• شنبه / ۲۵ اسفند ۱۳۸۶ / ۱۱:۱۵
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8612-10827

يادي از اهالي فرهنگ و ادبي كه از ميان ما رفتند

يادي از اهالي فرهنگ و ادبي كه از ميان ما رفتند

در سالي كه اين‌روزها رو به پايان است، مرگ هم نقطه‌ي پاياني گذاشت بر بودن انسان‌هايي ديگر در ميان ما، كه البته به‌خاطر قلم و حرف و نوشته و خدمت‌شان به فرهنگ و ادب اين ديار خواهند ماند.

به گزارش خبرنگار بخش فرهنگ و ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مرگ در بين اهالي فرهنگ و ادب، از يدالله بهزاد كرمانشاهي در همان آغازين روزهاي سال شروع شد و روزها را درنورديد تا رسيد به رباب تمدن، محمدخليل جمالي (مذنب)،علامه عسگري، قيصر امين‌پور، سيدجعفر شهيدي، آيت‌الله مجتهدي تهراني و... . 

يدالله بهزاد كرمانشاهي ـ شاعر- اولين نامي بود كه در ميان اهل قلم قرعه به نامش افتاد. قصيده‌سرايي كه به سبك خراساني شعر مي‌گفت، پنجم فروردين همسفر مرگ شد.

اين شاعر در سال ‌1304 شمسي نيمه‌ي بهمن‌ماه در كرمانشاه ديده به جهان گشود. دو سه سالي در دانشكده‌ي ادبيات دانشگاه تهران تحصيل كرد. آن‌گاه به كار دبيري دل بست و ‌27 سال، تن و جان را در اين كار فرسوده كرد. سرانجام در سال ‌1359 به درخواست خود بازنشسته شد.

او تنها كتاب خود را به نام «گلي بي‌رنگ» شامل گزيده‌اي از غزل‌ها و قصايدش در سال ‌1381 منتشر كرد. بهزاد در حدود سال‌هاي ‌1340 به خراسان سفر كرد و با كساني چون: كمال، قهرمان، اخوان ثالث و قدسي در ارتباط بود.

فاطمه جهانگرد ديگر شاعري بود که او هم با بهار رفت.

اين شاعر دوم ارديبهشت در سن 62سالگي درگذشت. جهانگرد علاوه بر عضويت در كانون شعر و ادب كرمان، عضو شوراي موسيقي صدا و سيماي مركز كرمان و همچنين مدرس دانشگاه بود، كه بر اثر سرطان از دنيا رفت.

مجموعه‌ي شعر «جان جهان» با شعرهايي در قالب‌هاي قصيده، غزل، دوبيتي، رباعي و... از او به‌جا مانده است.

فخرالدين حجازي - نماينده‌ي اول مردم تهران در مجلس اول شوراي اسلامي - نيز در روزهاي پاياني ارديبهشت با مرگ همراه شد.

حجازي كه نطق‌هاي آتشينش در دوره‌ي نمايندگي در ياد و خاطره‌ي همه‌ي ياران انقلاب جاويدان است، پس از تحمل سال‌ها بيماري 29 ارديبهشت‌ماه درگذشت.

او متولد سال ‌1308 در شهر سبزوار بود. به همراه ديگر دوستانش در سبزوار هفته‌نامه‌ي «جلوه‌ي حقيقت» را منتشر كرد و در همان‌جا عليه شاه و به نفع دكتر مصدق در سال ‌1331 به سهم خود - با وجود محدوديت‌ها و محروميت‌هاي بسيار- به دفاع از حق پرداخت. او از مبارزان عليه كودتاي ‌28 مرداد بود كه پس از كودتا به دليل مخالفت با آن، به سبزوار رفت و مدتي به حال تبعيد در رشت به سر برد.

وي پس از اخذ ليسانس ادبيات، از سوي وزارت آموزش عالي رژيم گذشته براي تدريس فلسفه و ادبيات در دانشگاه‌ها دعوت شد؛ اما پس از مدتي به خاطر سخنراني‌هاي سياسي‌اش، از تدريس و سخنراني منع شد.

شكوه آريايي‌پور - فعال ادبيات کودکان - نيز در آخرين ماه بهار از دنيا رفت.

آريايي‌پور كه سابقه‌ي 12 سال همكاري افتخاري با كانون اصلاح و تربيت را داشت، از فعالان ايجاد كتابخانه‌ي دختران و پسران و گروه ويژه (خردسالان) در كانون بود. از سال 1371 به عضويت شوراي كتاب كودك درآمد، و از همان ابتداي كار، همكاري گسترده‌اي را در زمينه‌ي توسعه‌ي فعاليت‌هاي كتاب‌خواني در كانون اصلاح و تربيت دنبال كرد. او همچنين از رابطان اصلي ايجاد كارگاه قصه‌گويي و آموزش كودكان كانون بود

«كودكان اعماق» مجموعه‌ي 17اپيزودي دربرگيرنده‌ي تجربيات او در كانون اصلاح و تربيت است.

يگانه شايگان - استاد فلسفه - نيز در آخرين ماه فصل بهار، دفتر فصل آخر زندگي‌اش در پاريس بسته شد.

شايگان از دانشگاه هاروارد مدرك دکتري داشت و رساله‌ي دکتري‌اش با عنوان «مفهوم زمان در فلسفه‌ي ابن سينا» به عربي و فرانسوي ترجمه شده بود. او مدتي در دانشگاه لندن در دوره‌ي دکتري فلسفه تدريس مي‌کرد و در رشته‌ي «متون يوناني فلسفه» چندين کتاب و مقاله داشت. همچنين به زبان‌هاي روسي، يوناني، فرانسوي و انگليسي مسلط بود.

هوشنگ‌ اعلم - پژوهشگر زبان‌شناسي و دايرة‌المعارف‌نويس - ديگر اهل قلمي بود كه با بهار همراه مرگ شد و هشتم خردادماه از دنيا رفت.

اعلم عضو هيأت‌ علمي بنياد دايرة‌المعارف اسلامي بود و سابقه‌ي همكاري با آموزش ‌و پرورش، كتابخانه‌ي ملي و فرهنگستان زبان‌ و ادب فارسي را داشت.

مجموعه‌اي از مقاله‌هاي فارسي او در «دانشنامه‌ي جهان اسلام» با عنوان ‌«جستارهايي‌ در تاريخ‌ علوم دوره‌ي اسلامي» به‌چاپ رسيده است.

هوشنگ اعلم متولد سال‌ 1307 در تهران بود. در دانشكده‌ي‌ ادبيات‌ دانشگاه تهران در رشته‌ي زبان و ادبيات فرانسه فارغ‌التحصيل شد. سال 1329‌ از دانشسراى ‌عالى تهران ‌ليسانس «آموزش در رشته‌ي ‌زبان» گرفت، سال 1337 فوق ‌ليسانس زبان‌ انگليسى را از دانشگاه ميشيگان و سال 46 فوق ليسانس كتابدارى را از دانشگاه سيمونز ماساچوست دريافت كرد.

آيت‌الله عبدالكريم حق‌شناس - استاد اخلاق حوزه‌ي علميه‌ي قم - اول مرداد به ديار باقي شتافت.

آيت‌الله حق‌شناس كه به دليل مشكل تنفسي درگذشت، در تهران متولد شد و از ايام نوجواني در محضر درس بزرگاني چون آيت‌الله سيدعلي حائري (معروف به سيدعلي مفسر) و حكيم بزرگ ميرزاي تنكابني و شيخ محمدحسين زاهد شركت كرد.

او همچنين در محضر درس عرفان آيت‌الله شاه‌آبادي و امام خميني (ره) شركت و پس از آن براي ادامه‌ي تحصيل به شهر قم هجرت كرد. آيت‌الله حق‌شناس در قم از محضر بزرگاني چون: آيت‌الله العظمي بروجردي، آيت‌الله العظمي سيدمحمدتقي خوانساري و آيت‌الله العظمي حجت در رشته‌ي فقه و اصول و از درس امام خميني (ره) در رشته‌ي فلسفه بهره برد.

او پس از كسب مقام اجتهاد به دستور آيت‌الله العظمي بروجردي به تهران آمد و يكي از مهم‌ترين دروس اخلاق اين شهر را اداره كرد.

آيت‌الله حق‌شناس علاوه بر علوم حوزوي، به زبان‌هاي فرانسوي و انگليسي نيز تسلط داشت.

اما رباب تمدن - شاعر - با تابستان از ميان رفت.

اين شاعر 79ساله كه سال‌ها از بيماري ام.اس. رنج مي‌برد و از سال 1364 در سراي سالمنداني در تهران روزگار مي‌گذراند، 16 مردادماه بر اثر ايست قلبي درگذشت.

تمدن از شاعران مبارز عليه رژيم پهلوي بود و مجموعه‌ي شعر «شبيخون» را از خود به يادگار گذاشته است. همسر او، خليل ساماني (موج)، شاعر بود و دخترش، سپيده ساماني، نيز شاعر است.

مريد ميرقايد ديگر شاعري بود كه در اين ماه همراه مرگ شد.

اين شاعر و پژوهشگر متولد سال 1327 در مسجدسليمان بود. از او تاکنون دو مجموعه‌ي شعر به نام‌هاي «پرنوشته‌ها» و «چکيلا» (مجموعه‌ي شعر به گويش بختياري) و تعدادي مقاله و نقد در مطبوعات به‌چاپ رسيده‌اند.

او كه مجموعه‌ي شعري را با نام «سوگينه‌هاي شوشان» براي چاپ آماده داشت، مدتي بود که به نگارش کتابي درباره‌ي «تاريخ و فرهنگ بختياري» مشغول بود.

گفته مي‌شود، ميرقايد براي نخستين‌بار ظرفيت استفاده از قالب‌هاي شعر نو را وارد شعر فولکلور بختياري کرد.

پس از تحصيلات دانشگاهي جذب آموزش و پرورش شد و به‌عنوان معلم در دبيرستان‌هاي مسجدسليمان مشغول به کار شد. سپس در اواسط دهه‌ي 60 پس از دوره‌هايي کار در کارگاه‌هاي صنعتي و ساختماني در اراک، خانواده‌ي خود را به آن ديار منتقل کرد و سالياني نيز در عسلويه به کار اشتغال ورزيد.

حجت‌الاسلام والمسلمين حاج شيخ محمدحسين بهجتي اردکاني (شفق)، از شاگردان حضرت امام خميني (ره) و آيت‌الله سيدروح‌الله خاتمي، در آخرين روزهاي مردادماه در سن 73سالگي درگذشت.

او از اولين شاعران شعر انقلاب اسلامي و متخلص به شفق بود که پس از سال‌ها تلاش علمي در حوزه‌ي علميه‌ي قم و امامت جماعت مسجد الرسول (ص) (مسجد اردکاني‌ها) در تهران، پس از تصدي مسؤوليت نمايندگي امام (ره) و امامت جمعه‌ي يزد توسط مرحوم آيت‌الله خاتمي با حكم حضرت امام خميني (ره) به امامت جمعه‌ي اردکان منصوب شد.

سيدمحمدخليل جمالي (مذنب) ـ دبير انجمن شاعران انقلاب اسلامي - ديگر شاعري بود كه تابستان درگذشت.

او که همراه نصرالله مرداني و احد ده‌بزرگي در اوايل دهه‌ي 60، انجمن شاعران انقلاب اسلامي را تشکيل داد، هشتم شهريورماه بر اثر کهولت سن درگذشت.

از اين شاعر، آثاري مانند «عاشقانه‌هاي عاشورايي»، «راز يک لبخند»، «دختر صوفي»، «انسان در خط زمان»، «ادبيات عاشورا» و منظومه‌هايي به يادگار مانده‌اند.

محمد دامادي - استاد دانشگاه، نويسنده و پژوهشگر - نيز در آخرين ماه تابستان همراه مرگ شد.

اين متخصص متون عرفاني در سن 66سالگي بر اثر سانحه‌ي رانندگي از دنيا رفت. وي متولد سال 1320 در اصفهان، از دانشگاه تهران، دكتري ادبيات فارسي گرفته بود.

او چندي در دانشگاه جندي‌شاپور اهواز و سپس سال‌ها در دانشگاه اصفهان به تدريس پرداخت و در اين سال‌ها، استاد پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي بود. همچنين مدتي در انگلستان و اسپانيا به تدريس زبان و ادبيات فارسي مشغول بود.

از جمله آثار دامادي در زمينه‌ي تصحيح، تأليف و ترجمه به «تحفة‌الاخوان و خصايص فتيان»، «الادب و المروه»، «كتاب مسائل»، «زبان فارسي در چشم‌انداز تاريخي»، «ابوسعيدنامه»، «شرح اربعين»، «شرح عشق و عاشقي» (شرح مثنوي)، «فارسي عمومي» (جرعه‌اي از زلال)، كه پيش از انقلاب منتشر شد، و «فارسي عمومي» كه بعد از انقلاب به‌چاپ رسيد، و همچنين ترجمه‌ي «برگزيده‌ي مقالات تي‌.اس. اليوت» مي‌توان اشاره كرد.

احمد حيدربيگي - شاعر - هم در همين ماه بر اثر بيماري سرطان در يکي از بيمارستان‌هاي همدان درگذشت.

از اين شاعر كرمانشاهي متولد سال 1318، مجموعه‌هايي با نام‌هاي: «يک شاخه شعر سرخ»، «تنهايي‌ات را به دوش من بگذار» و «لابيرنت» به‌جا مانده‌اند.

همچنين ابوالفضل مصفا - اديب و حافظ‌پژوه - 21 شهريورماه درگذشت.

مصفا پس از سپري کردن يک دوره‌ي طولاني‌مدت بيماري در منزل خود در تهران چشم از جهان فروبست.

او متولد سال 1302 در شهر قم بود، كه مدرک دکتري ادبيات فارسي را در سال 1342 از دانشگاه تهران دريافت کرد.

وي مدير دبيرستان حکيم نظامي و صدوق قم نيز بود. او همانند برادرش - مظاهر مصفا - از استادان بنام ادبيات فارسي ايران بود، که تا سال 1375 در دانشگاه‌هاي تهران، آزاد اسلامي و افسري مشغول به تدريس بود.

تأليفات ابوالفضل مصفا عبارت‌اند از: «فرهنگ 10هزار واژه از ديوان حافظ»، «فرهنگ اساطيري شاهنامه»، «فرهنگ اصطلاحات نجومي در شعر فارسي»، «با حافظ بيش‌تر آشنا شويم»، «کيهان‌شناسي در شعر فارسي»، «ماه نو و شعر کهن»، و مجموعه‌هاي شعر «ره‌آورد» و «بدرود».

علامه سيدمرتضي عسگري - محقق تاريخ اسلام - هم در روزهاي پاياني تابستان دار فاني را وداع گفت.

اين محقق تاريخ 26 شهريور در پي ايست قلبي در نود و چهارمين سال زندگي‌اش درگذشت.

حجت‌الاسلام والمسلمين حاج شيخ محمدحسن بكايي - قرآن‌پژوه و نويسنده‌ي چندين جلد كتاب در حوزه‌ي فقه و لغت - نيز پانزدهم اولين‌ ماه پاييز به ديار حق شتافت.

حجت‌الاسلام والمسلمين بكايي در طول 20 سال گذشته به تأليف «كتابنامه‌ي بزرگ قرآن كريم» مشغول بود، كه 20 جلد از آن با حمايت دانشگاه امام صادق (ع) منتشر شده‌اند. پيش‌بيني مي‌شود اين مجموعه بالغ بر 47 جلد شود.

محمدحسن بكايي متولد سال 1313 در خوي، از اعضاي دانشگاه امام صادق (ع) و از اولين اعضاي جامعه‌ي روحانيت مبارز بود.

غلامرضا افراسيابي - استاد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه شيراز - نيز 16 مهرماه با كاروان مرگ همراه شد.

همچنين حسن فرحبخشيان نيشابورى متخلص به «ژوليده‌ي نيشابوري» در پاييز از دنيا رفت.

اين شاعر ‌66ساله 19 مهرماه در يكي از بيمارستان‌هاي تهران درگذشت.

شعرهاي او در زمينه‌هاي مذهبي، مدح اهل بيت (ع)، انقلاب و دفاع مقدس بودند و از جمله كتاب‌هايش به: «لاله بسوز كه»، «اي قلب‌ها بسوزيد» «اي چشم‌ها بگرييد» و «چه كنم دلم مي‌سوزد» مي‌توان اشاره كرد.

در بهار آزادي جاي شهدا خالي، و اي شهيدان وطن پرلاله گلزار شماست / چهره‌ي سرخ شفق مرآت رخسار شماست، نيز از سرودهاي معروف ژوليده‌ي نيشابوري هستند، كه در دوران دفاع مقدس جانباز شد.

حسين گلستاني - شاعر طنزپرداز - نيز پس از تحمل يك دوره‌ي بيماري با پاييز رفت.

اين شاعر سال 1305 در سبزوار به‌دنيا آمد. از سال 1326 همكاري خود را با روزنامه‌ي «توفيق» آغاز كرد و شعرهايش را با نام‌هاي مستعاري چون: «الابابيل» و «ابابيل» در اين نشريه‌ي طنز به‌چاپ رساند.

از سال 70 همكاري خود را با نشريات «گل‌آقا» آغاز كرد، كه اين همكاري تا زمان درگذشت او ادامه داشت.

تاكنون از گلستاني دو كتاب «بزغاله‌ي باهوش» و «شغال خرسوار» (شعرهايي بر اساس داستان‌هاي مرزبان‌نامه براي نوجوانان) توسط انتشارات گل‌آقا منتشر شده‌اند.

همچنين قيصر امين‌پور - شاعر و استاد دانشگاه - در فصل خزان با يك سه‌شنبه سوار بر قطار مرگ از ميان ما رفت.

امين‌پور سه‌شنبه هشتم آبان‌ماه در سن 48 سالگي پس از تحمل سال‌ها درد و بيماري بر اثر ايست قلبي درگذشت و در زادگاهش - گتوند خوزستان - به خاک سپرده شد.

«تنفس صبح» و «در كوچه‌ي آفتاب» (1363)، «آيينه‌هاي ناگهان» (1372)، «گل‌ها همه آفتابگردانند» (1380) و «دستور زبان عشق» (1386) از مجموعه‌هاي شعر اين شاعر براي بزرگسالان هستند. «گزينه‌ي اشعار» او هم در سال 1378 منتشر شده است.

همچنين «توفان در پرانتز» (نثر ادبي) و «منظومه‌ي ظهر روز دهم» (براي نوجوانان) (1365)، «مثل چشمه، مثل رود» (براي نوجوانان) (1368)، «بي‌بال پريدن» (نثر ادبي براي نوجوانان) و «گفت‌وگوهاي بي‌گفت‌وگو» (1370)، «به‌قول پرستو» (براي نوجوانان) (1375)، «سنت و نوآوري در شعر معاصر» (1383) و «شعر و كودكي» (1386) از ديگر آثار او هستند.

اما تيرداد نصري - شاعر و منتقد - در غربت به مرگ پيوست.

او متولد سال 1331 بود، كه هفتم آبان‌ماه درگذشت. نصري از دهه‌ي 70 به لندن مهاجرت كرده بود. «و در همه‌ي بندرگاه‌ها از کشتي گم‌شده حرف بود» و «دو قدم به خاکستر» آثار شعري او هستند، كه به‌صورت اينترنتي منتشر شدند.

تيرداد نصري در عرصه‌ي تئوري ادبي نيز صاحب نگاهي ويژه بود.

ژاله اصفهاني شاعر ديگري بود كه آذرماه در غربت همسفر مرگ شد.

اصفهاني متولد سال 1300 در اصفهان، در سال 1326 در سن 25سالگي به همراه همسرش ناگزير به مهاجرت از ايران شد و به اتحاد جماهير شوروي رفت. در نخستين بخش زندگي خود در مهاجرت، دوره‌ي پنج‌ساله‌ي ادبيات را در باكو به پايان رساند و با آموختن زبان آذربايجاني بيش از هزار بيت از سروده‌هاي سخنوران كلاسيك و معاصر آذربايجان را به شعر فارسي برگرداند. نخستين مجموعه‌ي شعر او با عنوان «گل‌هاي خودرو» در سال 1322 منتشر شد.

در سال 1339 با درجه‌ي دكتري در رشته‌ي ادبيات از دانشگاه مسكو فارغ‌التحصيل شد. با آغاز كار علمي در انستيتو ادبيات جهان ماكسيم گوركي، رساله‌اي به نام نيما يوشيج - پدر شعر نو پارسي - به زبان روسي در مسكو منتشر كرد. پس از انقلاب اسلامي نيز به ايران بازگشت و بعد در لندن مقيم شد.

از ژاله اصفهاني، كتاب‌هاي «اي باد شرطه»، «سرود جنگل»، «ترنم پرواز»، «موج در موج»، «شكوه شكفتن» و... منتشر شده‌اند.

اكبر رادي - نمايشنامه‌نويس - نيز در سرماي زمستان امسال آهسته با گل ‌سرخش همراه شد و رفت.

رادي 10 مهرماه 1318 در رشت‌ به دنيا آمد. علاوه بر فارسي و تركي، زبان‌هاي فرانسوي و روسي را نيز مكالمه مي‌كرد.

يك سالي پشت كنكور پزشكي ماند و سال 1339 در رشته‌ي علوم اجتماعي دانشگاه تهران قبول شد و چهار سال بعد فوق ‌ليسانس اين رشته را هم تا نيمه‌هاي سال دوم رفت و نزديك پايان‌نامه آن را رها كرد. عشق به ادبيات و علاقه‌ي روزافزون به تئاتر، شايد اصلي‌ترين دليل اين كناره‌گيري بود. او دوره‌ي يك‌ساله‌ي تربيت معلم را ديد (1340)، و از سال 41 معلم و در سال 1373 بازنشسته شد.

از كارهاي رادي به: نگارش داستان‌هاي بلند «افسانه‌ي دريا» و«مسخره»، نمايشنامه‌ي «مرگ در پاييز»، مجموعه‌ي داستان «جاده»، نمايشنامه‌ي «ارثيه‌ي ايراني»، «افول»، «صيادان»، «لبخند باشكوه آقاي گيل»، «در مه بخوان»، «آهسته با گل سرخ»، «منجي در صبح نمناك»، «هاملت با سالاد فصل»، «آميز قلمدون»، «شب روي سنگ‌فرش خيس»، «آهنگ‌هاي شكلاتي» و «پايين گذر سقاخانه» مي‌توان اشاره كرد.

در روزهاي سرد زمستان سپيدي كه سپري شد، جسد عليرضا نسيمي - شاعر و روزنامه‌نگار - هم در حالي که از شدت سرما يخ زده بود، در نزديکي قلات، يکي از روستاهاي شيراز، پيدا شد.

نسيمي گزارش‌نويس برخي روزنامه‌هاي محلي شيراز بود که گزارش‌هاي وي از حاشيه‌نشيني در شيراز و همچنين روايت‌هاي او از کارتن‌خواب‌هاي سطح شهر قبل اشاره‌اند.

حميد عاملي - صداي آشناي راديو و پير قصه‌گوي ايران - نيز 16 دي‌ماه پس از مدت‌ها تحمل بيماري سرطان در بيمارستان كسراي تهران چشم از دنيا بست و لب از قصه گفتن.

همچنين احمد عاشورپور - پيشکسوت موسيقي فولکلوريك و ترانه‌سرا - در همين ماه پس از دو ماه بستري بودن در بيمارستان جم تهران درگذشت.

عاشورپور متولد بهمن‌ماه 1296 در غازيان بندر انزلي بود.

اين خواننده، آهنگساز و ترانه‌سراي گيلاني، تحصيلات دانشگاهي خود را در رشته‌ي مهندسي کشاورزي به اتمام رساند. سال 1322 در راديو به ابوالحسن صبا معرفي شد و بعد از آن شروع به خواندن کرد، که اين همکاري تا اواسط سال 1325 ادامه پيدا کرد. ارکستر وي متشکل از نوازندگاني چون مرتضي محجوبي و حسين تهراني بود. بعد از آن، با تأسيس انجمن ملي موسيقي به‌دعوت روح‌الله خالقي، همکاري‌اش را با اين انجمن ادامه داد.

استاد سيدجعفر شهيدي - اديب و مورخ - هم با آخرين فصل سال از ميان ما رفت.

اين مورخ و پژوهشگر پيشكسوت متولد سال 1297 در بروجرد، 23 دي‌ماه پس از تحمل مدتي بيماري به ديدار حق شتافت.

ترجمه‌ي «نهج‌البلاغه»، «شرح مثنوي»، «عرشيان»، «قيام حسين (ع)»، «زندگاني فاطمه زهرا (س)»، «زندگي علي بن الحسين (ع)»، «شيرزن كربلا»، «ابوذر غفاري»، «از ديروز تا امروز» (مجموعه‌ي مقاله‌ها و سفرنامه‌ها)، و ترجمه‌هايي همچون «بداهين العجم»، «‌علي بلسان علي (ع)»، «شورة الحسين (ع)»، «حيات فاطمه (س)» و «حياة الامام الصادق جعفر بن محمد (ع)» از جمله آثار سيدجعفر شهيدي هستند.

آيت‌الله احمد مجتهدي تهراني - استاد حوزه‌ي علميه و مدرس اخلاق - هم در همان روز 23 دي‌ماه در سن 85سالگي در بيمارستان بازرگانان تهران درگذشت.

آيت‌الله مجتهدي تهراني از استادان اخلاق و علماي برجسته‌ي تهران بود، که رياست علمي و مديريت مدرسه‌ي علميه‌ي حاج ملامحمدجعفر تهران را که هم اکنون به نام حوزه‌ي علميه آيت‌الله مجتهدي معروف است، برعهده داشت.

سفير مرگ باز هم نيز به سراغ شاعران آمد و منصور برمكي را همراه خود برد.

اين شاعر 67ساله به‌علت نارسايي كبدي در شيراز درگذشت.

منصور برمکي متولد سال 1319 در شهرضاي اصفهان بود که سال‌ها در شيراز سكونت داشت. از آثار او به «با گريه‌هاي ساحلي» (‌1348)، «فصل بروز خشم» (‌1357)، «ريشه‌هاي ريخته» (‌1371) و «دهان بي‌شكل پنهان» (‌1380) مي‌توان اشاره كرد.

صابر كرماني - شاعر و نويسنده - نيز 16 بهمن‌ماه درگذشت.

حسين حماسيان متخلص به صابر كرماني 26 بهمن 1304 در كرمان متولد شد. او كه به هنر نقاشي نيز گرايش داشت، در زمان حيات حدود 40 جلد كتاب در زمينه‌هاي شعر، نثر، تصحيح ديوان شاعران بزرگ، ادبيات و روانشناسي به چاپ رساند، كه از بين آن‌ها به اين موارد مي‌توان اشاره كرد: «زندگاني چهارده معصوم (ع)»، «گذري بر ديوان صابر كرماني»، «راز محبت»، «دوبيتي‌هاي صابر»، «مدح علي (ع)»، تصحيح و مقدمه بر ديوان حافظ، باباطاهر همداني، رباعيات ابوسعيد ابوالخير، خواجه عبدالله انصاري و رباعيات خيام.

مهران توكلي - مترجم - نيز در خارج از كشور درگذشت.

از جمله آثار او به «مسافر تهران»، «انسان و دين: نقش دين در زندگي فردي و اجتماعي»، «سرگذشت آدم و عالم» و «استعمار و استعمارگري، استعمارزدايي، جهان سوم» مي‌توان اشاره كرد.

كاراپت دردريان (كارو) نيز در سالي كه گذشت، در غربت با مرگ همراه شد.

اين شاعر و ترانه‌سراي متولد سال 1306 در همدان، مضمون بيش‌تر شعرهايش دردهاي اجتماعي از جمله فقر بودند.

کتاب معروف او، «سکوت سرد» است که در سال 1334 به نثر و نظم به چاپ رسيد. «نامه‌ها»، «خاطرات»، «گورکن» و «ماسه‌ها و حماسه‌ها» از ديگر آثار كارو هستند.

همچنين بهزاد بهزادي - مترجم و پژوهشگر زبان آذري - در روزهاي پاياني سال در سن 80سالگي درگذشت.

بهزادي كه به دليل نارسايي خوني براي معالجه به آمريكا سفر كرده بود، هشتم اسفندماه در اين كشور درگذشت و همان‌جا به خاك سپرده شد.

بهزادي متولد سال 1306 در آستارا بود و فعاليت روزنامه‌نگاري را در دهه‌ي 30 آغاز كرد.

ترجمه‌ي فارسي «د‌ده قورقوت»، حماسه‌ي بزرگ آذربايجان، تأليف «فرهنگ آذري به فارسي» و «لغت‌نامه‌ي تشريحي زبان آذربايجاني» (در سه ‌مجلد) از آثار او هستند.

بهزادي كه حقوقدان هم بود، از سال 82 صاحب‌امتياز و مديرمسؤول فصلنامه‌ي «آذري» بود.

گزارش از: خبرنگار ايسنا، زينب كاظم‌خواه

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha