشت سال دفاع مقدس مي‌توان كرد؟ گفت: راديو (كه تلويزيون نيز با تلاش مرداني چون آويني در پشت سر آن بود) در آن زمان وسيله‌اي براي اعلام حضور بود. اعلام حضور ملت ايران از يك طرف و اعلام حضور رزمندگان از طرف ديگر. بيان اين دو امر در راديو،‌ در عين‌حال اعلام حضور انقلاب به دنيا بود. اعلام استمرار انقلاب و اهتزاز موفقيت‌آميز پرچم آن. و چه نقشي از اين بالاتر؟ افرادي كه در برنامه‌هاي راديويي كار مي‌كردند و قلم مي‌زدند، بر اين باور بودند و هستند كه در مدت 8 سال دفاع‌مقدس، راديو فقط صداي جنگ نبود، بلكه صداي تماميت انقلاب و حتي صداي تماميت ايران و اسلام بود. اگر خداي نكرده ما شكست مي‌خورديم، و صدام به هدف خود مي‌رسيد، نه از تاك نشان مي‌ماند و نه از تاك‌نشان. نه «ايران»ي مي‌ماند و نه ايراني، نه مسلمان و نه مسلماني. وي افزود: به اين دلايل، نقش راديو در آن مقطع، نقش پايه‌اي بود و در بود و نبود همه چيز تأثير داشت. تفاوت عمده ما در اين زمينه با آنچه ممكن است در شرايط مشابه در يك كشور ديگر اتفاق بيفتد، در فرهنگ ايراني و اسلامي ماست. به عنوان مثال در زمينه جنگ، باورهاي اسلامي مخاطب اين امتياز را به رسانه مي‌داد كه يك دنيا حرف را با يك اشاره به مخاطب منتقل نمايد. مثلا ما وقتي به عبارت (احدي الحسنيين) اشاره مي‌كرديم، رزمنده ما تمام ماجراي پيروزي دنيوي و اجر اخروي را در مي‌يافت. وقتي از لغت عاشورا استفاده مي‌كرديم، يك دنيا حماسه و ايثار در ذهن مخاطب زنده مي‌شد. كمتر فرهنگ خارجي است كه اين امتياز را داشته باشد. يك تفاوت ديگر اين است كه ملت ما فرهنگ «شهادت» دارد يعني در واقع به دشمن مي‌گويد تو آمده‌اي جان از من بستاني، من از تو آماده‌ترم! چرا كه در اين حال نيز پيروزم. اما در كشورهاي ديگر، چون براي مقاصد دنيوي مي‌جنگند، معمولا جسارت تا جايي است كه جان و دنيايشان به خطر نيفتد. وقتي امام عزيزمان فرمودند كه اگر جهانخواران دين ما را هدف قرار دهند، ما هم دنياي آنان را هدف قرار مي‌دهيم، اشاره به همين پاشنه آشيل و نقطه ضعف اساسي آنان بود. وي مي‌گويد: ويژگي ديگري كه در تبليغات جنگي ما بود، مردمي بودن آن بود. همان‌گونه كه بچه‌هاي مردم در جبهه مي‌جنگيدند، بچه‌هاي مردم در راديو نيز قلم مي‌زدند يا گزارش تهيه مي‌كردند يا گويندگي مي‌كردند. هيچكدام از دست‌اندركاران اين برنامه‌ها تافته جدا بافته از مردم يا از مرفهين بي‌درد،‌ يا از كاخ‌نشينان نبودند. به همين دليل با زباني تبليغ مي‌كردند كه شنوندگان به راحتي آن را مي‌فهميدند و درك مي‌كردند. اما در رسانه كشورهاي ديگر كساني كه مي‌جنگند با كساني كه از طرف آنها حرف مي‌زنند از زمين تا آسمان فاصله فكري و طبقاتي دارند. يك نكته بارز در رسانه‌ ما در طول دفاع مقدس كه در كشورهاي ديگر قطعا وجود ندارد، صداقت در گفته‌ها بود. در كشورهاي ديگر، چون هدف دنيوي و منافع شخصي است، به راحتي دروغ مي‌گويند و حتي اساس بر دروغ و فريب افكار عمومي است؛ اما رسانه ما چون زبان رزمندگان جبهه بود، هرگز به آنان دروغ نگفت. وي يادآور شد: آنچه مهم است ايجاد ارتباط با مخاطب، و رساندن پيام مورد نظر به اوست. هر قالب (گويندگي، گزارشگري، نويسندگي يا حتي موزيك و سرود و غيره) بايد همين هدف را تعقيب كند و اگر چنين كرد موفق خواهد بود. البته چون در يك برنامه از قالب‌هاي مختلف به صورت تركيبي استفاده مي‌شود، بايد كل اين تركيب هماهنگ باشد. ور مورد ضرورت‌هاي رسانه‌اي براي حراست از دستاوردهاي ارزشي و فرهنگي دفاع مقدس نيز گفت: 8 سال دفاع مقدس ما، يكي از درخشان‌ترين برهه‌هاي تاريخ ايران زمين است و با لحظه لحظه‌هاي خود دليل انقلاب‌ساز بودن اسلام و حقانيت مردم ايران است و قطعا در طول تاريخ ايران هرگز فراموش نخواهد شد. اما درست به همين دليل دشمنان تلاش مي‌كنند و تلاش خواهند كرد كه آن را تحريف كنند و اهداف و انگيزه‌هاي رزمندگان و رهبران ما را دگرگون جلوه دهند. خاطرم هست كه در يكي از جلسات هماهنگي تبليغات جبهه دوست عزيزم آقاي زورق جمله جالبي گفت و آن اين بود كه اگر قرار باشد ما بميريم و خداي نكرده حتي شكست بخوريم بايد مثل امام حسين بميريم. مردني كه هميشه زنده است و حتي زندگي بخش جوامع مردم و افسرده است. الآن هم ما بايد به گونه‌اي دلچسب و خوشايند، هم حوادث و وقايع دوران دفاع مقدس و هم اهداف و انگيزه‌هاي آن را براي مردم داخل و خارج ايران بيان كنيم. در زنده نگه‌داشتن اين حماسه بزرگ بايد هماهنگونه عمل كنيم كه بزرگان ما در طول تاريخ براي ماجراي عاشورا عمل كرده‌اند. واقعيت‌ها را بگوييم آنچنان‌كه براي عاشورا مقتل نوشته‌اند. اهداف را بگوييم همچنان‌كه اهداف امام حسين را بيان كرده‌اند. جلو تحريفات و بد دفاع كردن‌ها را بگيريم. براي هر عمليات سالگرد بگيريم تا فراموش‌مان نشود. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha