• شنبه / ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۷ / ۱۱:۱۴
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8702-16188

چانه‌زني بر سر باز و بسته بودن تقويم يونسكو نشست طرح نام‌گذاري سال 2009 به‌نام فردوسي برپا شد

چانه‌زني بر سر باز و بسته بودن تقويم يونسكو
نشست طرح نام‌گذاري سال 2009 به‌نام فردوسي برپا شد

نشست هم‌انديشي ارائه‌ي پيشنهاد نام‌گذاري سال 2009 ميلادي برابر با 1388 خورشيدي به‌نام حكيم ابوالقاسم فردوسي به‌ يونسكو از سوي بنياد فردوسي روز گذشته (جمعه) در مجموعه‌ي فرهنگي - تاريخي نياوران برگزار شد.

به ‌گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، فريدون جنيدي - رييس هيأت‌امناي بنياد فردوسي - در اين نشست گفت: گمان مي‌كنم پس از هزار ‌سال، زمان آن رسيده كه ما فرزندان فردوسي از يك خواب گران بيدار شويم و فكر مي‌كنم اين نشست‌ها تازيانه‌اي باشد تا به سر ما بخورد كه از خواب بيدار شويم.

رييس بنياد نيشابور كه خود پيشنهاددهنده‌ي نام‌گذاري هزارمين سال سرايش شاهنامه به‌نام اين شاعر بلندآوازه‌ي ايراني‌ است، با ارائه‌ي شواهدي تاريخي و انجام محاسبات رياضي به‌اين نتيجه رسيد كه سرايش شاهنامه در سال 388 خورشيدي به‌پايان رسيده است و تأكيد كرد: از اين‌رو درست‌ترين زمان براي برگزاري جشن هزار‌سالگي شاهنامه، سال 1388 خورشيدي‌ است. من اين پيشنهاد را از سوي بنياد نيشابور مطرح كردم كه با موافقت بنياد فردوسي همراه شد و اميدوارم هزاره‌ي سرايش شاهنامه در جغرافياي فارسي‌زبان و كشورهايي كه زيرمجموعه‌ي فرهنگ فردوسي‌اند، برگزار شود.

اين شاهنامه‌پژوه با اشاره به شرايط تاريخي كه فردوسي در آن مي‌زيسته، با ارائه‌ي شواهدي تاريخي به ‌انتقاد از آن‌چه كه پس از فردوسي به ‌شاهنامه افزوده شده است پرداخت و تأكيد كرد: هيچ‌وقت فردوسي از محمود به‌عنوان شاه ياد نكرده است. بر اين بنياد، هر بيتي از شاهنامه‌ي امروزي را كه از محمود به‌نام شاهنشاه ياد كرده، نبايد از سروده‌هاي فردوسي دانست؛ بلكه اين‌ها از افزوده‌هاي زمان موجود به ‌شاهنامه است كه اين ضربه‌ي نخستي است كه به‌ شاهنامه وارد آمده است.

مصصح شاهنامه‌ي فردوسي متذكر شد: ضربه‌ي دوم اين است كه محمود در سال 389 هجري به پادشاهي مي‌رسد و شاهنامه در 370 هجري آغاز مي‌شود؛ كدام خرد داوري مي‌كند كه محمود مشوق فردوسي در سرايش كارنامه‌ي عزت، شرف، عظمت و افتخار نياكان فردوسي است؟ با كدام آلت داوري اين را مي‌گوييم كه محمود مشوق فردوسي بود؟! چه نيرويي به‌ما دستور داد كه درفش افراشته‌ي فرهنگ خود را در برابر يك درهم خريده تاب بياوريم؟ چرا بايد اين درفش برافراشته را كه براي عزت و شرف ما، نياكان و آيندگان است، براي درهم بدانيم؟ او نه براي درهم و نه دينار و نه براي محمود تنگ‌چشم كار نكرد.

جنيدي در ادامه‌ي انتقادش از نگاه رايج درباره‌ي انگيزه‌هاي سرايش شاهنامه توسط فردوسي اظهار كرد: من بارها و بارها در خلوتم از خودم مي‌پرسم چه بر روان فردوسي مي‌گذرد كه اين همه توهين و ستم را از طرف فرزندان خودش مي‌شنود و تحمل مي‌كند؟ چه بر روان نياكان خردمند ما مي‌گذرد كه يكي از فرزندان نام‌بردار آن‌ها به‌نام فردوسي كارنامه‌ي فرهنگ، عزت، شرف و آبروي ايران ‌باستان را به‌نظم درآورده و فرزندان او، اين نامه را به‌نام محمود مي‌زنند؟ موقعي كه فردوسي سرايش شاهنامه را آغاز كرد، محمود بچه‌اي 10‌ساله بود كه در كوچه‌هاي قزوين گردوبازي مي‌كرد.

وي از تاريخ بيهقي به‌عنوان سندي معتبر ياد كرد و افزود: در آن كتاب، نام مداحان محمود همراه يكي از قصايد آن‌ها آمده؛ اما نامي از فردوسي نيست. در آن زمان، همه‌ي مردم مي‌دانستند فردوسي كاري به‌ محمود نداشته است؛ بلكه فردوسي براي نياكان و آيندگانش اين كار را كرده است؛ بنابراين در زمان محمود و مسعود ممكن نبود كسي باور كند كه فردوسي به تشويق محمود، شاهنامه را نوشته يا براي گرفتن درهم و دينار اين را كرده است.

اين استاد زبان‌هاي باستاني با اشاره به شاعران مداح و خودفروخته، تأكيد كرد: وصله‌ي خودفروختگي به فردوسي نمي‌چسبد.

او با استناد به بيت‌هايي از شاهنامه، متذكر شد: فردوسي مشوق داشت؛ آن‌جايي كه دوست مهربانش به او پند داد به ‌كار شاهنامه بپردازد. اين دوست پهلوان ابومنصور محمد بن عبدالرزاق توسي‌ است.

او در ادامه به بحث درباره‌ي چگونگي ترجمه‌ي داستان‌هاي شاهنامه از زبان پهلوي به فارسي با سرپرستي ابومنصور محمد بن عبدالرزاق پرداخت و با اشاره به رسيدن اين شاهنامه‌ي منثور به‌دست دقيقي توسي، ياد‌آور شد: اكنون اين شاهنامه كه به‌نام شاهنامه‌ي منثور ابومنصور است، در دست ما نيست و تنها مقدمه‌ي آن را داريم. متأسفانه دقيقي توسي عمرش به‌ نظم درآوردن شاهنامه قد نمي‌دهد و فردوسي در اين زمان با خودش مي‌انديشد كه چه كنم؟ به اين كار دست ببرم يا نه؟ شايد من هم مانند دقيقي بميرم. فردوسي دوستي دارد؛ هرچند از اين دوست‌ نام نمي‌برد؛ اما همان ابومنصور محمد بن عبدالرزاق توسي ا‌ست كه نام اين دوست در آهنگ شعر فردوسي نمي‌گنجد.

جنيدي سپس به روايت قتل ابومنصور به‌دست محمود پرداخت و با استناد به بيت‌هايي، اين امر را تبيين و اذعان كرد: مات مانده‌ام كه برخي چقدر بايد گيج باشند كه اين‌همه شواهد روشن از فردوسي باشد و بعد عليه اين شواهد حرف بزنند!

او تأكيد كرد: فردوسي تنها از ما يك آفرين مي‌خواست و ما اين آفرين را دريغ مي‌كنيم. واي بر ما!

جنيدي همچنين گفت: پيش خودم فكر كردم فردوسي پيش از سرايش شاهنامه، شاعر توانايي بوده است كه توانسته چنين پيش‌درآمد بلندبالايي را بسرايد. پس اشعار پيشين او كجاست؟ خيلي انديشيدم. فردوسي با خودش انديشيده آن‌چه پيش از شاهنامه در وصف دلدار گفته‌ام، بگذار فراموش شود و پس از شاهنامه هم ديگر سخني نمي‌گويد. با خود فكر مي‌كند ديگر سخني براي گفتن در جهان نيست.

او با اشاره به ستايش انوري از شعر فردوسي گفت: آن وقت اين ملت به‌جاي اين‌كه فردوسي را خداوند سخن بداند، محمود را مي‌داند؛ بايد بيدار شويم و اجازه ندهيم كسي اين را بگويد.

اين شاهنامه‌پژوه در پايان ابراز اميدواري كرد: اميد كه وزارت ارشاد براي انتشار اين تصحيح از شاهنامه ما را حمايت كند تا سه، چهار ماه آينده منتشر شود.

احسان نراقي نيز در ابتدا با ابراز خوشحالي از اين امر، توصيه كرد: نام‌گذاري سال 2009 به‌نام فردوسي جدي گرفته شود.

او بر كمك ‌گرفتن از رايزانان فرهنگي ايران در جهان به‌ اين منظور تأكيد كرد و هشدار داد: سه ‌ماه ديگر، جلسه‌ي مجمع عمومي يونسكوست و سه‌ ماه ديگر براي برنامه‌ريزي دو سال آينده تصميم‌گيري مي‌شود و ضرورت داشت با توجه به‌ اين فرصت كم، شش ماه پيش اقدام مي‌كرديد.

اين استاد جامعه‌شناسي و فعال فرهنگي با اشاره به همكاري‌اش با يونسكو در برگزاري بزرگداشت دو نفر از مفاخر ايراني، زمان برگزاري نشست يونسكو را در سپتامبر سال ‌جاري عنوان كرد و بر ارتباط گرفتن با نخبگان خارجي نيز تأكيد كرد.

اما در ادامه، خسرو خوانساري - مشاور رياست پژوهشگاه ميراث ‌فرهنگي و گردشگري - با ارائه‌ي گزارشي از فعاليت‌هاي انجام‌شده در نهاد ياد‌شده، به بسته ‌شدن تقويم يونسكو در سال‌هاي 2008 و 2009 اشاره كرد و يادآور شد: ما در اين تقويم، نام پنج نفر از مفاخر فرهنگي ايران از جمله ابن عربي را براي بزرگداشت آن‌ها به‌ثبت رسانده‌ايم و اكنون در تدارك ارائه‌ي نام مفاخر براي سال‌هاي 2010 و 2011 هستيم.

وي تأكيد كرد: از آن‌جايي كه بيانيه‌ي يونسكو صادر شده است، بعيد مي‌دانم براي سال‌هاي 2008 و 2009 ميلادي امكان ثبت‌ نام مفاخر فرهنگي ديگري باشد.

او در پايان با اشاره به فرارسيدن هزارمين سالروز سرايش شاهنامه، از برگزاري برنامه‌اي در دي‌ماه براي تجليل از فردوسي توسط پژوهشگاه ميراث ‌فرهنگي و گردشگري خبر داد.

همچنين در بخشي از اين نشست، فرامرز تمنا - نماينده‌ي افغانستان در اكو - به ‌نمايندگي از رياست‌ اين سازمان منطقه‌يي قول حمايت و مساعدت و چانه‌زني در سطوح بين‌المللي را داد.

حسين نوري‌نيا - مدير پژوهشكده‌ي فرهنگ ‌و هنر جهاد دانشگاهي - نيز با اشاره به فعاليت‌هاي اين نهاد در زمينه‌ي ترويج فرهنگ، از طرح ملي «فردوسي در ذهن و زبان مردم ايران» خبر داد كه پروژه‌ي كند و كاو درباره‌ي فرهنگ و تمدن ايراني ا‌ست.

جميله اخياني - استاد دانشگاه زنجان - نيز با ارائه‌ي پيشنهاد تأسيس سايتي به اين منظور، يادآور شد: حالا كه دير به ‌اين فكر افتاده‌ايم، بايد امضا جمع‌آوري كنيم تا براي سال‌هاي آينده اقدام شود.

اما محمدحسين طوسي‌وند - بنيانگذار بنياد فردوسي - اظهار كرد: بايد ابتدا به‌دنبال مسائل تكنيكي اين كار برويم و همچنين از رايزنان فرهنگي ايران در كشورهاي ديگر دعوت كنيم تا فعاليتي متمركز را سامان دهيم و در ادامه، فعاليت خود را دنبال كنيم تا به‌نتيجه برسيم.

در پايان اين مراسم با اهداي لوح ‌تقدير و تنديس فردوسي از فريدون جنيدي به پاس 30 ‌سال تلاش در زمينه‌ي شاهنامه‌پژوهي و نيز به‌دليل طراحي ايده‌ي نام‌گذاري سال 2009 به‌نام فردوسي تجليل شد و همچنين به سخنرانان مدعو نيز تنديس فردوسي اهدا شد.

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha