در طول انجام وظيفه راديو در قبال دفاع‌مقدس و به ويژه در دوران فعاليت راديو جبهه از اواخر سال 64، تعدادي از تهيه‌كنندگان ارشد امروز راديو وظايف و فعاليت‌هاي ويژه و برجسته داشتند و به نوعي كار اصلي راديو و راديو جبهه برعهده اين بزرگواران بود. محمدمهدي سديفي از تهيه‌كنندگاني است كه از اوايل راه‌اندازي راديو جبهه با اين راديو همكاري داشتند. به گزارش سرويس فرهنگ و حماسه ايسنا، سديفي در موره نحوه حضورش در راديو مي‌گويد: از حدود سال 51 همكاري خود را با سازمان آغاز كردم و شروع كار من با تلويزيون بود. در سال 54 به دنبال يك مأموريت سه ماهه به راديو آمدم و ماندگار شدم. در ابتداي ورودم به راديو به عنوان تهيه‌كننده موسيقي با واحد موسيقي راديو همكاري داشتم و اوايل انقلاب بود كه به بخش برنامه‌سازي راديو منتقل شدم و به توليد برنامه‌هاي راديويي روي آوردم. بعد از پيروزي انقلاب به فاصله كمي در سال 59 جنگ تحميلي آغاز شد. اين روند بر موسيقي‌هاي ما تأثير شگرفي گذاشت. شرايط اقتضاء مي‌كرد كه ما از موسيقي‌ها و سرودهاي مارش گونه استفاده كنيم. در برنامه‌سازي راديو از موسيقي‌ها و مارش‌هاي جنگي استفاده مي‌كرديم و فرق هم نمي‌كرد كه كدام برنامه است. مثلا در برنامه خانواده هم از موسيقي‌هاي نوع مارش يا سرود يا موسيقي‌هايي كه مربوط به جنگ ساخته شده بود استفاده مي‌كرديم. خوب آن زمان يك شرايط فوق‌العاده‌اي بود ولي با اتمام جنگ كم‌كم نوع مصرف موسيقي ما به صورتي درآمد كه امروز داريم مي‌شنويم. وي افزود‌: موسيقي در آن زمان ساختارش مارش بود ولي ممكن بود شعرهاي عاطفي هم در آن مطرح شود. ما اين نوع موسيقي را در گذشته نداشتيم. يعني تا آن زمان اگر موسيقي ساختارش مارش بود حتما شعرش هم جنبه حماسي داشت. اما جنگ در تمام ابعاد زندگي تأثير گذاشته بود و برنامه‌سازي راديو هم بي‌تأثير از آن نبود. ما خيلي زود توانستيم اين تطبيق را روي برنامه‌سازي انجام دهيم. حتي برنامه‌هاي صرف ادبي ما متأثر از ادبيات جنگ بود. در هر صورت يكي از ظرافت‌هاي راديو در امر برنامه‌سازي همين تطبيق‌هاي آني با وقايع اجتماعي و فرهنگي است. شايد يكي از دلايلي كه بزرگان ارتباطات به اين رسانه، رسانه گرم مي‌گويند همين تأثيرگذاري و تأثيرپذيري زودهنگام راديو باشد. سديفي با اشاره به راه‌اندازي راديو جبهه و همكاري‌اش با اين راديو مي‌گويد: در سال 64، زماني كه آقاي خزايي مأمور راه‌اندازي راديو جبهه شد بنده اين افتخار را داشتم كه يكي از تهيه‌كنندگان اين راديو باشم. در راديو جبهه من به عنوان تهيه‌كننده در يك برنامه سه ساعته هفته‌اي سه روز انجام وظيفه مي‌كردم. فكر مي‌كنم راديو جبهه يكي از راديوهاي بسيار جذاب بود. اگر مي‌گويم جذاب به خاطر اين است كه موفقيت ما در اين است كه در راديو به عنوان يك برنامه‌ساز مخاطب داشته باشيم. يكي از پرمخاطب‌ترين بحث‌هاي راديو همين راديو جبهه بود. نامه‌هاي فراواني از جبهه‌هاي جنوب و غرب برايمان ارسال مي‌شد. ما از شمار و محتواي نامه‌هاي ارسالي تأثيرگذاري راديو جبهه را مي‌فهميديم. خيلي از نامه‌ها را خودم باز مي‌كردم. گاهي بعضي از نامه‌ها را جواب مي‌داديم. در واقع خيلي نامه‌هاي عجيبي بود. از هر دري سخن گفته بودند و خيلي‌ها مسايل عاطفي‌شان را نيز با ما مطرح كرده بودند و همه اين‌ها نشانه تأثيرگذاري راديو جبهه بود. بعد از 30 سال فعاليت راديويي، راديو جبهه از فعاليت‌هايي است كه هميشه در ذهن من باقي است و باقي خواهد ماند. وي درپاسخ به سوالي در مورد بخش‌هاي مختلف راديو جبهه هم گفت: راديو جبهه چندسال بعد از جنگ آغاز به كار كرد و من فكر مي‌كنم كه در واقع اين راديو همراهي صميمي بود براي عزيزاني كه در جبهه بودند و باعث دلگرمي آنها مي‌شد. در راديو جبهه ما همه چيز داشتيم؛ يعني از هر مقوله‌اي صحبت مي‌شد. از شعر مولانا و حافظ تا بهداشت جبهه. يكي از مباحث مهمي كه در آن زمان مطرح بود بهداشت جبهه بود؛ يعني اگر به فرض عقرب در پوتين سربازي بود و پاي او را مي‌گزيد چه بايد مي‌كرد؟. سديفي افزود: ارتباط تلفني هم با جبهه اوايل خيلي مشكل بود و بيشتر افرادي زنگ مي‌زدند كه سوال يا خاطره داشتند و يا پيامي براي رزمندگان داشتند. بيشتر تلفن‌هايي كه پخش مي‌كرديم تلفن‌هاي ضبط شده بود. معمولا از ساعت 6-7 بعدازظهر تا 11/5 شب به جمع‌آوري و ضبط محتويات برنامه‌هاي راديو جبهه در استوديوهاي ميدان ارگ مشغول بوديم. در مجموع به نظر من راديو جبهه راديويي بود كه به همه مسايل مطرح در زمان خودش مي‌پرداخت و فكر مي‌كنم اگر يك نسبت جمعي را در نظر بگيريم به دليل شرايط جنگي حاكم بر كشور به نوعي راديو جبهه از پرشنونده‌ترين راديوها بود. وي كه اين سخنانش در كتاب قرارگاه‌ بي‌قراري به چاپ رسيده است، اظهار كرد: يادم هست يكبار از نگهباني راديو به من زنگ زدند و گفتند آقايي به نام سديفي آمده شما را ببيند. حدس زدم شايد برادرم باشد. گفتم من در استوديو 8 ضبط دارم، ايشان را به استوديو راهنمايي كنيد. آقاي جواني با لباس سربازي آمد كه روي سينه‌اش نوشته بود محمدمهدي سديفي. خيلي برايم جالب بود كه يك همنام در جبهه دارم. بعد حال و احوال كرديم و او گفت كه من در جبهه غرب سرباز هستم و به مرخصي آمده‌ام و خيلي دوست داشتم برنامه صبح جمعه را در حال ضبط تماشا كنم، چون مرا راه ندادند گفتم كه از آشنايان شما هستم. پرسيدم كه مرا از كجا مي‌شناسيد، گفت: من اسم شما را از راديو جبهه شنيدم. سديفي همچنين در پاسخ به اين سوال كه تأسيس راديو جبهه چه تغيير و تحولي در نوع تعامل راديو با جبهه ايجاد كرد و چه اثري داشت؟ مي‌گويد: تولد راديو جبهه ايجاد يك پتانسيل خيلي قوي براي ادامه حركت و دميدن يك روح تازه به جبهه‌ها بود. گاهي رزمندگان نيازهايشان را از طريق راديو جبهه برطرف مي‌كردند و گاهي تقدير و تشكر خود را از طريق تلفن يا گزارش‌هايي كه گرفته مي‌شد و نامه‌هايي كه نوشته مي‌شد، ابراز مي‌كردند. من فكر مي‌كنم راديو جبهه تأثير بسيار مثبتي در روحيه دادن به رزمندگان داشت. اين تأثير تا جايي بود كه گاهي به جاي اينكه ما به آنها خسته نباشيد بگوييم آنها به ما خسته نباشيد مي‌گفتند. مهم اين است كه راديو جبهه نقش انكارناپذيري در ترويج روحيه مقاومت و پايداري ميان رزمندگان داشت و همواره رزمندگان را تا پايان جنگ همراهي، پشتيباني و حمايت كرد. سديفي همچنين به خاطراتش از راديو جبهه اشاره كرده و مي‌گويد: در آن زمان در پخش راديو يك تلفن مخصوص گذاشته بودند كه اگر بمب شيميايي زدند با آن به پخش خبر دهند و ما پيام بمب شيميايي را پخش كنيم. يك روز من در پخش بودم و داشتم كار خودم را انجام مي‌دادم. ناگهان تلفن بمب شيميايي زنگ زد. اين اولين باري بود كه اين تلفن زنگ مي‌زد ما دست و پايمان را گم كرده بوديم و حسابي غافلگير شده بوديم. به عنوان تهيه‌كننده جرأت اينكه گوشي را بردارم نداشتم، ولي در نهايت گوشي تلفن را برداشتم و آقايي كه آن طرف خط بود گفت ما مي‌خواستيم تلفن را تست كنيم. يكي ديگر از خاطراتم مربوط به ضبط يك برنامه با آقاي مهران دوستي است. ما برنامه‌اي داشتيم كه در ابتداي آن شعرهاي مختلفي از شاعران كلاسيك مي‌خوانديم و بعد در مورد مسايل جنگ و جبهه صحبت مي‌كرديم. يك روز اوايل برنامه، نمي‌دانم چه شد كه دست صدابردار به استارت دستگاه خورد و دستگاه شروع كرد به پخش مارشي كه از آن مارش‌هاي بسيار محكم بود. آقاي دوستي تا صداي مارش را شنيد شروع به شعار دادن كرد. اين‌ كه آقاي دوستي داراي چنين انعطافي در اجرايشان هستند براي من خيلي جالب بود. فرض كنيد يكي دارد قطعه‌اي ادبي مي‌خواند و ناگهان در وسط آن بخواهد شعار بدهد كه رزمندگان بپا خيزيد، حركت كنيد و... البته ما حيف‌مان آمد برنامه را قطع كنيم و گذاشتيم كه آقاي دوستي ادامه دهد. وي در مورد نقش موسيقي در كار تهيه‌كنندگي راديويي هم اشاره كرد و افزود:راديو چند وجه دارد. يك وجه كلام است، يك وجه موسيقي است، وجه سوم افكت و وجه ديگر آن سكوت است. اينها آنچه هستند كه ما به عنوان راديو مي‌شناسيم. موسيقي نقش مهمي را در راديو بازي مي‌كند و حتي اعتقاد دارم كه موسيقي اگر درست از آن استفاده كنند دست راست يك تهيه‌كننده است. شناخت موسيقي به تأثيرگذاري راديو بسيار كمك مي‌كند و برنامه‌هاي راديويي مي‌توانند با استفاده مناسب از اين ابزار خيلي جذاب‌تر شوند. سديفي گفت: خوب است اينجا مثالي بزنم. آيا مي‌توانيد فرض كنيد يك پزشك تنها متكي به دروسي باشد كه در دانشگاه خوانده است؟ چنين چيزي اصلا ممكن نيست. اين در موسيقي هم صادق است. خود موسيقي مرتبا در حال پيشرفت و در حال ترقي و در حال ابداع اثرهاي بهتر با ساختارهاي نوتر است. اگر كسي به آنچه آموخته اتكا كند در يك مرحله مي‌ماند و بالاتر نمي‌رود. وي يادآور شد: تهيه‌كننده همواره بايد درصدد مطالعه، تحقيق و عميق شدن روي مطالب جديد باشد. به نظر من تهيه‌كننده اقيانوسي است با عمق خيلي كم. تهيه‌كننده راديويي بايد از مطالب مختلف اطلاع كافي داشته باشد و از جمله موسيقي را بايد خوب بشناسد و با فرم‌هاي آن آشنا باشد و بداند كه هر موسيقي را كجا بايد استفاده كند. برنامه‌هايي كه درحال حاضر تهيه مي‌شود هم از لحاظ موسيقي، هم از لحاظ آيتم و هم از لحاظ نوشتار و گويش با برنامه‌هاي كه 20 سال پيش ضبط مي‌شد فرق دارد و اين مي‌طلبد كه تهيه‌كننده دايما در حال مطالعه باشد و به نظر من در اين مورد فرقي هم نمي‌كند كه يك تهيه‌كننده داراي 20 سال سابقه باشد، يا يك تهيه‌كننده تازه‌كار باشد. انتهاي پيام